کد خبر: ۱۳۰۸۹۳
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۸:۳۴
او مدتی بعد از ادعای لغو توافق کوتاه آمد ولی همچنان تیغ حملات را در مناظره‌های انتخاباتی تیزتر کرد. حرف‌ها و وعده‌های او درباره ایران بیش از آنکه برنامه‌ای مشخص و سیاستی مدون را تداعی کند، گیج‌کننده و به گفته بسیاری نشانگر نوعی بلاتکلیفی است. با وجود تندی لحن او در قبال ایران، بعضی معتقدند اگر سیاستمدار دیگری از جریان اصلی و سنتی جمهوریخواهان نامزد می‌شد، برنامه هسته‌ای نقشی محوری‌تر در بحث‌ها داشت و به‌طور موثرتری هدف قرار می‌گرفت.
در رابطه ایران با دولت‌های دموکرات و جمهوریخواه کاخ سفید، ۲۸ مرداد ۳۲ به نقطه عطف تاریخی تبدیل شد که به یکی از احزاب آمریکایی متمایل کرد و هم مخالفانش را به حزبی دیگر یعنی همان‌قدر که شاه از فردای کودتای ۲۸ مرداد به جمهوریخواهان نزدیک‌تر می‌شد، گروهی از مخالفانش به حزب دموکرات علاقه‌مند شدند. به ویژه اینکه بعد از هشت سال ریاست‌جمهوری آیزنهاور جمهوریخواه، جان اف کندی به قدرت رسید؛ فردی از نسل دموکرات‌های نوین که هیچ علاقه‌ای به روابط نزدیک با شاه ایران از خود نشان نمی‌داد.کندی دو سال بعد از ورود به کاخ سفید، به شکل تراژیکی در برابر دوربین‌های تلویزیونی ترور شد و جایش را به معاونش داد؛ لیندن جانسون. دموکراتی کاملا متفاوت از کندی که در بسیاری موارد مسیری مخالف او در پیش گرفت. لیندن جانسون دموکرات بعد از انتخابات سال ۱۹۶۸ جایش را به ریچارد نیکسون جمهوریخواه داد. او با شاه رابطه ویژه‌ای داشتند.

نیکسون بعد از پنج سال ریاست‌جمهوری به دلیل رسوایی استراق سمع از حزب دموکرات ناچار شد از این سمت کناره‌گیری کند و جایش را به معاونش جرالد فورد دهد و فورد هم در انتخابات بعدی در سال ۱۹۷۶ انتخابات را به یک دموکرات تازه‌نفس و منتقد به نام جیمی کارتر باخت تا دوره تازه‌ای در رابطه آمریکا-ایران رقم خورد. طی نزدیک به چهار دهه پس از انقلاب اسلامی در ایران، ریاست‌جمهوری آمریکا بین سه دموکرات و سه جمهوریخواه دست به دست شده است.

۳۷ سال قبل، گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران، روابط دو کشور را بر هم زد که بی‌اعتمادی و رفتارهای نامساعد طرفین نسبت به یکدیگر تا امروز هم ادامه دارد تا جایی که تماس تلفنی بی‌سابقه روسای جمهور دو کشور و توافق تاریخی هسته‌ای هم نتوانست آن‌طور که خیلی‌ها انتظار داشتند آبی روی این آتش بریزد. رییس‌جمهور بعدی آمریکا همزمان با تولد یک سالگی اجرای برجام سوگند می‌خورد اما دو نامزد هیچ‌کدام چشم‌انداز روشن‌تری برای رابطه با ایران ترسیم نکرده‌اند. نوشته زیر به فراز و نشیب شعله‌های این آتش می‌پردازد.

جیمی کارتر: دموکرات، 1981-1977
جیمی کارتر میراث‌دار روابط ظاهرا قرص و محکمی بود که ریچارد نیکسون، رییس‌جمهور قبلی و هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی او با شاه ایران برقرار کرده بودند. اما تنها دو سال بعد از شروع ریاست‌جمهوری کارتر در ایران انقلاب شد، شاه رفت و جمهوری اسلامی در ایران برقرار شد.
مواضع رهبر جدید ایران و روحانیون حکومتی مانع از نزدیک شدن کاخ سفید به دولت مهدی بازرگان شد و حمله به سفارت آمریکا ۹ ماه بعد از انقلاب و گروگانگیری کارکنان و دیپلمات‌های آمریکایی، چشم‌انداز هرگونه رابطه‌ای را تیره و تار کرد.

آمریکا روابط خود را با ایران قطع و تمام دارایی‌های دولت ایران را در ایالات متحده مسدود کرد. تلاش‌ها و تهدیدهای دولت کارتر برای آزادی گروگان‌ها- از عملیات طبس تا مذاکرات پشت پرده- تا مدت‌ها بی‌نتیجه ماند و یک‌سال بعد از آغاز بحران، گروگانگیری به پاشنه‌آشیل مبارزات انتخاباتی کارتر برای دور دوم ریاست‌جمهوری او تبدیل شد.کارتر انتخابات ۱۹۸۱ را به رونالد ریگان که وعده برخورد شدید با ایران را می‌داد، باخت. توافق الجزایر برای آزادی گروگان‌ها میان ایران و آمریکا تنها یک روز مانده به پایان دوره کارتر امضا شد و تنها حسرت این پیروزی دیپلماتیک به او رسید.

رونالد ریگان: جمهوریخواه، ۱۹۸9-۱۹۸1
لحظاتی بعد از اجرای مراسم سوگند ریاست‌جمهوری رونالد ریگان، گروگان‌های آمریکایی در ایران آزاد شدند اما آمریکا همچنان «شیطان بزرگ» باقی ماند.

ریگان در حالی پا به کاخ سفید گذاشت که تنها چند ماه از آغاز جنگ عراق با ایران گذشته بود؛ جنگی که تا اواخر دوران ریاست‌جمهوری‌اش با او همراه بود. پیشروی‌های ایران دو سال بعد از شروع جنگ، دولت ریگان را نگران کرد و آمریکا حمایت از صدام و فشار برای جلوگیری از دسترسی ایران به بازار جهانی سلاح را تشدید کرد.

در دوره دوم ریاست‌جمهوری ریگان اما رسوایی «ایران- کنترا» یا ماجرای مک فارلین همه‌چیز را تحت‌الشعاع قرار داد. مذاکرات مخفی واشنگتن با تهران در میانه جنگ و با هدف فروش مخفیانه سلاح به ایران از طریق کانالی اسراییلی آغاز شد. قرار بود ایران در مقابل به آزادی گروگان‌های آمریکایی از دست حزب‌الله در لبنان کمک کند. هدف سیاسی کاخ سفید هم نزدیک شدن به بازیگران میانه‌رو در صحنه سیاسی ایران و دور کردن تهران از مسکو بود.

این برنامه مخفی اما با آشکار شدن اینکه سود فروش سلاح به شورشیان نیکاراگوئه می‌رسد، شکست خورد و به بحران و رسوایی بزرگ دوره دوم ریاست‌جمهوری ریگان تبدیل شد. زمانی که او کاخ سفید را ترک کرد هنوز آمریکایی‌ها در لبنان گروگان بودند.

دردناک‌ترین خاطره ایرانی‌ها از دوره ریاست‌جمهوری ریگان به روز ۱۲ تیر سال ۱۳۶۷ برمی‌گردد. آن روز ناو آمریکایی وینسنس بعد از چند ماه تنش دو کشور در خلیج‌فارس، هواپیمای مسافربری پرواز ۶۵۵ ایران‌ایر به مقصد دوبی را با موشک هدف گرفت و تمام ۲۹۰ مسافر آن را کشت. آمریکا گفت که ایرباس را با جنگنده اشتباه گرفته اما هرگز عذرخواهی نکرد. جنگ ایران و عراق دو ماه بعد تمام شد.

جورج بوش پدر: جمهوریخواه، ۱۹89-۱۹93
دوران چهارساله ریاست‌جمهوری جورج بوش پدر در آمریکا با دوره اول ریاست‌جمهوری اکبر‌ هاشمی‌رفسنجانی در ایران همزمان بود. بعد از تنش‌های ایران و آمریکا در پایان دوره ریگان و جنگ ایران و عراق، تهران و واشنگتن فاصله از یکدیگر را حفظ کردند. رحلت امام خمینی (ره) و سپس انتقال رهبری به آیت‌الله خامنه‌ای هم باعث شده بود سیاست خارجی ایران تحت‌الشعاع تحولات داخلی قرار گیرد.

جورج بوش پدر از همان ابتدا سیاست توسعه روابط با عراق، رقیب منطقه‌ای ایران را در دستور کار خود قرار داد اما این سیاست خیلی زود شکست خورد و کمتر از یک‌سال بعد عراق، کویت را اشغال کرد.

به عقیده بسیاری، وجود دشمن مشترک در آن زمان، بهترین موقعیت برای نزدیکی ایران و آمریکا را فراهم کرد اما دشمنی‌ و بی‌اعتمادی عمیق‌تر از اینها بود که آمریکا بتواند توازن قدرت با ایران را برقرار کند.

بیل کلینتون: دموکرات، 2001-1993
میراث ۱۴ سال خصومتی که رهبران ایران و آمریکا تلاش چندانی برای فرونشاندن آن نکرده بودند، به بیل کلینتون رسید و او ۱۴ ماه بعد از به قدرت رسیدن در ماه مارس ۱۹۹۵، تحریم‌های سخت‌تری با هدف جلوگیری از سرمایه‌گذاری در صنعت نفت و گاز ایران وضع کرد. دو ماه بعد از آن باز هم پیچ تحریم‌ها را سفت‌تر کرد تا تقریبا هیچ روزنه‌ای برای امکان سرمایه‌گذاری و تجارت در ایران نماند.
فرا رسیدن دوره ملقب به اصلاحات که از نگاه آمریکا سیاست تنش‌زدایی را با دعوت به «گفت‌وگو با مردم آمریکا» و طرح «گفت‌وگوی تمدن‌ها» در پیش گرفته بود، در نهایت نتوانست گره کور بی‌اعتمادی طرفین را حتی اندکی باز کند.

با وجود این اواخر دوره دوم کلینتون بود که مادلین آلبرایت، وزیر خارجه او رسما و برای اولین بار به خاطر دست داشتن آمریکا در کودتا علیه مصدق عذرخواهی کرد و خود کلینتون هم برای در سخنرانی محمد خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل صندلی‌اش را ترک نکرد. لغو محدود تحریم‌های صادرات فرش ایران و بعضی مواد غذایی هم در دوره کلینتون صورت گرفت.

جورج بوش: جمهوریخواه، ۲۰۰1-۲۰۰9
دوره جورج بوش پسر در دو سال نخست با حمله به دو همسایه غربی و شرقی ایران- افغانستان و عراق- گره خورد و در میان دو حمله بود که ایران را محور شرارت خواند. در حالی که همکاری تهران و واشنگتن برای تشکیل دولت تازه در افغانستان بعد از سقوط طالبان، کورسویی از امید به بهبود روابط را روشن کرده بود.

افشای فعالیت‌های هسته‌ای مخفی ایران در تابستان سال ۲۰۰۲ ضربه نهایی را وارد کرد و با وجود عقب‌نشینی‌های ایران در سال‌های اول مذاکرات اتمی، روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۵ و از سرگیری فعالیت‌های هسته‌ای حساس، دیوار بی‌اعتمادی را بلندتر کرد. در این میان کمک‌های بشردوستانه آمریکا به زلزله‌زدگان بم در اواخر سال ۲۰۰۳ و دیدار سفرای ایران و آمریکا در عراق برای گفت‌وگو درباره وضعیت عراق بعد از سقوط صدام هم کمکی به گرمی روابط نکرد.

همزمان با قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران، آمریکا هم تحریم‌های خود را علیه ایران هم به خاطر برنامه هسته‌ای و هم به اتهام حمایت از تروریسم تشدید کرد و بانک‌های ایرانی را هم هدف گرفت.

باراک اوباما: دموکرات، ۲۰09-۲۰17
دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما با پیام تبریک بی‌سابقه محمود احمدی‌نژاد شروع شد با نامه‌نگاری‌های غیرمنتظره با رهبر ایران همراه بود و با توافق تاریخی هسته‌ای ایران به پایانش نزدیک شد. اما در نهایت هیچ یک از اینها نه از دشمنی آمریکا در چشم رهبر ایران کم کرد، نه ایران را از صدر فهرست کشورهای حامی تروریسم در آمریکا به پایین آورد.

در دوره اوباما با وجود بن‌بست در گفت‌وگوهای رسمی، مذاکرات محرمانه دو کشور با وساطت پادشاه عمان در سال ۲۰۱۱ آغاز شد و ادامه پیدا کرد. دو سال بعد حسن روحانی رییس‌جمهور شد و وعده داد که پرونده هسته‌ای را می‌بندد. نامه‌ای که اوباما در اوایل ریاست‌جمهوری روحانی به او نوشت بی‌پاسخ نماند و در اوایل پاییز ۲۰۱۳ دو رییس‌جمهور برای نخستین‌بار در تاریخ انقلاب ایران با هم تلفنی صحبت کردند.

با وجود موفقیت‌آمیز بودن مذاکرات هسته‌ای که دولت روحانی به پیامدهای مثبت آن دلبسته است اما شعار بر آمریکا همچنان ادامه دارد.

دونالد ترامپ: نامزد جمهوریخواه

دونالد ترامپ سیاست خارجی باراک اوباما را «فاجعه محض» می‌داند و توافق هسته‌ای ایران را یکی از بدترین توافق‌هایی که در تاریخ امضا شده است. او در اوایل مبارزات انتخاباتی‌اش گفت که اگر رییس‌جمهور شود این توافق را ملغی خواهد کرد و با چند برابر کردن تحریم‌ها، برای توافقی مذاکره خواهد کرد که مثل اولی «مایه خنده» نباشد.

او مدتی بعد از ادعای لغو توافق کوتاه آمد ولی همچنان تیغ حملات را در مناظره‌های انتخاباتی تیزتر کرد. حرف‌ها و وعده‌های او درباره ایران بیش از آنکه برنامه‌ای مشخص و سیاستی مدون را تداعی کند، گیج‌کننده و به گفته بسیاری نشانگر نوعی بلاتکلیفی است. با وجود تندی لحن او در قبال ایران، بعضی معتقدند اگر سیاستمدار دیگری از جریان اصلی و سنتی جمهوریخواهان نامزد می‌شد، برنامه هسته‌ای نقشی محوری‌تر در بحث‌ها داشت و به‌طور موثرتری هدف قرار می‌گرفت.

هیلاری کلینتون: نامزد دموکرات

نامزد دموکرات‌ها از اصل توافق هسته‌ای ایران دفاع می‌کند و بارها در جریان مبارزات انتخاباتی نقش خودش را در حصول این توافق یادآوری کرده است. او می‌گوید که وقتی وزیر خارجه شده ایران چند هفته تا دستیابی به مواد لازم برای ساخت بمب فاصله داشته اما آمریکا در زمان وزارت او سنگین‌ترین تحریم‌ها را علیه ایران وضع کرده و برنامه هسته‌ای ایران را «بدون‌شلیک یک گلوله» محدود کرده است.

با وجود این کلینتون موضع سفت و سختی در قبال شیوه اجرای توافق هسته‌ای دارد و می‌گوید که اگر رییس‌جمهور شود، مو را از ماست خواهد کشید و به ایران اجازه کوچک‌ترین تخلفی نخواهد داد. او می‌گوید که مبنای کارش بر بی‌اعتمادی به ایران خواهد بود.

با این حال کماکان از نگاه ناظران بین دموکرات‌ها و جمهوریخواهان آمریکایی بر سر ایران، اختلاف‌نظرهای جدی وجود دارد و شاید به همین دلیل است که هر چهار سال یک‌بار، وقتی انتخابات آمریکا برگزار می‌شود، گروهی از ایرانیان نیز مانند بسیاری دیگر با حساسیت این انتخابات را دنبال می‌کنند چراکه کاخ سفید دست دموکرات‌ها باشد یا جمهوریخواهان، پیامد آن می‌تواند برای ایران متفاوت باشد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین