سقوط اخلاقی که از سال 84 فراگیر شد و هنوز هم درمانی نیافته است. پاسخ آقای هاشمی پاسخی همراه با بغض کوتاهی است. پاسخی از جنس سالها خون دل خوردن و به چشم خود دیدن فراگیر شدن فساد و بی اخلاقی. آقای هاشمی میگوید حرفهای زیادی دارم هم از انتخابات 84.
سؤال آخری که آقای هاشمی جواب میدهد سؤالی درباره آینده انقلاب و
راهکارهایش است. جالب است سوالی که سال 82، کیهان از آیتالله همین سوالی
را پرسیده بود که امروز اصلاح طلبان از آقای هاشمی میپرسند. جالب تر هم
اینکه، پاسخ نسبتاً مشترکی میگیرند. آقای هاشمی سال 82 به کیهان گفته بود
آینده انقلاب را از آن اعتدال میدانم.
پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی، حاشیهنگاری را از دیدار جمعی از اصحاب رسانه با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر کرده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید؛در متن کامل این حاشیه نگاری آمده است:
امروز یکشنبه دوم آبان ماه 95 است. در راه که میآمدم یاد چند نکته جالب افتادم که قبل رسیدنم نوشتم. شاید خیلیها ندانند آقای هاشمی تنها رئیس جمهوری بود که با مدیران 5 روزنامه کثیرالانتشار جلسه مشترک گذاشت و مجله مرحوم سحابی (ایران فردا)که تیراژش به 90 هزار نسخه رسید و چاپخانه روزنامه منتقدش (رسالت) را نوسازی کرد و 16 ساعت به کیهان وقت مصاحبه داد و "همشهری" را هم فرصت بروز و ظهور داد. اعتدالی ترین جلوه آقای هاشمی در همین چند سطور کاملاً پیداست. که از مسیح مهاجری و مرحوم سحابی و حسین شریعتمداری و احمد توکلی و کرباسچی میتوان در سپهر رسانه ای آن سراغ گرفت. این چند جمله را نوشتم تا هم علّت اصرار بر حضورم را در این جلسه گفته باشم و هم به نوعی تأخیرم را توجیه کرده باشم!
آقای هاشمی مشغول پاسخ به سوالی درباره نقش و جایگاه والای روحانیت هستند. با این مضمون که البته متأسفانه بخشی از " از سال 84 از مسیر خود خارج شد". صراحت عجیبی دارد حرفهای آقای هاشمی وقتی درباره علّت خروج از مسیر برخی میگویند. خطابشان به آنهایی است که رأی مردم را تزئینی خواندند و از امام زمان(عج) جهت رأی آوری در سال 84 خرج کردند و هنوز هم نه تنها از خطای خویش توبه نکرده اند، بلکه همچنان هم بر نظر خویش پای فشارند که مگر میشود در همه چیز، میزان رأی ملّت باشد؟!.
سؤال بعدی از آقای هاشمی سوالی درباره ضمانت اجرایی سیاستهای کلی انتخابات است. آقای هاشمی البته پارسال همین موقعها پاسخ این سؤال را به شکل دیگری دادند که تاکید کردند "نه برای انتخابات نگرانم و نه برای ثمر رسیدن برجام". جالب است که هم نتیجه انتخابات و هم امضای برجام نشان داد آیتالله از روی خوشبینی پیشبینی نکرده بودند. امروز هم آقای هاشمی ضمن استقبال از تدبیر رهبری از مطالبه افکار عمومی به عنوان مهمترین ضامن اجرای سیاستهای کلی انتخابات میگوید. که هر تفسیر به رأیی از ابلاغ صریح رهبری را به کنار خواهد زد. تا انتخاباتی هر چه مردم پسندتر در آینه آتیه نظام باشد و هرچه که مردم بخواهند همانطور بشود. ضمن آنکه اینبار آقای هاشمی و مجمع با تفویض رهبری پای نظارتی کامل و صریح ایستاده اند تا "قانون" بجای "سلیقه" در ادای کامل حق النّاس حکم براند. انشاء الله.
سؤال بعدی از آقای هاشمی درباره سقوط اخلاق است. سقوط اخلاقی که از سال 84 فراگیر شد و هنوز هم درمانی نیافته است. پاسخ آقای هاشمی پاسخی همراه با بغض کوتاهی است. پاسخی از جنس سالها خون دل خوردن و به چشم خود دیدن فراگیر شدن فساد و بی اخلاقی. آقای هاشمی میگوید حرفهای زیادی دارم هم از انتخابات 84. هم ازبلاهایی که بر سر کشور آمد. هم از آنها که به خدا واگذارشان کردم. ولی اکنون صلاح نمی دانم بگویم. فقط یک جمله میگویم و بس. که تمام اینها درس عبرتی بود برای ما. تا دیگر رأی مردم را در درجه دوم نخوانیم! همین یک جمله آقای هاشمی در خود هزار ناگفته دارد. ماجرای هاشمی و افراطیها هیچ وقت شخصی نبوده. اینکه میگویند هاشمی خاکریز اول نظام است. مصادیق فراوانی دارد در 35 سال گذشته که شاید روزی بالاخره در جایی جمع آوری شود و "تابلویی از تخریب" آیتالله برای تاریخ به یادگار بگذارد. تابلویی که "آئینه عبرت انقلاب" نام بسیار پر مسمایی بر آن خواهد بود.
سؤال بعدی که آقای هاشمی جواب میدهد سوالی درباره برخی نگرانیها از گسترش اینترنت است. پاسخ آقای هاشمی همان پاسخی است که دو سال قبل درباره ماهواره دادند. آقای هاشمی آن روز به صراحت گفتند نتیجه بگیر و ببند و جمع کردن ماهوارهها چه شد؟. جز اینکه مردم بیشتر به آن روی آوردند. پس چرا کاری میکنیم "لجاجت" جای "اقناع" را در جامعه بگیرد. آقای هاشمی میگوید مگر ما در لباس پیامبر(ص) میتوانیم فراتر از خود پیامبر(ص) عمل کنیم. مگر اسلام، دین سهله نیست؟ مگر احکام امضایی پیامبر(ص) نسبت به احکام انشایی بیشتر نبود؟ یعنی آنچه را که مردم داشتند را پیامبر خدا(ص) قبول نکرده بود تا به آن شیوه زندگی کند؟ آقای هاشمی میگوید از تعزیر ویدئو و ماهواره و اینترنت تا تعطیل کنسرت و بازی فوتبال چه عایدی نصیب حوزه های علمیه و نفوذ کلام روحانیت شده که از آن دست بر نمی داریم؟ آیا واقعاً "فقه شیعه" در این دوران خطیر، رسالتی بزرگتر و با اهمیت تر ندارد؟
سؤال آخری که آقای هاشمی جواب میدهد سؤالی درباره آینده انقلاب و راهکارهایش است. جالب است سوالی که سال 82، کیهان از آیتالله همین سوالی را پرسیده بود که امروز اصلاح طلبان از آقای هاشمی میپرسند. جالب تر هم اینکه، پاسخ نسبتاً مشترکی میگیرند. آقای هاشمی سال 82 به کیهان گفته بود آینده انقلاب را از آن اعتدال میدانم. هر چند فراز و فرودهایی هم داشته باشیم. که انتخابات 92 نتیجه همان پیشبینی شد. امروز هم آقای هاشمی هشت راهکار میدهد برای آینده انقلاب تا در مسیر اعتدال باقی بماند. راهکارهایی که هم داخلی است و هم خارجی. اصلاح رویه ردّ صلاحیتها و عدم دخالت نظامیها در انتخابات به عنوان پایه گسترش حضور مردم از جمله توصیه های داخلی آقای هاشمی است و رفع اختلافات با کشورهای عربی و دنیای اسلام و تقویت سیاست خارجی بر مدار برجام را هم در ابعاد بینالمللی راهگشا میدانند و در نهایت هم از جایگاه یک مبلغ دینی میگوید همه این راهکارها هم یک شرط لازم و کافی دارد که از "دروغ و فریبکاری" با مردم دوری کنیم!
جلسه که تمام میشود از حرفهای میهمانان معلوم است که بسیار راضی هستند هم از آزادی خود در طرح سؤال هم از صراحت آقای هاشمی در پاسخ. یکی از آقایان هم حرف جالبی میزند. که این همه مطلب و نکات تاریخی که آقای هاشمی در این گفت و شنود یک و نیم ساعته گفتند. خیلی سخت است یک خبر بتواند ادای حق کند این جلسه پر مایه را. بعد هم اضافه میکند خدا کند که متن کامل این گفت و شنود در قالب یک کتاب منتشر شود تا سندی تاریخی از این جلسه باقی بماند. حرف درستی است ولی امکان سنجی انجامش را هم باید در نظر گرفت. البته مشروط به پیشقدمی و همّت یکی از میهمانان برای انجام آن. درست مثل آنچه که کیهان در سال 82 انجام داد.
روایت مصلحت همچنان باقی است...
پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی، حاشیهنگاری را از دیدار جمعی از اصحاب رسانه با رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر کرده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید؛در متن کامل این حاشیه نگاری آمده است:
امروز یکشنبه دوم آبان ماه 95 است. در راه که میآمدم یاد چند نکته جالب افتادم که قبل رسیدنم نوشتم. شاید خیلیها ندانند آقای هاشمی تنها رئیس جمهوری بود که با مدیران 5 روزنامه کثیرالانتشار جلسه مشترک گذاشت و مجله مرحوم سحابی (ایران فردا)که تیراژش به 90 هزار نسخه رسید و چاپخانه روزنامه منتقدش (رسالت) را نوسازی کرد و 16 ساعت به کیهان وقت مصاحبه داد و "همشهری" را هم فرصت بروز و ظهور داد. اعتدالی ترین جلوه آقای هاشمی در همین چند سطور کاملاً پیداست. که از مسیح مهاجری و مرحوم سحابی و حسین شریعتمداری و احمد توکلی و کرباسچی میتوان در سپهر رسانه ای آن سراغ گرفت. این چند جمله را نوشتم تا هم علّت اصرار بر حضورم را در این جلسه گفته باشم و هم به نوعی تأخیرم را توجیه کرده باشم!
آقای هاشمی مشغول پاسخ به سوالی درباره نقش و جایگاه والای روحانیت هستند. با این مضمون که البته متأسفانه بخشی از " از سال 84 از مسیر خود خارج شد". صراحت عجیبی دارد حرفهای آقای هاشمی وقتی درباره علّت خروج از مسیر برخی میگویند. خطابشان به آنهایی است که رأی مردم را تزئینی خواندند و از امام زمان(عج) جهت رأی آوری در سال 84 خرج کردند و هنوز هم نه تنها از خطای خویش توبه نکرده اند، بلکه همچنان هم بر نظر خویش پای فشارند که مگر میشود در همه چیز، میزان رأی ملّت باشد؟!.
سؤال بعدی از آقای هاشمی سوالی درباره ضمانت اجرایی سیاستهای کلی انتخابات است. آقای هاشمی البته پارسال همین موقعها پاسخ این سؤال را به شکل دیگری دادند که تاکید کردند "نه برای انتخابات نگرانم و نه برای ثمر رسیدن برجام". جالب است که هم نتیجه انتخابات و هم امضای برجام نشان داد آیتالله از روی خوشبینی پیشبینی نکرده بودند. امروز هم آقای هاشمی ضمن استقبال از تدبیر رهبری از مطالبه افکار عمومی به عنوان مهمترین ضامن اجرای سیاستهای کلی انتخابات میگوید. که هر تفسیر به رأیی از ابلاغ صریح رهبری را به کنار خواهد زد. تا انتخاباتی هر چه مردم پسندتر در آینه آتیه نظام باشد و هرچه که مردم بخواهند همانطور بشود. ضمن آنکه اینبار آقای هاشمی و مجمع با تفویض رهبری پای نظارتی کامل و صریح ایستاده اند تا "قانون" بجای "سلیقه" در ادای کامل حق النّاس حکم براند. انشاء الله.
سؤال بعدی از آقای هاشمی درباره سقوط اخلاق است. سقوط اخلاقی که از سال 84 فراگیر شد و هنوز هم درمانی نیافته است. پاسخ آقای هاشمی پاسخی همراه با بغض کوتاهی است. پاسخی از جنس سالها خون دل خوردن و به چشم خود دیدن فراگیر شدن فساد و بی اخلاقی. آقای هاشمی میگوید حرفهای زیادی دارم هم از انتخابات 84. هم ازبلاهایی که بر سر کشور آمد. هم از آنها که به خدا واگذارشان کردم. ولی اکنون صلاح نمی دانم بگویم. فقط یک جمله میگویم و بس. که تمام اینها درس عبرتی بود برای ما. تا دیگر رأی مردم را در درجه دوم نخوانیم! همین یک جمله آقای هاشمی در خود هزار ناگفته دارد. ماجرای هاشمی و افراطیها هیچ وقت شخصی نبوده. اینکه میگویند هاشمی خاکریز اول نظام است. مصادیق فراوانی دارد در 35 سال گذشته که شاید روزی بالاخره در جایی جمع آوری شود و "تابلویی از تخریب" آیتالله برای تاریخ به یادگار بگذارد. تابلویی که "آئینه عبرت انقلاب" نام بسیار پر مسمایی بر آن خواهد بود.
سؤال بعدی که آقای هاشمی جواب میدهد سوالی درباره برخی نگرانیها از گسترش اینترنت است. پاسخ آقای هاشمی همان پاسخی است که دو سال قبل درباره ماهواره دادند. آقای هاشمی آن روز به صراحت گفتند نتیجه بگیر و ببند و جمع کردن ماهوارهها چه شد؟. جز اینکه مردم بیشتر به آن روی آوردند. پس چرا کاری میکنیم "لجاجت" جای "اقناع" را در جامعه بگیرد. آقای هاشمی میگوید مگر ما در لباس پیامبر(ص) میتوانیم فراتر از خود پیامبر(ص) عمل کنیم. مگر اسلام، دین سهله نیست؟ مگر احکام امضایی پیامبر(ص) نسبت به احکام انشایی بیشتر نبود؟ یعنی آنچه را که مردم داشتند را پیامبر خدا(ص) قبول نکرده بود تا به آن شیوه زندگی کند؟ آقای هاشمی میگوید از تعزیر ویدئو و ماهواره و اینترنت تا تعطیل کنسرت و بازی فوتبال چه عایدی نصیب حوزه های علمیه و نفوذ کلام روحانیت شده که از آن دست بر نمی داریم؟ آیا واقعاً "فقه شیعه" در این دوران خطیر، رسالتی بزرگتر و با اهمیت تر ندارد؟
سؤال آخری که آقای هاشمی جواب میدهد سؤالی درباره آینده انقلاب و راهکارهایش است. جالب است سوالی که سال 82، کیهان از آیتالله همین سوالی را پرسیده بود که امروز اصلاح طلبان از آقای هاشمی میپرسند. جالب تر هم اینکه، پاسخ نسبتاً مشترکی میگیرند. آقای هاشمی سال 82 به کیهان گفته بود آینده انقلاب را از آن اعتدال میدانم. هر چند فراز و فرودهایی هم داشته باشیم. که انتخابات 92 نتیجه همان پیشبینی شد. امروز هم آقای هاشمی هشت راهکار میدهد برای آینده انقلاب تا در مسیر اعتدال باقی بماند. راهکارهایی که هم داخلی است و هم خارجی. اصلاح رویه ردّ صلاحیتها و عدم دخالت نظامیها در انتخابات به عنوان پایه گسترش حضور مردم از جمله توصیه های داخلی آقای هاشمی است و رفع اختلافات با کشورهای عربی و دنیای اسلام و تقویت سیاست خارجی بر مدار برجام را هم در ابعاد بینالمللی راهگشا میدانند و در نهایت هم از جایگاه یک مبلغ دینی میگوید همه این راهکارها هم یک شرط لازم و کافی دارد که از "دروغ و فریبکاری" با مردم دوری کنیم!
جلسه که تمام میشود از حرفهای میهمانان معلوم است که بسیار راضی هستند هم از آزادی خود در طرح سؤال هم از صراحت آقای هاشمی در پاسخ. یکی از آقایان هم حرف جالبی میزند. که این همه مطلب و نکات تاریخی که آقای هاشمی در این گفت و شنود یک و نیم ساعته گفتند. خیلی سخت است یک خبر بتواند ادای حق کند این جلسه پر مایه را. بعد هم اضافه میکند خدا کند که متن کامل این گفت و شنود در قالب یک کتاب منتشر شود تا سندی تاریخی از این جلسه باقی بماند. حرف درستی است ولی امکان سنجی انجامش را هم باید در نظر گرفت. البته مشروط به پیشقدمی و همّت یکی از میهمانان برای انجام آن. درست مثل آنچه که کیهان در سال 82 انجام داد.
روایت مصلحت همچنان باقی است...
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر