این سریال که این شبها از شبکه «آی فیلم» بازپخش میشود، نخستین بار سال 1378 روی آنتن رفت و مخاطبان زیادی را پای تلویزیون نشاند. بازغی پس از این سالها معتقدست طنز موجود در مجموعه تلویزیونی «آژانس دوستی» هنوز هم مردم را میخنداند، چرا که مرور زمان شامل سریالهایی نمیشود که با وسواس و دقت هنری ساخته شدهاند.
او که تا به امروز بازیهای متفاوتی را در فیلمها و سریالهایی چون «دوئل»، «مرگ کسب و کار من است»، «کافه ستاره»، «دریاییها» و... ثبت کرده، از شرایط این روزهای سینما و تلویزیون گلهمند است، صحبتهای پژمان بازغی درباره شروع فعالیتش درتلویزیون ونظرش درباره این رسانه را میخوانید.
چه شد که پای شما به «آژانس دوستی» باز شد؟
سال ۷۱ در فیلم سینمایی «اعتراف» با کارگردانی مجید فهیمخواه بازی کردم. البته بازی در آن فیلم به نوعی یک تجربه دانشجویی محسوب میشد. «اعتراف» به دلیل نداشتن بودجه چند وقتی در وزارت ارشاد ماند تا اینکه پولی برای ادامه ساخت فیلم به آن اختصاص داده شد و در نهایت در جشنواره پانزدهم فیلم فجر شرکت کرد.
آن زمان کسی من را نمیشناخت و البته تلویزیون هم سه شبکه بیشتر نداشت.
خاطرم هست شبکه سه تنها روزی هشت ساعت برنامه داشت و شرایط با حال حاضر
فرق میکرد. همان سالها از طریق یکی از دوستانم به دفتر جوزانفیلم
معرفی شدم و مثل همه کسانی که فرمهایی را برای بازیگر شدن پر میکنند، من
هم از این فرمها پر کردم. بعد از شش ماه با من تماس گرفتند که به دفتر
آقای جوزانی بروم تا آقای فرامرز قریبیان من را ببینند. دیدن او برایم
افتخار بود، همچنان که هنوز هم از دیدنشان هیجان زده میشوم و در واقع من
برای حضور در سریال «آژانس دوستی» انتخاب شدم. این سریال که در قالب طنز
بسیاری از مسائل اجتماعی را مطرح میکرد، در 65 قسمت روی آنتن رفت و مردم
استقبال زیادی از آن کردند.
حضور در تلویزیون را با سریال پربینندهای آغاز کردید. بعد از دیده شدن در «آژانس دوستی» برای شما چه اتفاقی افتاد؟
من کار حرفهایام را با بازی در سریال «آژانس دوستی» شروع کردم. آن
زمان تازه 20 سال را رد کرده بودم و تلویزیون مثل حالا خیلی به دنبال
جوانگرایی نبود. در واقع مثل این روزها نبود که بگویم بعد از بازی در این
سریال با حجمی از پیشنهادات تلویزیونی یا سینمایی مواجه شدم. مثلا جوان
اول بسیاری از فیلمها را ابوالفضل پورعرب بازی میکرد و افتخار این را
داشتم در آن سالها در فیلم سینمایی «جوانی» با ایشان همبازی شوم. یا در
فیلم «دختری در قفس» با فریبرز عربنیا مقابل دوربین رفتم.
اما بازی در «آژانس دوستی» بالاخره تاثیر مثبت در ادامه کار هنریتان داشت.
بله بسیار. اما میخواهم بگویم غیر از متن خوب و کارگردانی قوی که سریال
«آژانس دوستی» داشت، همبازی شدن من با بازیگران خوبی مثل فردوس کاویانی،
زندهیاد اسماعیل داورفر، زندهیاد حسین پناهی و... باعث شد که من دیده
شوم. معتقدم در حال حاضر فرصت برای جوانها فراهمتر است و بسیاری از
مجموعههای حال حاضر تلویزیون جوان گرا شدهاند. زمانی که ما به تلویزیون
آمدیم، سریالهایی از جنس «سلطان و شبان»، «امیر کبیر» و... ساخته میشد که
بسیاری از بازیگران تئاتر در آن ایفای نقش میکردند.
البته
اگر مقایسهای بین سالهایی که شما وارد تلویزیون شدید و حال حاضر داشته
باشیم، غیر از جوانگرایی که شما به ان اشاره میکنید، اتفاقات دیگری هم رخ
داده است. با این حال مثل اینکه هنوز سریالهایی که در گذشته ساخته
شدهاند، برای مردم جذابتر هستند و کیفیتشان باعث میشود تماشاگران بیشتری
پیدا کنند. مثل همین الان که باز هم سریال «آژانس دوستی» دیده میشود و
مخاطبان خاص خودش را دارد. چرا این طوری است؟
البته اتفاق بدی که چند سالی است تلویزیون با آن دچار شده، این است که کیفیت فدای سرعت شده است. متاسفانه سریالسازی بر اساس زمان تعیین میشود، مثلا میگویند باید روزی 10 دقیقه تصویر بگیریم و من این را به لحاظ حرفهای متوجه نمیشوم. از طرفی بسیاری از فیلمنامهها حتی در زمان فیلمبرداری کامل نیستند و همزمان با پخش سریال، تصویربرداری هم انجام میشود. در کل شرایط خوبی در تلویزیون وجود ندارد.
همچنین با اینکه شرایط اجتماعی ما نسبت به سالهای گذشته تغییر کرده
است، اما متاسفانه هنوز هم خطوط قرمزی که 20 سال پیش برای نویسندهها در
نظر گرفته میشد، امروز نیز اعمال میشود. در صورتی که ما این روزها با
معضلات اجتماعی روبرو هستیم که سالهای پیش از آنها خبری نبود، مثل مصرف
قرصهای روانگردان یا اعتیاد با مواد مخدر جدید و معضلاتی دیگر که باید به
آنها پرداخته شود. این روزها نیاز است که تلویزیون خطوط قرمز را تا حدی
عقب بکشد.
بعد از «آژانس دوستی» که از قالب طنز برای بیان
مسائل اجتماعی بهره میگرفت، بازی در آثار طنز را باز هم ادامه دادید؛ مثل
سریالهای «مرد هزار چهره» و «دو هزار چهره» که با مهران مدیری کار کردید،
یا سریال «زیر آسمان شهر». تا چه حد دوست دارید در آثارطنز حضور داشته
باشید؟
این شبها که من هم «آژانس دوستی» را نگاه میکنم، با خودم فکر میکنم این سریال چه طنز خوبی داشته است. یقین دارم آثاری که سالها قبل ساخته شدهاند، به لحاظ فیلمنامه و اجرایی قویتر بودهاند.
در حال حاضر در تلویزیون ما سریالها به گونهای ساخته میشود که انگار
فقط عوامل، بازیگران و کارگردان آنها عوض میشود، انگار همه آنها شبیه هم
شدهاند. ما به شدت از نبود قصههای جذاب در تلویزیون رنج میبریم. با همه
چیزهایی که گفتم اما اگر جنس قصه قوی باشد، دوست دارم نقش طنز بازی کنم.
خاطرم
هست مدتی قبل از شرایط مالی تلویزیون هم گلهمند بودید، زمان زیادی که صرف
بازی در سریال «دولت مخفی» کردید و شرایط نابسامانی که در ساخت این سریال
وجود داشت.
من مدتها وقت صرف بازی در سریال «دولت مخفی» کردم. این سریال در شرایط بسیار سخت آب و هوایی و فشار مالی که به تهیه کننده تحمیل میشود، مراحل تصویربرداری را پشت سر میگذارد و تمام این زحمات را بازیگران به دوش میکشند. در این مدت دریافتی خوبی از تلویزیون نداشتیم، اما فقط احساس مسئولیت باعث میشود تمام این شرایط را بپذیریم.
همین جا میخواهم بگویم نیازی نیست حتما تلویزیون با این بیپولی، سریالهای الف ویژه تولید کند. به نظر من بهتر است تلویزیون مدیریت بهتری روی آثارش داشته باشد و به جای ساخت چند پروژه ضعیف، دو سریال با کیفیت تولید کند. بیپولی در حال حاضر کیفیت آثار را پایین آورده است. ما در تمام این سالها با دارایی و نداری تلویزیون ساختیم، اما باید فکری به حال این شرایط کرد.
به هر حال تلویزیون رسانه فراگیری است و شرایط آن با تئاتر و سینما فرق میکند. این خوب نیست که از نقش تاثیر گذار تلویزیون به راحتی بگذریم و ارزش آن را با تولید آثار بیکیفیت پایین بیاوریم. هر چند که شرایط سینما هم بهتر از تلویزیون نیست و طی چند سال اخیر دیدیم که سینما با افت شدید مخاطب روبرو شده است. با این وضعیت من فکر میکنم در حال حاضر تئاتر وضعیت بهسامانتری نسبت یه سینما و تلویزیون دارد.