دیکتاتورهای دنیا از چه می‌ترسند؟

«ترس برادر مرگ است» شاید به دفعات این جمله را شنیده باشید که البته بیراه هم نیست. فرقی نمی کند در چه پست و مقامی باشید، یا حتی چه تعداد انسان در دنیا از شما بترسند.

وقتی ترس به سراغ تان می آید، دیکتاتور باشید یا ضعیف ترین آدم دنیا، یک اتفاق برایتان می افتد؛ مقاومت تان شکسته می شود و پا به فرار می گذارید.

این جا تعدادی از رهبران و دیکتاتورهای معروف دنیا را که میلیون ها نفر در جهان از آنها هراس داشتند، دور هم جمع کرده ایم تا از ترس های شان برایتان بنویسیم.

1- کیم یونگ ایل؛ پرواز
دیکتاتور سابق کره شمالی ترس شدید از پرواز با هواپیما داشت. بیشتر سفرهایش را با قطارهای نظامی طی می کرد و حتی برای دیدن گورباچف رهبر شوروی هم با قطار نزد او رفت. دیپلمات سوئدی، «اینگلف» در دیداری که با رهبر کرده داشته، زخمی را که جلوی سرش بوده مشاهده کرده است. این زخم طی حادثه ای هوایی هنگام سفر با هلی کوپتر در سال 1975/1354 روی سر کیم یونگ نقش بسته بود و بعد از آن تا آخر عمر، ترس شدید از پرواز دست از سرش برنداشت.

البته حادثه هوایی دیگری هم در سال 1982/ 1361 رخ داد که طی آن، 17 تن به همراه خلبان مخصوص کیم، پس از انفجار ناگهانی هواپیمایشان کشته شدند و این حادثه، ترس او را عمیق تر کرد. گفته می شود پدرش «کیم ایل سونگ» هم فوبیای شدیدی از پرواز داشته، ولی انگار این ترس به رهبر جدید کره «کیم یونگ اون» منتقل نشده و او به شدت به پرواز علاقه دارد.

2- آگوستوس سزار, رعد و برق
«سوئتونیوس»، مورخ رومی در کتاب خود آورده که «آگوستوس سزار»، بنیان گذار امپراتوری روم نیمه شب هنگامی که به سمت قصر خود در حرکت بوده، از رعد و برق مهیبی جان سالم به در می برد، ولی برده ای که جلویش در حرکت بود، کشته می شود. این ترس سزار را وا می دارد تا معبد ژوپیتر را برای دوری جستن از عذاب خدایان بسازد، ولی دیگر هیچ گاه نتوانست بر ترس خود از رعد و برق غلبه کرده و خاطره مرگ آن برده را از یاد ببرد.

3- معمر قذافی؛ ارتفاع
دیکتاتور سابق لیبی ترس عجیبی از آسمان خراش ها داشت. اطلاعات محرمانه ای که توسط ویکی لیکس افشا شده، نشان می دهد که قذافی هنگام سفر به آمریکا، همیشه در طبقه اول هتلی که برایشان در نظر می گرفتند مستقر می شد و همواره از اقامت در طبقات بالایی هتل و ساختمان ها هراس داشت. البته می گویند معمر از پروازهای طولانی بر فراز دریا هم بسیار می ترسید و مسوولان لیبیایی همیشه طوری برنامه ریزی می کردند تا حداقل زمان ممکن را روی دریاها پرواز کنند یا برای برگشت از آمریکا، بخشی از مسیر را با کشتی بیایند.

4- آدولف هیتلر؛ دندان پزشک ها
خیلی عجیب است فردی مثل هیتلر که مثل آّب خوردن دستور کشتار صادر می کرد، از دندان پزشکی هراس داشته باشد. در کتابی که در سال 2009/1388 با نام «دندان پزشک شیطان» به چاپ رسید، نوشته؛ هیتلر با این که از مشکل شدید دهان و دندان رنج می برد، ولی حاضر نبود زیر دست دندان پزشکان برود. حتی یک بار به موسولینی گفته بود حاضر است چند تا از دندان هایش را از دست بدهد، ولی زیر دست دندان پزشکان نرود. جالب تر این که «هرمان گورینگ» هم آن قدر از دندان پزشک ها می ترسید که قبل از نشستن روی صندلی، کلی گریه و زاری می کرد.

5- فرانکلین روزولت؛ آتش
گرچه روزولت شخصا معتقد بود «تنها چیزی که باید ازش ترسید، خود ترس است»، ولی ترس از آتش تا آخر عمر او را آزار می داد. زمانی که روزولت سن کمی داشت، خاله اش را در حال سوختن دید و این صحنه برای همیشه ترس شدیدی از آتش را درونش روشن کرد، تا حدی که حتی در زمان ریاست جمهوری اش، حاضر نبود موقع خواب در اتاقش را ببندد. درواقع حاضر بود سوءقصد به جان خودش را بپذیرد، ولی در آتش نسوزد.

6- هنری هشتم؛ بیماری
هنری هشتم ترس شدیدی از بیمار شدن شدن داشت و اسم مریضی ها که به گوشش می رسید، لرزه به اندامشت می افتد. البته این مساله عجیبی نیست و بیشتر انسان ها از بیمار شدن گریزانند. وقتی در سال 1528/907، طاعون در لندن شیوع پیدا کرد، پادشاه به همراه همسرش «آن بولین» از پایتخت خارج شدند و هر شب در یک خانه به سر می بردند تا بیماری گریبان شان را نگیرد.