|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۴
کد خبر: ۱۲۷۳۴۴
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۵ - ۰۳:۱۰
بنده از جمله افرادي بودم كه قبل از انتخابات مجلس به آقاي عارف گفتم بهتر است شما در انتخابات مجلس كانديدا نشويد. آقاي عارف قصد داشت از سكوي رياست مجلس به سمت صندلي رياست‌جمهوري خيز بردارد. بدون شك آقاي عارف براي انتخابات رياست‌جمهوري سال۱۴۰۰برنامه جدي دارد
  آيا بين عارف و روحاني پس از انتخابات رياست مجلس فاصله ايجاد شده است؟ آيا اصلاح‌طلبان مجبور هستند در انتخابات آينده از آقاي روحاني حمايت كنند يا گستره بازي سياسي در جنبه‌هاي مختلف را دارند؟ آيا اصولگرايان به سمت آقاي روحاني گرايش پيدا كرده‌اند يا اينكه آقاي روحاني به سمت اصولگرايان گرايش پيدا كرده است؟ اين سوالات از مهم‌ترين سوالاتي است كه در شرايط كنوني افكار عمومي را به خود مشغول كرده است. به همين دليل و براي پاسخ به اين سوالات با دكتر فياض زاهد تحليل‌گر مسائل سياسي و استاد دانشگاه گفت‌وگو كرديم. دكتر زاهد در گفت‌وگو با «آرمان امروز» خاطرنشان مي‌كند:«به تازگي اصلاح‌طلبان به آقاي روحاني پيغام فرستاده‌اند كه هيچ نيازي نيست كه آقاي روحاني نسبت به برخي مسائل عصباني باشد و عصبانيت خود را بروز دهد. اصلاح‌طلبان به آقاي روحاني عنوان كردند نياز نيست شرايط را به شكلي براي افكار عمومي تداعي كند كه ايشان قصد دارد اقداماتي را انجام دهد اما برخي نهادهاي قدرت مانع از اين اقدامات مي‌شوند». در ادامه گفت‌وگوي«آرمان امروز» با دكتر فياض زاهد را مي‌خوانيد.

در دولت اول آقاي روحاني اصلاح‌طلبان به جاي قوه‌عاقله دولت قرار گرفتند و بدون هيچ چشمداشتي در مقابل مخالفان دولت سينه سپر كردند. آيا در دولت دوم آقاي روحاني نيز اين اتفاق خواهد افتاد يا اينكه شرايط به گونه ديگري خواهد بود؟

اصلاح‌طلبان در طول سه سال گذشته هيچگاه به دنبال اين نبودند كه با حمايت از آقاي روحاني سهمي در كابينه داشته باشند. تعامل اصلاح‌طلبان با آقاي روحاني در سه سال گذشته همواره دو طرفه بوده و هيچگاه كفه ترازو به يك سمت سنگيني نكرده است. هنگامي كه گزينه‌هاي اصلي جريان اصلاحات مانند آيت‌ا...‌هاشمي و رئيس دولت اصلاحات امكان حضور در انتخابات را پيدا نكردند نوعي عقلانيت و دورانديشي بر جريان اصلاحات حاكم شد كه در نهايت به اجماع بر آقاي روحاني منجر شد. با اين وجود ما بايد اين نكته را مد نظر داشته باشيم كه آقاي روحاني كانديداي اصلي هيچ كدام از جريان‌هاي سياسي اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا نبود. اين وضعيت براي آقاي عارف هم وجود داشت. آقاي عارف اگر چه داراي خاستگاه اصلاح‌طلبي بود اما با ماموريت جريان اصلاحات به صحنه نيامده بود. آقاي روحاني در شرايطي سكان هدايت كشور را به دست گرفت كه يك زمين سوخته را از آقاي احمدي‌نژاد به ارث برده بود. با اين وجود آقاي روحاني در طول سه سال گذشته موفق شد با توافق برجام يكي از مهم‌ترين بحران‌هاي پيش روي كشور در عرصه بين‌المللي را به صورت منطقي حل كند كه در نوع خود دستاورد بسيار بزرگي است. از سوي ديگر آقاي روحاني در بخش اقتصادي نيز موفق شد تورم را كنترل كند و وضعيت اقتصادي كشور را تاحدود زيادي ساماندهي كند. بدون شك استراتژي اصلاح‌طلبان براي دولت دوم آقاي روحاني مبتني بر رويكرد تعامل دو طرفه خواهد بود. به نظر من آقاي روحاني در دولت دوم خود تا حدود زيادي محافظه‌كار‌تر خواهد شد. به نظر من آقاي روحاني حتي در مبارزات انتخاباتي خود اظهارات ساختارشكنانه به زبان نخواهد آورد و مانند انتخابات۹۲ موضع‌گيري صريح نخواهد كرد.

چرا آقاي روحاني در دولت دوم خود محافظه‌كار‌تر خواهد شد؟

آقاي روحاني به اين نتيجه رسيده كه جريان اصلاحات در مقابل ايشان هيچ بديلي نخواهد داشت. ايشان به خوبي به اين مساله پي برده كه اصلاح‌طلبان و بزرگان اين جريان سياسي بيش از آنكه به فكر موقعيت و جايگاه خود باشند به دنبال بهبود اوضاع كشور و بالا رفتن كيفيت زندگي مردم هستند. برخي عنوان مي‌كنند آقاي روحاني در دولت دوم خود ممكن است به سمت رفع حصر حركت كند. با اين وجود ارزيابي من اين است كه مساله رفع حصر در نهايت به يك تعامل ملي تبديل خواهد شد و به همين دليل جز اولويت‌هاي نخست دولت در چهار سال آينده نخواهد بود. اگر آقاي روحاني قصد داشت رفع حصر را به نام دولت خود تمام كند در سه سال گذشته اقدامات جدي‌تري در اين زمينه انجام مي‌داد. البته منظور من اين نيست كه آقاي روحاني در طول سه سال گذشته اقدامات موثري در این زمينه صورت نداده است. بدون شك ايشان در پشت پرده اقدامات موثري را انجام داده است. با اين وجود آقاي روحاني گمان مي‌كرد اين اقدامات بايد بدون حضور نيروهاي اجتماعي صورت بگيرد. در شرايط كنوني آقاي روحاني از پايگاه راي خود مطمئن است. اين در حالي است كه آقاي روحاني اين مساله را مديون مخالفان خود است. آتش توپخانه مخالفان دولت همچنان عليه دولت شليك مي‌كند و دولت را تحت فشار قرار مي‌دهد. هنگامي كه آقاي روحاني از پايگاه راي خود مطمئن است در يك اقدام هوشمندانه تلاش مي‌كند به سمت ديگر گروه‌هاي اجتماعي تمايل پيدا كند و از بين آنها نيروهايي را شكار كند. به همين دليل نيز در شرايط كنوني آقاي روحاني به سمت اصولگرايان گرايش پيدا كرده است. آقاي روحاني تلاش مي‌كند از بين گروه‌هايي نيروهاي خود را انتخاب كند كه زماني خود نيز در آن گروه‌ها حضور داشته است. بدون شك آقاي روحاني نمي‌تواند از بين اعضاي جبهه پايداري يا حاميان محمود احمدي‌نژاد نيروهاي خود را انتخاب كند. با اين وجود در بين نيروهاي راست سنتي و محاظه كار افرادي وجود دارند كه از نظر تفكر و ديدگاه سياسي با آقاي روحاني قرابت بالايي دارند. در نتيجه تعامل اين گروه‌ها با آقاي روحاني در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري شكل جدي‌تري به خود گرفته است.

آيا اصلاح‌طلبان مجبور هستند در انتخابات آينده از آقاي روحاني حمايت كنند يا گستره بازي سياسي در جنبه‌هاي مختلف را دارند؟

اگر منظور شما از«مجبور»، تحميل سياسي است به هيچ عنوان چنين چيزي نيست و اصلاح‌طلبان مجبور نيستند از كسي حمايت كنند بلكه با اشتياق و اراده خود از آقاي روحاني حمايت مي‌كنند. اصلاح‌طلبان در دوران احمدي‌نژاد هشت سال«سياه» را پشت سر گذاشتند اما در اجبار هيچ اقدامي انجام ندادند. بدون شك آقاي روحاني بدون حمايت اصلاح‌طلبان نمي‌توانست به رياست‌جمهوري دست پيدا كند. در انتخابات مجلس شوراي اسلامي نيز اصلاح‌طلبان نقش كليدي در همسو كردن مجلس با سياست‌هاي دولت آقاي روحاني داشتند. رئيس جريان اصلاحات با يك فيلم پنج دقيقه‌اي كه در فضاي مجازي منتشر شد تمام سناريوهاي انتخاباتي را جابه‌جا كرد و باعث شد آراي مردم به سمت حاميان دولت آقاي روحاني سرازير شود. اصلاح‌طلبان از آقاي روحاني انتظار ندارند كه تنها در گفتار خود را به جريان اصلاحات متصل كند. با اين وجود اصلاح‌طلبان انتظار دارند كه اقدامات و سياست‌هاي دولت آقاي روحاني در راستاي تحقق مطالبات مردم و كشور باشد. به همين دليل در طول سه سال گذشته اصلاح‌طلبان از آقاي روحاني رضايت دارند. به همين دليل آقاي روحاني همچنان مي‌تواند يك گزينه مطلوب براي اصلاح‌طلبان به شمار برود. به نظر من اگر آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات شركت مي‌كرد يك دوگانه انتخاباتي در كشور شكل مي‌گرفت كه آقاي روحاني احساس خطر بيشتري مي‌كرد و به همين دليل مجبور مي‌شد در تحقق مطالبات مردم جدي‌تر باشد. با اين وجود احتمال به وجود آمدن اين دو گانه با عدم حضور آقاي احمدي‌نژاد از بين رفته است. در شرايط كنوني آقاي روحاني با يك زمين بازي خالي مواجه است كه حتي در دروازه مقابل دروازه بان نيز حضور ندارد. از سوي ديگر «خرد ناب» حاكميت سياسي ايران به اين نتيجه رسيده كه تدوام دولت آقاي روحاني در چهار سال آينده به سود كشور است. به همين دليل جريان راست سنتي ايران تلاش مي‌كند با نزديك كردن مواضع خود به دولت آقاي روحاني سهم بيشتري در كيك قدرت به دست بياورد.

اصلاح‌طلبان از نزديكي اصولگرايان به آقاي روحاني و وضعيت عكس آن نگران نخواهد شد؟

اصلاح‌طلبان نبايد از ايجاد فاصله بين اصلاح‌طلبان و دولت نگران باشند بلكه كسي كه بايد نگران اين فاصله باشد آقاي روحاني است. اصلاح‌طلبان هيچگاه به دنبال سهم خواهي در كابينه آقاي روحاني نبوده و در آينده نيز نخواهند بود. «جان نش» معتقد است: «در يك بازي سياسي تنها منافع مشترك است كه تعاملات سياسي را معنا مي‌كند». آقاي روحاني براي اصلاح‌طلبان داراي كاركردهاي متفاوتي است. از سوي ديگر نيز اصلاح‌طلبان داراي مزيت‌هاي اجتماعي مهمي براي آقاي روحاني هستند. اگر احمدي‌نژاد در انتخابات شركت مي‌كرد انتخابات شكل دو قطبي به خود مي‌گرفت و در اين فضاي دو قطبي نيروهاي خاكستري و نيروهايي كه قصد شركت در انتخابات را نداشتند به صحنه مي‌آمدند و در نتيجه انتخابات شكل جدي‌تر و البته مهم‌تري به خود مي‌گرفت. در چنين شرايطي تعارض‌هاي شهري و روستايي و شهرهاي بزرگ و شهرهاي كوچك خود را نشان مي‌داد و سرنوشت انتخابات را مشخص مي‌كرد. اصولگرايان گمان مي‌كردند احمدي‌نژاد در روستاها و شهرهاي كوچك از پايگاه راي بيشتري نسبت به آقاي روحاني برخوردار است. اين در حالي است كه با گسترش شبكه‌هاي ارتباط جمعي كيفيت زندگي در روستاها تا حدود زيادي به شهر شباهت پيدا كرده و آقاي روحاني نبايد نگران اين مساله مي‌بود. در نتيجه انتخابات۹۶ فرصت مناسبي بود تا مشخص شود كه اين شهرنشين‌ها هستند كه مدار سياست را در ايران مشخص مي‌كنند.

آيا اصولگرايان به سمت آقاي روحاني گرايش پيدا كرده‌اند يا اينكه آقاي روحاني به سمت اصولگرايان گرايش پيدا كرده است؟

به نظر من هر دو اتفاق در حال رخ دادن است. يعني هم اصولگرايان به سمت آقاي روحاني گرايش پيدا كرده‌اند و هم اينكه آقاي روحاني به اصولگرايان تمايل پيدا كرده است. به تازگي اصلاح‌طلبان به آقاي روحاني پيغام فرستاده‌اند كه هيچ نيازي نيست كه آقاي روحاني نسبت به برخي مسائل عصباني باشد و عصبانيت خود را بروز دهد. اصلاح‌طلبان به آقاي روحاني عنوان كردند نياز نيست شرايط را به شكلي براي افكار عمومي تداعي كند كه ايشان قصد دارد اقداماتي را انجام دهد اما برخي نهادهاي قدرت مانع از اين اقدامات مي‌شوند. از نظر اصلاح‌طلبان آقاي روحاني بايد اعتماد نظام سياسي ايران را حفظ كند و اجازه ندهد فضاي حاكميت سياسي در ايران دو قطبي شود. نياز نيست آقاي روحاني با اظهارات آوانگارد فضاي سياسي ايران را پر تب و تاب كند. نكته ديگر اينكه در شرايط كنوني بزرگ‌ترين سم براي نظام جمهوري اسلامي فاصله بين آيت‌ا...‌هاشمي و بزرگان نظام است. بنده در سفري كه آيت‌ا...‌هاشمي به گيلان داشتند و از بنده نيز خواسته بودند در خدمت ايشان باشم به ايشان عنوان كردم: «حضرتعالي همچنان از صبر و سعه صدر كويري و تاريخي بهره ببريد؛ چرا كه رمز ثبات و آرامش كشور همدلي و همراهي بين شما و رهبر معظم انقلاب است. از سوي ديگر آقاي روحاني بايد مخالفان خود را درجهت توسعه ايران با خود هماهنگ كند و تلاش كند منافع مشتركي را براي هر دوطرف تعريف كند. آقاي روحاني به جاي اينكه انرژي بيشتري روي همراهي اصلاح‌طلبان و اعتداليون بگذارد بايد با هنر خود نهادهاي مزاحم دولت را با خود همراه كند. از سوي ديگر اصولگرايان قرار دارند كه در هشت سال دولت احمدي‌نژاد به يك «بازنده بزرگ» تبديل شدند. اصلاح‌طلبان نيز در هشت سال دولت احمدي‌نژاد با مشكلات زيادي مواجه شدند. با اين وجود، مشكلات اين هشت سال مانند پس‌اندازي بود كه در بزنگاه رياست‌جمهوري۹۲ به كار جريان اصلاحات آمد. زمينه‌هاي از دست رفتن پايگاه اجتماعي اصولگرايان پس از دولت آيت‌ا...‌هاشمي به وجود آمد و در دولت اصلاحات به يك مساله جدي تبديل شد. پس از آن در دولت احمدي‌نژاد به دليل دافعه‌اي كه نسبت به اصولگرايان در افكار عمومي به وجود آمد پايگاه اجتماعي اصولگرايان با ترديد جدي مواجه شد. دردو دهه اخير اصولگرايان نتوانستند براي نسل جديد جاذبه ايجاد كنند و زنان و مرداني را تربيت كنند كه ايدئولوژي دوران گذار را بفهمند و بتوانند مباني اصولگرايي را با مطالبات نسل جديد انطباق دهند. احمدي‌نژاد به عنوان سمبل به اصطلاح پابرهنگي به دنبال انتقام طبقاتي بود. جنبش احمدي‌نژاد نوعي شورش حاشيه نشينان بر متن نشينان بود. اين در حالي است كه معمولا چنين دولت‌هايي فاسد‌ترين ساختارها را به وجود مي‌آورند. اين وضعيت دقيقا براي دوستان آقاي احمدي‌نژاد در ونزوئلا به وجود آمد. ترديد نكنيد اگر سعيد جليلي که به عنوان نماد تفكر بنيادگرايي بود به جاي آقاي روحاني به رياست‌جمهوري رسيده بود ما امروز با وضعيتي شبيه ونزوئلا مواجه شده بوديم و مجبور بوديم براي تامين مايحتاج زندگي خود سوپر ماركت‌ها را غارت كنيم.

در شرايط كنوني دغدغه بزرگان جريان اصلاحات و از جمله رئيس دولت اصلاحات نسبت به ادامه رويكرد آقاي روحاني در كشور چيست؟

رئيس دولت اصلاحات بارها اين نكته را عنوان كرده‌اند كه آقاي روحاني تحت فشارهاي شديدي در حال فعاليت است و اگر اين فشارها نبود تحقق مطالبات مردم شكل بهتري پيدا مي‌كرد. در ماه مبارك رمضان آقاي روحاني يك ضيافت شام در منزل خود ترتيب مي‌دهد و از آيت‌ا...‌هاشمي، آقاي ناطق نوري، سيد حسن خميني، سيد علي خاتمي و رئيس دولت اصلاحات دعوت مي‌كند كه در اين ضيافت شام شركت كنند. در اين جلسه بزرگان كشور برخي دغدغه‌هاي خود را درباره مجلس، برجام و همچنين تركيب كابينه اعلام مي‌كنند. يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي اين جلسه كه بزرگان درباره آن صحبت كرده‌اند اين بودكه كه پس از تشكيل يك مجلس همسو تركيب كابينه مي‌تواند بهتر از گذشته باشد. البته آيت‌ا...‌هاشمي در برخي جاهاي ديگر عنوان كرده بودند كه آقاي روحاني اگر بخواهند مي‌توانند از فرصت به وجود آمده در فضاي سياسي كشور بهتر استفاده كنند و از برخي مديران توانمند استفاده كنند.

تحليل شما از رفتار دكتر عارف در آستانه انتخابات رياست‌جمهوري۹۶ چيست؟آيا عدم حمايت حاميان دولت از ايشان در مساله انتخاب رئيس مجلس باعث ايجاد فاصله بين آقاي عارف و آقاي روحاني شده است؟

اگر عنوان كنم بين آقاي عارف و آقاي روحاني پس از اتفاقات پيرامون انتخاب رئيس مجلس فاصله نيفتاده دروغ گفته‌ام. بنده از جمله افرادي بودم كه قبل از انتخابات مجلس به آقاي عارف گفتم بهتر است شما در انتخابات مجلس كانديدا نشويد. آقاي عارف قصد داشت از سكوي رياست مجلس به سمت صندلي رياست‌جمهوري خيز بردارد. بدون شك آقاي عارف براي انتخابات رياست‌جمهوري سال۱۴۰۰برنامه جدي دارد و قصد دارد براي به دست آوردن رياست‌جمهوري مبارزه كند. بنده به آقاي عارف گفتم اگر قصد داريد در انتخابات رياست‌جمهوري۱۴۰۰به موفقيت دست پيدا كنيد از مجلس براي خود سكوي پرتاب درست نكنيد و تلاش كنيد فارغ از سازو كار مجلس به انتخابات رياست‌جمهوري بينديشيد. با اين وجود آقاي عارف به سخنان كساني كه با حضور ايشان در انتخابات مجلس مخالف بودند گوش نكرد و در انتخابات شركت كرد. در شرايط كنوني آقاي عارف احساس مي‌كند كه از يك اعتبار تاريخي برخوردار شده كه نبايد اين اعتبار را در همه مسائل ريز و درشت خرج كند بلكه بايد اين اعتبار را در يك وقت مقتضي استفاده كند. به نظر من بهتر اين بود كه آقاي عارف مديريت انتخابات را برعهده مي‌گرفت و شخصا وارد عرصه انتخابات نمي‌شد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین