کد خبر: ۱۳۸۶۷۵
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۸
واقعيت امر اين است كه اروپايي‌ها از آمريكايي‌ها هميشه ترس زيادي دارند و به هر حال مي‌دانند كه آمريكا مي‌تواند به دليل معامله با ايران جريمه‌هاي سنگيني را برايشان در نظر بگيرد و به همين دليل آن‌طور كه بايد در مسير تعامل با ايران قدم نمي‌گذارند. غير از اين مشكل ديگري نيست و ايران مي‌تواند به رابطه‌اش با دنيا خوش‌بين باشد.
«ایسا» را بايد پديده فضاي سياسي و حتي ادبيات محاوره‌اي اين چند هفته اخير دانست. تمديد تحريم‌هاي ۱۰ساله با وجود اينكه اين موضوع در چهارچوب برجام جايي نداشت، با روح توافق هسته‌اي منافات دارد.«آمريكايي ها تا چه ميزان خود را مقيد به انجام تعهدات مي‌دانند»، «چرايي رضايت مخالفان داخلی در چيست» و...؛ همه اين سوال‌ها از همان لحظه اول راي كنگره ايالات متحده آمريكا در فضاي سياسي و حتي بين آحاد عموم مردم طرح شد.

احمد نقيب‌زاده پژوهشگر حوزه علوم سياسي و استادتمام گروه علوم سياسي دانشگاه تهران با گفتن اينكه«مخالفان داخلي برجام دقيقا دنبال آن هستند تا برجام به كل منتفي شود تا از اين طريق رقيب سياسي خود را شكست خورده ببينند و جالب است كه اصلا برايشان مهم نيست كه نقض برجام چه شرايطي را براي منافع ملي به وجود خواهد آورد. اما درباره اظهارهايي كه مسئولان درباره تمديد تحريم داشته‌اند، بايد اذعان داشت كه آنها بر اساس امور ديپلماتيك نظرشان را بيان مي‌كنند و بايد واكنش نشان بدهند و آمريكايي‌ها بدانند دست ایران خالی نیست.» درباره این موضوعات «آرمان امروز» با او به گفت‌وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

انگار قرار نيست حرف و حديث‌هاي توافق هسته‌اي ايران با نظام بين‌الملل نقطه پاياني را براي خود متصور شود.

اينكه با تمديد تحريم‌هاي ۱۰ساله توسط كنگره آمريكا، برجام نقض شده است يا نه، بستگي به نگاهي دارد كه هر تحليلگري مي‌تواند داشته باشد. اما اگر نظر من را مي‌خواهيد، به شما مي‌گويم اگر قانون داماتو در رديف تعهدهاي امضاشده در توافق هسته‌اي قرار داشت، حتما در قرارداد منعقدشده به آن اشاره مي‌شد. بنابراين معني اش اين است كه اين موضوع مستقیما ربطي به برجام ندارد اما با روح برجام در تضاد است.

پس دليل اين همه سر و صدا چيست؟ حتي دست‌اندركاران دستگاه ديپلماسي هم از نقض برجام توسط آمريكا حرف زدند.

ببينيد! بين سر و صداي مخالفان داخلي برجام با موضعگيري‌هاي تصميم‌گيران و مسئولان دستگاه خارجي تفاوت زيادي وجود دارد. مخالفان داخلي برجام دقيقا دنبال اين هستند تا برجام به كل منتفي شود تا از اين طريق رقيب سياسي خود را شكست خورده ببينند و جالب است كه اصلا برايشان مهم نيست نقض برجام چه شرايطي را براي منافع ملي به وجود خواهد آورد. اما درباره اظهارنظرهايي كه مسئولان درباره تمديد تحريم داشته‌اند، بايد اذعان داشت كه آنها بر اساس امور ديپلماتيك نظرشان را بيان مي‌كنند و بايد واكنش نشان بدهند و آمريكايي‌ها بدانند که دست ایران خالی نیست. همچنين بايد منتظر بمانيم و ببينيم اين قانون با چه شرايطي اجرايي مي‌شود و آن موقع هست كه مي‌توان درباره اين تصميم كنگره ايالات متحده نظر داد. اين مساله را هم بايد در نظر داشته باشيم كه اين قانون فقط شركت‌هاي آمريكايي را شامل مي‌شود، حتي اگر كنگره اين كشور تحريم‌ها را به‌طور علني تمديد نمي‌كرد كه مي‌توانستند آنها را از معامله با ايران منع كنند. مساله مهم، اما اين است كه حتي با وجود اين تحريم هم ما در بازار جهاني نفت موقعيت مطلوبي داريم و حتي نسبت به قبل از برجام، تعداد بشكه‌هاي بيشتري از نفت ايران به فروش مي‌رسد كه نشانگر توفيق دستگاه خارجي دولت يازدهم است. در ضمن مراودات ديگرمان با جهان هم پررنگ‌تر شده است و به همين دليل مي‌توان اين‌طور نتيجه‌گيري كرد كه جمهوري‌اسلامي روزهاي چالش‌برانگيز را به كل سپری كرده است و در حال حاضر جايگاهي مطلوب را در نظام بين‌الملل به دست آورده است.

با اين حال مثلا درباره تداوم تعامل با اروپايي‌ها به‌طور جدي تشكيك وجود دارد.

خب! واقعيت امر اين است كه اروپايي‌ها از آمريكايي‌ها هميشه ترس زيادي دارند و به هر حال مي‌دانند كه آمريكا مي‌تواند به دليل معامله با ايران جريمه‌هاي سنگيني را برايشان در نظر بگيرد و به همين دليل آن‌طور كه بايد در مسير تعامل با ايران قدم نمي‌گذارند. غير از اين مشكل ديگري نيست و ايران مي‌تواند به رابطه‌اش با دنيا خوش‌بين باشد.

پس دليل اين همه بحث و ابراز نگراني‌ها چه چيزي مي‌تواند باشد؟ مي‌توان گفت كه اين مساله در خلال مذاكرات قابل پيش‌بيني بود؟

گروهي در داخل به‌طور دائم دنبال اين هستند که عليه دولت سياه‌نمايي و كارشكني كنند. اينكه احتمالا شركت‌هاي آمريكايي در حوزه نفت و انرژي از همكاري با ايران منع مي‌شوند را بايد اتفاقي بدانيم كه به احتمال زياد می افتاد. اما فراموش نكنيم كه خوشبخانه تعامل خوبي با كشورهاي جهان داريم و به همين دليل اين آمريكايي‌ها هستند كه بيشتر از ايران ضرر خواهند كرد.

البته روي كار آمدن چهره راديكالي به نام ترامپ نگراني‌ها را بيشتر كرده است.

نه، اشتباه نكنيد. اتفاقا به نظرم رياست‌جمهوري ترامپ مي‌تواند براي جمهوري اسلامي ايران فرصتي گرانبها ‌ باشد.

چطور؟

ببينيد! ترامپ در جهان به عنوان يك تاجر و فردي كه بناي زندگي‌اش بر اساس معامله است، شناخته مي‌شود. پس اين امكان وجود دارد كه رئيس‌جمهوري جديد آمريكا فضاي دو كشور را به سمت همكاري ببرد تا هم شركت‌هاي آمريكايي منفعت ببرند و هم ايران به‌طور ملموسي از چشم‌‌زخم‌هاي آمريكايي‌ها مصون خواهد ماند و با قراردادهاي تجاري فشارهاي احتمالي سياسي خنثي شود. البته موضعي كه ترامپ درباره خاورميانه اتخاذ كرده، كاملا به نفع ايران است و همين‌كه اعلام كرده بنا ندارد تا هيچ رژيمي را ساقط كند و حاضر است براي برچيدن داعش با ايران و روسيه همكاري كند، اتفاق بسيار مثبتي است.

البته يكي از مشكل‌هاي اصلي ما با آمريكا، حمايت بي‌چون چرا اين كشور از منافع اسرائيل است و ترامپ هم دقيقا همان نگاهي را به رژيم غاصب دارد كه روساي پيشين ايالات متحده داشتند.

شما نمي‌توانيد از رئيس‌جمهوري آمريكا توقع داشته باشيد كه منافع اسرائيل در منطقه را ناديده بگيرد، ترامپ هم حتما از اين كشور غاصب و دولتش حمايت خواهد كرد. اما در جمعي كه اين روزها دور رئيس‌جمهور منتخب آمريكا جمع شده‌اند، مشاوران ضد يهودي هم هستند كه بازهم نشان مي‌دهد، كاخ سفيد در ۴ سال آتي در اختيار كسي است كه هر لحظه امكان تصميم بر اساس روحيه معامله‌گري دارد.

دوست دائمي و دشمن دائمي در عالم سياست معنايي ندارد. علت چيست كه فاصله بين ما و ايالات متحده ترميم‌ناپذير شده است؟

اين فاصله در شرايطي به قول شما ترميم ناپذير شده است كه اساسا نظام سرمايه‌داري از هر در بسته‌اي بيزاري مي‌جويد. يعني اگر دولت‌ها به استقلالش تاكيد كنند كه رويه ايران چيزي غير از اين نيست، به مذاق آمريكايي‌ها خوش نمي‌آيد. همچنين بايد بدانيم كه آمريكا، ايران هراسي را فرصتي براي درآمدهاي كلان از طريق فروش اسلحه به كشورهاي خاورميانه مي‌داند و در اين چند دهه هم از اين طريق پول‌هاي زيادي را به جيب مي‌زند. پس اين كشور دشمنی با ايران را به نفع جهان سرمايه‌داري مديريت مي‌كند.

برخی در داخل از تمديد تحريم‌ها گویی خوشحال شده‌اند، این موضوع را چطور باید تحلیل كرد؟

اين گروه‌ها دو دسته‌اند. دسته اول آنهايي هستند كه تحت هيچ شرايطي نمي‌توانند موفقیت های دولت را بر بتابند و به همين دليل بدون اينكه به تبعات تحريم و مشكلات احتمالي براي مردم و كشور فكر كنند، از هر ناكامي دولت استقبال مي‌كنند، اين رويكردشان تاسف‌آور است. گروهي هم هستند كه باورشان طوري است كه هر نوع رابطه و تعامل با آمريكا را در تناقض با منافع و ارزش‌ها قلمداد مي‌كنند و همچنين رابطه با آمريكا را تهديدي جدي مي‌پندارند. اين در حالي است كه براي هر طيفي در هر شرايط، اولويت فقط باید منافع ملی و مصلحت کشور باشد. شما اين اطمينان را داشته باشيد كه مردم به نيت مخالفان دولت آگاه هستند و محال است كه رفتار آنها در ميان قاطبه عمومي جایگاه وخریداری داشته باشد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین