کد خبر: ۱۳۲۲۴۳
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۴
در گذشته، رأی دهندگان اغلب برای جلوگیری از به قدرت رسیدن راست های افراطی با یکدیگر متحد می شدند؛ اما اکنون دیگر احزاب فرانسوی در معرفی چهره های جدید برای رأی دهندگان ناکام مانده اند و همه ما به تازگی ـ در جریان انتخابات آمریکا ـ دیدیم که اگر ساختار حکومتی نتواند پاسخگوی نارضایتی مردم باشد، چه رخ خواهد داد. از سوی دیگر، این احزاب خود نیز درگیر مشکلات هستند.
این روزها بحث بر سر انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و پیامدهای این انتخاب بر عرصه های مختلف بین المللی به یکی از موضوعات داغ تبدیل شده است. همزمان، این مسأله که ممکن است در دیگر کشورهای غربی نیز افرادی با تفکرات مشابه بر سر کار بیایند، یک دغدغه جدی جلوه گر شده است. در حال حاضر، به نظر می رسد این احتمال در فرانسه جدی تر از دیگر کشورهاست.

فرانسه در شرایطی اندک اندک خود را برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آماده می کند که تحولات چند ماهه اخیر عرصه بین المللی، از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا گرفته تا انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، این احتمال را که در این کشور نیز یک رهبر راستگرا و با تمایلات ناسیونالیستی به قدرت برسد، افزایش داده است.

مارین لوپن، رهبر حزب راستگرای افراطی «جبهه ملی» فرانسه، یکی از نخستین سیاستمداران اروپایی بود که پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا، انتخاب ترامپ را به وی تبریک گفت. از دید یک رهبر پوپولیست همچون لوپن، پیروزی ترامپ، در کنار برگزیت، پیروزی «مردم» بر «نخبگان» تلقی می شود.

نشریه «نیوز ویک» در مطلبی که در سایت خود منتشر کرده، به همین موضوع پرداخته و اشاره می کند موضع گیری لوپن در قبال انتخاب ترامپ از آن جهت بااهمیت است که فرانسه، خود را برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آوریل و می 2017 آماده می کند و لوپن نیز یکی از شرکت کنندگان جدی در این انتخابات خواهد بود.

از یک سو، در مقایسه با آمریکا، لوپن شانس چندان زیادی برای پیروزی ندارد، زیرا سیستم فرانسه مانند ایالات متحده «الکتورال» نیست و تنها فردی به ریاست جمهوری انتخاب می شود که بتواند اکثریت قاطع آرای مردمی را از آن خود کند؛ اما در حال حاضر، احزاب رقیب لوپن وضعیت آشفته ای دارند و همین می تواند کار را برای وی آسان تر کند.

سیستم انتخاباتی فرانسه

در جریان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، دو بار رأی گیری برگزار می شود که به فاصله دو هفته از یکدیگر قرار دارند. نخستین دور، در روز یکشنبه 23 آوریل و دومین دور، روز یکشنبه 7 می برگزار خواهد شد. در دور نخست، هر تعداد نامزد می تواند شرکت کند؛ مشروط بر اینکه حمایت تعداد مشخصی از اعضای پارلمان را با خود داشته باشد.

در صورتی که در همان دور نخست، یک نفر بتواند اکثریت قاطع (بیش از 50 درصد آرا) را به دست آورد، به عنوان رئیس جمهور معرفی خواهد شد. با این حال، به دلیل ماهیت متشتت نظام سیاسی فرانسه، از سال 1965 که این سیستم برقرار شده، تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده و به همین دلیل، از همین ابتدا تاریخ برگزاری دور دوم نیز پیش بینی شده است. به هر حال، از میان دو نامزدی که به دور دوم می روند، یکی به ریاست جمهوری برگزیده خواهد شد.

حال در مورد لوپن، اینکه وی بتواند در دور نخست، آرای لازم برای رفتن به دومین دور را به دست بیاورد، کاملاً محتمل است؛ بنابراین، پرسش اصلی این است که وی در دور دوم، چقدر شانس برای انتخاب شدن خواهد داشت؟

در گذشته، رأی دهندگان اغلب برای جلوگیری از به قدرت رسیدن راست های افراطی با یکدیگر متحد می شدند؛ اما اکنون دیگر احزاب فرانسوی در معرفی چهره های جدید برای رأی دهندگان ناکام مانده اند و همه ما به تازگی ـ در جریان انتخابات آمریکا ـ دیدیم که اگر ساختار حکومتی نتواند پاسخگوی نارضایتی مردم باشد، چه رخ خواهد داد. از سوی دیگر، این احزاب خود نیز درگیر مشکلات هستند.

در حال حاضر، جناح چپ سیاست فرانسه به کلی فروپاشیده و رأی دهندگان متمایل به راست نیز درباره اینکه به چه نامزدی باید رأی دهند، اتفاق نظر ندارند. حزب جمهوری خواه و برخی از متحدین راست میانه این حزب، تصمیم دارند برای نخستین بار در تاریخ خود، برای رسیدن به یک نامزد واحد انتخابات مقدماتی برگزار کنند. نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور سابق و آلن ژوپه، نخست وزیر سالخورده پیشین فرانسه، مهمترین بخت های این رقابت مقدماتی هستند.

در چنین شرایطی، شعار لوپن در انتقاد از «همان چهره های قدیمی و همان وعده های قدیمی» اندک اندک در میان مردم طرفدار پیدا می کند. در شرایطی که هفت چهره کم و بیش آشنا در حال رقابت هستند، چیز چندان جدیدی نمی توان در این چارچوب انتظار داشت.

اتحاد علیه لوپن؟

ممکن است رأی دهندگان متمایل به چپ در صورت رفتن لوپن و ژوپه به دور دوم، به حمایت از ژوپه روی بیاورند؛ اما این امر لزوماً در صورت رفتن سارکوزی به دور دوم، صادق نخواهد بود. چپ ها در سال 2002 نیز در حمایت از نامزد راست میانه، ژاک شیراک با هم متحد شدند؛ اما اکنون شرایط متفاوت است. هرچه باشد، شیراک هیچ گاه مانند سارکوزی از ادبیات افراطی استفاده نکرد و به آن شدت سیاست های نولیبرال اقتصادی را اجرا نکرد. سارکوزی در دور دوم ریاست جمهوری خود آنچنان به سمت راست های افراطی پیش رفت که حتی برخی راست های میانه نیز اکنون با وی مشکل دارند.

از سوی دیگر، چالش اصلی برای ژوپه هم این است که راست های میانه را قانع کند که وی یکی از خودشان است، نه عضوی از جبهه میانه روهای بیش از حد معتدل.

اما یک سناریوی دیگر هم وجود دارد و آن اینکه به طریقی معجزه آسا، یکی از نامزدهای جریان چپ بتواند وارد دور دوم شده و خود را در رقابت با لوپن قرار دهد. در چنین شرایطی، احتمال اینکه راست گرایان میانه رو برای جلوگیری از پیروزی لوپن متحد شده و پشت سر چپ ها قرار بگیرند، چندان زیاد نیست و همین امر، احتمال پیروزی وی را افزایش خواهد داد.

منبع: تابناک
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین