رصد دقیق رفتار ترامپ و عدم تصمیم گیری عجولانه

روزنامه شرق دز یادداشتی به قلم نعمت احمدی . حقوق‌دان نوشت:

قوانین آمریکا یا در مجالس این کشور - سنا و کنگره - تصویب یا به صورت فرمان اجرائی از سوی رئیس‌جمهور صادر می‌شود. فرمان‌های اجرائی رئیس‌جمهور تابع تشریفات نیست، به همین اعتبار است که دونالد ترامپ، چهل‌وپنجمین رئیس‌جمهور آمریکا، هنوز وارد کنگره یا مجلس سنا نشده، فرامین قانونی صادر کرده است. دو فرمان بحث‌بر‌انگیز رئیس‌جمهور جدید آمریکا؛ یکی کشیدن دیوار در مرز آمریکا و مکزیک و دیگری ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور مسلمان از جمله ایران به کشور آمریکا به مدت سه ماه است. او عنوان کرده است پس از آن، این روند تغییر خواهد کرد اما نباید به چنین سخنانی توجه کرد. کشیدن دیوار بین آمریکا و مکزیک موضوع نخست است.

 ایالات جنوبی آمریکا زمانی جزء خاک مکزیک بودند، ایالاتی مانند نیومکزیکو، آریزونا، تگزاس و کالیفرنیا. این ایالات یا با جنگ از این کشور جدا شدند یا مانند ایالت کالیفرنیا از مکزیک خریداری شدند. مردم مکزیک به چشم متجاوز به آمریکا نگاه می‌کنند، حتی ورود آمریکا به جنگ جهانی اول هم ناشی از ترس آمریکاییان از کمک آلمان به مکزیک و بازپس‌گیری ایالت‌های جنوبی بود. وقتی جنگ اول جهانی در اروپا شروع شد، رئیس‌جمهور آمریکا «وود ویلسون» بود، او وقتی برای دومین‌بار خود را کاندیدای ریاست‌جمهوری کرد، شعار انتخاباتی‌اش این بود: «او ما را از جنگ دور کرد». آمریکاییان با شعار خانه آمریکایی قصد آن را داشتند که خود را درگیر منازعات اروپاییان نکنند. اما تلگرافی از وزیر امور خارجه وقت آلمان «زیمرمن» خطاب به سفیر آلمان در مکزیک، «فون اکهارت» که اشتباها به وزارت امور خارجه انگلیس فرستاده و در آنجا رمزگشایی شده بود، همه چیز را عوض کرد. در آن پیام، وزیر امور خارجه آلمان اظهار امیدواری کرده بود که آمریکا کماکان از جبهه جنگ دور باشد و به کمک اروپا نیاید، در عوض آلمان با مکزیک متحد شود تا جبهه جنگ در قاره آمریکا علیه آمریکا گشوده شود و با پیروزی آلمان و مکزیک بر آمریکا، ایالات ازدست‌رفته از جمله کالیفرنیا، نیومکزیکو، آریزونا و تگزاس به کشور مادر یعنی مکزیک ملحق شوند. این تلگراف سروصدایی عجیب به پا کرد و ویلسون گریزان از جنگ به وسیله سنا مجبور شد وارد جنگ شود. سال ١٩١٧ در جنگ اول سال مهمی است در اروپا. روسیه به دست بلشویک‌ها افتاد و در آمریکا با کشف این تلگراف شور ملی به پا شد و آمریکا وارد جنگ با آلمان شد و دو سال بعد با شکست و تسلیم آلمان، جنگ اول خاتمه یافت. با پایان‌یافتن جنگ معلوم شد که تلگراف زیمرمن جعلی بوده و از طرف وزیر دریاداری وقت وینستون چرچیل برای کشاندن پای آمریکا به جبهه جنگ اروپا، جعل شده است. منظورم این است که سابقه تاریخی منازعه بین آمریکا و مکزیک به گذشته‌های دور برمی‌گردد و هر حرکت آمریکا بر زندگی مردم مکزیک اثر می‌گذارد. جوانان مکزیکی برای کار به آمریکا می‌روند و عمدتا کارگران غیرمتخصص هستند. ایالت کشاورزی کالیفرنیا در همه سال پذیرای ‌میلیون‌ها کارگر مکزیکی است که عمدتا فاقد ویزای کار هستند و از مرز سه‌‌هزارکیلومتری بین آمریکا و مکزیک خود را به بازار کار آمریکا می‌رسانند. بخش عمده درآمد مردم مکزیک همین پولی است که کارگران مکزیکی برای خانواده‌های خود می‌فرستند. البته بخشی از قاچاق مواد مخدر آمریکا از طریق مرزهای مکزیک به وسیله باندهای قاچاق مکزیکی – آمریکایی وارد این کشور می‌شود. ترامپ با موقع‌شناسی مناسب، فرمان احداث دیوار در مرزهای مشترک آمریکا با مکزیک را صادر کرد. این فرمان در بین خانواده‌هایی که یکی از اعضای خود را در جنگ با مافیای قاچاق از دست داده بودند، با واکنش مثبت روبه‌رو شد و ترامپ با لحنی دلسوزانه خانواده‌ها را به اسم خطاب می‌کرد که فرزند فلانی که اگر زنده بود حالا ٢١ساله بود، به وسیله قاچاقچیان مکزیکی کشته شد. او در فضایی پر از اندوه فرمان خود را امضا کرد و کاسب‌کارانه هم گفت هزینه احداث را از مکزیک با اضافه‌کردن ٢٠ درصد مالیات بر کالاهای ساخت مکزیک کسب خواهد کرد! برابر آمار سالانه ٦٠‌ میلیارد دلار صادرات مکزیک به آمریکاست و اگر ٢٠ درصد مالیات را اخذ کنند، این دیوار به سرعت ساخته خواهد شد. اما دومین فرمان ترامپ صرف نظر از وسعت دامنه آن که هفت کشور را دربر می‌گیرد، هدفی بالاتر را دنبال می‌کند و آن اسلام‌هراسی است.

ترامپ در ایام فعالیت انتخاباتی خود از بین مسائل زیادی که مطرح می‌کرد، به دو موضوع مهم بیشتر توجه داشت؛ نخست اخراج مهاجران غیرقانونی که عمدتا همین مکزیکی‌ها هستند و دوم اخراج مسلمانان و ممانعت از ورود آنها به داخل خاک آمریکا. او وعده انتخاباتی خود را که خیلی‌ها فکر می‌کردند تنها شعار انتخاباتی است، به‌گونه‌ای ظریف اجرا کرد و برای اینکه باعث خشم جامعه مسلمانان نشود، محدودیت را فعلا به هفت کشور شامل عراق، سوریه، لیبی، سومالی، سودان، یمن و ایران خلاصه کرد. عنوان این فرمان «محافظت از ملت در برابر حملات تروریستی اتباع خارجی» است و رئیس‌جمهور آمریکا مدعی شده است این کشورها تعداد زيادي تروریست دارند. نکته درخورتوجه این است که از این دولت‌ها خواسته شده است در ٦٠ روز از ابلاغ این فرمان، همکاری خود را با آمریکا آغاز کنند و اطلاعات خواسته‌شده از اتباع خود را در اختیار آمریکا قرار دهند در غیراین‌صورت، اتباع این کشورها تا زمانی که دولت‌هایشان اطلاعات خواسته‌شده آمریکا را به این کشور ارائه نکنند، از ورود به آمریکا منع خواهند شد. شش کشور از هفت کشور جزء کشورهای عربی هستند. عراق و لیبی مستقیما مورد حمله آمریکا قرار گرفتند و حتی برای عراق فرماندار آمریکایی انتخاب کردند. داعش در سوریه با حمایت آمریکا با استناد به خاطرات هیلاری کلینتون متولد شد و سوریه را به خاک و خون کشید و موج مهاجران اجباری را روانه اروپا و آمریکا کرد. در یمن این سلاح‌های آمریکایی است که بر سر مردم فقیر و بی‌دفاع آن کشور ریخته می‌شود. بیشترین اسلحه در چند سال گذشته از سوی آمریکا به عربستان فروخته شده که در یمن آزمایش می‌شوند. وضع سومالی و سودان و نقش آمریکا در نابسامانی این دو کشور بر کسی پوشیده نیست. قصه پرغصه دارفو و نسل‌کشی این منطقه و سرانجام تقسیم سودان به دو کشور به وسیله سازمان سیا را فراموش نکرده‌ایم. تنها کشور مستقل بین این هفت کشور ایران است که نزدیک به ٤٠ سال است با سیاست‌های آمریکا در جدال است. ایران قبل از انقلاب محل حضور نزدیک به ٦٠‌ هزار مستشار آمریکایی بود که هزینه نگهداری آنان را کشور ایران تأمین می‌کرد. به باور نگارنده، فرمان منع مهاجرت به آمریکا جدای از اسلام‌هراسی هدف نهایی دارد و آن ایران است. طنز گزنده این محرومیت و ممنوعیت این است که اگر هدف فرمان ترامپ «محافظت ملت در برابر حملات تروریستی اتباع خارجی» است، یک نمونه تاریخی از شرکت ایرانیان در وقایع تروریستی در داخل و خارج از آمریکا را اعلام کنند. برعکس ایرانیان مقیم آمریکا در همه عرصه‌ها حضوری انکارناپذیر دارند. چهره‌هایی که حتی درون اتاق بیضی‌شکل کاخ سفید رسما حضور دارند. اگر ایرانیان حاضر در ناسا را از این مجموعه علمی بگیرند، اگر تعطیل نشود، حتما دچار رکود خواهد شد. ایرانیان مقیم آمریکا حتی تا آن سوی فضا هم نام خود را تثبیت کرده‌اند و ستاره‌ای به نام فیروز نادری دانشمند فضایی نشانگر این توفیق است. ممکن نیست به مرکزی دانشگاهی و علمی وارد شوید و چند تا از پست‌های کلیدی را در اختیار ایرانیان نبینید. جمعیت پزشکان متخصص ایرانی مقیم نیویورک از خیلی از شهرهای ایران بیشتر است. جمعیت ایرانی مقیم آمریکا جمعیتی مولد و علمی است. این ایران‌هراسی پیام خوبی نخواهد داشت. برخی جریان‌های داخلی که شیدای به‌قدرت‌رسیدن ترامپ و رأی‌نیاوردن هیلاری کلینتون بودند، از این پس خواهند دید دنیا با ترامپ خطرناک خواهد بود. نیات شیطانی او نسبت به ایران را باید جدی گرفت. هدف ترامپ ایران است و باید با دقت رفتار ترامپ را رصد کرد و تصمیم عجولانه نگرفت.