|
|
امروز: شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۲
کد خبر: ۱۴۶۵۷۹
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۲
وقتی مأموران به محل رفتند، جسد مقتول را درحالی‌که لباس راحتی به تن داشت و خفه شده بود، پیدا کردند. تحقیقات نشان می‌داد این مرد ٤٤ساله شروین نام دارد و مغازه‌دار بوده و محل سکونتش در نازی‌آباد تهران است.
دو مرد جوان که متهم هستند در پی ارتباط یکی از آنها با زنی شوهر او را به قتل رسانده‌اند، یک‌ بار دیگر پای میز محاکمه رفتند و همه گفته‌هایشان را انکار کردند.

 سال ٩٢ مأموران پلیس باخبر شدند جسد مرد جوانی که به قتل رسیده‌، پیدا شده است. وقتی مأموران به محل رفتند، جسد مقتول را درحالی‌که لباس راحتی به تن داشت و خفه شده بود، پیدا کردند. تحقیقات نشان می‌داد این مرد ٤٤ساله شروین نام دارد و مغازه‌دار بوده و محل سکونتش در نازی‌آباد تهران است.

در ادامه همسر این مرد بازداشت شد. با وجود اینکه تلاش می‌کرد واقعیت را انکار کند اما با توجه به مستندات پلیس در تحقیقات لب به اعتراف گشود و گفت: من و شوهرم با هم اختلاف و مشکل داشتیم تا اینکه در میان این همه مشکل، با مردی به نام آرمین که نصاب آسانسور بود، آشنا شدم. مهربانی‌های آرمین باعث شد عاشق او شوم. در این میان شوهرم هم مرتب مرا اذیت می‌کرد تا اینکه آرمین تصمیم گرفت او را ادب کند. شب حادثه ساعت هشت، آرمین و دوستانش به خانه‌مان آمدند و شوهرم را با یک شلوار خفه کردند. در ادامه پسر جوان دستگیر شد که او هم اعترافات زن جوان را تأیید کرد. پس از اعترافات متهم ٢٢ساله این پرونده، سه همدست او نیز هر کدام در عملیات‌هایی جداگانه دستگیر شدند و به جرم خود اعتراف کردند. آنها به مأموران گفتند آرمین از آنها خواسته بوده برای یک مسئله ناموسی به خانه مردی بروند و با او درگیر شوند. در ادامه، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. آرمین، زن جوان و یکی از همدستانش در شعبه هشتم دادگاه کیفری محاکمه شدند و پرونده دو متهم دیگر که زیر ١٨ سال داشتند، به شعبه هفتم ارسال شد.

آرمین در این جلسه گفت: من قبول دارم که مرتکب قتل شده‌ام ولی باور کنید قصد کشتن کسی را نداشتم. من و بهناز دو‌ سال پیش با هم آشنا شدیم. آن زمان من در مشهد بودم که از طریق گوشی ‌ همراه دوستم شماره این زن را دیدم و با او تماس گرفتم. از آن زمان ارتباط تلفنی ما ادامه یافت تا اینکه ١٠ ماه بعد او را ملاقات کردم. بهناز و دخترش مرتب گریه می‌کردند و از آزارهای شروین می‌گفتند تا اینکه من عصبانی شدم و شب حادثه همراه دوستانم به آن خانه رفتیم. در خانه باز بود که وارد شدیم. من قصد انجام قتل را نداشتم، برای همین هیچ وسیله‌ای برای قتل با خودم برنداشتم. در آنجا هم وقتی با مقتول درگیر شدیم، برادرم سهیل که مست بود، همراه مجید و نادر، شلوار را برداشتند و او را خفه کردند اما من چون پشتم به آنها بود، ندیدم کدام‌یک قتل را انجام داد.
بهناز هم در این جلسه حرف‌های قبلی خود را تکرار کرد و متهم دیگر گفت: من نمی‌دانم چه کسی قتل را انجام داد، فقط می‌دانم مرد میان‌سال را با شلوار خفه کردند. قضات پس از رسیدگی به پرونده، بهناز را به ١٥ سال حبس و دو پسر جوان را به قصاص محکوم کردند. درحالی‌که پرونده دو متهم نوجوان این پرونده به شعبه ‌ویژه اطفال فرستاده شد، سه متهم بزرگ‌سال پرونده به رأی صادره اعتراض کردند و خواستار رسیدگی مجدد شدند.

دیوان عالی کشور رأی قصاص دو متهم دیگر را نقض و دستور رسیدگی مجدد به آن را صادر کرد. با توجه به اینکه دیوان عالی کشور گفته بود براساس مدارک پرونده، متهم ردیف دوم مرتکب معاونت در قتل شده است و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه بدوی ارسال شده بود، روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد. روز گذشته هر دو متهم در جایگاه حاضر شدند و اتهام خود را انکار کردند؛ آنها حتی منکر قتل شدند و گفتند هرچه ما درباره قتل گفتیم دروغ است؛ ما مرتکب قتل نشدیم و گفته‌هایمان تحت فشار بود. در این هنگام قاضی از متهمان پرسید شما در شعبه قبلی که پرونده را رسیدگی کرده، در یک جلسه علنی و میان حاضران گفته‌اید که قتل چطور اتفاق افتاد؛ چطور مدعی این هستید که تحت فشار اعتراف کردید. هر دو متهم گفتند در آن زمان هم تحت فشار بودیم. بعد از گفته‌های متهمان هیئت قضات برای تصمیم‌گیری دراین‌باره وارد شور شدند.

منبع: شرق
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین