|
|
امروز: چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۸
کد خبر: ۱۴۲۲۵۵
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۲۰
فیلم «من» به کارگردانی سهیل بیرقی یک اثر گانگستری زنانه است که هفت تیر و کشت و کشتار به شکل کلاسیک ندارد.
 فیلم «من» به کارگردانی سهیل بیرقی یک اثر گانگستری زنانه است که هفت تیر و کشت و کشتار به شکل کلاسیک ندارد.

آذر با بازی لیلا حاتمی یک تبهکار مدرن در شهر تهران و به واسطه آدم‌هایش صاحب نفوذ است و می‌تواند کارهایی مانند قاچاق انسان، سندسازی برای دعواهای ملکی تا گرفتن معافیت سربازی را انجام دهد و البته شغل اصلی او توزیع گسترده مشروب در سطح شهر است. تمام این کارها در قالب سه قصه موازی پیش می‌رود و این در حالی است که در همان ابتدا می‌بینیم او در حال بازجویی توسط ماموران است، اما گویا در حال حاضر علیه او مدرکی وجود ندارد.

«من» با وجود این که قصه و ساختار روانی دارد و اتفاقا خوش ساخت هم هست، اما در نیمه دوم فیلم به شکل مشهودی تکراری می‌شود و مشخص نیست چرا آذر با آن که می‌داند یک یا همه این مشتری‌ها احتمالا مامور هستند، باز هم دوست دارد تمام پروژه‌ها را به اتمام برساند. این چه دلیلی دارد؟ آیا یک لجبازی یا روکم‌کنی است و یا او می‌خواهد یک خودکشی حرفه‌ای داشته باشد یا به قول خودش در پایان داستان می‌خواهد مدتی استراحت کند و کجا بهتر از زندان، اما هر چه هست این دلایل نامکشوف است و در فیلم هم در حد کنایه و اشاره باقی می‌ماند. «من» یک نوآر زنانه و ایرانی است که می‌خواهد به لایه‌های زیرین تبهکاری در شهر نفوذ کند و شیوه‌هایی از بزهکاری را به شکلی جدید به مخاطب نشان دهد که به نظر چندان تازگی ندارد.

قهرمان اصلی داستان با بازی لیلا حاتمی زنی است سرسخت و پیچیده که نمی‌توان او را پیش‌بینی کرد. بازی حاتمی در اینجا تا جایی که محدودیت‌ها به او اجازه داده روان و خلاقانه است و اصولا بازی‌های «من» همه در همین سطح هستند، اما بزرگ‌ترین اشکال «من» پاسخ ندادن به سوالاتی است که در خلال روایت داستانی اثر پیش می‌آید.

مرد پیمانکار با بازی علیرضا استادی، زن مومنه با بازی متفاوت بهنوش بختیاری چه کسانی هستند؟ آذر این اطلاعات را از کجا می‌آورد و فایل‌های صوتی از جانب کیست؟ او چگونه می‌تواند به مامور مخفی پلیس سیلی بزند؟ قدرت او از کجا می‌آید و سوالاتی از این دست که به آن پاسخی داده نمی‌شود و گویی در یک قرار از پیش تعیین شده همه مردان داستان از پلیس تا رهگذر و کارمند ذلیل و بدبخت گانگستر زن فیلم هستند. ردپای عبدالرضا کاهانی هم نه خیلی واضح اما در متن و لایه‌های زیرین چرک نشان دادن جامعه معاصر و فرامتن دیده می‌شود و حاصل داستانی است که با رها کردن همه خرده‌داستان‌هایش یکباره تمام می‌شود و صرفا تکلیف یکی از قصه‌های سه‌گانه‌اش روشن می‌شود.

به گزارش جام جم، «من» سعی می‌کند بسیاری از قواعد و کلیشه‌ها را در فیلمی با محوریت یک تبهکار زن بشکند، اما به نظر آنچنان موفق نیست، اما از شکل فیلمسازی و استفاده از موتیف‌های تکرارشونده و ساختار منسجم آن می‌توان توقع تولد یک فیلمساز مسلط و با تکنیک در سینمای ایران را داشت.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین