|
|
امروز: پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۲۱:۲۷
کد خبر: ۱۴۱۰۵۲
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۲
تجربه تلویزیون نشان می‌دهد كه اگر برخی برنامه‌ها بر اساس اصول حرفه‌ای و ارتباطی تهیه شوند، مثل برنامه ٩٠ یا خندوانه، به راحتی می‌توانند مخاطب را جذب كنند و در حوزه خود نیز اثرگذار باشند.
سازمان رادیو و تلویزیون ایران مثل چاه ویل است، هر چه پول بریزید داخلش پر و سیر نمی‌شود، ضمن اینكه كیفیت برنامه‌هایش نیز بهبود پیدا نخواهد كرد. اگر بودجه صداوسیما را با دهه ٦٠ مقایسه كنید، حتی به قیمت ثابت ده‌ها برابر شده ولی اکنون سریال معمای شاه جانشین‌ هزاردستان شده است كه در دو قطب مخالف جذابیت، اثرگذاری و تعداد بیننده قرار دارند.

در روزهای گذشته اتفاقی در جامعه رخ داد كه از یك جهت بسیار جالب و آموزنده بود؛ برنامه پربیننده تلویزیونی خندوانه وقتی كه آدرس سایت اهدای عضو را در پایین صفحه تلویزیون زیرنویس و مجری برنامه نیز آن را اعلام كرد، به یك‌باره سیل ثبت‌نام‌کنندگان به این سامانه اینترنتی جاری شد تا جایی که سه روز پس از معرفی این سامانه، بیش از ٦٨‌‌ هزار نفر برای اهدای عضو و در ٣٦ ساعت ٢٤٢ نفر به‌عنوان سفیر اهدای عضو ثبت‌نام کردند؛ آماری که برای خود اداره شبکه فراهم‌آوری اعضای پیوندی وزارت بهداشت هم شوک‌آور بود.

در پی این رویداد روزنامه شهروند گفت‌وگویی را با رئیس شبكه فراهم‌آوری اعضای پیوند وزارت بهداشت ترتیب داد كه وی در بخشی از اظهارات خود گفت: «حالا پس از پخش برنامه خندوانه، هر ساعت به‌طور متوسط یک‌هزار مورد ثبت‌نام داریم که اگر ساعت‌های خواب را حذف کنیم، عدد خیلی بالایی به دست می‌آید.... ما به ‌طور کلی هفته‌ای یک تا دو سفیر اهدای عضو داریم اما پس از پخش برنامه خندوانه، در ٣٦ ساعت، ٢٤٢ نفر به‌عنوان سفیر ثبت‌نام کردند؛ این در حالی است که برای پذیرش ثبت‌نام این سفیران باید متنی را مطالعه کنند و امتحانی را به صورت اینترنتی بدهند و اگر قبول شدند، عضویتشان پذیرفته می‌شود که این روند برای این افراد طی شد.»

اهمیت اهدای عضو بر كسی پوشیده نیست؛ نه ‌تنها اهدای عضو بلكه هدیه خون نیز اقدامی اخلاقی و دگرخواهانه است كه یكی از شاخص‌های مهم برای سنجش وضعیت اخلاقی و داوطلبی یك جامعه است. پرسشی كه پس از این رویداد برای هر ناظری به وجود می‌آید این است كه اگر صداوسیما تا این حد اثرگذار است، پس چرا در حوزه‌های دیگر با مشكلات گوناگونی مواجه هستیم و این رسانه هیچ‌گاه نمی‌تواند اثرگذاری درخوری در آن حوزه‌ها داشته باشد. به‌طور مشخص در حوزه سیاست، اقتصاد و مسائل آسیب‌های اجتماعی و حتی فرهنگی با ضعف اثرگذاری رسانه‌ ملی مواجه هستیم. به همین دلیل نگاه مشتركی در این زمینه‌ها در جامعه شكل نمی‌گیرد؛ چرا صداوسیما می‌تواند در ترویج و تبلیغ این اقدام خیرخواهانه و داوطلبی موثر باشد، ولی در سیاست مسیر معكوسی را طی می‌كند؟

پاسخ این است كه اگر در سایر حوزه‌ها نیز برنامه‌های صداوسیما بی‌طرفانه، مردمی و از طریق افراد كارشناس تهیه و ارایه شود، نه‌تنها تعداد بینندگان آن به لحاظ كمّی و كیفی افزایش خواهد یافت، بلكه اثرگذاری آن بیشتر و بیشتر خواهد شد و ماهواره و سایر رسانه‌های غیررسمی از حیث اثرگذاری به حاشیه خواهند رفت. رادیو و تلویزیون‌ها عهده‌دار وظایف و كاركردهای گوناگونی هستند، وظیفه ایجاد سرگرمی و نشاط فقط یك بخش از وظایف این رسانه‌هاست. وظیفه اطلاع‌رسانی و نیز جامعه‌پذیری سیاسی و... و نیز ایجاد ارتباط اجتماعی میان انواع و اقسام افراد و گروه‌ها نیز به عهده این رسانه است.

متأسفانه جامعه ما فقط ابعاد سرگرم‌كننده رسانه‌های كشورهای پیشرفته را می‌بیند، در حالی كه از مناظرات و گزارش‌ها و اخبار به‌نسبت بی‌طرفانه آنان نمی‌تواند اطلاع چندانی داشته باشد. اتفاقاً در رادیو و تلویزیون‌های دولتی آنها وظیفه سرگرمی نسبت به سایر وظایف در حاشیه هستند، به همین دلیل بیشتر آنها حتی آگهی هم بخش نمی‌كنند و تماماً از بودجه دولت استفاده می‌كنند تا عملكرد آنها تحت تأثیر آگهی‌دهندگان و امور تبلیغاتی قرار نگیرد؛ ولی رادیو و تلویزیون ایران چنان در آگهی گرفتن به افراط افتاده كه خصوصی‌ترین تلویزیون‌ها هم تا این حد افراط نمی‌كنند. شاید گفته شود، بودجه كم دارد. ولی واقعیت این است كه سازمان رادیو و تلویزیون ایران مثل چاه ویل است، هر چه پول بریزید داخلش پر و سیر نمی‌شود، ضمن اینكه كیفیت برنامه‌هایش نیز بهبود پیدا نخواهد كرد، چون اصولاً اداره آن مبتنی بر اصول حرفه‌ای نیست و افزایش بودجه آن را از مسیر درست بیشتر خارج می‌كند. اگر بودجه صداوسیما را در حال حاضر با دهه ٦٠ مقایسه كنید، حتی به قیمت ثابت ده‌ها برابر شده است ولی اکنون سریال معمای شاه جانشین‌ هزاردستان شده است كه در دو قطب مخالف جذابیت و اثرگذاری و تعداد بیننده قرار دارند.

تجربه تلویزیون نشان می‌دهد كه اگر برخی برنامه‌ها بر اساس اصول حرفه‌ای و ارتباطی تهیه شوند، مثل برنامه ٩٠ یا خندوانه، به راحتی می‌توانند مخاطب را جذب كنند و در حوزه خود نیز اثرگذار باشند. هر چند این نوع برنامه‌ها نیز كمابیش تحت فشار قرار می‌گیرند، ولی اگر در حد همین برنامه‌ها نیز در حوزه سیاست، اقتصاد و آسیب‌های اجتماعی و فرهنگ برنامه تولید و عرضه شود، تحولی شگرف در جامعه ایجاد خواهد شد. هنوز هم بسیاری از افراد مناظره‌های اول انقلاب را به خوبی به یاد دارند، در حالی كه مناظره‌های هفته پیش تلویزیون از یاد و خاطره مردم و كسانی كه آن را دیده‌اند و حتی تولید کرده‌اند، رفته است.

بدون‌ تردید تا وقتی كه رسانه ملی اصلاح نشود و خط‌مشی بی‌طرفی و حرفه‌ای را در همه حوزه‌ها پیشه نكند، امكان ندارد كه اعتماد عمومی در جامعه ایران بازسازی شود؛ زیرا در حال حاضر این رسانه از وضعیت مرجع خبری و تحلیلی‌بودن بیرون آمده و اعتماد و میزان بهره‌مندی از آن نسبت به گذشته كاهش یافته است. آیا برنامه خندوانه می‌تواند تجربه و الگوی موفقی برای سرایت آن به حوزه‌های اصلی جامعه یعنی اقتصاد و سیاست و آسیب‌های اجتماعی باشد؟ آینده قضاوت خواهد كرد، هر چند باید دعا كنیم همین یكی دو برنامه پربیننده نیز دچار مشكل نشوند.

منبع:شهروند
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین