|
|
امروز: پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۸
کد خبر: ۱۲۸۷۴۷
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۵ - ۰۲:۵۱
سازمان گردشگری 3 سال پیش سازمانی بدون انسجام و به هم ریخته بود که یکی از اصلی‌ترین دلایل آن تغییرات 5 مدیر در 2 سال بود. خیلی‌ها فکر می‌کردند که من بیشتر از 6 ماه نمی‌توانم در این سازمان کار کنم.
«کامپیوتر ورزش»؛ این را حسن روحانی در خانه ملت گفت. سال 92 و در روزی که برای دفاع از مسعود سلطانی فر به مجلس رفته و امیدوار بود مجلسیان به گزینه پیشنهادی‌اش برای وزارت ورزش و جوانان رأی اعتماد بدهند. اما در آن مقطع ترکیب مجلس و به عبارتی سیاسی کاری مانع از این مهم شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید، حالا 3 سال از آن روز گذشته و رئیس جمهوری پس از استعفای محمود گودرزی، یک بار دیگر گزینه نخست خود را به مجلس معرفی کرده است. وقتی پای صحبت‌های مسعود سلطانی فر می‌نشینیم متوجه می‌شویم اطلاعات ورزشی و حافظه بلند مدت جالب توجهی دارد که مهر تأییدی است بر توصیف روحانی از او. از فوتبال خارجی گرفته تا ورزشکاران اسطوره‌ای و مدال‌آوری چون مایکل فلپس و اوسین بولت. به دقت سخن می‌گوید و البته با برنامه و چشم‌انداز مشخصی گزینه وزارت شده است. او دیروز در دفتر خود پذیرای خبرنگار«ایران» بود و به سؤالات مختلفی پاسخ داد.

وزارت ورزش و جوانان! وزارتخانه‌ای عریض و طویل که گستردگی زیادی دارد. در وهله اول و برای شروع بفرمایید نگاه و رویکرد شما به این وزارتخانه چیست؟

وزارت ورزش و جوانان در دو عرصه یا به تعبیری در یک عرصه مسئولیت قانونی، وظیفه و رویکرد و جایگاه دارد آن هم با مخاطبان چند ده میلیونی. به عبارتی گفته می‌شود که تعداد جوانان ما یعنی آنهایی که بین 15 تا 29 سال هستند حدود 28 درصد جمعیت کل کشورمان را تشکیل می‌دهند، یعنی حدود 22 میلیون نفر. ما مستقیماً از این جهت مخاطب داریم. در عرصه ورزش که در حقیقت مخاطبان ما بالای 50 میلیون نفر هستند یعنی همه کسانی که اوقات فراغت خود را می‌گذرانند حال یا پای تلویزیون، یا در محیط ورزشی یا در محیط‌هایی که باید اوقات فراغت خود را بگذرانند بنابراین مخاطبان ما چند ده میلیونی است که باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی و ساماندهی و حرکت کنیم تا بتوانیم پاسخگوی همه اینها باشیم آن هم با امکانات بسیار محدودی که در این رابطه داریم. این وزارتخانه در سال‌های اخیر از ادغام دو مجموعه سازمان تربیت بدنی و شورای عالی جوانان تشکیل شده که هنوز قانون اهداف، وظایف و اختیارات‌اش به تصویب مراجع قانونی نرسیده، در کمیسیون‌های تخصصی دولت است و باید به صحن دولت بیاید و پس از تصویب باید در مجلس برای تصویب مطرح شود. ضمن اینکه ما در هر دو بخش فاقد اسناد بالادستی کاملاً مشخص هستیم. سیاست‌های کلان ما که باید به تصویب مجمع تشخیص مصلحت و تأیید رهبر معظم انقلاب برسد تاکنون تصویب و ابلاغ نشده، طرح جامع ورزش را نداریم، چون سیاست‌های کلان تاکنون مشخص نشده، سند توسعه ورزش هم تدوین نشده است البته کلیات این سند تدوین شده اما آن اسناد بالادستی باید مشخص و نهایی شود که این خودش مراحل تصویب در دولت و مجلس را طی می‌کند و نهایتاً ما بیاییم و بعد از تصویب این اسناد به‌عنوان اسناد بالادستی یعنی سیاست‌های کلی ما در بخش جوانان پس از تأیید مجمع تشخیص مصلحت نظام و رهبر معظم انقلاب، سند توسعه ورزش را تنظیم کنیم تا ان‌شاءالله بتوانیم قانون اهداف، وظایف و اختیارات را در دولت و مجلس به تصویب برسانیم. در کل کارهای زیادی در پیش داریم و من اینجا می‌گویم با توجه به بلاتکلیفی که ما در چارچوب اسناد بالادستی و شرح وظایف قانونی داریم طبیعتاً حرکات ما نمی‌تواند حرکت‌های بلندمدت و منسجم و توسعه‌ای باشد.

در ورزش هم تا زمانی که شما بخواهید روزمره حرکت کنید نتایج خوبی نخواهید گرفت. ضمن تشکر از مجموعه زحمات و تلاش‌هایی که آقای گودرزی داشت، تأکید می‌کنم این مسائل اصلی و اساسی باید حل شود و پس از آن مشکلات اساسنامه فدراسیون‌ها متناسب با آن چیزی که در دنیا وجود دارد برطرف شود. ما باید به سمتی برویم که یک شخصیت و هویت کاملاً مستقل تر، مشخص‌تر و پررنگ تری را به فدراسیون‌های ورزشی بدهیم تا این فدراسیون‌ها بتوانند در ارتباطات خود با مجامع بین‌المللی وظایف و اختیارات خود را انجام دهند و در جهت توسعه آن رشته ورزشی تلاش کنند علاوه بر این بتوانند از ظرفیت‌های مجامع بین‌المللی که مرتبط با این فدراسیون‌ها هستند برای توسعه ورزش کشور استفاده کنند. این‌ها کارهای اساسی است که باید انجام شود و وقتی این کارها انجام شود طبیعتاً ما یکسری مسائل روزمره هم داریم مثل امور جاری ورزش، مسائلی که در مورد برگزاری مسابقات بین‌المللی است، اولویت‌هایی که ما در سال‌های آینده داریم در کنار مسابقات جهانی که هر ساله در رشته‌های مختلف برگزار می‌شود، ما بازی‌های آسیایی جاکارتا را در سال 2018 در پیش داریم، جام جهانی 2018 روسیه را در پیش داریم که امیدواریم با تمهیدات در نظر گرفته شده و فراهم کردن شرایط، تیم ملی ما بتواند با قدرت و قوت بیشتری در مسابقات مقدماتی سریع‌تر ان‌شاءالله صعودش را قطعی کند و نهایتاً باید به صورت ریشه‌ای و اساسی از همین امروز برای المپیک 2020 خودمان را مجهز کنیم تا بتوانیم در رشته‌های مختلف ورزشی نتیجه‌ای بهتر از دوره گذشته رقم بزنیم.

فکر می‌کنید چالش‌های پیش روی شما چیست؟

بخشی از چالش‌های ما همین مواردی بود که به آن اشاره کردیم. ما فاقد اسناد بالادستی و چارچوب‌های کلی هستیم که متناسب با آن بتوانیم برنامه‌های میان مدت و کوتاه مدت‌مان را تنظیم کنیم. زمانی می‌توانیم در حل بخشی از مشکلات جوانان موفق شویم که بتوانیم به‌عنوان یک دستگاه میان بخشی سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و نظارت بکنیم و از حمایت‌های تمام دستگاه‌ها استفاده کنیم چون وزارت ورزش و جوانان مشخصاً در این بخش که در ارتباط با حل و سازماندهی همه مشکلات جوانان است، ابزارهای لازم را ندارد. یا به طور مثال، براساس آخرین برآوردی که به من گفتند حدود 8 هزار میلیارد تومان برای تکمیل طرح‌های نیمه تمام فعلی اعتبار نیاز داریم. این در حالی است که در سال گذشته اعتبارات ملی ما کمتر از یک درصد این رقم بوده. مدیریت توزیع و منابع مالی یکی از مشکلات مهم دیگر در موارد اجرایی است که ان‌شاءالله با گرفتن رأی اعتماد این موضوع را سرلوحه اصلی کارمان در نظر خواهیم گرفت. مدیریت توزیع و منابع به گونه‌ای باید انجام بگیرد که به‌جای اینکه همین پول قطره چکانی‌مان را به تعداد زیادی طرح تقسیم کنیم، این منابع را باید به تعداد محدودتری از طرح‌ها اختصاص بدهیم مثلاً به اولویت فیزیکی بالای 70 درصد تا ضریب بهره‌وری را بالا ببریم.

فرض کنید شما رأی اعتماد گرفتید و روز اولی است که وارد وزارت ورزش می‌شوید، در همان روز اول چه کاری انجام می‌دهید، چه نامه‌ای خواهید زد یا دست روی چه چیزی خواهید گذاشت؟

من زمانی که وارد سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شدم از روز اول هم بر مسائل بلندمدت، اصلی و استراتژیک دست گذاشتم و هم به مسائل جاری و روزمره رسیدگی کردم یعنی وقتم را تقسیم کردم. من مدیر توسعه و تحول هستم و مدیر حفظ وضع موجود نیستم. به همه گفته ام، افرادی که در سازمانی یا وزارتخانه‌ای که من مسئولش هستم کار می‌کنند، باید مدیران توسعه و تحول باشند. مدیر حفظ وضع موجود و کسی که دچار روزمرگی باشد، نمی‌خواهیم. این کارتابل‌ها، جلسات معمولی و بازدیدهایی که شاید همه بتوانند انجام دهند ولی یک‌سری مسائل و برنامه‌ریزی‌های اصلی و استراتژیک است و یک‌سری کارهای مهم است چه در بخش ورزش همگانی و چه در بخش قهرمانی، چه در حرفه‌ای و چه در آموزشی و پرورشی، اینها مسائلی است که باید ضمن انجام کارهای روزمره، افق بلندمدتی را هم داشته باشیم و هر 6ماه یک‌بار دستاورد خود را با آن اهداف کمی و کیفی ارزیابی کنیم.

گفته می‌شود شما در سازمان روزی 16 ساعت کار می‌کنید، حال در وزارت ورزش و جوانان که نیاز به کار بیشتری دارد چند ساعت در روز فعالیت خواهید کرد؟  

در حال حاضر حتماً 14 ساعت را کار می‌کنم. سازمان گردشگری 3 سال پیش سازمانی بدون انسجام و به هم ریخته بود که یکی از اصلی‌ترین دلایل آن تغییرات  5 مدیر در 2 سال بود. خیلی‌ها فکر می‌کردند که من بیشتر از 6 ماه نمی‌توانم در این سازمان کار کنم اما تا جایی پیش رفتیم که امسال در جشنواره شهید رجایی در هفته دولت به‌عنوان دستگاه برتر کشور انتخاب شدیم. من هرجایی که کار کردم همه توان، وقت و امکاناتم را گذاشتم و طبیعتاً اگر لازم باشد در وزارت ورزش و جوانان وقت بیشتری هم خواهم گذاشت.

ورزش بانوان ما چند سالی است پویاتر شده و بیشتر نمود پیدا کرده به نوعی می‌توان گفت از گوشه نشینی و انزوا خارج شده اما هنوز نتوانسته آن اصل ورزش را به خود اختصاص دهد. برای بخش بانوان چه برنامه‌ای در نظر دارید؟

با توجه به ظرفیت و توانمندی بانوان‌مان در عرصه‌های مختلف بخصوص ورزش هم در عرصه‌های مدیریت ورزش و هم در عرصه‌های دیگر، متأسفانه ما تا الان نتوانستیم جایگاه خوبی برای این قشر فراهم کنیم. باور من این است که باید حضور بانوان را در مسئولیت‌های کلیدی و مدیریتی وزارتخانه پررنگ‌تر کنیم و گسترش دهیم و تلاش کنیم از این استعدادهای فراوانی که ما در حدود 50 درصد از جمعیت کشورمان در عرصه‌های مختلف ورزشی وجود دارد، استفاده کنیم. ما تجربه کردیم هر جا که شرایط برابری برای آقایان و خانم‌ها مهیا کردیم خانم‌ها کارنامه خوبی داشتند مثل آموزش عالی (کنکور) که چند سالی است درصد قبولی خانم‌ها بیشتر است.

این در سطح مدیریتی بود، در بحث ورزشکاران بانو چطور؟

برای نخستین بار یک خانم ایرانی توانست مدال المپیک بگیرد. معتقدم ما در رشته‌های دیگر هم این ظرفیت را داشتیم که بانوان ما مدال بگیرند، حتماً برنامه‌ریزی خواهیم کرد و امیدوارم در المپیک 2020 به سه مدال با رنگ‌های مختلف برسیم.

شما 2 سال از طلایی‌ترین سال‌های دهه 70 مرد شماره 2 ورزش ایران بودید با آقای هاشمی طبا در دولت اصلاحات گام‌های موفقی برای ورزش برداشتید آن پیشینه چقدر می‌تواند به شما کمک کند و چراغ راه‌تان باشد؟

دو سالی که من قائم مقام سازمان تربیت بدنی بودم شرایطی فراهم کرد که من در 20 سال گذشته با بدنه ورزش، مدیران و قهرمانان همواره در تماس و ارتباط باشم. همین مسأله باعث شد یکی، دو بار خیلی جدی بنده را برای پست ریاست کمیته ملی المپیک و ریاست فدراسیون فوتبال کاندیدا کردند که البته به هر حال شرایط فراهم نشد.

پرونده فساد در ورزش پرونده‌ای بود که سرو صدای زیادی به پا کرد اما در نهایت منجر به روشنگری خاصی نشد. آیا شما نظری در خصوص این پرونده دارید؟

اینکه این مسائل در فوتبال و برخی رشته‌های دیگر وجود دارد انکار‌ناپذیر است و طبیعتاً باید همه کمک کنیم تا یک نظارت همه جانبه هم توسط خود وزارت ورزش و هم سایر دستگاه‌ها وجود داشته باشد. اینکه این فساد کم هست یا زیاد شاید راجع به آن جنجال‌سازی می‌شود یعنی شاید فسادی که در خیلی از بخش‌ها وجود دارد در آنجا هم وجود داشته باشد نه بیشتر اما جنجال‌سازی و هیاهوسازی در آن درست نیست. فکر نمی‌کنم میزان فساد در ورزش بیشتر از سایر بخش‌ها باشد و باید ما با استفاده از ابزارهایی که در دنیا وجود دارد به مبارزه با فساد در تمامی عرصه‌ها بپردازیم و مشخصاً برای شفاف‌سازی کل مسائل مالی در کشور یک نظارت جدی داشته باشیم. وزارت ورزش و جوانان نیز با استفاده از ابزارش باید کنترل و نظارت کند تا انشاالله بتوانیم با این موضوع مبارزه کنیم.

در خصوص مسائل اقتصادی، استقلال مالی وزارتخانه و درآمدزایی فدراسیون‌ها صحبت کنید...

ما اقتصاد ورزش را باید به صورت سالم فعال کنیم. طبیعتاً با این منابع موجود دولتی نمی‌تواند حرکت اساسی در ورزش ما ایجاد شود. برای رسیدن به برنامه‌ها نیازمند تأمین منابع هستیم، وضعیت اقتصاد وزارت ورزش و جوانان با خواسته‌های موجود فاصله زیادی دارد البته وضعیت مالی کل کشور خوب نیست. در سازمان میراث زمانی که دیدیم پول نداریم بناهای تاریخی را مرمت کنیم به سمت بخش خصوصی رفتیم و برای تشویق این بخش سازوکارها را مهیا کردیم و ضریب بهره‌وری را 20 برابر بالا بردیم و یکی از دلایل موفقیت ما هم همین بود. من نمی‌خواهم بگویم که باشگاه‌های ما را با باشگاه‌های برتر دنیا مثل رئال مادرید، اتلتیکو، یوونتوس، بایرن مونیخ و بارسلونا یعنی 5 باشگاهی که در رنکینگ اول هستند، مقایسه کنیم فاصله ما زیاد است و این به دلیل فاصله اقتصادی‌مان با این کشورهاست چون ما در بخش خصوصی‌سازی نتوانستیم قدم‌های اساسی برداریم ولی اگر رئال مادرید هر ساله بین 500 تا 600 میلیون دلار درآمد دارد از محل توریست ورزشی که به سانتیاگو برنابئو می رود، کارهایی ازجمله فروش بازیکن، مدارس مختلف و کارهای اسپانسری.

کسی که وارد استادیوم سانتیاگو برنابئو می‌شود اسماً 15یورو از او می‌گیرند اما در همین بازدید یک پیراهن می‌خرد، چند تا عکس می‌گیرد، یک موزه را بازدید می‌کند و یک مدال می‌خرد و برای همین 100 یورو می‌پردازد و بیرون می‌آید. من در گزارشی می‌خواندم در بازدیدهایی که از استادیوم سانتیاگو برنابئو شده بود چیزی در حدود 180 تا 200 میلیون دلار از همین بازدیدها درآمد داشته‌اند. حالا فروش بازیکن و مسائل دیگر بماند چون درآمدهای مختلفی دارند. چطور باشگاه‌های ما مخصوصاً باشگاه‌های شاخص نمی‌توانند مثلاً سالی 20 یا 30 میلیون دلار درآمد داشته باشند؟ قطعاً می‌توانند ما باید یک مقدار این مدل‌های شناخته شده دنیا را در دستور کار خود قرار دهیم و سازوکار قانونی آن را فراهم کنیم. فکر می‌کنم از محل تبلیغات و تأمین اسپانسرهای مختلف باید بیشتر استفاده کنیم. در درجه اول باید ستاد وزارتخانه‌مان را کوچک بکنیم، به فدراسیون‌های ورزشی‌مان اختیارات بیشتری بدهیم به طوری که وزارتخانه صرفاً برود به سمت کارهای حاکمیتی، قانونگذاری و سیاستگذاری. تمام امور تصدیگری و اجرایی را به فدراسیون‌ها بدهیم. هویت حقوقی و شخصیت آنها را پررنگ‌تر کنیم. خودمان هم بر عملکرد آنها نظارت کنیم و اساسنامه‌ها را هم اصلاحاتی که نیاز داریم انجام بدهیم. برویم به سمت اینکه در آن مدلی که فدراسیون‌های توسعه یافته ورزشی دنیا دارند کار کنیم. ما نمی‌توانیم در رشته‌های مختلف قهرمان المپیک شویم بدون اینکه در ورزش همگانی و آموزش و پرورش کار کرده باشیم. یعنی اینکه یک قهرمانی مانند مایکل فلپس که در 3 دوره المپیک 27 مدال می‌گیرد که 23 مدال آن طلا است این آدم طبیعتاً در دوره دانش‌آموزی و دانشجویی‌اش هم ورزش می‌کرده است. بعد از آن باشگاه‌ها کار کرده‌اند. ما  اعجوبه ای مانند مایکل فلپس نداریم. در المپیک 1976 مونترال مایک اسپیتس امریکایی 7 مدال طلا گرفت.در همان المپیک یک ژیمناست دختر 14 ساله رومانیایی 7 مدال طلا گرفت. این‌ها کشورهایی هستند که در رده‌های مختلف کار کرده‌اند و یک دفعه بدون اینکه در آموزش و پرورش، دانشگاه و رده‌های پایه کار کرده باشند، به اینجا نمی‌رسند. امکان ندارد این اتفاق بیفتد. اوسین بولت وقتی در دوهای سرعت در 3 المپیک 9 مدال طلا می‌گیرد، اگر به سابقه او نگاه کنید می‌بینید که از 5-6 سالگی ورزش می‌کرده است.بنابراین این یک زنجیره پیوسته است. اگر بخواهیم ورزش‌مان رشد کند یکی از مبانی آن ورزش همگانی است که در سالم‌سازی جامعه و ایجاد شادی و نشاط و تحقق مبانی اقتصاد مقاومتی نقش اساسی دارد. یعنی یکی از کارهای اساسی که در تحقق مبانی اقتصاد مقاومتی که مد نظر رهبر معظم انقلاب در بخش ورزش است اینکه باید به صورت جدی به آن پرداخته شود توسعه ورزش همگانی است برای اینکه جامعه را سالم و با نشاط کند. یعنی هم جلوی هزینه‌های درمانی را بگیریم هم بتوانیم با نشاطی که در جامعه ایجاد می‌کند جلوی افسردگی‌ها و ناهنجاری‌ها و ایجاد جرم و جنایت‌ها را بگیریم. من اینها را در دفاعیه خود در مجلس هم خواهم گفت. رویکرد دوم این است که بتوانیم سازوکار قانونی مشارکت، حضور و حمایت بخش خصوصی را فراهم کنیم. دولت اگر کمی دست بردارد هیچ مشکلی نیست. چرا باید بترسیم اگر باشگاه‌های بزرگ ما خصوصی شوند ممکن است مشکلاتی ایجاد کند. ما دستگاه نظارتی و حاکمیتی قانونی هستیم مگر در عرصه بهداشت و درمان، تأسیس این همه بیمارستان خصوصی باعث شده که اختیارات نظارتی وزارت بهداشت محدود شود؟

آیا فوتبال‌های خارجی را هم نگاه می‌کنید؟ طرفدار کدام تیم هستید؟

تا حدی که بتوانم نگاه می‌کنم. طرفدار این تیم یا آن تیم بودن مخصوص جوان هاست و ما هر تیمی که زیبا‌تر بازی کند را بیشتر دوست داریم. البته به دلیل کارهای تیمی و قهرمانی‌های زیادی که رئال مادرید دارد بیشتر می‌پسندم و از زمانی که مجموعه رونالدوی برزیلی، روبرتو کارلوس، فیگو و تا اکنون که دو باشگاه بارسلونا و رئال که گرانترین خط حمله جهان را دارند، رئال مادرید با گرت بیل، بنزما و کریستیانو رونالدو و بارسلونا با نیمار، سوارز و مسی. یک زمان در دهه 70 تیم هلند با مکتب استفان کواچ که مرحوم کرویف و رنسن برینک، در آن تیم حضور داشت با حضور دو بار در فینال جام جهانی و باشگاه آژاکس که سه بار قهرمان اروپا شد یک مکتب جدیدی مطرح شد و اصطلاح 10 نفر حمله 10 نفر دفاع که به فوتبال موجی معروف شد و طرفداران زیادی داشت. اروپایی‌ها خوب سرمایه‌گذاری می‌کنند و با استعدادهای 7-6 ساله قرارداد می‌بندند و بعد به فروش می‌رسانند که یکی از محل‌های درآمد است.

یکی از مشکلاتی که برای مردم هم دغدغه بوده است مشکلات وزارت ورزش با فدراسیون فوتبال و عدم تعامل این دو با هم بخصوص در زمان حضور کفاشیان در فدراسیون بود. نگاه شما به این مسائل چیست؟

یکی از موفقیت‌های ما در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رفاقت با کسانی بود که قبلاً با این سازمان درگیری داشتند. یعنی هنر یک مدیر در این است که از همه ظرفیت‌های موجود قانونی و سازمانی خود استفاده کند. انسان هیچگاه از تعامل و ارتباط و مذاکره ضرر نمی‌کند. خوشبختانه مسئولان فدراسیون فوتبال آقای تاج از دوستان گذشته ما هستند و با هم در ارتباط هستیم و با هم بر سر برخی مسائل مشورت و گفت‌و‌گو می‌کنیم. فدراسیون والیبال هم همین‌طور است و20 سال است که با رئیس‌اش ارتباط دارم. به هر حال از دعوا و درگیری در هیچ عرصه‌ای چیزی حاصل نمی‌شود، چه برسد در عرصه مدیریت کشور و در وزارتخانه‌های مختلف و آن هم در ارتباط با فدراسیون‌ها که خیلی مهم است. امروز برای چند ده میلیون جوان ما مهم تر از پیشرفت‌های بیوتکنولوژی و نانوتکنولوژی، موفقیت‌های قهرمانان ما مهم است و کارآمدی نظام و دولت را با این معیار می‌سنجند. یعنی برای‌شان رفتن تیم ملی به جام جهانی مهم است. برای‌شان مهم است که قهرمان وزنه برداری‌شان رکورد دنیا را بزند یا کشتی گیرشان قهرمان المپیک شود. بنابراین نگاه‌شان به نظام و دولت از جهت کارآمدی بستگی به نتایج ورزشکاران ما در رشته‌های مختلف قهرمانی دارد. جدای از رشته‌هایی که مدال آور هستند این ظرفیت را داریم که در رشته‌های دیگر مانند تیراندازی و رشته‌های مادر که تعداد مدال زیادی دارد مدال بیاوریم اما سهم‌مان تا حالا صفر بوده است. با یک کار ریشه‌ای و بلند مدت و منسجم می‌توانیم حتی در المپیک 2020 ژاپن دستاوردهایی در این زمینه داشته باشیم.

کمی در خصوص رویکردتان در وزارت ورزش و جوانان صحبت کنید.

به نظر من باید هر چه سریعتر در ساختار ورزش یک آسیب شناسی صورت بگیرد. البته قانونی که داریم تصویب می‌کنیم قانون وزارت ورزش و جوانان است. قانون اختیارات و شرح وظایف و در حقیقت ساختاری که پیش‌بینی کردیم. باید ببینیم در ارتباط با بخش جوانان کارهایی که باید انجام شود چه بخشی انجام شده است که قطعاً متأسفانه خیلی کم بوده است. کارهای زیادی داریم که باید ساماندهی کنیم. هم‌ اکنون جوان ما در عرصه‌های مختلف مانند مسائل مادی، اشتغال، مسکن، تحصیلات و مسائل معنوی و بحران هویت، دچار مشکل است و ریشه‌ها و جوانه‌هایی که برای امید به آینده باید زده شود که بخشی در تأمین نیازهای مادی و بخشی هم در ایجاد اعتماد به نفس است و احساس خاصی باید در جوان به وجود بیاید که «من هستم». باید جوان را به‌عنوان یک ظرفیت اساسی و سرمایه ملی ببینیم نه به‌عنوان مجموعه‌ای که از دید معضل به آن نگاه می‌شود. به جوانان باید به‌ عنوان یک سرمایه و ظرفیت بزرگ در برنامه‌ریزی توسعه در ابعاد مختلف نگاه کنیم. زمینه مشارکت جوانان را در عرصه‌های مختلف فراهم کنیم نه اینکه تنها در مواردی که نیاز داریم بخواهیم به صحنه بیایند بلکه در همه عرصه‌ها از جمله تصمیم سازی‌ها مشارکت جدی داشته باشند. مسائل جوانان بحث حاشیه‌ای وزارتخانه ما نیست. با صراحت می‌گویم مسائل ساماندهی جوانان چه امور معنوی و چه امور مادی از مهم‌ترین سیاست‌های دولت است و جزو مسائل حاشیه‌ای قلمداد نمی‌شود.

به نظر می‌رسد جایگاه ورزش در تصمیم گیری‌های کلان، دست چندم است. برخلاف اینکه آقای روحانی تأکید دارند جزو اولویت هاست. چه از لحاظ بودجه‌ای و چه از لحاظ جایگاهی که در مناسبات به چشم مردم می‌آید. آیا قرار است ورزش از این جایگاه دست چندمی جدا شود و جزو اولویت‌های نخست قرار بگیرد.

بستگی به این دارد که چقدر تلاش کنیم مسئولان را به این باور برسانیم که ورزش در همه عرصه‌ها و فرایند توسعه کشور می‌تواند تأثیرگذار باشد و جوان را همان‌طور که گفتم به‌عنوان یک سرمایه و ظرفیت برای حل مشکلات کشور ببینیم. جوانان و سالم‌سازی جامعه را و ورزش همگانی را که متمرکز می‌شود روی جوانان به‌ عنوان یکی از مهم‌ترین سیاست‌ها برای تحقق مبانی اقتصاد مقاومتی ببینیم. اگر موفق شویم این گفتمان را جا بیندازیم آن وقت می‌توان گفت ورزش از یک بحث دسته چندم تبدیل به یک اولویت اصلی برای کشور می‌شود. در کشورهای توسعه یافته ورزش در همه ابعاد یک اولویت است و به‌ عنوان یک پارامتر مهم برای سرعت گرفتن توسعه کشور دیده می‌شود. بنابراین برای ورزش زیرساخت ایجاد می‌کنند. شهرداری‌ها موظف هستند فضاها و امکانات ورزشی ایجاد کنند. وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های مختلف و بخش خصوصی زیرساخت‌های ورزشی ایجاد می‌کنند. اگر ما از طریق آمار و ارقام و تعاملاتی که داریم این باور را جا بیندازیم مطمئن باشید این اتفاق برای ما هم می‌افتد.

درباره «شعار ورزش برای همه» چه نظری دارید. خیلی‌ها معتقدند جوانان بار سنگینی برای وزارت ورزش و جوانان است و جنس دو کار از هم جداست و مکمل هم نیستند. نظر شما چیست؟

من فکر می‌کنم دو بخش ورزش و جوانان از هم قابل تفکیک نیستند. ممکن است منتقدینی وجود داشته باشند درباره شکل جدید وزارتخانه که دلایل قابل تأمل و شنیدنی داشته باشند و کسانی هم باشند که درباره ادامه این شکل دلایل قوی دارند. من فکر می‌کنم ورزش چه در بعد همگانی و چه قهرمانی یکی از ابزارهای ساماندهی امور جوانان و جامعه است. با این استدلال من این دو حوزه را قابل تفکیک نمی‌دانم. اما اینکه در آینده چه اتفاقی بیفتد باید آسیب شناسی شود و ببینیم وضعیت کنونی توانسته به نفع ورزش و جوانان باشد یا روشی که در گذشته بوده است. این آسیب شناسی را باید صاحبنظران و کارشناسان حضور داشته باشند و انجام بدهند.

فکر می‌کنید برخورد نمایندگان در روز رأی‌گیری چگونه خواهد بود؟

ما در نشست‌هایی که با فراکسیون‌های تخصصی و منطقه‌ای داشته‌ایم و ارزیابی که انجام داده ایم، توانسته‌ایم ارتباط خیلی خوبی بین گفتمان‌های‌مان برقرار کنیم. تحلیل‌ها و خواسته‌های‌مان خیلی به هم نزدیک است. برای اینکه در این عرصه، کشور موفق شود باید بین این دو بخش یعنی دولت و مجلس یک همکاری نزدیک و دائمی و گسترده به وجود بیاید. اگر ما این تعامل و ارتباط دائمی را بین وزارت ورزش و جوانان و نمایندگان مجلس داشته باشیم و بتوانیم از حمایت‌ها و راهنمایی‌ها استفاده کنیم .طبیعتاً می‌توانیم موفق باشیم و فکر می‌کنم چون داریم به یک گفتمان و تحلیل مشترک می‌رسیم .ان‌شاءالله بتوانیم در روز رأی اعتماد به نتیجه‌ای که به صلاح مملکت است دست پیدا کنیم. من اگر بتوانم رأی اعتماد بگیریم مانند تمام کارهایی که در سالیان گذشته داشته‌ام با تمام توان به صحنه می‌آیم تا بتوانم مشکلات بخش ورزش و جوانان را کاهش بدهم و جریان حرکت عمومی وزارتخانه را در مسیر حل شدن قرار بدهم. همه پیشکسوتان، قهرمانان، مدیران، دست اندرکاران، دلسوزان، دانشگاهیان و همه کسانی که دغدغه ورزش و جوانان کشور را دارند و نمایندگان محترم مجلس کمک کنند که شدیداً به کمک آنها نیاز داریم.

در پایان اگر نکته خاصی باقی مانده، بفرمائید.

در برنامه‌های کوتاه مدت دو سه موضوع را در دستور کار خودمان داریم. یکی مسائل مربوط به مسابقات مقدماتی جام جهانی فوتبال را بتوانیم حل کنیم تا ان‌شاءالله تیم ملی یک صعود مقتدرانه داشته باشد. خوشبختانه تیم ملی 4 بازی خود را با موفقیت سپری کرده است و تحلیل من این است که با حضور سرمربی کارآمد و مجموعه تلاش بازیکنان مؤثر و عاشق کشورمان اگر به‌عنوان تیم اول صعود نکنیم مطمئناً به‌عنوان تیم دوم صعود می‌کنیم. البته این منتهای آرزوی ما نخواهد بود چرا که 3 بار تجربه حضور در جام جهانی را داریم و امیدوارم تیمی درست کنیم که در مسابقات 2018 نتایج مناسب تری را بگیرد. در مسابقات آسیایی جاکارتا هم همینطور. در بخش جوانان هم بسرعت باید به دنبال این باشیم که شرایط حضور را در امور مختلف نهادینه کنیم.
تصور من این است باید به گونه ای کار کنیم که 2 موضوع اعتماد به نفس و امید به آینده را روز به روز در نزد جوانان بالا ببریم تا ان شاءالله در آینده نظام و کشور را به جوانان شایسته کشورمان بسپاریم.


کارنامه سلطانی فر در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

رشد گردشگری ایران، بالاتر از میانگین جهانی

گردشگران ورودی طی سه سال گذشته، سالانه 10 تا 13 درصد رشد یافته است

«مسعود سلطانی فر» رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور اگر بتواند رأی اعتماد بهارستانی‌ها را به دست بیارود به زودی به خیابان «سئول» می‌رود تا به عنوان وزیر ورزش و جوانان بر صندلی این وزارتخانه تکیه زند. او دو سال و 9 ماه ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور را در عمارت آزادی به عهده داشت. مرور کارنامه سلطانی‌فر در سازمان تحت ریاستش در این روزها که به عنوان گزینه وزارت ورزش و جوانان به بهارستان خواهد رفت، خالی از فایده نیست.

رشد گردشگری ایران در دولت روحانی بیش از میانگین جهانی بود. براساس اعلام بانک جهانی رشد گردشگری ایران در سال‌جاری 10 درصد بود. سلطانی فر هم با اعلام اینکه تعداد گردشگران ورودی سالانه ۱۰ تا ۱۲ درصد در سه سال گذشته رشد داشته، می‌گوید: «نرخ میانگین افزایش رشد گردشگران خارجی در دنیا ۴.۶درصد بوده است و بین ۲.۵ تا سه برابر آن در دنیا رشد داشتیم و برای اینکه بتوانیم گردشگر بیشتری جذب کنیم ۴۰ کشور را بر اساس سوابق گردشگردی، هدف قرار دادیم.» سازمان میراث فرهنگی در 25 کشور از این تعداد دفاتر جذب و اطلاع‌رسانی گردشگری را با کمک بخش خصوصی راه‌اندازی کرد. براساس آمار در سال گذشته گردشگران خارجی ایران به مرز پنج میلیون و 200 هزار گردشگر رسید. سازمان میراث فرهنگی کشور در این دوره همچنین برای سهولت ورود گردشگران خارجی به کشور اقدام به صدور ویزای فرودگاهی کرد. این ویزا در ابتدا برای 15 روز بود، پس از آن به یک ماه تبدیل شد، در نهایت هم سه ماهه شد. در حال حاضر اتباع و گردشگران ۱۹۰ کشور دنیا امکان دریافت ویزای فرودگاهی برای سفر به ایران را دارند. از دیگر برنامه‌های جدی سلطانی‌فر در این دوره تلاش برای لغو ویزا با 28 کشور بود که تقریباً نیمی از این ویزا لغو شده است.

ثبت جهانی‌ها درحوزه صنایع دستی

«سلطانی فر» سازمان میراث فرهنگی را از «محمدعلی نجفی» تحویل گرفت. مدت مدیریت نجفی بسیار کوتاه بود. اما سازمانی که بعد از نجفی به سلطانی‌فر رسیده بود به گفته بسیاری از جمله «سید محمد بهشتی» و براساس شواهد ومستندات موجود، سازمانی ویران بود که زخم‌های بسیاری در دولت نهم و بویژه در دولت دهم خورده بود. بسیاری به احیای این سازمان با دیده تردید می‌نگریستند اما این سازمان امروز به یک ثبات رسیده است. پرونده ثبت جهانی‌ها در دوره مدیریت سلطانی فر یکی از گام‌های بسیار مثبت او بود. در این دوره برای نخستین بار صنایع دستی ایران به نام چهار شهر نامدار چون اصفهان، مشهد، تبریز و همدان در حافظه جهانی ثبت می‌شود. صنایع دستی ایران دریای ژرف و عمیقی است که به دلیل تحریم‌ها و عدم مدیریت‌های مطلوب در چند دهه گذشته بازار خود را از دست داده بود. ثبت جهانی این چهارپرونده که در هیچ دوره‌ای مسبوق به سابقه نیست، یک گام بزرگ برای بازیابی جایگاه صنایع دستی ایران در بازار جهانی است. همین مسأله هم مقدمه برای برگزاری اجلاس شورای جهانی صنایع دستی در اصفهان شد که به گفته کارشناسان مقدمه‌ای برای ریاست ایران بر این شورا در سال‌های آتی خواهد بود. صدور پروانه ‌های تولید انفرادی، کارگاهی، ایجاد بازارچه‌های موقت فروش، راه‌اندازی نخستین بازارچه صنایع دستی پایتخت و... ازدیگر اقدامات مطلوب مدیریت او بود. براساس آمارهای معاون صنایع دستی، بیش از 440 میلیون دلار صادرات صنایع دستی در سال‌های 92 تا94 به خارج رفته است که رشدی سالانه 24 درصدی برای کشور در پی داشته است.

استردادهای تاریخی

 استردادهای تاریخی را باید از جمله اتفاقات ارزشمند دوره سلطانی فر دانست؛ 4 استرداد بزرگ. 349 قطعه شیء متعلق به منطقه باستانی خوروین بعد از چند دهه دعوای حقوقی در زمان وی از بلژیک به ایران بازگشت. دومین محموله ارزشمند تاریخی برمی گردد به ۱۰۸ شیء منطقه باستانی چغامیش که از سوی مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در اردیبهشت 94 به مسئولان سازمان میراث فرهنگی تحویل داده شد. سومین محموله اشیای تاریخی ایران، شامل 30 قطعه از اشیا و آثار فرهنگی متعلق به دوران قبل و پس از اسلام بود که توسط دولت ایتالیا تحویل سفارت ایران در رم شد. بعد از آن هم 73 قلم اشیای تاریخی دوره ساسانیان از امریکا به تهران آمد و به موزه ملی رفت. راه‌اندازی 285 موزه خصوصی، افتتاح موزه بزرگ دوران اسلامی در موزه ملی ایران، توسعه موزه ایران باستان، افتتاح و راه‌اندازی نخستین موزه منطقه‌ای ایران در خراسان رضوی و... از دیگر برنامه‌های انجام گرفته در این دوران بود. سازمان میراث فرهنگی در بخش ثبت جهانی آثار میراث فرهنگی هم گام‌های ارزشمندی برداشت. در دوره مدیریت او 5 اثر در این فهرست ثبت جهانی شد و تعدادآثار ایران در فهرست جهانی یونسکو به 21 اثر رسید. محوطه باستانی 5 هزار ساله «شهرسوخته»، سیستان و بلوچستان، شهر 7 هزار ساله شوش در خوزستان و منظر فرهنگی روستای تاریخی- باستانی «میمند» در کرمان در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد. همچنین در این دوره و در سال جاری دو پرونده بیابان لوت و قنات‌های ایرانی در فهرست جهانی یونسکو در اجلاس ترکیه به ثبت جهانی رسید که می‌تواند به رشد گردشگری کویری ایران کمک مؤثری کند. احیای انجمن‌های میراث فرهنگی (راه‌اندازی انجمن‌های مردمی میراث فرهنگی با عضویت بیش از 120 هزار نفر در سراسر کشور) که در دولت گذشته به محاق رفته بود نیز از جمله عملکردهای مطلوب سازمان میراث فرهنگی در دوره مدیریت سلطانی فر است. در زمان او هیأت امنای 19 پایگاه‌ میراث جهانی و کاخ موزه سعدآباد راه‌اندازی شد. این گام مؤثر در حفاظت از آثار ثبت شده ایران در فهرست جهانی است. تدوین برنامه جامع ساماندهی نیروی انسانی سازمان میراث فرهنگی در سطح کشور و بازنگری شاخص‌های ارتقای نمایندگی شهرستانی به اداره و افزایش تعداد ادارات شهرستان‌ها از 43 اداره به 195 اداره از کارهای اوست. واگذاری بناهای تاریخی از طریق صندوق احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی نیز گامی مهم برای احیای بیش از 10 هزار بنای تاریخی کشور است. واگذاری‌ها در این دوره کارنامه موفقی داشت. تهیه سند راهبردی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در برنامه ششم توسعه کشور هم در دولت روحانی اتفاق افتاد. در این دوره برای نخستین بار صنایع دستی وارد برنامه‌ریزی‌های کلان کشور(توسعه ششم) شد.

جــذب ســـرمـــایـه‌گــذاری در حـوزه هتل‌سازی‌

بعد از روی کار آمدن دولت روحانی و برداشتن تحریم‌ها، گردشگران زیادی راهی ایران شدند. ساخت هتل‌های 4
و 5 ستاره یکی از الزامات حضور این گردشگران بود. سلطانی فر خود از عملکردش در این حوزه از انقلاب «هتل‌سازی» یاد می‌کند: «از ابتدای تاریخ هتل‌سازی در ایران تا سال ۹۲ تعداد ۱۲۵ باب هتل چهار تا پنج ستاره در ایران ساخته شده بود، در حالی که طی سه سال اخیر ۳۴ هتل چهار و پنج ستاره به همت بخش خصوصی و با حمایت دولت احداث و شماری از آنها به بهره‌برداری رسیده است. بخش خصوصی داخلی اکنون در حال برنامه‌ریزی برای ساخت و بهره‌برداری از ۱۷۰ هتل چهار و پنج ستاره تا پنج سال آینده است. همچنین در حال حاضر ۸۲۰ پروژه اقامتی در کشور در دست احداث است و بین ۱۰ تا ۹۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارند که با محوریت بخش خصوصی انجام می‌شود.»  حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی هم از جمله اقدامات دوره مدیریت سلطانی فراست. در این دوره سازمان میراث فرهنگی در 30 نمایشگاه بین‌المللی گردشگری در کشورهای مختلف حضور یافت. توجه به بوم گردی و طبیعت گردشگری از جمله شاخصه‌های مدیریت سلطانی بود. براساس آمارهای موجود مراکز بوم گردی از 40 واحد در سال 92 به 258 واحد تا پایان سال 94 رسید. کرمان در این زمینه رتبه اول را دارد. در این دوره 570 مجوز جدید دفاتر خدمات مسافرتی برای توسعه فعالیت‌های گردشگری در سطح کشورصادر شد. براساس آمارهای بانک جهانی رشد گردشگری در دولت روحانی نزدیک به 10 درصد بوده است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین