|
|
امروز: شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۷
کد خبر: ۱۳۹۲۸۶
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۵ - ۰۲:۴۰
اما در تمام روزهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، تنها دونالد ترامپ نسخه‌ای سیاسی طراحی کرده بود تا روند تحریک‌آمیز غرب نسبت به شرق را معکوس و برای کاهش تنش واقعی با روسیه اقدام کند.
 اما در تمام روزهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، تنها دونالد ترامپ نسخه‌ای سیاسی طراحی کرده بود تا روند تحریک‌آمیز غرب نسبت به شرق را معکوس و برای کاهش تنش واقعی با روسیه اقدام کند.

بزرگترین بحرانی که آمریکا و غرب با آن مواجه هستند می تواند غیرضروری ترین نیز باشد: وخامتی بدشگون در روابط با روسیه. به دور از خطر ایجاد جنگ سرد، روسیه را نمی توان به عنوان سرزمینی حیاتی در قلب اوراسیا با استحکاماتی استراتژیک نادیده گرفت. چیزی که باید همیشه در ذهن داشت این است که روسیه همیشه یک تهدید بالقوه برای اروپا بوده و باقی خواهد ماند. در عین حال تحریک آمیزترین اقدامات در سال های اخیر علیه روسیه از ناحیه اروپا، ناتو و آمریکا صورت گرفته است. ناتو اتحادی نظامی است که تا مرز روسیه گسترش یافته است. آنها اجزای یک سپر دفاع موشکی را در لهستان و رومانی مستقر کرده اند. ناتو اجازه می دهد که دو کشور گرجستان و اوکراین، که هر دو به صورت سنتی در حوزه نفوذ روسیه قرار دارند، از اتحاد با غربی ها استفاده کنند. مقامات ایالات متحده، رهبر منتخب اوکراین که دولتش را به سمت روسیه منعطف کرده بود، تضعیف کردند و تلاش دارند تا با اقدامات خود اوکراین را از مدار روسیه خارج کنند. زمانی که مسکو با الحاق کریمه و بندر مهم آن به روسیه و تامین نیروی نظامی برای شورشیان متمایل به مسکو در شرق اوکراین، واکنش نشان داد، ایالات متحده و اروپا تحریم های اقتصادی طاقت فرسایی را علیه روسیه تحمیل کردند.

تمام این ها اعتراضات مقامات روسی را در پی داشت. از نظر غرب ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، مستبدی مهاجم، اهریمن و تشنه شرارت است، هر چند او مقامی رسمی است. کرملین مملو از نخبگانی است که معتقدند کشور آنها در حال حاضر مورد تجاوز غرب قرار دارد. آنها خواهان یک استراتژی مقاوم، موجه و تهاجمی هستند حتی اگر معنی آن جنگ باشد. این جنگ برای آمریکا یعنی توجه به از بین رفتن منابع و فرارسیدن تهدیدهای استراتژیک بسیار جدی تر از جمله افزایش خطر داعش در خاورمیانه وظهور چین در آسیا. برای اروپا این جنگ یعنی تهدید بازگشت کشورهای شرق اروپا به آغوش روسیه که از سال 1989 و بعد از چهل وپنج سال از سلطه شوروی آزاد شده بودند.

اما در تمام روزهای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا، تنها دونالد ترامپ نسخه ای سیاسی طراحی کرده بود تا روند تحریک آمیز غرب نسبت به شرق را معکوس و برای کاهش تنش واقعی با روسیه اقدام کند.

ترامپ باید با اوکراین شروع کند، سرزمینی که اهمیتی استراتژیک برای روسیه دارد اما از نقطه نظر استراتژیک برای امریکا چندان مهم نیست. این کشور به شکل غم انگیزی میان غرب و شرق تقسیم شده است. قسمت های غرب اوکراین در اختیار غربی هاست و شرق به روسیه رسیده است. روسیه دهه ها است که با تحریم ها کنار آمده و ادامه آن اهمیتی برای آنها ندارد. الحاق کریمه به روسیه هرگز نباید دلیلی برای ترس در روابط بین این کشور و غرب باشد. کریمه قرن ها است که بخشی از روسیه بوده و در زمان نیکیتا خروشچف، رهبر اتحاد شوروی به اوکراین واگذار شد. 1,5میلیون نفر از جمعیت 2,3میلیون نفری کریمه روس هستند. کریمه باید رها شده و تحریم ها برداشته شوند.

دوم، رئیس جمهور باید روسیه را مطمئن کند که غرب هیچ طرحی برای اوکراین، گرجستان، مولداوی و یا بلاروس ندارد. ناتو نباید نقشه ای در سر داشته باشد. غرب هم در جنگی برای جلوگیری از مداخله روسیه در کشورهای بالتیک قرار دارد. این منطقه همواره بخش مهمی از حوزه نفوذ غرب باقی مانده است.

سوم، رئیس جمهور باید اصرار بر رفتن بشار اسد را متوقف کند. هدف در سوریه به مانند عراق باید شکست داعش باشد در حالی تلاش های ضد اسد تنها مانعی بر سر این راه است. روسیه برای باز کردن راه، اسد را در تراز وسط قرار داده در نتیجه تمرکز استراتژیک خود را روی مبارزه با داعش قرار داده است. امریکا نیز باید همین کار را کند چرا که دشمن داعش است نه اسد.

چهارم، در طول این تلاش های دیپلماتیک که برای برقراری آرامش بین روسیه و غرب انجام می شود، ایالات متحده همچنین باید تلاش کند تا جلوی روابط رو به پیشرفت روسیه و چین را بگیرد. روابط مستحکم بین روسیه و چین مورد علاقه آمریکا نیست. چین مهم ترین کشور برای به چالش کشیدن نقش آمریکا در جهان است و سعی دارد آسیا را به دژ مستحکم خود تبدیل کند. اگر قرار است تنش بین ایالات متحده و چین برای مثال در 20 سال آینده ادامه پیدا کند، این امری احمقانه و بی پروا است که امریکا بخواهد روابطی خصمانه با روسیه داشته باشد.

به گزارش دیپلماسی ایرانی، بنابراین به دیپلماسی فرصتی بدهید. به اقدامات تحریک آمیز غرب باید پایان داده شود و به روسیه باید فضای تنفس در منطقه خودش برسد. پس از رعایت این مسائل است که می توانیم بفهمیم هدف روسیه چقدر توسعه طلبانه و تهدید آمیز است. اگر معلوم شود که حرکات آنها در برابر اقدامات آشتی جویانه، تهدیدآمیز است پس از آن قدرت غرب تحت رهبری آمریکا برای رسیدگی به وضعیت کافی خواهد بود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین