پرونده‌ای برای تعرض جنسی در فوتبال‌؛ پسرم افسردگی گرفت!

 همشهری جوان در شماره اخیر خود سراغ فساد فوتبال پایه رفته است. فسادی که در برخی مدارس و آکادمی ها وجود دارد که سبب می شود آینده نوجوانان و جوانان در خطر باشد.

در این پرونده یک مصاحبه منتشر شده با پدر یکی از نوجوانانی که چند سال قبل مورد آزارجنسی قرار گرفته است. مصاحبه ای که می خوانید.

«چندسال پیش آکادمی فوتبال یکی از تیم ها بسیار سروصدا راه انداخت. ماجرای آزار و اذیت نوجوانان 15 ساله در این تیم رسانه ای شد و در نهایت همه مسوولان برکنار شدند و از فوتبال رفتند. حالا پیدا کردن والدین یکی از آن نوجوانان کاربسیار سختی است. نوجوانانی که از بحرن عبور کرده اند و والدبینی که حاضر نمی شوند به هیچ وجه از نام کسی استفاده کنند. آنچه می خوانید گفت و گو با یکی از پدران این پسران است. گفت و گویی که اسم زیاد داشت و اسم هایش خارج شد.

پسرتان را از چه سنی و در چه سالی در مدرسه فوتبالی یا آکادمی ثبت نام کردید؟

ماجرای آزارجنسی که 4 یا 5 سالی از آن می گذرد اما من پسرم را از سن 10 سالگی به مدرسه فوتبال می فرستادم و حمایتش می کردم تا فوتبالیست موفقی شود.

یک بار توضیح می دهید که چه اتفاقی افتاد؟ و پسر شما چطور درگیر ماجرا شد؟

من تعجب می کنم که رسانه ها چرا امروز برای این مساله پیش آمده اند در صورتی که 5 سال قبل شرایط بسیار بهتری برای پرداختن به این معضل و مشکل بود. آن زمان که تعداد قابل توجهی شاکی برای این ]...[ از خدا بی خبر بود اما رسانه ها خیلی کمک ما نکردند.

ماجرا را یک بار تعریف کنید.

تیمی که بچه ها را در آن ثبت نام کرده بودیم یک لیدر داشت. یک لیدری که روابط خوبی هم با مدیران باشگاه داشت . او بازیکنان را آزار جنسی می داد ، ازشان فیلم می گرفت و بعد اخاذی می کرد...

این چیزی که شما می گویید فراتر از آزار جنسی است چطور چنین اتفاقی می افتاد؟

بازیکنان جوان به دنبال یک مسیری هستند که زودتر به ترکیب اصلی تیم برسند. هرچقدر تیم مشهور تر باشد دردسرهای زیادتری هم دارد. آن سال ظاهرا آن آقای لیدر با بچه ها در خانه اش قرار می گذاشت داروی خواب آور به شان می داد و از آزار و اذیت شان فیلم می گرفت.

چرا چنین کاری می کرد؟

این طور که از بچه ها شنیدم ازشان می خواسته که وقتی در هر تیمی مشغول به کار شدند همان کاری را بکنند که او می خواهد. البته همکارانی هم در تیم داشت.

چطور شما از مساله با خبر شدید؟

یکی از بچه ها دچار افسردگی شدید شد ، خانواده اش باخبر شدند و بعد ما را هم خبر کردند.

یعنی پسر شما هم گفت که مورد آزار جنسی قرار گرفتند...

پسر من که مورد آزار جنسی قرار نگرفته نبود اما رفتاری با او شده بود که کم از آزار جنسی نداشت. آن آقای لیدر چندین بار در رختکن و اردوی تیم سراغ پسر من آمده بود.

چرا شکایت نکردید؟

شکایت کردیم

جواب اش چه شد؟

دوستان همکاری نکردند و پی گیری ماجرا برای ما سخت شده بود

چطور مگر؟

برادر یکی از بچه ها وکیل خبره ای بود و شکایت را تاجای خوبی پیش برد اما متاسفانه عقب نشینی کرد و با جز چند بازیکن که ادعایی داشتند مدرک دیگری نداشتیم. مهمتر از همه پی گیری این مساله آبروریزی زیادی داشت.

به نظرتان اصلاح روند درست تر است یا آبروریزی؟

شما نمی توانید تصورکنید که در چه موردی حرف می زنید. پای مسائل روحی فرزندم وسط بود و نمی توانستم اصرار بیش از اندازه بکنم که آزارجنسی انجام شده. این فقط ماجرای من نبود همه پدرانی که وضعیت مشابه را داشتند همین طور بودند. آن آقای وکیل موفق شد با مسوولان سازش کند و بردارش را به یکی از تیم ها بفرستد که امروز هم بازی می کند اما ما در برابر کاری نتوانستیم بکنیم.

شاید خودتان هم بدتان نمی آمد که از مساله رد شوید؟

کاملا مشخص است که هر کسی همین کاری را می کند که من کردم.برای چه چیزی باید اسم پسرم را سرزبان ها بیاندازم و بی آبرویش کنم. من بابت آینده او وظیفه ای دارم که کمترینش ادامه زندگی است. حال او آن سال ها بسیار بد بود وخداراشکر تازه کمی بهتر شده.من اگر می خواستم پی گیری کنم کابوس پسرم را طولانی تر می کردم

تصیرخودتان را در این اتفاق چه می دانید؟

زیادبه این مساله فکر می کنم .من پسرم را مدرسه پرآوازه ای نوشته بودم و همین خیالم راراحت می کرد. این که شهرت مدرسه جلوی هرگونه فساد را می گیرد اما آن روزهایی که پسرم درگیر تیم مورد نظر بود بارها با فسادهای عجیبی رو به رو شدیم . از پول گرفتن مربیان برای بازی دادن بازیکنان بگیر تا همین ماجرا.

پسرشما فوتبال را ادامه داد؟

نه ، درس خواند و امسال در رشته ای که دوست داشت قبول شده.

اگر یک بار دیگر قرار باشد پسرتان را به مدرسه فوتبال بفرستید آن مدرسه را چطور پیدا می کنید

دیگر به مدرسه فوتبال نمی فرستم خیالتان راحت.