کد خبر: ۱۴۳۷۲۵
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۴
این طرز فکر رایج در جامعه درست نیست و باید عرفی صحیح، جایگاه آن را بگیرد. سالمندان هم مانند جوانان نیاز به همدم همسن خود دارند که شرایط آنها را درک کند و آنها را از تنهایی در آورد. نیازهای عاطفی و روانی در سنین بالا، زندگی را برای فرد سخت می‌کند و ازدواج درست می‌تواند راه‌حلی منطقی و کارساز باشد.
ازدواج هم برای جوانان و هم سالمندان حقی مسلم است. جوانان انگیزه تشکیل زندگی و صاحب فرزند شدن را دارند ولی دلیل نمی‌شود که اگر سالمندان در این سن صاحب فرزند نمی‌شوند، ازدواج نکنند.

 آقای نظری بتازگی در 75 سالگی با خانمی 68 ساله ازدواج کرده و او را به منزل خود آورده است. شاید این ازدواج مانند هر پیوند زناشویی دیگری باید با تبریک و دعای خیر بدرقه شود، اما این گونه نبوده است. فرزندان آقای نظری، رابطه خوبی با خانم جدید خانه ندارند و احترام وی را آن طور که باید و شاید، حفظ نمی‌کنند. از آن طرف، دو فرزند خانم هم از او گله می‌کنند و می‌گویند، او آنقدر از لحاظ مالی تامین بوده که می‌توانسته بدون ازدواج، زندگی خود را ادامه دهد. در فامیل و آشنا هم حرف و حدیث دست به دست می‌شود و براحتی، دلایل محکمه‌پسند برای ناموجه بودن این ازدواج ارائه می‌گردد.

با این حال، زن و مرد سالمند از این پیوند رضایت دارند و موفق شده‌اند، رابطه‌ای بسیار خوب و شیرین با یکدیگر برقرار کنند. غم و غصه‌ای که پیشتر به دلایل مختلف در وجود هر یک موج می‌زد، از جانشان رخت بربسته و شادی و نشاط، جای آن را پرکرده است. برخلاف تصور عموم این ازدواج برای هر دو کاملا واجب بوده و در حال حاضر، اتفاقی خوب و فرخنده در زندگی‌شان محسوب می‌شود.

اما براستی ازدواج در سنین سالمندی چگونه عملی است؟ چرا بعضی افراد مسن تنها به این کار تمایل دارند در حالی که جوان‌ترها با این پیوند مخالفت می‌کنند؟ آیا نفس کار پسندیده است و مشکل از عرف ماست؟ این مساله را از ابعاد گوناگون بررسی می‌کنیم.

انگیزه این ازدواج چیست؟

وقتی خبر ازدواج یک دختر و پسر جوان را می‌شنویم، ناخودآگاه تصویر آینده آن دو در کنار هم جلوی چشمانمان نقش می‌بندد. آنها قرار است زن شوهر بشوند، فرزند به دنیا بیاورند، در تربیتش بکوشند، امور مادی و معنوی زندگی را مدیریت کنند، مسکن تهیه کنند و زندگی را به شکل طبیعی آن پیش ببرند. دلایل و انگیزه‌های فراوانی برای ازدواج هر جوانی وجود دارد و از این رو هر جوانی در زمان مناسب باید به طورجدی به ازدواج فکر کند، اما اینها همه انگیزه‌های جوانان برای ازدواج است. سوالی که برای بسیاری پیش می‌آید، این است که سالمندان چه انگیزه‌ای برای ازدواج دارند؟!

به گفته خانم سرور بدیعیان، کارشناس ارشد روان‌شناسی عمومی و دارنده نظام روان‌شناسی، اصلی‌ترین انگیزه سالمندان برای ازدواج، درآمدن از حصار تنهایی و پیداکردن همدمی همسن و سال است که آنها را درک کند. فرد سالمند در شرایطی است که به نسبت گذشته کمتر با مردم ارتباط دارد و به همین دلیل، تنهایی فشار بیشتری بر او وارد می‌کند. خانم یا آقایی که پیشتر شاغل بوده، به دلیل شغل خود هرروز در اجتماع حضور داشته و براحتی با دیگران ارتباط برقرار می‌کرده، اما اکنون در دوران بازنشستگی، از جامعه‌ای که جایگاه خاصی برای او در نظر نگرفته، فاصله گرفته و تنهایی را با تمام وجود حس می‌کند. گاه دلایل اقتصادی هم انگیزه ازدواج خانم‌هایی است که درآمد خاصی ندارند. بعضی از آقایان هم در ازدواج قبلی خود، نیازهای عاطفی برآورده نشده دارند که اکنون در پی ارضای آنند و به همین دلیل، مایل به ازدواج در سن بالا هستند.

موفقیت این نوع ازدواج

در دورانی که آمار طلاق بشدت افزایش یافته، ازدواج سالمندان اعتبار خود را حفظ کرده و به طور نسبی با موفقیت همراه بوده است. به گفته سرور بدیعیان، زن و مردهایی که در دوران کهولت سن ازدواج می‌کنند، در صورت وجود هماهنگی‌ها در کنار هم به آرامش می‌رسند. سالمندان به پختگی کافی برای حفظ زندگی همراه با خوشبختی و آرامش رسیده‌اند و قدردان شرایط خوب جدید هستند. آنها مانند زن و شوهرهای جوان، دغدغه مادی ندارند و نگران رشد و تربیت فرزندان نیستند. هدف از این پیوند، دستیابی به آرامش و خوشبختی است و از طریق آن، از برخی مشکلات روحی دوران سالمندی ازجمله افسردگی رهایی پیدا می‌کنند. اگر در این نوع زندگی، مشکلی هم ایجاد شود، به دلیل عوامل خارجی و دخالت دیگران است.

عشق دوران سالمندی

خبر ازدواج عمه پیر در فامیل مثل بمب صدا می‌کند و در فامیل می‌پیچد. انگار در این دنیا توقع هر چیزی می‌رفته، جز ازدواج عمه خانم که 70 سال دارد و صاحب عروس و داماد و چند نوه است. بعضی‌ها در گوشی با هم پچ‌پچ می‌کنند و می‌گویند، عمه از لحاظ مادی نسبتاً تامین بوده و بچه‌ها هم مرتب به او سر می‌زنند، پس چرا در این سن با مردی غریبه ازدواج کرده است. حرف و حدیث‌های پشت سر عمه به نحوی زیادشده که گویی او مرتکب گناهی نابخشودنی شده است.

اما براستی، چرا بسیاری از مردم چنین دیدگاهی درباره ازدواج سالمندان دارند؟ به گفته سرور بدیعیان، پیرها هم مانند جوان‌ها این حق را دارند که به ازدواج و رهایی از تنهایی تجرد بیندیشند. گاهی خانم‌های جوان از ازدواج خود راضی نیستند و از سر اجبار و به دلیل احتیاجات، زندگی زناشویی خود را ادامه می‌دهند. وجود چنین شرایطی، این سوال را در ذهن آنها ایجاد می‌کند که چرا یک خانم مسن که از لحاظ مادی مشکل خاصی ندارد، تن به ازدواج می‌دهد یا چرا مردی که همسر ندارد، اما فرزندان وظیفه رسیدگی از او را بین خود تقسیم کرده‌اند، همسر انتخاب می‌کند؟

این طرز فکر رایج در جامعه درست نیست و باید عرفی صحیح، جایگاه آن را بگیرد. سالمندان هم مانند جوانان نیاز به همدم همسن خود دارند که شرایط آنها را درک کند و آنها را از تنهایی در آورد. نیازهای عاطفی و روانی در سنین بالا، زندگی را برای فرد سخت می‌کند و ازدواج درست می‌تواند راه‌حلی منطقی و کارساز باشد.

افزایش امید به زندگی

سالمندی دوران تحمل انواع و اقسام بیماری‌ها، رنج‌‌ها، مشکلات حرکتی، تنهایی‌ها و گاهی هم مشاهده درگذشت دوستان و رفقای همسن و سال است. در این شرایط اگر فرد سالمند تنها و بدون همسر باشد، دیگر چه چیزی برای او باقی می‌ماند؟ محکوم به تحمل نوعی زندگی است که هرروز برای او شمارش معکوس به مرگ است. سالمندان هم مانند تمام انسان‌ها حق ادامه حیات و لذت بردن از زندگی را دارند. وجود یک همدم که صبح تا شب را با او می‌گذراند، با او برای پیاده‌روی به پارک می‌رود، خرید می‌کند، به خانه برمی‌گردد، استکانی چای می‌نوشد، درددل می‌کند، دلسوزی نشان می‌دهد و محبت می‌کند، می‌تواند اصلی‌ترین انگیزه برای ادامه حیات و ایجاد حس زندگی باشد. پس این حق را نباید از سالمندان دریغ کرد.

ضرورت تبلیغ و فرهنگسازی

بد نیست، با این کمبود فرهنگ آشنا شویم و بدانیم که برای سالمندان، حقی به نام ازدواج قائل نیستیم. به طور طبیعی، هر پدر و مادری به فکر ازدواج فرزندش است و دوست دارد که فرزند، رهسپار بهترین مکان به عنوان خانه بخت شود، اما همان پدر و مادر در باره والدین خود این دیدگاه را ندارد و می‌پندارد، صرف این که والد از لحاظ مادی تامین است، کافی است؛ طرز فکری صددرصد اشتباه که باید درست شود.

ازدواج هم برای جوانان و هم سالمندان حقی مسلم است. جوانان انگیزه تشکیل زندگی و صاحب فرزند شدن را دارند ولی دلیل نمی‌شود که اگر سالمندان در این سن صاحب فرزند نمی‌شوند، ازدواج نکنند. جوان امکان حضور در جامعه را دارد و به طور معمول تنهایی را چندان حس نمی‌کند اما سالمند از تنها بودن بشدت رنج می‌برد و نیازهای سرکوب شده او را آزار می‌دهد. این مساله‌ای است که باید در جامعه عنوان و اقداماتی برای تبلیغ آن انجام شود تا سالمندان هم بتوانند زندگی خود را با شادی و آرامش سپری کنند.

با توجه به آنچه گفته شد، درمی یابیم که باید نگاهی نو به وضعیت زندگی سالمندان تنها داشته باشیم. گاه فرد سالمند حتی بیشتر از جوان، نیاز به ازدواج و داشتن یار و همدمی خوب در سنین پایانی عمر خود دارد. اگر سالمندی در خانواده مجرد دارید که از تنهایی رنج می‌برد و احتیاج به ازدواج را عنوان کرده است، با دیدگاهی جدید به وضعیت زندگی او نگاه کنید و در فکر ازدواج او باشید.

تشویق جوانان

از امتیازات بزرگ ازدواج سالمندان، تشویق جوانانی است که در همان خانواده حضور دارند. بسیاری از جوانان به دلیل دشواری‌های راه ازدواج، از پیوند زناشویی اجتناب می‌کنند و ترجیح می‌دهند، همچنان مجرد بمانند، اما هنگامی که در جمع فامیل، فرد سالمندی را می‌بینند که ازدواج کرده و این پیوند تاثیر مثبتی بر روحیه‌اش گذاشته، نسبت به ازدواج، نگاه جدید پیدا می‌کنند و به فکر خود می‌افتند تا با ازدواج، زندگی جدید و شادی پیدا کنند.

فرزندی که درک نمی‌کند

در بسیاری موارد، فرزندان مجرد با ازدواج والدین خود بشدت مشکل دارند و ناراحتی‌شان بابت این مساله را بروز می‌دهند. در این زمینه سرور بدیعیان می‌گوید، چون آن فرزندان خود مجردند و طعم ازدواج و وابستگی درست عاطفی را نچشیده‌اند، بر والدین خود خرده می‌گیرند که قابل قبول نیست. فرزند باید خود را در جایگاه پدر یا مادر تنها قراردهد که در وجودش نیازهای عاطفی و روانی موج می‌زند و در این سن، از همیشه بیشتر او را آزار می‌دهد. ازدواج، حق پدر یا مادر تنهای اوست.

منبع: جام جم
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین