کد خبر: ۱۴۶۲۵۳
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۱
بعد از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، این نکته به او تفهیم شده که پیگیری سیاست «چین دوگانه» برای منافع آمریکا زیان بخش است و او باید از این شعار انتخاباتی دست بردارد. او نیز در برابر این دستور، مقاومت نکرد و به سرعت تغییر موضع داد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت:این اصل کلّی که دوران تبلیغات انتخاباتی با دوران ورود به مدیریت اجرائی و عملی کشور تفاوت دارد، اصلی است که تمام کشورها را شامل می‌شود و گویا استثنا بردار نیست. در تبلیغات انتخاباتی معمولاً نامزدهای ریاست جمهوری شعارهای زیبائی می‌دهند که بسیاری از آنها عملی نیست یا عملی ساختن آنها بسیار دشوار است. در بعضی موارد نیز نامزدها با اینکه می‌دانند نمی‌توانند به شعارهایشان عمل کنند، برای جلب آراء مردم شعارش را می‌دهند. از این بدتر این است که بعضی از نامزدها حتی هیچ اعتقادی به آنچه می‌گویند ندارند و هدفشان صرفاً رسیدن به قدرت است تا بعد از به دست گرفتن قدرت، اهداف شخصی و اغراض خودشان را دنبال کنند.

رئیس جمهور جدید آمریکا، دونالد ترامپ، از هر یک از انواعی که برشمردیم باشد، اکنون که وارد مرحله اجرائی شده فهمیده است که دوران مدیریت اجرائی با دوران تبلیغات انتخاباتی بسیار متفاوت است. این واقعیت را فقط سه هفته بعد از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، دخترش به زبان آورد. او گفت پدرم حالا متوجه شده است که ریاست جمهوری کاری بسیار مشکل است و او چنین تصوری نداشت.

این واقعیت را در رفتار ترامپ هم می‌توان مشاهده کرد. رئیس‌جمهور جدید آمریکا، در همین روزهای آغازین زمامداری خود، یکی از جنجالی‌ترین شعارهای خود را کنار گذاشت و به رئیس‌جمهور چین گفت به چین واحد پای بند هستم و درصدد بر می‌آیم روابط آمریکا با چین را توسعه دهم. این آقای ترامپ، همان کسی است که در دوران تبلیغات انتخاباتی و حتی در فاصله میان انتخاب شدن تا ورود به کاخ سفید، که عنوان رئیس‌جمهور منتخب آمریکا را داشت، پیوسته بر طبل «چین دوگانه» می‌کوبید و آشکارا می‌گفت من تایوان را به رسمیت خواهم شناخت و سیاست آمریکائی که من رئیس جمهورش باشم این خواهد بود که تایوان را کشوری مستقل می‌داند و عملاً به وجود چین دوگانه اعتقاد خواهد داشت.

عقب نشینی ترامپ از سیاست چین دوگانه، برخلاف موضوع ممنوعیت مهاجرت به آمریکا که حجم زیادی از مخالفت‌های مردمی داخل آمریکا را به همراه داشت، نتیجه پیدایش جنجالی در داخل خود آمریکا نبود. این عقب نشینی، معلول مواجه شدن رئیس‌جمهور جدید آمریکا با واقعیت‌های موجود در منشور سیاست خارجی کشور آمریکاست که هر کس رئیس‌جمهور شود چاره‌ای غیر از پیروی از آن ندارد. آمریکا نیز همچون سایر کشورها دارای یک مجموعه مدون مدیریتی است که اصول کلی کشورداری را در خود جای داده و مدیران ارشد آن کشور باید از آن پیروی کنند تا منافع ملی آمریکا تامین شود. اینکه این اصول کلی با معیارهای انسانی و اخلاقی و حقوق بشری سازگاری دارد یا نه، موضوع دیگری است، اما پیروی از این اصول بر مدیران ارشد از جمله شخص رئیس‌جمهور آمریکا لازم است.

بعد از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید، این نکته به او تفهیم شده که پیگیری سیاست «چین دوگانه» برای منافع آمریکا زیان بخش است و او باید از این شعار انتخاباتی دست بردارد. او نیز در برابر این دستور، مقاومت نکرد و به سرعت تغییر موضع داد.

موضوع دیگر، سیاست ممنوعیت مهاجرت به آمریکاست که با اندکی تفاوت در مقدمات کار، آنهم به سرنوشت سیاست «چین دوگانه» پیوسته یا درحال پیوستن است. شعار انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس نیز دچار همین سرنوشت شد.

مقاومت‌های مردمی در داخل آمریکا، تظاهرات ضد ترامپ در خارج از آمریکا و ایستادگی قضات دادگاه بدوی و تجدیدنظر در برابر فرمان ممنوعیت مهاجرت او، فعلاً موجب لغو فرمان آقای رئیس‌جمهور تازه کار شده و آنطور که پیداست منجر به پس گرفته شدن این فرمان خواهد شد. سیاست‌های ناپخته‌ای از قبیل دیوار کشیدن میان آمریکا و مکزیک، قطع کردن مکالمه تلفنی با نخست‌وزیر استرالیا و رجزخوانی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز از جنس همان سیاست‌های شکست خورده آقای ترامپ هستند که او نخواهد توانست آنها را ادامه بدهد و چاره‌ای غیر از عقب نشینی در این زمینه‌ها نیز نخواهد داشت.

در عین حال، این احتمال را نیز نباید نادیده گرفت که در بعضی موارد، کارهای حساب نشده‌ای از ترامپ سر بزند و او دردسرهائی برای آمریکا و کشورهای دیگر ایجاد کند. عواملی از قبیل حضور افراطیون آمریکائی در اطراف ترامپ و همینطور تحریکات صهیونیست‌ها را که در کشاندن وی به سیاست‌های ناپخته و افراطی موثر است باید همواره در نظر داشت. این عوامل، به ویژه در مورد فلسطین و جمهوری اسلامی ایران با انگیزه بیشتری فعال هستند و ممکن است در تحریک ترامپ نقش ایفا کنند. به همین دلیل، تکیه بر اراده ملی با پشتوانه مردمی همانگونه که در راه‌پیمائی یوم‌الله 22 بهمن نشان داده شد و استفاده از قدرت نرم دیپلماسی خارجی از ابزارهای مهم و کارآمدی هستند که باید از آنها استفاده شود. این هر دو برای کارآمدی بیشتر نیازمند برخورداری از پشتوانه‌ای به نام همبستگی ملی هستند که زمینه‌های آن در کشور ما فراهم است. بزرگان و عقلای قوم باید از این زمینه‌ها حداکثر بهره‌برداری را برای تحکیم هرچه بیشتر همبستگی ملی به عمل آورند و از این طریق بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای با تهدیدهای دشمنان مقابله موفق کنند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین