کد خبر: ۱۳۳۵۵۱
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۲
روحانی در سطح کلان به نظر من هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی خوب عمل کرده است اما بخشی از مطالبات در سطح خرد معوق مانده است که نمی‌توان منکر اثر گذاری آن بر پایگاه رای او شد.
فضای سیاسی ایران در حال گرم شدن است. هرچند مهم‌ترین رقیب روحانی از حضور در صحنه سیاسی انصراف داد اما مشخصا این روزها اصولگرایان بر روی چند نام در حال مانور هستند. به نظر می‌رسد محمد باقرقالیباف شخصی که توانست آرای قابل توجهی بعد از روحانی درانتخابات ریاست جمهوری به دست آورد درحال تبدیل شدن به مهم‌ترین رقیب روحانی است. هرچند به نظر می‌رسد او نخواهد توانست روحانی را به خاطر دستاوردهای مختلف در کاهش تورم و توافق هسته‌ای شکست دهد اما شرط گذاشته که در صورتی حاضر به رقابت با روحانی است که اصولگرایان بر روی وی به اجماع برسند. امری که بعید به نظر می‌رسد، چون به طور مخص، اعضای جبهه پایداری تمایل به حمایت از کاندیدایی غیر از قالیباف در صحنه رقابت با روحانی دارند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد اصولگرایان حتی اگر نتوانند روحانی را شکست بدهند به طور یقین قصد دارند آرای روحانی کمتر از دوره قبل شود. همچنین بخشی از اصولگرایان از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور درآمریکا خوشحال هستند زیرا تصور می‌کنند همان طور که ترامپ شگفتی انتخابات آمریکا است، آنها نیز می‌توانند در ایران شگفتی ساز شوند و روحانی را شکست داده و قوه مجریه کشور را به دست بگیرند. به بهانه بررسی فضای سیاسی ایران «آرمان امروز» با آذر منصوری فعال سیاسی اصلاح طلب به گفت وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

نام قالیباف با وجود حواشی اخیر در شهرداری همچنان به عنوان یک گزینه برای کاندیداتوری در انتخابات سال ۹۶ مطرح است و این موضوع به صورت جدی از سوی حامیان اصولگرای او پیگیری می‌شود. آیا حضور قالیباف فضای رقابت را برای روحانی در انتخابات پیش رو دشوار و به عبارتی پیروزی روحانی را با چالش مواجه نمی‌کند؟

پیش بینی فضای سیاسی در انتخابات ۹۶ و آرایش نهایی جناح‌های سیاسی به نظرم کار ساده‌ای نیست. برای این پیش بینی به تعیین چند متغیر یا فاکتور تعیین کننده نیاز است: ۱- اینکه بدانیم مشارکت مردم در این انتخابات چگونه است؟ ۲- چه طبقاتی فعال‌تر خواهند بود؟ ۳- دولت روحانی تا چه حد توانسته مطالبات طبقات مورد اشاره را برآورده کند؟ ۴- جناح رقیب روحانی چه حرف و برنامه‌ای برای مخاطبان خود دارد؟ ۵- میزان اثر گذاری روحانی و رقیب یا رقبایش در جذب آرای سرگردان چقدر خواهد بود؟ ۶- وضعیت انسجام حامیان روحانی و رقبایش چگونه است؟ طبیعتا پاسخ دقیق به سوال شما ممکن است بدون توجه به این مولفه‌ها و البته مولفه‌های دیگری که اثر گذار است، پیش بینی محتملی نباشد. اما با توجه به شرایط موجود و پاسخی که به این سوالات وجود دارد، به نظر می‌آید قالیباف نتواند کاندیدای نهایی یا تنها کاندیدای رقیب روحانی در انتخابات ۹۶ باشد. در شرایط فعلی ارزیابی من این است که روحانی حتی رقیبی که اجماع طیف مقابلش را هم داشته باشد، ندارد و با فاصله نسبت به همه گزینه‌های موجود جلوتر از دیگران است. معمولا در چهار سال دوم کسی که رئیس‌جمهور بوده شانس به مراتب بیشتری از رقبای خود دارد. از طرف دیگر حامیان روحانی در انتخابات ۹۲هستند که در این انتخابات هم می‌شود از حالا پیش بینی کرد که به اجماع حداکثری دست پیدا کنند اما این اجماع در رقبای روحانی تقریبا غیر محتمل است. از طرف دیگر هنوز این جناح نتوانسته به طور کامل تکلیف خود را با ریاست جمهوری دوره نهم و دهم روشن کند. یعنی بپذیرد که در این دو انتخابات علاوه بر اشتباه استراتژیک، اشتباه تاکتیکی هم مرتکب شده است. هنوز گروهی از این طیف چهار نعل بر اسب مراد فتنه سوارند و نمی‌خواهند قبول کنند و بگویند بالاخره این فتنه چه بود؟ این فتنه که بود؟ هنوز برای حذف رقیب به فتنه‌ای متوسل می‌شوند که خود نیز در ایجاد آن نقشی تعیین کننده داشته اند. البته این شامل همه لایه‌های این جریان نمی‌شود. به هر ترتیب به نظرم مطرح کردن فتنه توسط بخشی از این جریان، بیشتر از آنکه موجب حذف رقیب باشد، به پایگاه اجتماعی خودشان لطمه وارد می‌کند و دردسرهای خودشان را زیاد می‌کند. به هر حال این جناح یا باید بگوید احمدی‌نژاد خوب بوده است و از برنامه‌ها و عملکرد او دفاع کند و ۸ سال حضور او را توجیه کند و یا منصفانه و واقع‌بینانه بگوید کجا را اشتباه رفته است و حرف و سخنش برای حل مشکلات امروز کشور چیست؟ به نظرم تا به این سوالات پاسخ ندهد فرق نمی‌کند چه قالیباف باشد چه هر کاندیدای دیگری، دردسر جدی برای روحانی نخواهند بود.

گمان می‌کنید اکنون که به گفته شما، اصولگراها کاندیدایی در انتخابات برای رقابت با روحانی ندارند، چه استراتژی‌ای را به کار خواهند گرفت؟

به نظرم محتمل‌ترین نوع حضور آنان در انتخابات آینده حضور با چند کاندیدا خواهد بود. این مهم است که روحانی در انتخابات ۹۶ رای بیشتری نسبت به ۹۲ کسب کند.این رای بیشتر قطعا حضور او را در این جایگاه مقتدرانه‌تر خواهد کرد. به همین دلیل هم فکر می‌کنم سیاست اصلی رقبای روحانی این است که روحانی اگر هم پیروز شد با رای کمتری نسبت به دور قبل به ریاست‌جمهوری برسد. به همین دلیل ممکن است کاندیداهایی را مطرح کنند که هر یک بخشی از پایگاه رای روحانی را به خود اختصاص دهند. این در کنار مجموعه‌ای از اقدامات است که قطعا با هدف ناامید کردن مردم از دولت روحانی در دستور کار خود دارند.

همان‌طور که اشاره کردید اصولگراها تعداد کاندیدای خود را افزایش می‌دهند تا روحانی به دور دوم برسد. با این همه، چنین اقدامی به ضرر خود اصولگرایان نیست و شکست انتخابات ۹۲ را برای آنها تکرار نمی‌کند؟

بله، ممکن است برای دو منظور دست به این اقدام بزنند. هدف اول قطعا این است که شاید انتخابات ۸۴ تکرار شود. یعنی به دور دوم کشیده شود و پیروزی آن انتخابات برایشان تکرار شود که البته به نظر من قیاس ۹۶ با ۸۴ قیاس مع الفارقی است و به نظرم با توجه به وضعیت موجود به نتیجه مورد دلخواه نخواهند رسید.هدف دوم همان طور که گفتم این است که روحانی رئیس‌جمهور باشد اما نه رئیس‌جمهوری قوی‌تر از چهار سال اول، بلکه رئیس‌جمهوری با آرای کمتر که توان کمتری هم داشته باشد و در نهایت انتخابات ۱۴۰۰ و نیز انتخابات دیگر به نظرم هدف اصلی است.

در صورت دو مرحله‌ای شدن انتخابات شانس روحانی برای پیروزی کم نخواهد شد؟

به نظرم کسی که رئیس‌جمهور است و در رقابت دور اول نتواند آرای لازم را کسب کند، در دور دوم کارش بسیار سخت خواهد بود، البته این موضوع ارتباط مستقیم دارد به اینکه کسی که رقیب دور دوم او می‌شود چه مختصاتی داشته باشد و تا چه میزان بتواند موجب حضور حداکثری مردم در پای صندوق رای شود. معمولا کاندیدای شناخته شده و مورد اقبال در دور اول اکثریت آرا را به خود اختصاص می‌دهد.

علت خوشحالی برخی اصولگرایان از انتخاب ترامپ چیست؟ آیا خوشحالی دلواپسان درایران نسبت به پیروزی ترامپ به خاطر تکرار برآمدن جریانی چون احمدی نژاد است؟

البته بخشی از اصولگرایان که جزو مخالفان سرسخت روحانی هستند از آمدن ترامپ خوشحالند و این خوشحالی را به ناشیانه‌ترین شکل ممکن هم بروز داده اند. بخش قابل توجهی از اصولگرایان متوجه هستند که این نوع اظهار نظرها بیشتر از آنکه دستاوردهای دولت روحانی را در سیاست خارجی تضعیف کند، منافع جمهوری اسلامی را در جهان و منطقه ممکن است در معرض مخاطره قرار دهد. ببینید موضوع روشن است؛ برجام یک مطالبه ملی بود و در انتخابات ۹۲ به گفتمان غالب کاندیداها تبدیل شده بود و همه دعواها بر سر مساله هسته‌ای بود. دولت یازدهم جمهوری اسلامی با راهبری و حمایت رهبری توانست در مذاکراتی که ۲۲ ماه طول کشید به نفع ایران ممکن‌ترین و مطلوب‌ترین نتیجه را به دست آورد و پرونده ایران از شورای امنیت خارج شد و بزرگ‌ترین تهدید و خطر از پیش روی ایران برداشته شد.این دستاورد و توفیق بزرگ دولت روحانی در سیاست خارجی است؛ دستاوردی که علی‌القاعده باید به آن به عنوان دستاوردی ملی نگریست. از همان زمان آغاز مذاکرات تا پایان مذاکرات و حصول توافق و اجرای برجام دو گروه با دو هدف، مخالف این روند بودند. تندروهای آمریکا که تحت تاثیر لابی صهیونیست‌ها بودند و تندروهای داخلی که مخالفتشان کاملا سیاسی بود. آمریکایی‌ها در کنگره آمریکا، سنا و... در تلاش بودند که برجام به فرجام نرسد و این گروه نیز در مجلس نهم و رسانه‌هایی که در اختیار داشته و دارند بیشترین مخالفت‌ها را تا کنون از خود بروز دادند؛ حال دلایل مخالفت‌ها را مقایسه کنید. ترامپ، دولت اوباما را در برجام ناتوان می‌داند و مدعی است که ایران بر سر آمریکا کلاه گذاشته است و تندورهای داخلی هم برجام را توافقی ضعیف که منافع جمهوری اسلامی را در نظر نگرفته است، قلمداد می‌کردند. بنابراین باید از این گروه پرسید اگر منافع جمهوری اسلامی در برجام تامین نشده است دلایل مخالفت تندروهای آمریکا چیست؟ متاسفانه رقبای سرسخت روحانی چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی فقط یک هدف را دنبال می‌کنند و آن هم زمینگیر کردن روحانی است. وقتی ترامپ و جمهوریخواهان، بارها گفته‌اند که این توافق به ضرر ایالات متحده آمریکا است و باید لغو شود، دلیل خوشحالی مخالفان روحانی چه می‌تواند باشد؟ آیا آمدن ترامپ قرار است منافع جمهوری اسلامی را تامین کند که از آمدن او خوشحال هستند؟ وقتی رهبری می‌گوید این و آن برای ما فرق ندارد، علت خوشحالی این افراد چه می‌تواند باشد؟ به‌طور قطع برجام در اولویت برنامه‌های انتخاباتی ترامپ نبوده است و تحقق برنامه‌های دیگری که برای او اولویت داشته و مطالبه پایگاه رای وی در زمینه مهاجرت، محیط زیست، اشتغال و... بوده در دستور کار ترامپ خواهد بود؛ به همین علت باید اذعان داشت که به‌هم زدن برجام برای او سخت‌ترین کار ممکن است، حال مشخص نیست چرا عده‌ای در داخل برای اینکه رقیب انتخاباتی خود را شکست دهند با این ادبیات تمام توان خود را به‌کار می‌برند که آن را به اولویت دولت جدید آمریکا تبدیل کنند. ضمن آنکه برجام یک توافق یک جانبه نیست که به راحتی قابل برهم زدن باشد. این گروه متاسفانه غرض خود را پیش می‌برند و زحمت جمهوری اسلامی را زیاد می‌کنند.

چرا انتخابات آمریکا تاثیر منفی بر انتخابات ایران می‌گذارد؟

من این فرضیه را قبول ندارم که انتخابات آمریکا نمی‌تواند تاثیر منفی بر انتخابات ایران بگذارد؛ اگر از ایران صدای واحد گفت‌وگو، صلح و تعامل سازنده در جهان به گوش برسد. بنابراین به اعتقاد من این انتخابات فرصتی است برای توجه همه جریان‌ها به ضرورت انسجام داخلی هم برای حفظ برجام و هم اثرگذاری در راستای دور کردن منطقه از آسیب‌هایی که با آن مواجه است. طبیعی است دولت یازدهم جمهوری اسلامی با پشت سر گذاشتن و رد رویکرد دولت قبل در مواجهه با جامعه جهانی توانست در پرونده هسته‌ای اجماعی را در جهان با خود همراه سازد؛ این اجماع باید حفظ شود. علی القاعده ادبیات مخالفان دولت در موضوع برجام رجعت به ادبیات دولت گذشته است که کشور به خاطر آن متحمل هزینه‌های سنگین شده است. حفظ برجام به عنوان یک دستاورد ملی وظیفه همه جریان‌های سیاسی است. آمدن ترامپ فرصتی برای ایران است که با تمرکز بر وحدت و انسجام ملی، از این فرصت برای اثبات سیاست صلح طلبانه، ضد جنگ ایران و همراه کردن اجماع بیشتر جامعه جهانی در این راستا از آن استفاده کند. در این صورت آمدن ترامپ می‌تواند بر انتخابات ایران تاثیر مثبت هم بگذارد.

روحانی اگرچه اقدامات مفیدی در سیاست خارجه ایران انجام داده است اما مطالباتی همچنان در جامعه بخصوص در میان هواداران رئیس‌جمهور مطرح است که همچنان در قالب یک وعده باقی مانده است، تصور می‌برید که با این همه روحانی باز هم رای لازم را از سوی مردم کسب خواهد کرد؟

روحانی در سطح کلان به نظر من هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی خوب عمل کرده است اما بخشی از مطالبات در سطح خرد معوق مانده است که نمی‌توان منکر اثر گذاری آن بر پایگاه رای او شد. به نظرم در این فرصت با توجه به انتقاداتی که به این بخش‌ها وارد است دولت باید اقدامات موثری انجام دهد و از همه مهم‌تر استراتژی رسانه‌ای خود را به یک استراتژی پیش برنده تبدیل کند. از طرف دیگر تا فرصت باقی است نیروهای بخصوص اجرایی غیر همراه را تغییر دهد. بسیاری از مدیران دولت روحانی در شهرستان‌ها و بخشها با دولت همراه نیستند و چه بسا ضد دولت عمل می‌کنند. پایگاه رای دولت را سرخورده کرده‌اند و قطعا این موارد بر پایگاه رای او اثر خواهد گذاشت. دولت روحانی باید سازو کاری تدبیر کند که بتواند از ظرفیت و پتانسیل نیروهای همراه خود استفاده کند. ضمن اینکه بخشی از طبقات جامعه که بهتر شدن امور را در کوچک یا بزرگ شدن سفره خود می‌بینند، باید تغییرات را احساس کنند که به نظر می‌آید هنوز احساس نکرده اند.

در صورتی که روحانی در ۹۶ به پاستور راه پیدا نکند آینده اصلاحات چه خواهد شد؟

اصلاحات و اصلاح طلبی یک راهبرد است، راهبردی که برای تحقق مردم‌سالاری، حاملانش به آن باور دارند. جریان اصلاحات در سخت‌ترین شرایط به مسیر خود ادامه داده است. گاهی در قدرت و گاهی نیز خارج از قدرت. البته اگر دولتی سر کار باشد که مخالف اصلاحات باشد، ممکن است کار برای اصلاح طلبان سخت‌تر و مسیر ناهموار‌تر باشد، اما به نظر من موقعیت امروز اصلاح طلبان در مقایسه با ادوار دیگر یک موقعیت بی‌بدیل است. این گفتمان در سطح جامعه و فضای عمومی کشور بیش از هر زمان دیگری شناخته شده و اقبال به آن هم نسبت به قبل بسیار بیشتر است. به نظرم این گفتمان در حال تبدیل شدن به یک برند است. در سیاست داخلی، در سیاست خارجی، در موضوع زنان و بسیاری از حوزه‌ها وجوه تمایزش با گفتمان رقیب مشخص است و خیلی از اصولگرایان دیروز، امروز همین حرف‌ها را می‌زنند و همین امیدواری به آینده را بیشتر می‌کند.‌ هر چند به نظرم روحانی رئیس‌جمهور دوازدهم ایران هم خواهد بود.

نظرتان در موارد حواشی ایجاد شده در شورای شهر و پرونده املاک نجومی چیست؟ آیا حواشی به وجود آمده در شورای شهر بخصوص شهرداری تاثیر منفی در نتیجه انتخابات نمی‌گذارد؟

این اتفاقات بیشترین تاثیرش در اعتماد مردم به شوراها و منتخبانی خواهد بود که به آنها رای داده‌اند. البته اینکه چقدر تاثیر گذار باشد بستگی به این دارد که تا چه حد افکار عمومی در جریان این خبر قرار گرفته باشند که به اعتقاد من با توجه به حساسیت مردم به فیش‌های نامتعارف، ذهن مردم حساس شده بود و کاملا در جریان موضوع قرار گرفتند. شاید این اتفاق عاملی باشد که مردم در انتخاب خود دقت و مطالعه بیشتری کنند. نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت این است که شوراها و ریاست‌جمهوری همزمان است و طبیعتا انتخابات شوراها از درصد قابل توجهی از مشارکت مردم برخوردار خواهد شد. تجربه انتخابات اسفند هم نشان داد که در شهرهای بزرگ رای مردم به لیست‌ها خواهد بود. حال بستگی دارد که هر جریانی با چه شعار، برنامه و پشتوانه‌ای در انتخابات حضور پیدا کند. به نظر نمی‌آید اصلاح طلبان در شهرهای بزرگ با مشکل جدی مواجه باشند. مساله مهم حفظ انسجام و ائتلاف در ارائه لیست واحد است. طبیعی است هر جریانی که اقبال بیشتری داشته باشد، لیست او رای خواهد آورد. بعد از مطرح شدن پرونده املاک نجومی انتظار شهروندان تهرانی پاسخگویی و شفاف کردن موضوع توسط برخی از اعضای شورای شهر و شهرداری بود که متاسفانه این عده ترجیح دادند به جای پاسخگویی و شفاف سازی صورت مساله را پاک کنند و این قطعا بر اعتماد مردم نسبت به این جناح اثر منفی گذاشته است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین