|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۹
کد خبر: ۱۵۰۰
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۵
تصور کنید در یک دانشگاه اعضای بسیج دانشجویی که در دانشگاه‌های دیگر رئیس دانشگاه جابجا می‌کنند نیز از برخورد انضباطی در امان نباشند.
تدبیر و امیدهشت سال حضور صدرالدین شریعتی رئیس دانشگاه علامه طباطبایی، از این مجموعه که اولین یا دومین مجموعه آموزش عالی برتر کشور در حوزه علوم انسانی بود، یکی از آسیب دیده ترین مجموعه‌های دانشگاهی را رقم زد؛ مجموعه‌ای که تن نیمه جانش با تیرخلاصی که در واپسین روزهای حضور رئیسش پذیرا شد، تحویل مدیران دانشگاهی دولت یازدهم داده خواهد شد.

به گزارش «تابناک»؛ تصور کنید در یک دانشگاه اعضای بسیج دانشجویی که در دانشگاه‌های دیگر رئیس دانشگاه جابجا می‌کنند نیز از برخورد انضباطی در امان نباشند. تصور کنید راهی دانشگاه می‌شوید و به یک باره به شما اعلام می‌شود که گروهی که در آن تدریس داشته‌اید منحل و خودتان اخراج شده‌اید و دانشجویانتان نیز بالاجبار می‌توانند میان ترک تحصیل یا تغییر رشته، انتخاب وضعیت کنند. تصور کنید هر روز که با دانشگاه می‌روید متوجه می‌شوید یک رشته حذف شده و دیگر گرایشی در این باره وجود ندارد؛ یک روز علوم ارتباطات، روز دیگر علوم سیاسی و دیگر روز گروه توسعه اقتصاد.

تصور کنید قصد ورود به دانشگاه را دارید اما به شما اعلام می‌شود از این پس دانشگاه زنانه و مردانه است و باید از دری در پانصدمتر آن سوتر وارد شوید. تصور کنید در محوطه دانشگاه یکی از هم کلاسی های خانم سابق تان (مربوط به دوره الحاد و عدم تفکیک جنسیتی) را ملاقات کرده‌اید و قصد سلام کردن به او را دارید که او در واکنش دور می‌شود و اشاره ای می‌کند که از این پس دوربینی شاهد این رفتارهای خلاف شرع شما است و اساساً چه معنی دارد دانشجوی دختر و پسر هم کلاسی باشند، چه رسد به اینکه بخواهند با هم سلام و علیک کنند؟

تصور کنید این اقدامات تحت عنوان «اسلامی کردن» دانشگاهی صورت پذیرفته شده باشد و تصور کنید این اقدامات در کشورمان صورت پذیرفته باشد. این تصورات اصلاً دور از ذهن نیست، چرا که عیناً و چه بسا بدتر از آن در دانشگاه علامه طباطبایی یکی از نگین های درخشان آموزش عالی کشور رخ داده است. نگینی که ابتداً دو قطعه‌اش کرده‌اند و حال به انحاء مختلف و به بهانه دفاع از صاحب نگین و انگشتری هر روز گوشه‌ای از آنچه باقی مانده را می‌زنند و عملاً چیزی از این نگین نمانده است.

صدرالدین شریعتی پاکسازی و کنترل جغرافیایی و امنیتی، پاکسازی و کنترل مدیریتی، پاکسازی و کنترل اساتید، پاکسازی و کنترل تشکل‌‌ها و پاکسازی و کنترل دانشجویان رویکردهایی بود که او به موازات هم پیش برد و اساساً آنچه اکنون وجود دارد، نسبت چندانی با دانشگاه علامه‌ای که در ذهن دانشجویان پیشین این دانشگاه در سال های اخیر تا دور تداعی می‌شود ندارد و البته هرچه شده، «اسلامی» نشده و احتمالاً هنوز فازهای تازه در کنار محورهای عملیاتی فوق، برای حذف دشمن وجود دارد که شریعتی پی خواهد گرفت!

او دانشگاه را از قلب پایتخت به دهکده المپیک برد و با تکیه بر بودجه های بادآورده، مجموعه‌های آموزشی این دانشگاه را تجمیع کرد و در اقدامی جالب، آن دسته از اعضای هیات علمی که زمینه بازنشسته یا اخراج کردنشان فراهم نبود، راهی پژوهشگاه این مرکز در چهار راه لشگر کرد؛ جایی که تحت عنوان تبعیدگاه نیز قابل تعبیر است و از بسیاری از ظرفیت های علمی برجسته کشور که لابد خاری در کفش شیوه عمل رئیس دانشگاه در مسیر اسلامی کردن بوده‌اند، بدین ترتیب در حال پس دادن حداقل بازدهی هستند و در مقابل سیل هیات علمی‌ها به صورت غیرقانونی استخدام شده‌اند.

این استخدام‌ها از آن جهت غیرقانونی است که طبق ابلاغیه وزارت علوم ( البته درباره این قانون نیز حرف وجود دارد و به نوعی رانت برای وزرات علوم بوجود آورد اما تا زمان وجودش، می‌بایست عمال شود)، تمامی جذب هیات های علمی می‌بایست از طریق وب سایت مرکز جذب اعضای هیات علمی صورت پذیرد اما در آزمون‌های این مرکز، اساساً دانشگاه علامه اعلام نیاز نمی‌کند و طبیعتاٌ سهمیه‌ای در نظر گرفته نمی‌شود و بدین ترتیب، رئیس دانشگاه علامه هرکس را دلش می‌خواهد بدون رعایت قوانین و شیوه عمل وزارت علوم جذب می‌کند!

اگر در این چند سال دانشجو یک کلمه در نادیده گرفته شدن تشکیلاتش توسط شریعتی سخن گفت، در کم تر بودن قدرت عملی (و نه قانونی) شریعتی نسبت دانشجو شک کنید. شریعتی با چنین قدرت پنهانی است که تشکل های دانشجویی را مشمول مرحمت خودش کرد تا دانشگاه علامه پیشتاز در تعلیق و برخورد با دانشجویان با افزایش ورود حراست به مسائل مختلف باشد و حتی فعالا بسیج دانشجویی که بر هیچ کس پوشیده نیست از چه قدرتی برخوردارند نیز تعلیق شدند و زورشان به هیچ جا نرسید و نامه سال 88 بسیج دانشجویی دانشگاه در اعتراض به عملکرد مدیر دانشگاه به هیچ جا نرسید!

اما اسلامی کردن دانشگاه و تغییراتی که شریعتی تحت این عنوان اعمال کرد، بزرگ ترین ضربه ای بود که به علامه زد شد و بسیاری از اساتید تحت عنوان دفاع از نظام یا همین ماجرای اسلامی کردن اخراج شدند. اخراج 12 استاد دانشکده اقتصاد از جمله محمد ستاری فر رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی دولت اصلاحات همزمان با انحلال گروه توسعه دانشکده اقتصاد علامه و سپس ایجاد گروه اقتصاد اسلامی در این دانشکده از جمله اقدامات غیرقابل هضم صدرالدین شریعتی بود. به ماجراهای دوربین و مبسوط الید شدن حوزه های امنیتی و تبدیل دانشگاه به زنانه و مردان نیز اشاره شد که خلاف نظر صریح امام خمینی و مقام معظم رهبری است و ظاهراً شریعتی حکم خود را در این زمینه اجرا می‌کند!

اما ظاهراً تنها اقتصادی ها مانع او نبودند و مهدی طیب استاد گروه معارف دانشکده ادبیات، محمد شریف از دانشکده حقوق، پرویز پیران از دانشکده علوم اجتماعی، مرتضی مردیها از دانشکده ادبیات و ... را اخراج، ممنوع التدریس، بازنشسته و یا به پژوهشگاه چهار راه لشگر فرستاده شدند که مشخص شود چه نبوغی در پس پرده مدیریت دانشگاه علامه نهفته است و البته به موازت حذف اساتید، جذب هیات علمی از میان چهره های جوان مورد وثوق شریعتی خارج از روال قانونی وزارت علوم نیز استمرار، به شکلی که حتی گروه ها نیز از جذب اعضای هیات علمی خبر نداشتند و شخص شریعتی به مصاحبه با اعضاء می‌پرداخت و گروه روز بعد با حضور عضو جدیدی مواجه می‌شد که اساساً او را تاکنون ندیده بودند!

به همه این اتفاقات، جذب دانشجوی پولی تحت عنوان پردیس را نیز می‌توان افزود که با توجه به سطح پایین دانشجویان پولی و عدم درک بسیاری از نهادهای علمی جهان نسبت به تفاوت مدارک پردیس با خود دانشگاه علامه، اعتبار سطح علمی فارغ التحصیلان این نهاد نیز زیرسوال رفته، حال آنکه در دانشگاه‌های بزرگ، تمام دانشجویان و از جمله دانشجویان پولی، در یک مجموعه تحصیل می‌کنند و تنها ورودی این دانشجویان تسهیل می‌شود و یک صندلی با توجه به پولی که پرداخت می‌کنند به ظرفیت دانشگاه افزوده می‌شود.

دانشگاهی که به این نقطه رسیده در نخستین روزهای حضور مدیران دولت دهم، با تصمیماتی شبیه تصمیمات دولتمردان در روزهای پایانی حضورشان مواجه شده و شریعتی که حتی برای برکناری اش توسط دانشجویان علامه در فیس بوک کمپین راه اندازی شده و در مدت کوتاهی 1400 نفر عضو این کمپین شده‌اند.

او در این روزها که یکی از مطالبات اصلی دانشجویان و همسطح با مطالبات کلان دانشجویی، برکناری اش شده، اقدام به استخدام 100 عضو هیات علمی در روزهای اخیر و تغییر بخش عمده مدیران دانشگاه تا سطح روئسای ادارات و دانشکده‌ها کرده که جذب این تعداد عضو هیات علمی و چینش این تیم مدیریتی در یک دوره کوتاه شاید در تاریخ علمی یک نهاد معتبر آکادمیک بی سابقه باشد و ظاهراً شریعتی دلش نیامده جسد نیمه جانی که در اختیارش بوده را بدون شلیک تیرخلاص تحویل دهد.

حال با این اوضاع عجیب باید دید زور وزیر علوم به تغییر «رئیس بزرگ» می‌رسد یا شریعتی قدرتش از سرپرست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دولت یازدهم نیز بیشتر است می‌ماند و نشان می‌دهد که سنبه اش پرزور است. در نهایت دعوت تان می‌کنیم به تماشای ویدئوی که مخالف صریح امام خمینی و رهبر انقلاب را به جداسازی دانشگاه ها را روایت می‌کند و اتفاقاً از صداوسیما پخش شده است. شاید شریعتی متوجه اشتباهاتش بشود و خود عنان امور را تحویل بدهد و برود! و از آن مهم تر اینکه آیا در جذب‌های غیرقانونی و تصمیمات فراقانونی بازنگری خواهد شد؟
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین