|
|
امروز: دوشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۸
کد خبر: ۱۳۸۰۵۱
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۶
آیا رشد سال 1395 بی‏کیفیت و غیرقابل استمرار است. تقریبا اکثر صاحبنظران اقتصادی چنین دیدگاهی دارند ولی به نظر می‌رسد نباید اینقدر به آینده بدبین بود.
 روزنامه جهان صنعت در یادداشتی به قلم علی سرزعیم- نوشت:تخمین‌های اولیه از رشد بالای اقتصاد ایران طی سال 1395 حکایت دارد. احتمالا این رشد در کل سال بیشتر از شش درصد خواهد بود. ظاهرا بخش عمده این رشد مرهون افزایش صادرات نفت ایران و به همین دلیل این نگرانی در میان کارشناسان مطرح است که ...

آیا رشد سال 1395 بی‏کیفیت و غیرقابل استمرار است. تقریبا اکثر صاحبنظران اقتصادی چنین دیدگاهی دارند ولی به نظر می‌رسد نباید اینقدر به آینده بدبین بود. اگرچه رشد بخش نفت در سال 1395 ناشی از افزایش تولید نفت بود و دیگر مجالی برای افزایش تولید نفت وجود نخواهد داشت اما این به معنای آن نیست که اقتصاد ایران نتواند در دیگر بخش‌های اقتصاد رشد را تجربه کند. کافی است به این واقعیت توجه شود که رشد اقتصادی و خروج از رکود زنجیروار بخش‌های مختلف را به حرکت در‌می‌آورند.

بخشی از بخش‌ها در ابتدای این زنجیره قرار دارند و سریع‌تر سیگنال‌های رشد را دریافت و رشد را تجربه می‌کنند و برخی بخش‌ها دیرتر. فقدان رشد در برخی بخش‌ها به تدریج از بین می‌رود و اثرات رشد در بخش‌های مختلف اقتصاد منتشر می‌شود. اگرچه برخی بخش‌ها و برخی صنایع همین امسال نیز فاقد رشد بوده‌اند اما تحرک آنها می‏تواند در سال بعد رخ دهد و به همین دلیل اثرات سرریز رشد سال 1395 احتمالا در سال 1396 نیز ظاهر خواهد شد.نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که اقتصاد ایران در شرایط رکودی قرار داشت و معنای این امر این بود که بنگاه‌ها زیر ظرفیت کار می‌کردند چرا‌که تقاضا برای محصول آنها وجود نداشت. فراموش نکنیم که متقاضی بخش عرضه، خانوارها هستند و آنها همزمان تامین‌کننده نیروهای بنگاه به شمار می‌روند بنابراین رکود تقاضا به رکود عرضه و رکود عرضه به رکود تقاضا منجر می‌شود. این حالت بسان توپی است که در چاله‌ای افتاده و در آن چاله به حالت تعادل رسیده است. از دید کینز اقتصاد هم می‌تواند در تله رکود گرفتار آید و طوری در این وضعیت بماند که گویی در آن ماندگار است. نظر کینز این بود که خروج اقتصاد از تله رکود به خودی خود ممکن نیست یا زمان طولانی طلب خواهد کرد.

برای همین معتقد بود باید با یک فشار از بیرون تعادل اقتصاد را بر هم زد تا اقتصاد به حرکت درآید. او معتقد بود که این تیپا می‌تواند رشد هزینه‌های دولت باشد چرا که وقتی دولت مخارج خود را زیاد می‌کند بنگاه‌های تولیدی، تولید خود را افزایش می‌دهند و به دولت می‌فروشند و با منابع آن، تقاضا برای دیگر کالاها و خدمات اقتصاد شکل می‌گیرد و به تدریج اقتصاد به وضعیت عادی می‌رسد. در وضعیت فعلی اقتصاد ایران، نقش فشار بیرونی را رشد درآمدهای نفت ایفا کرده است. این رشد اگرچه موقتی است اما می‌تواند اقتصاد را از تعادل بدی که در آن قرار گرفته خارج کند و وقتی اقتصاد از این حالت رکودی خارج شد امکان خواهد یافت تا به فعالیت طبیعی خود ادامه دهد‌ بنابراین بسیار بعید است که سال بعد اقتصاد دوباره به مرحله رشد خیلی پایین یعنی صفر و رکود برگردد بلکه به احتمال زیاد اقتصاد با نرخی که با امکانات آن سازگار است رشد خواهد کرد. این رشد چقدر است؟‌

باید توجه داشت که نرخ رشد 5/3 تا 4 درصد، میانگین نرخ‌های رشدی است که اقتصاد ایران در بلندمدت به آن دست یافته است. ممکن است این سوال به ذهن متبادر شود که آیا امکان تحقق رشد بالاتر وجود ندارد؟‌ پاسخ آن است که رشد بالاتر از متوسط تاریخی اقتصاد، منوط به اقدامات و سیاست‌هایی است که در آینده اتخاذ می‌شود. قطعا اقتصاد ایران توان تحقق رشدهای خیلی بالا را دارد ولی برای حصول به این مقصود باید تصمیمات سخت و دردناکی گیرد. در حال حاضر معلوم نیست که دولتمردان و توده مردم آمادگی اتخاذ این تصمیمات سخت را داشته باشند. در مجموع می‌توان انتظار داشت که در سال بعد کف نرخ رشد اقتصادی حدود 5/3 درصد باشد و داستان رکود اقتصادی سال‌های قبل به سرعت تکرار نشود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین