کد خبر: ۱۳۸۲۷۵
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۶
و حال در آستانه پایان دولت اول و با تحلیل فضای موجود در آغاز راه دولت دوم حسن روحانی هستیم. که اگر نام دولت اول روحانی را «کاشت» بگذاریم، نام دولت دوم او فصل «برداشت» است، برداشت از برند جدید ایران.
 محمدرضا رستمی معاون جوانان وزارت ورزش و جوانان نوشت:خواهی بشوی یکتا، هم‌رنگ جماعت نشو. این تعریضی است به همان ضرب‌المثل ایرانی که اگر هر کجا صادق باشد ولی در حوزه برندسازی به‌هیچ‌وجه صادق نیست زیرا برند یعنی یک‌رنگ‌نبودن. حال با این مقدمه به ایرانمان فکر کنیم. رنگ ایران امروز چیست؟ آیا حسن روحانی همان رنگی را برای ایران حفظ کرده است که محمود احمدی‌نژاد ساخته بود؟!

همه کشورها در دنیای امروز به‌ دنبال ایجاد مزیت و هویت رقابتی برای خود و شهروندانشان هستند تا ظرفیتی برای عرضه در مجامع بین‌المللی و منطقه‌ای برای خود فراهم کنند و پشتوانه‌ای مقتدر و باثبات در عرصه‌های گوناگون داشته باشند. اقتصاد، فرهنگ، جامعه مدنی، صنعت، صادرات، گردشگری، سیاست‌های توسعه‌ای و جامعه جوان همگی شاخص‌هایی هستند که اضلاع مزایای رقابتی کشورها در ساخت برند هر کشور و ملتی را شامل می‌شوند. پویایی و توانمندی دولت‌ها در تبیین سیاست‌های کاربردی در حوزه‌های یادشده و همچنین توانمندی برقراری تعاملی سازنده بین دولت‌ها و ملت‌ها در پیشبرد این برنامه‌ها از عوامل مهم در سنجش شاخص برند ملی هر کشوری به شمار می‌رود.

آنچه امروز در جهان بین کشورهایی مانند ژاپن، سنگاپور، مالزی، کره‌جنوبی، کانادا، چین، اسپانیا و آلمان مشاهده می‌شود، نتیجه تبیین برنامه‌های مرتبط با شاخص‌های رشد برند ملی در این کشورهاست که با هم‌گرایی دولت‌ها و ملت‌ها به عرصه عمل آمده و انگاره‌ای مثبت از این کشورها را در عرصه‌های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی شکل داده است.

ایران با شروع موج جدیدی از برنامه‌ها و چشم‌اندازهای توسعه‌محور با آغاز دولت تدبیر و امید در سال ٩٢ و همچنین با برخورداری از هم‌گرایی حداکثری فضای اجتماعی و جامعه جوان، گوی سبقت را در این حوزه از رقبای خود ربود تا جایی که در تحقیقات مراکز پایش و سنجش برندینگ ملی مانند financial tribune و brand finance در سال ٢٠١٥ ایران با ارتقای شش‌رتبه‌ای برند ملی به‌عنوان اولین کشور پیشرو در توسعه و بهبود برند ملی معرفی شد.

افزایش امید و آینده‌باوری در بین جوانان، تعامل سازنده بخش‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در بازآفرینی هویت و قدرت رقابتی ایران، تعامل با جهان و معرفی ایران به جامعه جهانی به‌عنوان کشور و ملتی منطقی و مقتدر همراه با ارزش‌های جهان‌شمول، نمونه‌هایی از شاخص‌هایی هستند که به‌ بهبود برند ملی ایران را در سه سال گذشته سرعت بخشیده‌اند. ارتقای شاخص برند ملی هر کشوری نشانگر نگاه سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی در آن کشور است و این نیز محصول تلاش‌های همه‌جانبه‌ای است که دولت یازدهم در بهبود و توسعه امور دنبال کرده است.

از منظر کارشناسان و متخصصان توسعه ملی و برندینگ ملی، دولت حسن روحانی با اجرای برنامه‌هایی مبتنی بر چشم‌اندازهای کلان و سیاست‌های توسعه‌ای، راهبردی استراتژیک را در سال‌های اخیر به اجرا درآورد تا مزایا و امکانات کشور را در قالب ظرفیت‌های رقابتی و سرمایه‌های ملموس ایران به رقبای خود در منطقه و جامعه بین‌المللی منعکس کند. با این رویکرد قدرت و ماهیت استراتژیک کشور در عرصه‌های مختلف بیش از پیش به جهانیان معرفی شد و ایران به‌عنوان مرکز ثقل منطقه سرخط تحلیل‌ها و پایش‌های مختلف قرار گرفت.

آنچه امروز در عرصه بین‌المللی از برند کشور و ملت ایران شناخته می‌شود، انگاره‌ای است که هر روز زوایای مهم‌تر و مؤثرتری از آن برای جهانیان مشهود می‌شود و این انگاره منشوری از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های کشور را دربر می‌گیرد که توان رقابتی کشور را بیش‌ از پیش توسعه بخشیده است. قدرت و اثربخشی منشور برند ملی ایران در گرو هم‌گرایی دولت و ملت در سال‌های اخیر است که منجر به بازتولید امید در بخش‌های مختلف جامعه و حرکت رو به رشد کشور شده است.

پیش‌تر نمونه هم‌گرایی ملت و دولت در سال ٩٢ اتفاق افتاد و چنان کدی به دنیا منتقل شد که بسیاری از کشورها فهمیدند با رنگی جدید از ایران روبه‌رو هستند، ایرانی که با افتخار اعلام می‌کند اهل گفت‌وگو و حل مسالمت‌آمیز هر نوع اختلافی است. این «پارادایم شیفت» در وجهه یا همان برند ایران، آورده‌هایی دارد که آرام آرام در حال ظهور است، به طوری که حتی با تغییر رئیس‌جمهور کشور ابرقدرتی مانند آمریکا همه کشورها به دفاع از برجام روی آوردند. این یعنی حسن روحانی توانسته است رنگ ایران را در اذهان جهان تغییر دهد؛ همان جهانی که روزگاری برای تصویب هر نوع قطع‌نامه‌ای علیه ایران دست خود را بلند می‌کرد.

و حال در آستانه پایان دولت اول و با تحلیل فضای موجود در آغاز راه دولت دوم حسن روحانی هستیم. که اگر نام دولت اول روحانی را «کاشت» بگذاریم، نام دولت دوم او فصل «برداشت» است، برداشت از برند جدید ایران. بدیهی است که یک باغبان زمانی که دانه خود را در دل زمین قرار می‌دهد، انتظار ندارد از همان جوانه، اندکی بعد ثمره بگیرد. ثمره زمانی رؤیت می‌شود که دانه، نهال و نهال، درخت شود.

تیم رسانه‌ای دولت نباید اسیر بازی مخالفان خود شوند که اذهان را منحرف می‌کنند تا دولت مجبور شود در جواب این بحران‌ها فقط از ثمره‌ها بگوید، زیرا میوه‌های اصلی هنوز در راه‌اند. دولت باید از دانه‌هایی که کاشته حرف بزند و تبیین کند باغی که همین مخالفان امروز او روزگاری تا توانستند سوزاندند، باید از ابتدا دانه بگیرد، نهال ببیند و در نهایت میوه دهد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین