هرج و مرج در آمریکای دونالد ترامپ

اخباری که این روزها از هرج و مرج در جامعه آمریکا می‌رسد، نشان دهنده تاثیر مستقیم سیاست ضد مهاجرت دونالد ترامپ بر آن دسته از شهروندان آمریکائی است که زمینه نژادپرستی دارند. این افراد، که تعدادشان در آمریکا زیاد است، با بهانه قرار دادن سخنان و فرمان‌های رئیس‌جمهور جدید، مزاحمت‌هائی برای اتباع سایر کشورها ایجاد می‌کنند که گاهی به کشته شدن آنان منجر می‌شود.

یک مهاجم مسلح در آمریکا از دو هندی مقیم آمریکا خواست فوراً آمریکا را ترک نمایند و به کشورشان باز گردند، اما قبل از آنکه فرصتی برای عکس العمل داشته باشند، به سوی آنها آتش گشود که یکنفر در جا به قتل رسید و نفر دوم راهی بیمارستان شد. از سوی دیگر یک مهاجم با وسیله نقلیه خود به جمعیتی انبوه که تماشاچی یک جشن محلی بودند، حمله کرد و 38 تن را زخمی نمود. حال برخی از مجروحین وخیم گزارش شده است.

این روزها اخبار و گزارش‌هائی از این دست، از گوشه و کنار آمریکا به گوش می‌رسد. نگرانی اصلی این است که این پدیده روندی فزاینده پیدا کرده و اگر حملات غیرمنتظره توسط مهاجمین مسلح در آمریکا را جمع بندی کنند، تلفات آن کمتر از یک جنگ تمام عیار نیست. هر چند اصل چنین رویدادهائی در گذشته نیز سابقه داشته است که گهگاه با تلفات سنگینی هم صورت می‌گرفته است ولی تشدید این حملات و مشخصاً تاکید مهاجم به ضرورت خروج رنگین پوستان از آمریکا ابعادی نژادپرستانه دارد و با روی کار آمدن ترامپ، روند پرشتابی پیدا کرده است.
آنچه در این میان اهمیت دارد، این است که ساختار حاکمیت و شخص ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در تشدید و دامن زدن به دیدگاه‌های نژادپرستانه و برخورد تهاجمی و کینه توزانه علیه رنگین پوستان و اتباع سایر کشورها، نقش اصلی را بازی کرده و می‌کنند.

ترامپ با اقدام در جهت احداث دیوار حائل بین آمریکا و مرزهای مکزیک، آنهم به هزینه مکزیک و همچنین صدور فرمان ممانعت از ورود اتباع 6 کشور مسلمان به آمریکا عملاً وارد یک تقابل جدی با اتباع سایر کشورها با اهداف نژادپرستانه شده است. هر چند فرمان ترامپ موقتاً به حال تعلیق درآمده ولی او وعده داده که فرمان دیگری را جایگزین می‌کند که امکان رد یا تعلیق آن پیشاپیش منتفی باشد. اقدام بعدی ترامپ هرچه باشد، تا اینجای قضیه زمینه‌های هرج و مرج ناشی از تبلیغات نژادپرستانه در آمریکای ترامپ، در مقیاس وسیعی ایجاد و تقویت شده است.

آنچه نگرانی افکار عمومی و صاحبنظران را به ویژه در آمریکا موجب شده، این است که حاکمیت به جای آنکه نقش مهار کننده و بازدارنده ایفا کند، مستقیماً در تحریک افکار عمومی و تشدید فضای هرج و مرج طلبی، نقش اول را برعهده دارد و تاثیرات نامطلوب آن در همه جا مورد تهدید قرار گرفته است.

ترامپ این روزها حتی با رسانه‌ها اعم از رادیو تلویزیون‌ها، روزنامه‌ها و مجلات آمریکائی هم در افتاده و آنها را به دروغ گوئی، تحریف واقعیت‌ها و حتی فریبکاری متهم می‌کند. در مورد رسانه‌ها، اساس حرف ترامپ صحیح است و رسانه‌های آمریکائی به همین دلیل اعتبار چندانی در نزد افکار عمومی ندارند ولی مسئله این است که خواسته ترامپ، توقف فریبکاری‌ها و پایان دادن به دروغ گوئی و تحریف حقایق توسط رسانه‌ها نیست بلکه به عکس از این نکته گلایه می‌کند که چرا شاهد چرخش رسانه‌ها به سمت و سوی او نیستیم؟ و چرا رسانه‌ها از ترامپ حمایت نمی‌کنند و علیه او موضع گرفته اند؟ تقریباً مشابه همین مواضع و دیدگاه‌ها را می‌توان در صحنه مناسبات داخلی و خارجی دولت ترامپ هم به خوبی رصد کرد. ترامپ می‌خواهد آمریکا بر همه جا و در تمامی موارد، حرف اول و آخر را بزند. آقائی کند و هیچکس و هیچ کشوری در مقابل آمریکا نایستد و موضعی متفاوت نداشته باشد. دیپلماسی همیشکی آمریکا بر همین اهداف و ماموریت‌ها استوار بوده ولی ترامپ حتی همان مقدار کنونی را هم کافی نمی‌داند و تصریح می‌کند همه چیز فقط برای آمریکا و در خدمت منافع آمریکا. ناگفته پیداست که مبنای بسیاری از تعارضات و جبهه گیری‌های اخیر علیه مواضع ترامپ نیز دقیقاً از همین جا آغاز شده و حتی تشدید گردیده است. جنجال اخیر در جامعه آمریکا در مورد اخراج میلیونها مهاجری که نتوانسته‌اند ضوابط کسب تابعیت و اقامت را احراز کنند، از همین مقوله است و نشان می‌دهد ترامپ و دستیارانش چه بسا تلاش می‌کنند با ایجاد نوعی درهم ریختگی عمدی، فضا را پرالتهاب کنند و سپس در پرتو هرج و مرج حاصله، زمینه‌های مورد انتظار خود برای پیشبرد اهداف و برنامه‌های دولت جدید را فراهم نمایند.

هنوز کاملاً روشن نیست که سایر نهادهای قدرت و حاکمیت از جمله کنگره و نظام قضائی آمریکا تا چه اندازه موافق این پدیده باشند و احیاناً تا کجا در برابر ترامپ سکوت و نرمش نشان می‌دهند؟ لکن آنچه بیش از پیش بر تردیدها و ابهامات می‌افزاید و حتی به آن دامن می‌زند، پیامدهای غیرمنتظره و رعب انگیزی است که روند فزاینده هرج و مرج را بر جامعه تحمیل کرده و به نگرانی‌های بجا و منطقی دامن زده است.

تصادفی نیست که این روزها موضوع سلامت روانی ترامپ و یا عدم آن مورد بحث است و حتی گفته شده است نه فقط شخص ترامپ که حتی دستیارانش هم لازم است در معرض این پرسش‌ها و آزمایشات بررسی قرار گیرند.

منبع:جمهوری اسلامی