|
|
امروز: دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۸
کد خبر: ۱۳۲۲۲۹
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۳
برای اینکه از سن خیلی کم همیشه جلو دوربین بودم و بیشتر بازی‌های من پخش زنده بود، بنابراین جلو دوربین سینما خیلی راحت هستم و استرس دوربین ندارم ولی یکسری تکنیک‌های بازیگری هست که باید یاد بگیرم و تجربه آن را به دست بیاورم.
کمتر علاقه‌مند به ورزش است که «هادی ساعی»، قهرمان تکواندو المپیک و جهان را نشناسد. او به عنوان ورزشکار سه دوره در المپیک حضور داشته و با دو طلا و یک برنز، پرافتخارترین ورزشکار ایران در المپیک است. البته دامنه فعالیت‌های او این روزها تنها به تکواندو ختم نشده و به شورای شهر، سوارکاری و بازیگری نیز کشیده شده است. به دفتر کارش در شورای شهر رفتیم تا زندگی او را از ابعاد مختلف بررسی کنیم.گفت‌وگوی ایران  با ستاره تکواندو المپیک و جهان را در ادامه می‌خوانید:

آقای ساعی! این روزها چکارمی کنی؟

درحال حاضر بیشتر وقتم در شورای شهر می‌گذرد.

چرا شورای شهر را برای فعالیت اجتماعی انتخاب کردید؟

زمانی که عضو تیم ملی تکواندو بودم، در انتخابات شورای شهر شرکت کرده و با رأی مردم شهر تهران، وارد شورای شهر شدم. همزمان با آن، فعالیت‌های ورزشی‌ام را ادامه می‌دادم. بعد از اینکه ورزش قهرمانی را کنار گذاشتم، تمرکزم بیشتر در شورای شهر بود، در کنار آن مدیر فنی تیم ملی تکواندو و عضو هیأت رئیسه فدراسیون هم بودم. خانواده تکواندو به دلیل اشرافی که به توانایی‌های بنده داشتند، اصرار کردند که برای ریاست فدراسیون تکواندو کاندیدا شوم. روز آخر ثبت نام، اعلام کردند که دوشغله هستم و اجازه حضور در انتخابات را ندادند. این در حالی بود که هنوز افرادی هستند که رئیس فدراسیون بوده و شغل دیگری هم دارند. این قانون برای من و امثال بنده اجرا شد و این خیلی بد است که قانون سلیقه‌ای اجرا شود؛ اگر قانون است، باید برای همه اجرا شود؛ اگر قانون نیست، در حق بنده چرا ظلم کردند و نگذاشتند در انتخابات شرکت کنم؟ البته اینکه می‌گویم در حق من اجحاف شد، منظورم تکواندو است شاید در حق تکواندو کشور ظلم شد، به دلیل اینکه امروز می‌بینید که تکواندو چه وضعی دارد و این ناشی از مدیریت ضعیف فدراسیون و افرادی است که در این مسند هستند.

اگر قرار باشد بین شورای شهر و ریاست فدراسیون تکواندو یکی را انتخاب کنید، تصمیم شما چه خواهد بود؟

همان زمان هم که بحث شد اگر رئیس فدراسیون شوی، دوشغله می‌شوی؛ اعلام کردم  فعلاً که دوشغله نشده‌ام و عضویت در شورای شهر یا ریاست فدراسیون تکواندو شغل محسوب نمی‌شود.

اگر این قانون هم وجود داشته باشد بعد از اینکه رأی آوردم، دوشغله می‌شوم. پیشنهاد دادم که اجازه دهند در انتخابات شرکت کنم اگر رأی آوردم، یکی را انتخاب کنم که اجازه ندادند، البته جای ما در ورزش است، با توجه به سوابق ورزشی‌ام مطمئناً ورزش را انتخاب می‌کردم.

چند سال است که عضو شورای شهر تهران هستی؟

الان 10 سال است که عضو شورای شهر هستم و در اینجا هم حرفی برای گفتن دارم. به نظر من، این دیدگاه اشتباهی است که ورزشکار اگر جایگاه ورزشی دارد، حتماً باید در ورزش خدمت کند. در حال حاضر بیشتر ورزشکارهای ما تحصیلات بالایی دارند و در شورای شهر هم موفق و خوب عمل می‌کنند.

حضور ورزشی‌ها را در شورای شهر چگونه ارزیابی می‌کنی؟

شورای شهر اصلاً سیاسی نیست، یک نهاد مردمی است. یکسری افراد هستند که قبلاً جایگاه سیاسی داشتند الان در شورای شهر هستند، مردم هم فکر می‌کنند که شورای شهر سیاسی است در حالی که شورای شهر مکان سیاسی نیست. من به عنوان یک ورزشکار از مردم رأی گرفتم، مردمی که به ورزشکارها اطمینان دارند، ضمن اینکه الان ورزشکارهای ما تحصیلکرده هستند، ورزشکار که نباید فقط ورزش کند و جایزه‌های ورزشی داشته باشد. در تمام دنیا ورزشکارها جایگاه دیگری هم دارند و در تصمیم‌گیری‌های مهم کشورشان تأثیرگذارند ضمن اینکه من و آقای دبیر 10 سال در شورای شهر سابقه کار داریم و کمتر کسی در شورای شهر است که به اندازه ما سابقه داشته باشد اگر هم باشد، به اندازه انگشتان دست است. ما پنج نفر هستیم که این سابقه را داریم و بقیه اعضا هم جدیداً وارد شورای شهر شده‌اند، در ضمن آنهایی که قهرمان هستند، مطمئن باشید که آدم‌های باهوشی هستند و می‌توانند از عهده کارهای اجتماعی و فرهنگی و حتی شهری بربیایند.

گروهی معتقدند ورزشی‌ها اگر در ورزش باشند، بیشتر می‌توانند مؤثر باشند، نظر شما چیست؟

ورزش حوزه تخصصی ماست، ضمن اینکه بعد از این همه سال در حوزه شهری تخصص پیدا کردم، درست است که ورزش حوزه تخصصی ماست ولی وقتی سیاسیون به ورزش می‌آیند و در ورزش هم نظر سیاسی دارند، جایی برای ورزشکار باقی نمی‌ماند که بتواند فعالیت کند. من به شخصه دوست دارم در ورزش فعالیت کنم تا اینکه در شورای شهر یا در حوزه سیاسی. البته من اصلاً سیاسی نیستم.

موافق حضور ورزشی‌ها در سیاست هستی؟

خیر، ولی در تصمیم‌گیری‌ها و بحث‌های تخصصی موافق هستم بالاخره ورزشکارها فقط ورزش که نکرده‌اند، برخی از اینها دکترا هم دارند مثلاً عباس جدیدی دکترای حقوق دارد من خودم لیسانس شهرسازی و تربیت بدنی دارم اینها هم حوزه کار ماست، این طور نیست که حتماً ورزشکار دنبال ورزش برود و معلم ورزش شود.

انگیزه هادی ساعی پرافتخارترین ورزشکار المپیک ایران از حضور در شورای شهر چه بوده است؟

شورای شهر همه گونه تخصصی را نیاز دارد، بیشتر جمعیت کشور ما جوان‌ها هستند و آنها باید نمایندگان جوان در شورای شهر داشته باشند تا در تصمیم‌گیری‌های شهری تأثیرگذار باشند. وقتی امثال ما در شورای شهر هستند، در ورزش شهر‌داری تهران اتفاقات خیلی خوبی افتاده است در حوزه‌های دیگر هم خیلی تأثیرگذار هستند.

فکر می‌کنی به اهدافی که از حضور در شورای شهر داشتی، رسیده‌ای؟

ما خواسته‌های زیادی داریم ولی بعضی وقت‌ها نمی‌شود به همه خواسته‌ها رسید ولی خیلی از این خواسته‌ها اتفاق افتاده است. بتازگی مراسم قدردانی از مدال‌آوران المپیک و پارالمپیک که اهل شهر تهران هستند، در شورای شهر برگزار شد. اتفاقات زیادی افتاده است، بخواهم همه را شمارش کنم خیلی زیاد است یا من در کمیته شهر‌سازی هستم، کارهای خوبی در حوزه شهرسازی انجام شده است.

اگر یک کرسی بین‌المللی در تکواندو داشته باشی، آیا شورای شهر را رها می‌کنی؟

اگر کرسی بین‌المللی داشته باشم، مطمئناً آنجا را انتخاب می‌کنم چون تأثیر‌گذاری آن بیشتر است به شرطی که در شأن من و کشورم هم باشد چون جایگاه بین‌المللی دارد و برای تمام کشور ارزش و اعتبار دارد.

احتمال دارد برای نمایندگی مجلس هم اقدام کنی؟

خیر، اصلاً علاقه‌ای به سیاست ندارم.

به اشخاصی که از ورزش به شورای شهر آمده‌اند، چه توصیه‌ای داری؟

این حق همه ورزشکارها بخصوص قهرمان‌هاست که در تصمیم‌گیری‌های مهم کشور شرکت کنند. مطمئن ‌هستم که ورزشکارها آدم‌های توانمند و باهوشی هستند بنابراین باید طوری رفتار کنند تا این اعتمادی که مردم به قهرمان‌هایشان دارند، از بین نرود.

شما سه دوره درالمپیک حضور داشتی و همه دوره‌ها مدال آوردی؛ چرا تکواندو ما در المپیک ریو نتوانست مدال بگیرد؟

یکی از مشکلات القابی بود که به تکواندوکاران می‌دادند. من 17 سال در تیم ملی بودم، هیچ وقت از این جور القاب نداشتیم. شاید خارج از کشور این القاب را به ما می‌دادند ولی هیچ وقت جرأت این را نداشتیم که بگوییم مثلاً در خارج از کشور به ما این لقب را دادند به‌خاطر اینکه حس می‌کردیم ورزش بالا و پایین دارد، یک زمانی ممکن است ورزشکار نتواند آن عملکرد همیشگی را داشته باشد و این در ورزش طبیعی است، قبل از اینکه این اتفاق بیفتد، من هشدار دادم. درست زمانی هم هشدار دادم که تکواندو داشت بهترین نتایج را می‌گرفت، قهرمان جهان شده بود، تمام بچه‌ها رنکینگ بالا داشتند گفتم که خدا نکند این اتفاق جایی بیفتد که برای ما هزینه سنگینی داشته باشد، منظورم همان المپیک بود. آن موقع نظر من به مذاق خیلی از دوستان خوش نیامد. در حالی که وقتی تیم تکواندو قهرمان جهان شد، تنها کسی بودم که به قهرمان‌ها هدیه داده و از آنها قدردانی کردم ولی هشدار را هم به آنها دادم، آخر هم این اتفاق افتاد.

ما قهرمان‌های خوبی داشتیم پس چرا تمام بچه‌ها شکست خوردند؟

فدراسیون تکواندو با توجه به افتخاراتی که داشته، فدراسیون بزرگی است و کار بزرگ، آدم بزرگی می‌خواهد. ما نباید همه رویدادها را به چشم یک مسابقه معمولی ببینیم. المپیک رویداد بسیار بزرگی است به همین‌خاطر آدم‌های بزرگی باید در کنار تیم می بودند، بچه‌ها خوب بودند ولی نیاز داشتند در کنارشان کسانی باشند که تجربه المپیک داشته و تفاوت المپیک با مسابقات عادی را به آنها گوشزد کند، ولی هیچ کدام از بچه‌ها و مربیان تجربه المپیک نداشتند. متأسفانه تنها کسی که تجربه المپیک داشت، ذوالقدر بود که او هم در سفرها هیچ وقت در کنار تیم نیست در حالی که ایشان مدیر فنی تیم بود و از لحاظ فنی باید به بچه‌ها کمک می‌کرد.بچه‌های ما در المپیک به کسانی باختند که تجربه المپیک نداشتند حتی فرزان‌ عاشورزاده به کسی باخت که تجربه مسابقات جهانی را هم نداشت و از لحاظ تجربه خیلی پایین‌تر از آنها بودند، ولی در کنار آنها آدم‌های بزرگی بودند، کار تیمی کردند نمی‌شود در المپیک یک یا دو نفر تمام کارها را انجام دهد و همه چیز به یک نفر محدود شود.بحث مدیریتی در کارهای بزرگ خودش را نشان می‌دهد، مهم این است که ما بتوانیم در زمان بحران، تیم را مدیریت کنیم وقتی رئیس فدراسیون نمی‌تواند خودش را مدیریت کند، ضربه چند برابر به تیم می‌زند. مدیر کسی است که در بحران‌ها بتواند تیم را نجات دهد نه اینکه برای تیم بحران درست کند. بزرگ‌ترین لطمه به تیم تکواندو المپیک، اختلافاتی بود که قبل از المپیک در تیم وجود داشت. البته این لطمه را در المپیک فقط تکواندو ندید بلکه تمام کاروان ورزش کشور و کمیته ملی المپیک لطمه دید. در حال حاضر هم براحتی از کنارش می‌گذریم و دوباره روال به همان شکل قبلی پیش می‌رود.

برای اینکه تکواندو از این بحران خارج شود، چه راهکاری را توصیه می‌کنی؟

راه نجات تکواندو این است که مدیریت آن درست شود اجازه دهند تا خانواده تکواندو برای این رشته تصمیم بگیرد، نه اینکه یکی دو نفر هر طور دل‌شان خواست برای مربی، بازیکن، پیشکسوت، داور و... تصمیم بگیرند. امروز تکواندو ما چه مشکلی دارد که مربی ما نمی‌رود با فدراسیون همکاری کند برای اینکه فضای کار کردن وجود ندارد، حتی مربی‌ای که آرزویش مربیگری تیم ملی بود، امروز وقتی او را دعوت می‌کنند، نمی‌آید کار کند چون نمی‌تواند دوام بیاورد و توانایی‌های خودش را نشان بدهد.

درخصوص رضا مهماندوست که سرمربی تیم ملی جمهوری آذربایجان است، چه نظری داری؟

با رضا مهماندوست همدوره بودم و او را خوب می‌شناسم. در اردوی تیم ملی و مسابقات باشگاهی با هم بودیم. زمانی که مربی بدنساز بود، من بازیکن بودم و زمانی هم که سرمربی تیم بود، باز من بازیکن بودم و مسابقه می‌دادم. خیلی آدم منظمی است، همیشه برای کارش وقت و انرژی می‌گذارد، این بهترین فاکتور مهماندوست است، ضمن اینکه الان تجربه هم پیدا کرده و تمام تجاربی هم که دارد، از تکواندو ایران است. حال چرا باید از کشور برود برای جمهوری آذربایجان کار کند، این جای سؤال دارد. اگر هم ما نمی‌خواهیم او را جذب کنیم، این حق را دارد که به عنوان یک مربی حرفه‌ای با جمهوری آذربایجان قرارداد منعقد کند، پس چرا به او مزدور می‌گوییم و القاب زشت را برایش به کار می‌بریم؟ اینها رفتا‌رهای غیرحرفه‌ای است، دنیای ورزش، دنیای حرفه‌ای است، با توجه به جایگاهی که تکواندو ما در جهان دارد (همیشه اول و دوم است)، چرا نباید در فدراسیون جهانی کرسی داشته باشیم؟ دلیلش این است که نمی‌توانیم با کشورهای دیگر تعامل داشته و از داشته‌هایمان به نحو احسن استفاده کنیم. فدراسیون جهانی می‌خواهد کلاس بین‌المللی در خارج از کشور برگزار کند. ذوالقدر می‌رود برای مربیان المپیک کلاس بگذارد دوباره ذوالقدر را می‌فرستیم. فدراسیون جهانی می‌گوید تکواندو ایران با این همه عظمت همین فرد را دارد؟ اگر قرار باشد همه کارها را رئیس فدراسیون و او انجام دهد، آخرش همین می‌شود. اگر زمانی تکواندو کشورمان افتخاراتی به دست می‌آورد، به خاطر همدلی بود. زمانی هم که ما حرف می‌زنیم، می‌گویند اینها مغرض هستند. تکواندو سه مدال‌آور المپیک داشته که از دید آقایان هر سه قهرمان المپیک مغرض هستند و فقط مسئولان فدراسیون دلسوز تکواندو هستند.

هادی ساعی سه مدال المپیک و چند عنوان قهرمانی جهان را در کارنامه دارد. نمی‌خواهی این تجربه‌ها را در اختیار جوان‌ها قرار دهی؟
من سه دوره در المپیک بازی کردم یک دوره هم مدیر فنی تیم ملی بودم چهار دوره تجربه المپیک دارم، دوست دارم تجربیات خود را دراختیار جوان‌ها بگذارم و آنها بروند افتخار کسب کنند. سرم را بالا بگیرم و بگویم بچه‌های تکواندو قهرمان المپیک شدند، همان طوری که وقتی بچه‌ها قهرمان می‌شوند، همه در شورای شهر به من تبریک می‌گویند. زمانی هم که می‌بازند، همه به من می‌گویند چرا تکواندو باخته، ما دل‌مان برای تکواندو می‌سوزد، می‌خواهیم تکواندو را کمک کنیم برای اینکه نمی‌خواهیم تکواندو از بین برود. اگر برای ریاست فدراسیون تکواندو کاندیدا شدم، به خاطر این بود که احساس می‌کردم الان این توان را دارم که به تکواندو کمک کنم. من یک دینی دارم و تمام تلاش خود را کردم ولی وقتی نگذاشتند، آن دین از دوشم برداشته شد.
نمی‌خواهی این خاطرات را بنویسی؟

من 17 سال در اردوی تیم ملی بودم 16 سال آن خودش یک کتاب می‌شود، سال آخر هم که می‌خواستم به المپیک پکن بروم، خود آن به تنهایی یک شاهنامه می‌شود. این دوستان چه بلاهایی سر من آوردند تا به المپیک نروم، ولی لطف خدا شامل حالم شد و به المپیک رفتم و مدال هم گرفتم.

هادی ساعی حسرت چه چیزهایی را می‌خورد؟

در زندگی شخصی و ورزشی حسرت چیزی را نمی‌خورم به خاطر اینکه آن چیزی را که دوست داشتم و برایش تلاش کردم، خدا به من داده. الان وقتی بچه‌های تکواندو را می‌بینم که تلاش می‌کنند اما سر چه چیزهایی موقعیت‌هایشان را از دست می‌دهند، حسرت می‌خورم و به دورانی برمی‌گردم که خودم در این داستان‌ها بودم. وقتی می‌خواهم به آنها کمک کنم ولی نمی‌شود، این اذیتم می‌کند. همیشه دوست دارم به مردم کمک کنم و دست‌شان را بگیرم.

به نظر می‌رسد شما به تمام عنوان‌هایی که در ورزش می‌خواستی رسیدی. آیا مشهور بودن شما را اذیت نمی‌کند؟

خیر، این لطفی است که مردم به ورزشکارها دارند، شاید هر کسی لیاقت این را نداشته باشد که مردم اینقدر دوستش داشته باشند. این مسأله هیچ وقت مرا اذیت نمی‌کند شاید از لحاظ فیزیکی خسته شوم، ولی تلاش می‌کنم کسانی را که مرا دوست دارند با خودم شریک کنم، حتی برخی اطرافیان به من می‌گویند چقدر حوصله ‌داری که این همه وقت خود را با مردم می‌گذرانی. به خاطر اینکه وقتی کسی به سوی من می‌آید، به خاطر پول و جایگاهم نیست، بلکه علاقه است. گاهی افرادی که ابراز لطف می‌کنند وقتی خود را معرفی می‌کنند، متوجه می‌شوم جایگاه اجتماعی آنها از  من بالاتر است و این چیزی جز دوست داشتن و محبت نیست. من هم تلاش می‌کنم که پاسخگوی محبت‌های مردم باشم.
 

برش

از سوارکاری تا بازیگری

چطور شد که سراغ سوارکاری رفتی؟

زمانی که تکواندو کار می‌کردم، سوار‌کاری هم می‌کردم. الان 18 سال است که سوارکاری می‌کنم ولی موقعی که تکواندو کار می‌کردم، اولویت من تکواندو بود و سوارکاری را جسته و گریخته انجام می‌دادم ولی از زمانی که تکواندو حرفه‌ای را کنار گذاشتم، به صورت حرفه‌ای سوارکاری کرده و در مسابقات مختلف شرکت می‌کنم.

تاکنون عنوانی هم در سوارکاری به دست آوردی؟

بله، در رقابت‌های استانی هر هفته مسابقه داریم و جمعه پیش جایزه گرفتم. در مسابقاتی که در سطح کشور بوده، چند عنوان هم کسب کرده‌ام. در مسابقات بین‌المللی «اف‌ای‌آی» هم جایزه گرفتم.

آیا در سوارکاری هم همان روحیه قهرمانی و جنگندگی تکواندو را داری؟

بله، در سوارکاری هم همان روحیه را دارم، با توجه به تجربه کمی که در سوارکاری دارم، فکر می‌کنم جایگاه خوبی در این رشته دارم. تلاش می‌کنم که آن را ارتقا دهم. بیشتر تمرین می‌کنم ما از بچگی ورزش کردیم و نمی‌توانیم از ورزش جدا باشیم، سوارکاری رشته جذابی است و به من آرامش می‌دهد.

تکواندو سخت است یا سوارکاری؟

ورزش حرفه‌ای سخت است فرقی نمی‌کند تکواندو، سوارکاری یا تنیس روی میز باشد. هر رشته ورزشی وقتی حرفه‌ای می‌شود سخت است و سختی‌های اینها را نمی‌شود با هم مقایسه کرد. هر کدام سختی‌های خودش را دارد ولی سوارکاری برای من لذتبخش است، تکواندو هیچ وقت برایم لذتبخش نبود، در واقع تکواندو شغل من بود و باید تمرین می‌کردم شاید شغل آدم برای آدم جذابیت نداشته باشد. تکواندو به خاطر استرس و درگیری‌هایی که دارد، سختی‌های خودش را دارد ولی سوارکاری آرامش‌بخش است و خیلی به من روحیه می‌دهد و می‌توانم با اسب ارتباط خوبی برقرار کنم.

رشته تخصصی شما در سوارکاری چیست؟

در پرش با اسب فعالیت می‌کنم، حکم مربیگری دارم ، قهرمان سوارکاری  و همچنین عضو مؤسس کانون سوارکاری هم هستم چون دوستان رشته سوارکاری بیشتر از تکواندو ما را قبول دارند.

شما در فیلم‌های «آمین» و «پی 22» هم بازی کردی؛ آیا کار جدیدی هم در دست داری؟

بله، در حال حاضر در پیش تولید دو کار اجتماعی هستم، البته پیشنهاد زیاد داشتم ولی این دو نقش خیلی برایم جذاب بود. فکر می‌کنم ماه آینده فیلمبرداری یکی از آنها شروع می‌شود و یکی دیگر هم بعد از عید شروع شود.

با این همه مشغله کاری، آیا بازی در فیلم برایت سخت نیست؟

خیر، برای اینکه از سن خیلی کم همیشه جلو دوربین بودم و بیشتر بازی‌های من پخش زنده بود، بنابراین جلو دوربین سینما خیلی راحت هستم و استرس دوربین ندارم ولی یکسری تکنیک‌های بازیگری هست که باید یاد بگیرم و تجربه آن را به دست بیاورم. البته در بازیگری و سینما طوری نیست که من جای کسی را تنگ کرده باشم. من ژانر خودم را دارم، توانایی‌هایی که من دارم، شاید خیلی از بازیگرهای ما نداشته باشند، اتفاقاً ژانری که من توانایی دارم، امروز جای آن در سینمای ایران خالی است و خیلی جای کار دارد، هنوز در این زمینه کاری انجام نشده امیدوارم در ژانر کاری خودم بتوانم به سینمای ایران کمک کنم و کار خوب انجام دهم.

کدام مربی تکواندو در موفقیت شما بیشتر نقش داشته؟

من اولین مربی‌ام «سعید مهیمن» بود که به جز تکواندو، درس زندگی از او یاد گرفتم. بقیه هم مربیانی بودند که در سطح تیم ملی و باشگاهی کار کردم.

صمیمی‌ترین دوست شما در اردوهای تیم ملی تکواندو چه کسی بوده؟

خیلی‌ها بودند، اجازه بدهید اسم یک نفر را نگویم، چون سه نسل در تکواندو بودم. وقتی سنم کم بود، وارد اردوی تیم ملی شدم بزرگانی چون مهماندوست، زاهدی، اصلانی و منصور باقری حضور داشتند، اینها نسل قدیم تکواندو بودند، نسل دوم هم افرادی مانند مجید افلاکی، فریبرز عسکری و بیژن مقانلو بودند، نسل سوم هم علی نصر، محمد معتمد و بهزاد خداداد بودند. نسل اول کسانی بودند که پیشکسوت بودند، من بحث‌های فنی و اخلاقی را از اینها یاد گرفتم، نسل دوم همسن و سالان خودم بودند و نسل سوم هم نسلی بوده که تلاش کردم آنچه را از دو نسل یاد گرفتم، به نسل سوم یاد بدهم. همه آنها دوست‌های خیلی خوب من هستند.

در حال حاضر تکواندو تمرین می‌کنی؟

خیلی کم، فقط زمانی که برای تدریس مربیگری به خارج از کشور می‌روم، تمرین می‌کنم.

مهم‌ترین چیزی که هادی ساعی از تکواندو به دست آورده، چه بوده است؟

اولین چیزی که تکواندو به من داده، صبر است. خدا را شکر طاقتم زیاد است، دومین درسی هم که از تکواندو گرفتم، این بود که در سخت‌ترین و بدترین شرایط، بهترین تصمیم را گرفتم. من هر چیزی که در زندگی دارم، در سخت‌ترین شرایط به دست آوردم و این را از تکواندو یاد گرفتم.

مثل اینکه تازگی‌ها موتورسواری هم تمرین می‌کنی؟

بله، گاهی موتورسواری هم می‌کنم‌، چون دوستان خوبی در این رشته دارم و اگر وقت داشته باشم، بیشتر در پیست موتورسواری می‌‌کنم.


 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین