|
|
امروز: دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۴
کد خبر: ۱۵۴۸۲۱
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۲
با این حال کوثری پیشنهاد می‌دهد که به نظر می‌رسد، بهتر است تجربه چند ساله را جمع‌آوری کنیم و ببینیم چه تصویری از تهران ساخته‌ایم و گفتمان‌های فکری و نظری ما چیست تا به الگوی منظر شهری برسیم.
دیوارهای شهر پیش از نوروز در برنامه‌ای که سازمان زیباسازی شهرداری اجرا کرده بود، رنگ‌وبویی دیگر گرفت. این تغییرات از نصب مبلمان شهری نوروزی گرفته تا نقاشی کردن دیوارهای شهر، زیر پل‌ها، ورودی تونل‌ها و بسیاری مکان‌های عمومی دیگر را شامل شده و همچنان اثر آنها بر دیوارها نقش بسته است. اما این انتخاب سوژه و پیاده‌سازی طرح براساس چه ویژگی‌هایی صورت می‌گیرد؟ و این انتخاب‌ها چگونه بر روان و ذهن مخاطبان شهری این آثار تاثیر می‌گذارد؟

مسعود کوثری، جامعه‌شناس در پاسخ به این سوال‌ها به «ابتکار» می‌گوید: دیوارنگاری‌های شهر وجوه مختلفی دارد که از یک نوع نیستند. بخشی از آنها شامل نقاشی‌های دیواری و بخش دیگر شامل گرافیتی است. در این میان نقاشی‌های دیواری به‌عنوان بخشی از مبلمان شهری زیر نظر مراجع رسمی اداره می‌شود. او با اشاره به تصویرهایی که روی دیوارها نقش بسته‌اند، می‌افزاید: در شهر تهران این دیوار‌نگاری‌ها شامل تصاویر و پرتره شهدا، منظره‌هایی از روستا یا زندگی شهری، شاهنامه، پهلوانان آن و ... هستند که به‌دلیل این‌که زیرمجموعه مبلمان شهری هستند، باید با آنها هم همخوانی داشته باشند. به‌طور مثال باید از نظر عبور و مرور مساله‌ای ایجاد نکنند و حواس رانندگان را منحرف نکنند و خطرساز نباشند؛ با چشم‌انداز محیط همسان و حاوی پیام برای مخاطب باشد. با این حال برخی از مبلمان‌ها پیام مشخصی ندارند و معنای مشخصی را بیان نمی‌کنند. بنابراین باید درباره آنها به‌صورت جدی فکر کرد.

به گفته این مدرس دانشگاه، باید این بخش از مبلمان شهری به لحاظ رنگ و معنا با فضا و منطقه‌ای که در آن جانمایی یا ارائه می‌شوند، همسان و سازگار باشند. در این میان گرافیتی‌ها که جزو بخش غیرقانونی یا هنر زیرزمینی محسوب می‌شود، ضرورتا با مبلمان شهری سازگار نیستند و توسط افرادی ایجاد می‌شود که پیام‌های خاص خودشان را دارند؛ با این حال به‌دلیل این‌که این افراد نگاه هنری دارند، محلی که آثارشان را اجرا و در معرض دید مردم می‌گذارند، انتخاب‌های مناسب‌تری نسبت به شهرداری دارد.

کوثری با اشاره به نامناسب بودن و گاه زیاده‌روی در اجرای این نوع مبلمان شهری توضیح می‌دهد: شهرداری برای انتخاب مکان جانمایی، طبیعتا تابع مکان‌هایی است که در اختیار دارد؛ مکان‌هایی چون زیر پل‌ها، ورودی تونل‌ها و برخی دیوارهایی که بلااستفاده هستند. البته شهرداری بیشترین مکان را در اختیار دارد با این حال به نظر می‌رسد مشکل اصلی در این زمینه زیاده‌روی در استفاده از مبلمان شهری است. این المان‌ها هر سال تغییر می‌کنند و اسراف در بودجه است. از نظر مبلمان شهری هم تصاویر ابتر و باعث تشتت ذهنی مخاطب می‌شود.

مهنوش مشیری هم با تاکید بر ارزشمندی فعالیت هنری هنرمندان جوان بر دیوارهای شهر به «ابتکار» می‌گوید: نقشی که هنرمندان جوان روی دیوارها می‌کشند بسیار قابل احترام است و با تمام انرژی و سلیقه آنان، همچنان نیاز به تغییر در ذائقه محیطی و ورود رنگ در این شهر غبارآلود در جای خود محفوظ است اما اتفاقی که در این میان افتاده و من به عنوان هنرمند با آن روبه‌رو شده‌ام، شلوغی بیش از حدی است که ما به آن اضافه می‌کنیم.

او می‌افزاید: متاسفانه سازمان زیباسازی در طول سالیان بسیار ضررهای غیرقابل جبرانی به شهر وارد کرده است که هم از نظر بصری، سواد شهری را پایین آورده و هم سواد بصری شهروندان را کاهش داده است. قرار نیست روی هر دیوار سفیدی که در شهر وجود دارد، نقاشی کنند یا به‌طور مثال نقش کوه‌های مازندران یا زنان با لباس‌های محلی را بر دیوارهای تهران نقش کنیم.

کوثری هم با اشاره به چند اجرای نامناسب در سطح شهر می‌گوید: به‌طور مثال در میدان ونک، در ضلع شمال‌غرب آن، پنجره یک آپارتمان کشیده شده که کودکی از آن آویزان است. این تصویر باعث می‌شود کودکان و نوجوانان فکر کنند باید سبکبال بود و درکی از اتفاق به‌دست ندهد یا در جاهای دیگر تصاویری از مناطق روستایی تصویر شده که نامناسب و ایده‌آلیستی است و با زندگی شهری جور درنمی‌آید. به نظرم در رنگ کردن شهر دچار افراط شده‌ایم.

به گفته مشیری، حتما سود و منافعی در سفارش دادن این حجم و نوع از آثار برای بعضی از افراد وجود دارد اما از آنجایی که این افراد سلیقه آموزش‌دیده ندارند، باعث افت سلیقه مخاطب خواهند شد و از آنجا که شهر، شهر آنها نیست، نسبت به آن دلسوزی ندارند.

این هنرمند گرافیست به طرح بهارستان اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: کاری که اخیرا به خصوص به‌مناسبت نوروز انجام شده است، یک همگنی با بهار است، به‌طور مثال، درخت خشتکی که رنگ طلایی زده‌اند، اگرچه من چنین چیزی را نمی‌پسندم اما نشان می‌دهد فکری پشت این کار بوده است. دیوارهای اتوبان‌ها در این روزها با فضای بهاری کار شده است و این هنرمندان جوان هستند که بدون قصد سودطلبی و صرفا از روی علاقه به این کارها دست زده‌اند با این حال به نظرم بسیار شلوغ کار شده است و نیاز است اتودی که روی کاغذ زده می‌شود، از سوی هنرمندان در زمینه مبلمان شهری دیده و بررسی شود. همین مساله باعث شده تا زشتی زیادی این شهر غریب و مظلوم از وجه زیبایی‌شناسی به خود ببیند. شاید اگر دیوارهای شهر را به دست همین هنرمندان جوان بدهیم، کارهای آنها بیشتر قابل قبول و شیرین باشد.

با این حال کوثری پیشنهاد می‌دهد که به نظر می‌رسد، بهتر است تجربه چند ساله را جمع‌آوری کنیم و ببینیم چه تصویری از تهران ساخته‌ایم و گفتمان‌های فکری و نظری ما چیست تا به الگوی منظر شهری برسیم. این مساله تاکنون برای مردم به بحث گذاشته نشده است و نیاز به تصمیم‌گیری جدی و اصولی دارد. در سال‌های اخیر، هر سال یک اتفاق جدید رخ داده است، یک سال تصاویر شاهنامه‌ای، یک سال کاشی‌های رنگی، یک سال فلز، یک سال آجر و این باعث شده تا تصویر درستی از مفهوم منظر شهری برای شهروندان ایجاد نشود.

باید دید آیا سازمان زیباسازی در این زمینه برآیندی از بازخورد بصری این طرح‌ها و دیوارنگاری‌های شهر را از سوی هنرمندان، جامعه‌شناسان شهری و روانشناسان می‌گیرد تا در آینده و در انتخاب طرح‌ها، جانمایی‌ها و آنچه تاثیر ذهنی آثار بر مخاطب است، شیوه علمی‌تری به خود بگیرد.
منبع: ابتکار
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین