کد خبر: ۱۲۹۷۹۷
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۳
این رویکرد حاوی منطق اقتصادی بود اما به مرور زمان با کاهش تیراژ محصولات در شبکه نمایش خانگی که نسبت معکوسی با افزایش سرعت اینترنت و افزایش دسترسی عمومی به اینترنت داشت، این منطق کمرنگ شد.
با وجود آنکه اکثر تجربه‌های مشترک با گلزار در گیشه و شبکه نمایش خانگی به قدر انتظار نفروخته اما هر روز دستمزد این بازیگر رو به فزونی گذاشته است. در چنین شرایطی باید پرسید چطور برای بازیگری که نمی‌فروشد، همچنان چنین دستمزد کلانی پرداخت می‌شود و چرا دستمزدهای پرداخت شده در سینمای ایران حاوی منطق اقتصادی نیست؟

با اعلام رسمی دستمزد یکی از گران‌ترین بازیگران سینمای ایران و عدم همخوانی این دستمزدها با گردش مالی سینمای ایران و شبکه نمایش خانگی، این پرسش پیش آمده که چگونه در سینمای ایران با گردش مالی محدود برای بازیگرانی که توان بازگرداندن سرمایه را ندارند، چنین رقم‌هایی پرداخت می‌شود و بدون منطق اقتصادی در این عرصه هزینه می‌شود؟

 
شبکه نمایش خانگی در سال‌های اخیر با تلاش‌هایی جهت تولیدات مستقل برای عرضه در این فضا همراه بوده است. در دورانی که اکثر محصولات شبکه نمایش خانگی پانصد تا هفتصد هزار نسخه فروش داشتند، این رویکرد حاوی منطق اقتصادی بود اما به مرور زمان با کاهش تیراژ محصولات در شبکه نمایش خانگی که نسبت معکوسی با افزایش سرعت اینترنت و افزایش دسترسی عمومی به اینترنت داشت، این منطق کمرنگ شد.

 
تجربه تولید سریال‌های متعدد از سوی کارگردان‌های مختلف نشان داد موفقیت یک سریال در شبکه نمایش خانگی بسیار دشوار و پیچیده است. چند تجربه شکست خورده و موفقیت «قهوه تلخ» باعث شد که این باور پیش آید تنها می‌توان انتظار موفقیت یک کمدی را در شبکه نمایش خانگی داشت اما حسن فتحی با «شهرزاد» نشان داد که می‌توان یک درام پرکشش ساخت و مردم را واداشت تا برای تماشایش هزینه کنند و برای فراهم شدن امکان مالی استمرار تولیدش، قید دانلود غیرمجاز را بزنند.

 

با این حال قریب به اتفاق تجربیات دیگر در شبکه نمایش خانگی یا شکست خورده و یا هزینه تولید و فروش سر به سر شده و سوددهی مناسبی نداشته و شاید به همین دلیل برخی سینماگران در دو سال اخیر بر شفاف نبودن منابع مالی وارد شده به سینما و به خصوص شبکه نمایش خانگی سخن می‌گویند، چرا که با چهار عمل اصلی ریاضی می‌توان پی برد که برخی با وجود علم به ریسک بالای زیان‌دهی در شبکه نمایش خانگی اقدام به تولید محصول در این عرصه می‌کنند که طبیعتاً با منطق محکمی همراه نیست.

 

در این شرایط همچنان دستمزدهای غیرمنتظره‌ای برای پروژه‌های سینمایی و شبکه نمایش خانگی پرداخت می‌شود که با محاسبه رقم فروش این فیلم‌ها و سریال‌ها، گاهی حتی دستمزد بازیگران اصلی نیز از محل فروش بازنمی‌گردد و اسپانسرهای خاصی نیز در متن اثر مشاهده نمی‌شود که تامین کننده مالی این اختلاف باشند. بنابراین تولید تعداد قابل توجهی از فیلم‌های سینمایی و سریال‌های شبکه نمایش خانگی یا با انگیزه‌های مالی رخ نداده و یا سرمایه گذاران شناخت درستی از این عرصه نداشته‌اند.

 

در سال‌های اخیر یکی از بازیگرانی که دستمزد بسیار بالایی داشته، محمدرضا گلزار بوده است. دورانی بود که حضور گلزار بر پوستر یک فیلم سینمایی تضمینی برای فروش فیم محسوب می‌شد اما آن سال‌ها سپری شد و بازیگران جذاب‌تری برای نسل جوان به صحنه آمدند که بازی تاثیرگذارتری داشتند. بنابراین گلزار به حاشیه رفت و هرچند جذابیت‌های ظاهری‌اش هنوز حفظ شده اما حضورش در یک فیلم سینمایی به معنای فروش چشمگیر و تضمین فروش نیست و بعید است خود این بازیگر نیز ادعای تضمین فروش فیلم را داشته باشد.

 
با این حال و با وجود آنکه اکثر تجربه‌های مشترک با گلزار در گیشه و شبکه نمایش خانگی به قدر انتظار نفروخته اما هر روز دستمزد این بازیگر رو به فزونی گذاشته و اکنون به یک میلیارد برای پنج ماه فعالیت رسیده که احتمالاً دومین دستمزد گران سینمای ایران بعد از دستمزد بالای شهاب حسینی است. این یک گمانه نیست و رسماً از سوی سازندگان سریال «عاشقانه‌ها» که در پانزده قسمت برای شبکه نمایش خانگی ساخته می‌شود، اعلام شده است.

 

منوچهر هادی کارگردان «من سالوادور نیستم» که کارگردانی «عاشقانه‌ها» را برعهده دارد در این زمینه گفته است: «بالاخره همه می‌دانند دستمزد آقای گلزار برای یک کار سینمایی حداقل سیصد میلیون است -برای فیلمنامه و کارگردان خوب- و کارگردان یا فیلمنامه ضعیف‌تر باشد، تا پانصد، ششصد (میلیون) هم می‌رود. این دستمزدی است که برای یک فیلم سینمایی می‌گیرد. من گفتم که اولاً ما با آقای گلزار چهار، پنج ماه قرارداد داریم و اگر برای پنج ماه یک میلیارد هم گرفته باشد، به ما لطف هم کرده است. دستمزد عجیب و غریبی نگرفته است.»

 

اگر دستمزد مهناز افشار، ساره بیات، پانته آ بهرام، بهاره کیان افشار، حمیدرضا پگاه، فرزاد فرزین، علیرضا زمانی نسب، حسین یاری، مسعود رایگان و هومن سیدی را به دستمزد منوچهر هادی در مقام کارگردان و عوامل فنی را محاسبه کنیم، با یک رقم بسیار بالا مواجه می‌شویم که طبیعتاً باید از فروش در شبکه نمایش خانگی تامین شود. برای بازگرداندن این هزینه، باید میزان فروش تقریباً دو برابر هزینه تولید باشد تا نیمی از آن به سازندگان سریال بازگردد. آیا چنین اتفاقی رخ می‌دهد؟ امیدواریم چنین باشد اما بسیار بعید است.

 

در چنین شرایطی باید پرسید چطور برای بازیگری که نمی‌فروشد، همچنان چنین دستمزد کلانی پرداخت می‌شود و چرا دستمزدهای پرداخت شده در سینمای ایران حاوی منطق اقتصادی نیست؟ به نظر می‌رسد در شرایط کنونی تنها بازیگر سینما که پرداخت چنین ارقامی به عنوان دستمزد به او با منطق اقتصادی همراه است، رضا عطاران باشد اما اگر او نیز گزیده‌کار نباشد، این موقعیت ویژه برای عطاران نیز همیشگی نخواهد بود.

منبع: تابناک
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین