کد خبر: ۱۴۴۱۹۱
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۷
منتقدان غرب و مخالفان «لیبرال‌دموکراسی» در ایران استقلال قوه قضائیه آمریکا را حتما نمی‌بینند. مهم‌تر از آن، اعتراضات مردم آمریکا به‌علاوه مخالفت خیل عظیم سازمان‌های مردم‌نهاد، جمعیت‌ها، هنرمندان، چهره‌ها و شخصیت‌های مختلف اعم از نویسندگان، دانشگاهیان، فعالان حقوق ‌بشر و مدنی را به این تصمیم نمی‌بینند که به چه راحتی ابراز می‌شود.
 روزنامه شرق در یادداشتی به قلم صادق زیباکلام . استاد دانشگاه تهران نوشت:

واکنش ایرانیان به تصمیم دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا، مبنی بر جلوگیری از ورود شهروندان هفت کشور مسلمان به خاک آمریکا از برخی جهات جالب است. بگذارید با واکنش‌های رسمی شروع کنیم. آقای روحانی به آمریکایی‌ها یادآوری کردند که «عصر کشیدن دیوار بر دور کشورها دیگر گذشته است» که البته این اظهارنظر از رئیس‌جمهوری کشوری که بیشترین «دیوارها در آن بر گرد فضای مجازی کشیده شده»، بسیار شنیدنی بود؛ همچنین وزارت خارجه‌‌مان آن را مغایر با کنوانسیون‌های بین‌المللی در زمینه حقوق پناهندگان دانسته است. یک واکنش دیگر مسئولان آن بود که «ایران هم تصمیمات مقتضی اتخاذ خواهد کرد» که معنای آن خیلی مشخص نیست. یک معنی‌اش آن است که ما هم جلوی ورود شهروندان آمریکایی را خواهیم گرفت.  می‌رسیم به واکنش برخی جریانات خاص داخلی. فراموش نکنیم به‌واسطه دلایلی که آنها دارند، در مجموع از انتخاب ترامپ استقبال کردند؛ بنابراین حاضر نیستند علیه وی به مخالفت برخیزند. مضاف به اینکه نسبت به قربانیان این تصمیم (ایرانیان مقیم آمریکا) هم نه احساس همدردی دارند و نه احساس مسئولیت شهروندی. از همه جالب‌تر اینکه برخی مسئولیت تصمیم جدید را بر گردن اوباما و دموکرات‌ها انداخته‌اند و می‌گویند این تصمیمی بوده که در زمان اوباما گرفته شده است‌.

آنها مي‌گويند ترامپ صرفا دارد آن را اجرا می‌کند (آدم حسادتش می‌شود به ترامپ که این‌قدر میان برخی از نیروهای سیاسی ما محبوبیت دارد).اما یک فقره از جالب‌ترین واکنش‌ها از جانب برخی از «دگراندیشان»، «فرهیختگان»، کمی تا قسمتی «اصلاح‌طلبان» و این دست جریانات بیرون آمده است. معمولا وقتی برخی از رهبران غربی دسته‌گل‌هایی نظیر ترامپ به آب می‌دهند، اصولگرایان سر‌وقت پرونده قدیمی «غرب‌ستیزی» در «بایگانی تاریخ معاصر ایران» می‌روند. باز مجددا پرونده «غرب‌ستیزی» به جریان می‌افتد و آن تصمیم یا اظهارنظر شخصیت غربی، حجتی می‌شود بر اثبات مجدد «به بن‌بست‌رسیدن تمدن غرب»، «آغاز فروپاشی تمدن غرب»، «سقوط اخلاقی غرب»؛ و... اما بنابر دلایلی که گفتیم (استقبال این طیف خاص سیاسی از انتخاب ترامپ)، این‌بار آنان پرونده «انحطاط و سقوط غرب» را از بایگانی نخواسته‌اند؛ بلکه «اقدام‌کننده» این‌بار گروه کمی تا قسمتی «دگراندیشان» هستند. آنها ترامپ و سیاست‌های نژادپرستانه، تبعیض علیه زنان، مسلمانان، خارجی‌ها و رنگین‌پوستان را در حقیقت «سقوط لیبرال‌دموکراسی»، «بحران نئولیبرالیسم»، «ترک‌برداشتن سرمایه‌داری»، «به‌آخر‌رسیدن سرمایه‌داری»، «بحران در نظم نوین جهانی (که آمریکا سردمدار آن است)» و مانند آن اعلام کرده‌اند. اساسا تفکری در ایران وجود دارد که اگر پای یک نفر به یک قلوه‌سنگ در جلوی کاخ سفید بگیرد و او احیانا زمین بخورد، در ایران اعلام می‌شود که «تمدن غرب به پایان رسیده است». آنان که در مسابقه محکوم‌کردن غرب به ‌واسطه اقدام ترامپ، از طیف خاص اصولگرا هم جلو افتاده‌اند و از «بحران» در تمدن غرب هم عبور کرده و «امپریالیسم آمریکا» را در حال فروپاشی و سقوط و «لیبرال‌دموکراسی» را درمانده و به آخر خط رسیده اعلام می‌کنند، دوست ندارند ببینند که یک قاضی دادگاه فدرال کمتر از ٤٨ ساعت بعد از به‌اجراگذاشتن دستورالعمل رئیس‌جمهوری، آن تصمیم را مغایر با قانون اساسی آنان دانسته و حکم به لغو موقت آن می‌دهد. در نتیجه حکم دادگاه فدرال، ‌هزاران نفر را که در سالن‌های ترانزیت فرودگاه‌های آمریکا بلاتکلیف و سرگردان به سر می‌بردند، خلاص کرده و آنان وارد خاک آمریکا می‌شوند.

 منتقدان غرب و مخالفان «لیبرال‌دموکراسی» در ایران استقلال قوه قضائیه آمریکا را حتما نمی‌بینند. مهم‌تر از آن، اعتراضات مردم آمریکا به‌علاوه مخالفت خیل عظیم سازمان‌های مردم‌نهاد، جمعیت‌ها، هنرمندان، چهره‌ها و شخصیت‌های مختلف اعم از نویسندگان، دانشگاهیان، فعالان حقوق ‌بشر و مدنی را به این تصمیم نمی‌بینند که به چه راحتی ابراز می‌شود و حتی تا کاپیتان تیم ملی فوتبال آمریکا هم کشیده می‌شود. به‌علاوه به این نکته ظریف هم اشاره‌ای نمی‌کنند که احتمالا برخی رفتارهای ما در ایجاد فضای راحت برای رؤسای جمهور آمریکا در نزد افکار عمومی خود برای اخذ چنین تصمیماتی مؤثر بوده است؟ می‌توان با بغض و کینه و تعصب، «جیمی کارتر» یا «اوباما» را ندید و در عوض «رونالد ریگان» و «دونالد ترامپ» را سمبل دموکراسی گرفت و همچنین می‌توان امکان مخالفت با دولت را هم نادیده گرفت و در عوض باز رفت به سروقت پرونده راکد و قدیمی «بحران در نظام سرمایه‌داری و به‌پایان‌رسیدن لیبرال‌دموکراسی»؛ اما بدانیم، ترامپ مظهر لیبرال‌دموکراسی نیست.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین