کد خبر: ۱۵۳۷۶۰
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۲
ضمن اینکه شایسته نیست امید رهبری را به اصلاح زیرمجموعه‌ها بی‌پاسخ گذاشت. منصوبان رهبری باید همتشان بر اداره موفق مسئولیت محول‌شده متمرکز باشد.
مساله اصولگرایان جوان مساله‌ای بنیادی‌ است. اصولگرایان می‌دانند که سال‌هاست کنترل بسیاری از نهادهای مهم کشور برعهده «پیران اصولگرا» بوده است. ناکارآمدی آنها در اداره نهادهای مهم کشور اکنون بر همه آنها واضح شده است. نامه اخیر و بی‌سابقه جمعی از جوانان اصولگرا به حجت‌الاسلام رئیسی، پرده از برخی از این مشکلات بنیادی برمی‌دارد. نامه آنها دارای دو محور اصلی است. «نقد اصولگرایان به سبب تقلیل سیاست به کسب قدرت» و «نقد نحوه مدیریت برخی نهادها». آنها در این نامه در نقد مهم‌ترین جمع کنونی نیروهای اصولگرا چنین می‌نویسند: «اخیرا تابلو جدیدی با عنوان «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» از سوی یکی از جناحین متاخر در جمهوری اسلامی برپا شده که با تناقضات بنیانی فراوان و مناسبات قبیله‌گرایانه درصدد کسب کرسی مهم قوه اجرایی کشور است. این گروه تازه‌تاسیس که نه جبهه است و نه مردمی، متشکل از برخی افراد و نمایندگان تعدادی از احزاب سیاسی به اصطلاح اصولگراست که درخصوص بسیاری از مسائل مهم کشور، نه‌تنها وحدت‌نظر ندارد که درمواردی، دارای دیدگاه‌های متضاد هستند. تنها نقطه پیونددهنده در این پراکندگی، غلبه بر رقیب دیرینه در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری و اداره دولت به‌مثابه یک شرکت سهامی است. واقعیت این است که این گروه تازه‌تاسیس به‌دلیل عدم برخورداری از سازوکارهای صحیح، با بحران مشروعیت و خطر فروپاشی در بدو تشکیل مواجه است. تناقضات فکری و سهم‌خواهی‌های گروه‌های مختلف سیاسی در درون این گروه، آنها را ناگریز از دعوت از چهره‌‌هایی مانند جنابعالی کرده است تا ضمن کاهش تنش‌های درونی، ابزاری برای تطهیر خویش فراهم سازند و نزد عموم مشروعیت‌زایی کنند.» در قسمتی دیگر از این نامه آمده: «البته شاید مشاهده شود که عده‌ای نیز از سر دلسوزی و دغدغه‌مندی نسبت به مسائل انقلاب و کشور با جریان ذکرشده برای دعوت از جنابعالی همنوا شده‌اند، اما حقیقت این است که عمده سیاسیونی که در محور این دعوت قرار گرفته‌اند، مساله اصلی‌شان نیل به قدرت است و حتی به‌اندازه یک‌روز برای فردای پس از انتخابات فکر نکرده‌اند. این افراد که نزد ملت امتحان‌پس‌داده‌اند، نه اداره کشور بلدند و نه به‌دنبال اداره کشور هستند. شما نزد آنها ابزاری محتمل‌تر برای پیروزی در دعوای حزبی‌شان هستید و شأن شما آن‌قدری که تاکنون شناخته شده، اجل از این است که هزینه تطهیر این جریان شوید.» اصولگرایان جوان، در ادامه در نقد شیوه اداره برخی نهادها چنین می‌نویسند: «اکنون که در جایگاه مدیریت آستان‌قدس‌رضوی در حال تجربه برخی افراد و چهره‌های اقتصادی به‌ظاهر اصولگرا هستید، درخواهید یافت که این افراد توانمندی، فکر و انگیزه کافی برای حل مسائل کشور را ندارند. این افراد در دوره‌های گذشته مناصب مختلفی در اختیار داشته‌اند و اگر توان پیشبرد امور را داشتند، وضع کنونی کشور این‌گونه نبود. از همین رو، شاید بهتر باشد که شما این شناخت را در جایگاه مدیریت آستان‌قدس کسب نمایید و نه در دولت. به‌طور طبیعی دولت‌داری پیچیدگی‌های بسیار بیشتری دارد و احتمال شکست در اداره کشور به‌مراتب بیشتر خواهد بود....» آنها در این نامه ادامه می‌دهند: «بر خلاف تصور قدرت‌طلبان که تمام تلاششان معطوف به دولت است، اداره کارآمد نهادهایی همچون آستان‌قدس، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، کمیته امداد، سازمان تبلیغات و سایر نهادهایی که منصوبان رهبری مدیریت آنها را بر عهده دارند، بیش از هر مهم دیگری کارآمدی دستگاه رهبری و ولایت فقیه را قابل فهم می‌سازد.

 ضمن اینکه شایسته نیست امید رهبری را به اصلاح زیرمجموعه‌ها بی‌پاسخ گذاشت. منصوبان رهبری باید همتشان بر اداره موفق مسئولیت محول‌شده متمرکز باشد. اینکه یک منصوب رهبری یک‌سال پس از انتصاب، خود را به عرصه‌ دیگری بکشاند، شاید چندان صحیح نباشد و این نگرانی را در اذهان به وجود خواهد آورد که نهادهای ذکرشده هیچ‌گاه طعم یک مدیریت درست را نخواهند چشید و یا به سکوی پرتابی برای رسیدن به موقعیت‌های دیگر تبدیل شده‌اند.» پیران اصولگرا، بی‌معنا‌تر از هر زمان دیگر به نظر می‌رسند، گسسته از همه آرمان‌هایی که ادعای آنها را داشته‌اند، ناتوان‌تر از همیشه. ناامیدی جوانان اصولگرا از مجموعه اصولگرایان برای «اداره کشور»، برقراری عدالت و حل مساله معیشت، به‌خوبی از این فقرات پیداست و نقدهای تند آنها در بالاترین سطوح، حکایت از شکافی ژرف میان آرمان‌های جوانان اصولگرا و واقعیت اصولگرایی دارد.

منبع:آرمان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین