ما جلسههای رأی اعتماد کابینه را خانوادگی نگاه کردیم. انگار که ایران و استرالیا بازی داشته باشند، از هشت صبح تا شش عصر مینشستیم پای تلویزیون و از دیدن رسانهی ملی لذت میبردیم. یکی از کسانی که پای ثابت این جلسهها شده بود، پسر 10 سالهی یکی از همسایگان ما بود. پسرک اول که آمد خانهی ما، افسرده شد و دائم به پدرش میگفت، من برمیگردم خانهی خودمان، حوصلهام سر میرود! طفلک حق داشت که از دیدن جلسههای رأی اعتماد خسته بشود، چون چیزی از آن نمیفهمید، راستش خود ما هم بعضیها وقتها متوجه نمیشدیم نمایندهها چه میگویند، چه رسد به این بچه!
خلاصه بچهی همسایه که مجبور بود به زور همراه ما تلویزیون نگاه کند، کمکم از دعوای در مجلس و دادوبیداد نمایندگان و تذکرها و شیرینسخنیهای آقای لاریجانی خوشش آمد و با پر کردن یک ظرف تخمه، به جمع آدمبزرگهای سیاستمدار پیوست و هنوز سخنرانی آقای نجفی در دفاع از خودش شروع نشده بود که از من قلم و کاغذ خواست! باورتان نمیشود این بچه تا خود روز پنجشنبه میرفت و میآمد و فهرست کابینه را نشان من میداد و میگفت: عمو ببین من به اینها رأی میدهم و به این دو نفر رأی نخواهم داد. ببین خوب است! نگاه میکردم میدیدم اسامی وزیران پیشنهادی را روی کاغذ نوشته و جلو اسم برخی را با تیک و برخی را به ضربدر مشخص کرده است. بچهی همسایه در جریان بررسی صلاحیت آقای زنگنه با هر بار سخنرانی نمایندهها نظرش عوض میشد؛ موافق حرف میزد، او هم موافق میشد و وقتی مخالف حرف میزد، او هم مخالف میشد! آخر جلسه اما به من گفت: من برای کمک به آقای ظریف و آقای طیبنیا برای رفع تحریمها، به آقای زنگنه رأی بله میدهم! یعنی این بچه با دیدن جلسهها و حرفهای موافق و مخالف نمایندهها، تا این حد به بلوغ سیاسی رسید! یعنی حتا یک رأی ممتنع هم نداشت!
دو روز است دارم با خودم کلنجار میروم که آیا رأی ممتنع هم حق نماینده است یا نماینده جماعت حق ندارد بیاعتنا باشد؟ هنوز برای این پرسش پاسخی ندارم، اما پرسش دیگری دارم و آن این است که چگونه یک نماینده میتواند نسبت به انتخاب شدن یا انتخاب نشدن وزیری بیاعتنا باشد و رأی ممتنع بدهد؟! یعنی مثلا بحث وزیر نفت طوری در جامعه محل بحث شده بود که در تاکسی و بقالی و مترو و مهمانی و عروسی و ختم و دادگاه و اداره و سینما و... بحت زنگنه بود. چطور بعد از دو هفته درگیری لفظی، صنفی و حزبی در روزنامهها، سایتها، خبرگزاریها، شبکههای رادیویی و تلویزیونی اعم از معاند و غیرمعاند و کمتر معاند! کسی میتواند مثلا دربارهی همین وزیر نفت نظری نداشته باشد؟ یا وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش؟ آیا این بیاعتنایی نتیجه راه رفتن و بازیگوشی در صحن مجلس است؟ یعنی وقتی یک نمایندهی موافق یا مخالف دارد فریاد میزند که رأی بدهید یا ندهید، ما باید مشغول قدم زدن باشیم؟
باقی بقایتان!