کد خبر: ۱۳۵۷۶۴
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۴
ملکه انگلستان این روزها در کاخ باکینگهام، ظاهرا فیلش یاد هندوستان کرده و دلش برای احیای امپراتوری بریتانیا تنگ شده است. و ترزا می نخست وزیر این کشوردر سفری به منطقه در نشست شورای همکاری خلیج فارس حضور یافته است. این روزها لندن با جدایی از اروپا به دنبال احیای یک پرستیژ مستقل از خود در نظام بین الملل است.
علیرضا رضاخواه درباره اظهارات اخیر نخست وزیر انگلیس علیه ایران در روزنامه خراسان نوشت: ملکه انگلستان این روزها در کاخ باکینگهام، ظاهرا فیلش یاد هندوستان کرده و دلش برای احیای امپراتوری بریتانیا تنگ شده است. و ترزا می نخست وزیر این کشوردر سفری به منطقه در نشست شورای همکاری  خلیج فارس حضور یافته است.  این روزها لندن با جدایی از اروپا به دنبال احیای یک پرستیژ مستقل از خود در نظام بین الملل است.

بی جهت نیست ترزا می نخست وزیر انگلیس که به بحرین سفر کرده، با شرکت در سی و هفتمین نشست سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، به تکرار لفاظی های دوران استعمار پرداخته و گفته "کشورش حاضر است برای مقابله با ایران، با کشورهای خلیج فارس همکاری کند." ترزا گفته که به منظور تقویت امنیت کشورهای منطقه خلیج فارس از "یک مشارکت امنیتی" حمایت می‌کند که شامل سرمایه‌گذاری دفاعی و آموزش نظامی در بحرین و اردن هم بشود. نخست‌وزیر انگلیس  پیشتر در اظهارنظری بی‌سابقه گفته بود: "امنیت خلیج‌فارس، امنیت ماست؛ به همین دلیل است که قصد داریم بیش از 3میلیارد پوند طی یک دهه آینده برای تقویت قدرت سخت در این منطقه سرمایه‌گذاری کنیم."

انگلیس پایگاه دریایی «جفیر» را در بندر «منا سلمان» در بحرین بار دیگر احیا کرده و تاسیسات جدیدی در آن ساخته است. راه‌اندازی این پایگاه به دهه1930 میلادی بازمی‌گردد اما از میانه قرن بیستم نیروهای انگلیسی این پایگاه را ترک کرده بودند. با احیای آن طی 2سال گذشته، اکنون انگلیس صاحب نخستین پایگاه دریایی دایمی خود در منطقه شده است. انگلیسی‌ها همچنین یک مرکز آموزش نیروهای پیاده در عمان دایر کرده‌اند. خانم می با اشاره به این 2 پایگاه گفت: «اکنون انگلیس بیش از هر زمان دیگری ناو جنگی، هواپیما و نیروی نظامی به منطقه خلیج‌فارس اعزام کرده است.»

 انگلیس در هیچ منطقه دیگری در جهان این تعداد نیرو و تجهیزات مستقر نکرده است. نخست‌وزیر انگلیس همچنین قرار است طی این سفر، یک مرکز فرماندهی جدید در دبی افتتاح کند که وظیفه هدایت این نیروها را برعهده خواهد داشت. همکاری‌های امنیتی در کنترل فرودگاه‌ها نیز از برنامه‌های دیگر در چارچوب همکاری‌های امنیتی انگلیس با کشورهای عربی است. قرار است یک کارگروه مشترک هم میان انگلیس و شورای همکاری خلیج‌فارس ایجاد شود تا همکاری‌های امنیتی دو طرف را مدیریت کند.

بوی دلارهای نفتی روباه پیر را هار کرده است

 ظاهرا انگلیس باردیگر قصد دارد به منطقه خلیج فارس بازگردد. انزواگرایی ترامپ و بی تمایلی واشنگتن برای حضور در خلیج فارس از یک سو و بوی دلارهای نفتی شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس روباه پیر را هار کرده است. حضور انگلیس در خلیج فارس به سال1971میلادی بر می گردد، زمانی که پس از آن بریتانیا علنا به حضور مستقیم و نظامی خود پایان داد.

انگلیس طی قراردادی با دولت بحرین بعد از جدایی از ایران، توافقی امضا کرد که به نام قرارداد دوستی با هدف «مشورت» در مواقع ضروری با یکدیگر معروف گردید و بدین ترتیب لندن موفق شد جای پایی را برای خود در روز مبادا در خلیج فارس تعبیه کند. حالا بعد از بیش از 4 دهه و در روزهایی که نهادهای بین‌المللی حقوق بشری حکومت‌های استبدادی عرب حاشیه خلیج‌فارس را بیشتر از همیشه مورد انتقاد قرار می‌دهند و درحالی‌که آمریکایی‌ها رفته‌رفته فاصله خود را از متحدان سابقشان در خلیج‌فارس بیشتر می‌کنند، انگلیس تلاش دارد بار دیگر در این منطقه جای پایی برای خود فراهم کند.

حال باید به این سوال پاسخ داد که دلایل بازگشت انگلستان در مقطع کنونی به خلیج فارس چیست؟در واقع می توان گفت که حضور انگلیس در منطقه ناشی از سیاست های کلان این کشور و همراهی با سیاست های منطقه ای آمریکا در خلیج فارس است. آمریکا امروزه در سطح نظام بین الملل به عنوان کشوری قدرتمند و هژمون شناخته نمی شود، بلکه کشورهای بسیاری همچون چین و روسیه به رقبای اصلی ایالات متحده تبدیل شده اند.
انگلستان این بار برای حضوری بلند مدت وارد منطقه شده است و از یک سو به دنبال کسب منافع و اهداف خود در خلیج فارس است و از سوی دیگر به عنوان مکملی برای آمریکا در برابر سایر رقبا همچون چین و روسیه است

 از آن جایی که توجهات اصلی آمریکا بیشتر متوجه مسائل اقتصادی در نظام بین الملل است، چین رقیب مهمی برای آمریکا محسوب می شود.  در نگاه آمریکا افزایش بودجه نظامی چین در سال‌های گذشته به معنای تلاش این کشور در جهت سلطه بر کشورهای شرق آسیا و متحدان آمریکاست و یک چین به طور فزاینده قدرتمند، در آینده بر آمریکا برای خروج از شرق آسیا فشار وارد خواهد آورد. مانند همان رفتاری که آمریکا در قرن 19 با اروپاییان در نیم کره غربی داشت. بر این اساس آمریکا قصد دارد حضور خود در خاورمیانه و خلیج فارس را کاهش داده و تمرکز خود را در شرق آسیا افزایش دهد.

تقسیم کار میان لندن و واشنگتن

 در نتیجه می توان گفت آمریکا برای مهار قدرت چین، ناچار به اعطای بخشی از وظایف خود به هم پیمانانش همچون انگلیس در خلیج فارس است چون در واقع بیشترین مواد خام و درآمدهای اقتصادی واشنگتن و لندن از خلیج فارس تامین می شود. آمریکا به خوبی به این نتیجه پی برده است که به تنهایی نمی تواند اهداف خود را پیگیری نماید. با توجه به حضور روسیه در منطقه، واشنگتن به یک هم پیمان اصلی علاوه بر کشورهای عربی نیاز دارد تا در ورای آن حضور خود را در خلیج فارس تثبیت نماید. انگلستان نیاز مبرمی به منابع انرژی خلیج فارس دارد. به طوری که فقط بریتانیا در سال 2012 بیش از چهارصد میلیون پوند نفت خام از خاورمیانه وارد کرده است و در همین سال، حدود 30 درصد گاز طبیعی وارداتی بریتانیا نیز از راه دریا وارد شده و قطر به مهم‌ ترین تامین‌کننده گاز طبیعی مایع (LNG) برای بریتانیا تبدیل شده است.

همچنین کمبود امکانات و منابع مالی، بحران های اقتصادی، اوج گیری رقبای سیاسی در داخل اتحادیه اروپا و فاصله زیاد انگلیس با آنها، بحران های استقلال طلبی در مناطق اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی و خطرات ناشی از اعتراض های ملی ، خروج از اتحادیه اروپا و ده ها مورد دیگر عوامل موثر در لشکرکشی به خلیج فارس با هدف چنبره زدن بر منابع و ذخایر زیرزمینی و غارت آن می باشد. در مجموع باید گفت انگلستان این بار برای حضوری بلند مدت وارد منطقه شده است و از یک سو به دنبال کسب منافع و اهداف خود در خلیج فارس است و از سوی دیگر به عنوان مکملی برای آمریکا به عنوان مهم ترین هم پیمان بین المللی خود در برابر سایر رقبا همچون چین و روسیه است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین