|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۶
کد خبر: ۱۲۹۲۵۱
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۹
جنبه‌ای که با افسردگی و اضطراب آمیخته شده و این حقیقت تلخ آشکار می‌شود که پوچی و بی‌انگیزگی برای ادامه حیات، تنها مربوط به قشر خاصی از جامعه نیست.
آمار خودکشی در سه ماهه نخست سال ٩٤ نسبت به مدت مشابه سال قبل ٩/٤ درصد افزایش داشته است از سه ماهه سال جاری ١٤٠٨ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند که از این میان ٤٣٦ نفر زنان و ٩٧٢ نفر مردان در سطح دانشگاه‌ها را به خود اختصاص می‌دهد و آمار خودکشی در سال گذشته نسبت به سال‌های قبل روند افزایشی را نشان می دهد.

 روزنامه شهروند به موضوع خودکشی و افزایش روند رو به رشد آن در بین قشر تحصیلکرده پرداخته است.

ظاهری موقر و آرام دارد.  با آن همه دبدبه و کبکبه و آن تحصیلات بالایش برای خود برو و بیایی دارد.  همه او را با پسوند آقای دکتر خطاب می‌کنند. در همدان برای خودش پزشک مشهوری است و خیلی‌ها او را در طبابت و کارش قبول دارند. پزشک اعصاب و روان است و تمام بیمارانش نیز دچار اختلالات روانی و شخصیتی هستند.  افسرده‌ها، آنهایی که غم زیادی دارند، آنهایی که به پوچی رسیده‌اند، آنهایی که تنها به مرگ فکر می‌کنند پیش او می‌آیند تا با تجویزهایش خوب شوند و امید به زندگی در آنها دوباره به وجود بیاید. خیلی‌ها را از مرز تاریکی زندگی به روشنایی رسانده و خیلی‌ها را هم از مرگ و خودکشی نجات داده است.  با صحبت‌هایش و با نسخه‌هایش، شادی و افکار مثبت را به بیمارانش هدیه داده است.

اما حالا تیتری در رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها همه را شوکه می‌کند. دکتر فخاریان، پزشک مشهور اعصاب و روان در همدان دست به خودکشی زده و خودش را حلق‌آویز کرده است.  باورش سخت و درواقع غیرممکن است.  کسی که با تحصیلات بالایش در همدان به‌عنوان یک پزشک اعصاب و روان توانسته بود به خیلی از بیمارانش امید به زندگی بدهد، حالا خودش با دستان خودش زندگی‌اش را به پایان رسانده است.

این اتفاق تلخ و دردناک، قطعا بیماران دکتر فخاریان را خیلی بیشتر از بقیه دچار شوک کرده است.  وقتی یاد صحبت‌های دکتر و آن نسخه‌های امیدبخشش می‌افتند، نمی‌توانند باور کنند که زندگی خود دکتر نیز جنبه تاریک و تلخی داشته که او را به مرز پوچی رسانده است.

خودکشی تحصیلکرده‌ها

وقتی اسم خودکشی می‌آید همه انتظار دارند پای یک جوان خام و انسانی با سطح سواد پایین که از همه بریده است، در میان باشد.  مردم تصور می‌کنند که پای عشقی نافرجام یا یک‌سری مشکلات مالی حل نشده در میان باشد. کسی که نتوانسته دوری از معشوق را تحمل کند یا به مشکلات مالی‌اش پایان دهد، به‌حدی از عدم تعادل روانی رسیده که تصمیم به پایان زندگی‌اش می‌گیرد.

اما این تصور که همیشه افراد فرودست جامعه دست به چنین اقدام هولناکی می‌زنند، چندان هم درست نیست. هستند افرادی ‌که با تحصیلات بالا، سطح زندگی خوب و دارای شخصیت اجتماعی مناسب باز هم به یک پوچی مرگبار می‌رسند. شاید هرکس از دور به آنها و زندگیشان نگاه کند، حسرت بخورد و آرزو کند‌ ای کاش موقعیتی مثل موقعیت آنها را داشته باشد، ولی اگر دقیق‌تر نگاه کنند، متوجه می‌شوند که زندگی آنها جنبه تاریک ولی خاموش و نهفته دیگری هم دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

جنبه‌ای که با افسردگی و اضطراب آمیخته شده و این حقیقت تلخ آشکار می‌شود که پوچی و بی‌انگیزگی برای ادامه حیات، تنها مربوط به قشر خاصی از جامعه نیست.

 هرکس در هر شرایطی ممکن است چنان به بحران هویتی و شخصیتی برسد که دیگر ادامه زندگی برایش غیرممکن شود. چند وقتی می‌شود که دیگر فقط شاهد خودکشی افراد تنگدست با سطح سواد پایین در جامعه نیستیم.

شنیدن این خبر که یک پزشک یا دانشجوی فوق لیسانس و دکترا دست به خودکشی زده و به زندگی خود پایان داده است، خیلی‌ها را متعجب می‌کند.

از طرف دیگر این حقیقت تلخ نیز آشکار می‌شود که افراد در هر قشری ممکن است جنبه سیاه و تاریکی در زندگی خود داشته باشند که آنها را تا مرز نابودی می‌کشاند.  

آمار ها چه می‌گویند؟

آمار خودکشی در سه ماهه نخست سال ٩٤ نسبت به مدت مشابه سال قبل ٩/٤ درصد افزایش داشته است از سه ماهه سال جاری ١٤٠٨ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند که از این میان ٤٣٦ نفر زنان و ٩٧٢ نفر مردان در سطح دانشگاه‌ها را به خود اختصاص می‌دهد و آمار خودکشی در سال گذشته نسبت به سال‌های قبل روند افزایشی را نشان می دهد.

این در حالی است که آمار دقیقی از مرگ خودخواسته‌های تحصیلکرده‌ها در امسال در دست نیست.

سعید معیدفر عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه دانشگاه گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران گفت: بیشترین میزان بحران‌های اجتماعی در کشور به خصوص در استان‌های محروم را خودکشی به خود اختصاص می‌دهد، در مناطق کمتر توسعه یافته کشور اگر چه با افزایش اطلاعات و آگاهی ظرفیت‌هایشان بیشتر شده است اما قدرت عرض اندام ندارند و بیش از پیش در معرض بحران‌های این چنینی قرار می‌گیرند.   

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: بنا به گفته ریاست حراست کل وزارت علوم از هر ٢٨ مورد خودکشی دانشجویی در ایران ٧مورد مربوط به پسران و ٢١ مورد مربوط به دختران است.

معیدفر گفت: گروهای تحصیلکرده حساسیت بیشتری نسبت به محیط پیرامون خودشان دارند نوعی احساس ناکامی در این افراد بیشتر رشد می‌کند.

وی افزود: در این افراد خودکشی به قصد مرگ صورت نمی‌گیرد بلکه می‌خواهند به دردهایشان پایان دهند. بنابراین در واقع برای فرار از فشارهای روز افزونی که به آنها وارد می شود ترجیح می دهند دست به این اقدام بزنند.    

این در حالی است که معاون فرهنگی دانشجویی وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه آمار خودکشی دانشجویان علوم پزشکی در سال ٩٣ نسبت به سال ٩٢ افزایش داشته است،گفت: طبق آمار تهیه شده، افسردگی در میان دانشجویان افزایش پیدا کرده و خودکشی در اوج افسردگی روند افزایشی داشته است. البته آمارهایی که درمورد خودکشی دانشجویان وجود دارد مستند نیست و پژوهش قابل استنادی در این مورد انجام نشده است.

پزشک مشهور همدانی تنها فرد تحصیلکرده‌ای نیست که دست به خودکشی زده است. در یک‌سال اخیر ما با چندین مورد مشابه مواجه شدیم که در آن افراد تحصیلکرده که معمولا پزشک یا دانشجوی پزشکی بوده‌اند، دست به خودکشی زده‌اند و در اقدامی تلخ به زندگی خود پایان داده‌اند. کسانی که با آن همه تحصیلات و موقعیت خوب اجتماعی، خبر خودکشی‌شان خیلی‌ها را شوکه کرد.

١٨ مهرماه امسال بود که پس از پیدا شدن جسد دانشجوی مفقود شده دانشگاه علوم پزشکی همدان، مشخص شد وی خودکشی کرده است.

این دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی همدان، چند روزی بود که ناپدید شده بود، تا این‌که با انجام اقدامات گسترده جسد حلق‌آویز شده وی در بخش جوکار ملایر پیدا و مشخص شد که وی به زندگی خودش پایان داده است.

براساس وصیتنامه‌ای که همراه این دانشجو بود، وی اعلام کرده بود از کسی ناراحت نبوده و تنها قصد پایان بخشیدن به زندگی خود را داشته است. این دانشجو اهل شهرستان همدان بود و تا چند وقت قبل از خودکشی‌اش خانواده وی، خبر مجهول‌المکان بودن این دانشجو را از طریق رسانه‌ها و نصب اطلاعیه در سطح شهر همدان اعلام کردند و از مراجع انتظامی و مردم درخواست کمک داشتند. براساس اعلام خانواده این دانشجو، هیچ‌گونه اختلاف خانوادگی در این خودکشی دخیل نبوده است.

خودکشی پزشک سرشناس تهرانی

اوایل آبان‌ ۹۴ نیز پزشک متخصص پوست‌و‌مو دست به خودکشی زد و جسدش در ارتفاعات شمال تهران توسط پلیس کوهستان کشف شد. در حالی‌که گمانه‌زنی‌های اولیه، فرضیه وقوع جنایت را پررنگ می‌کرد، تحقیقات کارآگاهان پلیس مشخص کرد که این پزشک سرشناس خودکشی کرده است.

دکتر امیر نجفیان، پزشک متخصص پوست‌و‌مو و لیزر که در بیمارستان‌های مداین، کسری و مروستی مشغول به کار بود.

بنا به گفته‌های خانواده این دکتر ٤٨ ساله، وی صبح ٢٥ مهر از خانه‌اش در منطقه پاسداران خارج شده اما هرگز به محل کار و یا خانه‌اش مراجعتی نداشت. در حالی‌که جست‌و‌جوهای مأموران پلیس برای یافتن ردی از این پزشک تهرانی با گذشت ٦ روز بی‌نتیجه مانده بود، مأموران پلیس کوهستان در منطقه دار‌آباد جسد مرد میانسالی را یافتند و ماجرا را به پلیس اطلاع دادند.

بررسی‌های اولیه حکایت از این داشت که جسد متعلق به مردی میانسال است که مدت‌هاست از مرگ وی گذشته و جسد به‌شدت دچار فساد نعشی شده است.  با احتمال اینکه جسد کشف‌شده متعلق به پزشک تهرانی باشد، از خانواده او خواسته شد تا برای شناسایی جسد به سردخانه پزشکی قانونی بروند و به این ترتیب مشخص شد که جسد مجهول‌الهویه متعلق به دکتر امیر نجفیان است.

در پی تحقیقات پلیسی و همچنین با اعلام نظریه پزشکی قانونی، مشخص شد که وی به دلایل نامعلومی دست به خودکشی زده و خود را از ارتفاع به پایین پرتاب کرده است.  

 مرگ خودخواسته دانشجو رتبه ٧٣ کنکور

مهرماه‌ سال ٩٤ هم حادثه دیگری در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اتفاق افتاد؛ در این حادثه دانشجوی جوانی بر اثر سقوط از یک ساختمان ٦ طبقه جان باخت.

او  از یک ساختمان نیمه‌کاره ٦ طبقه کنار بیمارستان لقمان خود را به پایین پرت کرد که این امر منجر به فوت او شد.

او دانشجوی رتبه ٧٣ کنکور و سال آخر رشته پزشکی بوده و از نظر روحی هیچ مشکل خاصی نداشته و هیچ ماده مخدر خاصی مصرف نمی‌کرده است

بحران هویت افراد تحصیلکرده ممکن است به خودکشی بی‌انجامد

به‌طور کلی افزایش آمار خودکشی در جامعه معلول عوامل مختلفی است که در رأس آنها مشکلات اقتصادی و معیشتی است؛ اما درباره تغییر الگوی خودکشی و افزایش آن در بین اقشار تحصیلکرده مشکلات اقتصادی کمرنگ‌تر است و باید به عوامل دیگری چون افزایش انتظارات و فشارهای خانوادگی، مشکلات و بحران‌های عاطفی، اعتیاد، خیانت و بحران‌های هویتی توجه کرد. به‌خصوص بحران‌های هویتی که در بین اقشار تحصیلکرده به دلایل مختلفی بروز و ظهور بیشتری دارد؛ اینها را سعید خراط‌ها به «شهروند» می‌گوید. این آسیب‌شناس افزایش آمار خودکشی در طبقات و اقشار تحصیلکرده که عموما وضع اقتصادی و معیشتی نسبتا مناسبی هم دارند را به‌دلیل بحران هویتی می‌داند: «به هر حال اقشار تحصیلکرده به‌خصوص در مقاطع بالای تحصیلی با یک‌سری از مسائل آگاهی نسبتا عمیقی پیدا می‌کنند، تفکر و مطالعه در افزایش این آگاهی نقش مهمی دارد؛ در خلال این ارتقای دانش دریچه‌های جدیدی برای آنها گشوده می‌شود، اما این دانسته‌های تئوری یا مجرد چندان با دنیای واقع همخوان نیست و این اول مشکل است.  درواقع بحران هویت از همین جا شروع می‌شود و در برخی از موارد کار به خودکشی می‌رسد. دست نوشته‌های به جا مانده از اندیشمندان و متفکرانی که خودکشی کرده‌اند، مملو از این بحران‌های هویتی است که نشان می‌دهد که برخی از آنها سال‌ها با این مشکلات دست‌و‌پنجه نرم می‌کردند و دست آخر تسلیم این تناقضات عمیق شده‌اند.»

خراط‌ها با اشاره به خودکشی اخیر یک متخصص اعصاب روان در همدان هم می‌گوید: «برای تحلیل و نتیجه‌گیری درست باید از حالات روحی و روانی این فرد اطلاع کافی داشت. ما نمی‌دانم این فرد در زندگی شخصی یا کاری‌اش چه مشکلاتی داشته و یا چه عامل یا عواملی که قبلا به آن اشاره شد، در این کیس خاص مصداق داشته است.»

او اضافه می‌کند: «البته نوع شغل هم در بروز خودکشی مهم است.  سروکار داشتن مدام و هر روز با بیماران و مبتلایان به اختلالات روانی بر روی این افراد تأثیرگذار است.  دانش و آگاهی متخصصان اعصاب و روان و روانشناسان در مورد بیماری‌های روانی باعث می‌شود که آنها در برخورد با کیس‌های مختلف به دنبال علل و یا وجود این بیماری‌ها در خودشان هستند، همین موضوع باعث درگیری آنها با اختلالات روانی می‌شود.»

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین