کد خبر: ۱۴۶۰۵۰
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۰
اینکه او تا چه حد می‌تواند منویات خود را با توجه به مقاومت و مخالفت نهادهای سیاسی و اجتماعی داخلی و بین‌المللی، جامه عمل بپوشاند آینده معلوم خواهد کرد.
روزنامه دنیای اقتصاد در یادداشتی به قلم دکتر موسی غنی‌نژادنوشت:

رئیس‌جمهور شدن دونالد ترامپ در ایالات‌متحده آمریکا بسیاری از روشنفکران و نخبگان را شگفت‌زده و غافلگیر کرد. در ابتدا شعار‌های افراطی، نامعمول و بعضا نامربوط وی اغلب شگرد تبلیغاتی برای جلب آرای اقشار ناراضی تلقی می‌شد و کمتر کسی آنها را به‌عنوان سیاست‌های عملی و کارساز به جد می‌گرفت. اما فرمان‌های اجرایی وی در نخستین روزها و هفته‌های نشستن بر مسند قدرت نشان داد که او خود این شعارها را به جد گرفته و درصدد عملی ساختن آنها است.

اینکه او تا چه حد می‌تواند منویات خود را با توجه به مقاومت و مخالفت نهادهای سیاسی و اجتماعی داخلی و بین‌المللی، جامه عمل بپوشاند آینده معلوم خواهد کرد. آنچه از هم‌اکنون می‌توان گفت این است که برخی از شعارها و سیاست‌های پیشنهادی مبتنی‌بر آنها متناقض است و در درازمدت به هیچ وجه به نتایج ترسیم شده نخواهد رسید. عقل و منطق می‌گوید سیاست‌های تبعیض‌آمیز مهاجرتی و ممانعت از جریان آزاد نیروی کار و کالا در نهایت سطح رفاه آمریکاییان را در مجموع کاهش خواهد داد. از این رو بعید است پس از دوران ریاست‌جمهوری ترامپ چنین سیاست‌هایی تداوم یابد. به سخن دیگر، دوران ترامپ با ضایعات و هزینه‌های غیر‌قابل پیش‌بینی برای آیندگان، پرانتزی است که دیر یا زود بسته خواهد شد. آنچه اهمیت درجه اول برای نسل‌های فعلی و آینده دارد توضیح پدیده ترامپ و علل برآمدن آن است.

زمانی که پدیده نازیسم و فاشیسم در اروپا در نیمه نخست سده بیستم میلادی شکل گرفت، مارکسیست‌ها و به‌طور کلی چپگرایان آن را نتیجه محتوم نظام سرمایه‌داری دانستند. برای اثبات این ادعا‌های نامربوط به همکاری برخی سرمایه‌داران، بعضا از تبار یهودی، با رژیم هیتلر و موسولینی اشاره می‌کردند و به راحتی از کنار ماهیت سوسیالیستی و اقتصاد دولتی این رژیم‌ها که کاملا و علنا ضد لیبرالی و کاملا مخالف تجارت آزاد بودند، می‌گذشتند. این ادعاهای بی‌پایه در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی در میان بسیاری از روشنفکران مخالف سرمایه‌داری طرفدارانی داشت؛ اما به‌تدریج که واقعیت این رژیم‌ها و شباهت حیرت‌انگیزشان با سوسیالیسم استالینی یا سوسیالیسم واقعا موجود در شوروی، به‌ویژه پس از فروپاشی بلوک شرق و انتشار عمومی بسیاری از اسناد موجود در آرشیو‌ها، آشکار شد، امواج اتهامات ضد اقتصاد آزاد، حداقل از منظر ربط دادن آن به فاشیسم، فروکش کرد. با رشد شتابان فرآیند جهانی شدن در سه دهه پایانی سده بیستم، مخالفت‌های روشنفکرانه با نظام بازار آزاد یا به اصطلاح سرمایه‌داری رنگ دیگری به خود گرفت. جهانی شدن اقتصاد و گسترش تجارت آزاد مورد استقبال شدید کشورهای توسعه‌نیافته و فقیر حتی از نوع کمونیستی آن مانند چین و ویتنام قرار گرفت. در سایه این تحول، فقر فراگیر جای خود را به بهبود نسبی وضعیت اکثریت آحاد جامعه در این کشورها داد؛ اما روشنفکران همیشه معترضی که اغلب در قامت دایه‌های دلسوزتر از مادر برای توده‌های مردم ظاهر می‌شوند فرآیند جهانی شدن را ضد بشری و حامل کلیه سیئات از تخریب محیط زیست گرفته تا نابرابری اقتصادی و تبعیض جنسیتی توصیف کردند.

از نظر آنها جهانی شدن با همه نتایج منحوسش محصول جریانی به نام نئولیبرالیسم است که ظاهرا همه صاحبان قدرت در صحنه جهانی را از چپ و راست مقهور خود کرده است. البته هیچ‌گاه ماهیت این ایدئولوژی موهوم و مرموز که در پی نابودی بشریت است و با این حال مقبول اکثریت کشورها از فقیر و غنی واقع شده مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. تبلیغات بی‌پایه علیه جهانی شدن که اغلب از سوی چپ‌ها عنوان می‌شد به‌تدریج مورد استفاده ابزاری راستگرایانی قرار گرفت که از منظر متفاوتی با جهانی شدن و تجارت آزاد مخالفت می‌کردند. همچنان که ناسیونال سوسیالیست‌های اروپایی در نیمه نخست سده بیستم، با مصادره به مطلوب ایدئولوژی ضدسرمایه‌داری مارکسیست‌ها و سوسیالیست‌ها بخش مهمی از پایگاه اجتماعی آنها را از آن خود کردند امروزه هم جریان‌های سیاسی ناسیونال پوپولیست در اروپا و آمریکا درصدد همین کار برآمده‌اند. در چنین آشفته بازار تفکر سیاسی است که پوپولیسم راستگرا در آمریکا با سر دادن شعارهای متناقض، پایگاهی مردمی، هر چند متزلزل، برای خود دست و پا کرده است. سیاست‌های اعلام‌شده ترامپ و انتخاب وزرایش نشان می‌دهد که او بیش از آنکه طرفدار بازار آزاد باشد از نوعی مرکانتیلیسم و سرمایه‌داری رفاقتی پشتیبانی می‌کند. همان‌گونه که ناسیونال سوسیالیسم اروپایی در قرن گذشته، برخلاف ادعای مارکسیست‌ها، نتیجه طبیعی سرمایه‌داری نبود، در روزگار فعلی هم نباید ناسیونال پوپولیسم و پدیده ترامپ را به جهانی شدن و تجارت آزاد نسبت داد. هر دو جریان محصول سوار شدن راست‌های مخالف آزادی و نظام بازار بر موج تبلیغات جریان‌های چپگرایانه و مصادره بخشی از پایگاه اجتماعی آنها است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین