کد خبر: ۱۲۷۱۴۶
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۰
سردسته باند سرقت از خانه‌ها، پسر شیشه‌ای است که سرقت‌های زیادی را در کارنامه خود دارد. او و سه هم‌پاتوقی‌اش شبانه وارد خانه‌ها شده و پول نقد و طلا به سرقت می‌بردند.
 سردسته باند سرقت از خانه‌ها، پسر شیشه‌ای است که سرقت‌های زیادی را در کارنامه خود دارد. او و سه هم‌پاتوقی‌اش شبانه وارد خانه‌ها شده و پول نقد و طلا به سرقت می‌بردند.

چهار مرد خشن نقشه سرقت‌هایشان آن‌قدر حرفه‌ای بود که مو لای درزش نمی‌رفت، با این حال کارآگاهان پلیس موفق به دستگیری سارقان شب‌رو شدند.

سردسته 25 ساله این باند در گفت‌وگو با تپش از شیوه و شگردهای سرقتش می‌گوید.

سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادی؟

شیوه ما توپی‌زنی بود، در خیابان‌ها و کوچه‌ها پرسه می‌زدیم و با دیدن خانه‌ای که چراغ‌هایش خاموش بود سوژه‌مان را پیدا می‌کردیم. برای اطمینان زنگ خانه را به صدا درمی‌آوردیم اگر کسی در را باز نمی‌کرد مطمئن می‌شدیم که خانه خالی است و با شکستن قفل در خانه‌ها وارد شده و نقشه سرقت را اجرا می‌کردیم.

از سرقت‌ها چقدر گیرتان می‌آمد؟

راستش را بخواهید چیزی دستمان را نمی‌گرفت. هر چقدر که گیرمان می‌آمد را مالخر نصف قیمت برمی‌داشت. البته گاهی اوقات هم به جای پول، مواد گیرمان می‌آمد.

با همدستانت چطور آشنا شدی؟

هم‌محلی و هم‌پاتوقی مواد بودیم. وقتی کفگیر همه‌مان به ته دیگ خورد و پولی برای خرید مواد نداشتیم تصمیم گرفتیم که با سرقت پول به دست آوریم.

هفته‌ای چند بار برای سرقت می‌رفتید؟

بستگی داشت، از یک سرقت چقدر گیرمان می‌آمد و تا چند روز کفاف موادمان را می‌داد.

با چه وسیله‌ای سرقت‌ها را انجام می‌دادید؟

موتورسیکلت، معمولا دو موتوره می‌رفتیم. ترک‌نشینان وارد خانه‌ها می‌شدند و راکب‌ها پایین منتظر می‌ماندند تا سرقت انجام شود.

موتورها برای خودتان بود؟

نه؛ یکی از همدستانم با زورگیری موتورها را سرقت کرده بود.

چه شد که تصمیم گرفتی سرقت کنی؟

همه‌اش به خاطر مواد مخدر است. وقتی معتاد می‌شوی نه می‌توانی کار کنی و نه پولی بدست می‌آوری که بتوانی با آن خرج موادت را تهیه کنی به همین دلیل مجبوری راهی برای بدست آوردن پول پیدا کنی. از طرفی هیچ کسی حتی خانواده نیز به آدمی که معتاد است پول نمی‌دهد تا آنها را دود کند.

چطور دستگیر شدی؟

ماشینم در پارکینگ بود، تماس گرفتند که ماشین مشکل پیدا کرده و فورا خودت را برسان. وقتی به پارکینگ رفتم دستگیر شدم. ما آن‌قدر حرفه‌ای سرقت‌هایمان را انجام می‌دادیم که یک درصد هم احتمال نمی‌دادیم که به دام بیفتیم و دستگیر شویم.

چه ماشینی؟

اسپورتیج برای عمویم بود اما مدتی است که اسپورتیج را دست من می‌دهد تا سوار شوم.

چرا این کار را می‌کند؟

متهم جوان سکوت می‌کند.

ظاهرا یکی از مالباخته‌ها را با چاقو زده‌ای؟

من این کار را نکردم؛ یکی از همدستانم موقع فرار با صاحب خانه مواجه شد و او را با چاقو زد.

سابقه‌داری؟

یک سابقه درگیری داشتم و به خاطرش حبسم را هم کشیدم.

درگیری برای چی بود؟

به گزارش جام جم آنلاین، برای فامیل یکی از دوستانم مزاحمت ایجاد کرده بودند. برای من پیغام فرستاد که می‌خواهد برود دعوا و رو کم کنی. من هم با او همراه شدم و نتیجه‌اش هم حبس شد. در این دعوا من هیچ کاره بودم، اما به خاطر این‌که اسمی در کنم و به بچه محل‌ها بگویم که من گود را خالی نمی‌کنم در درگیری شرکت کردم و نتیجه‌اش هم حبس شد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین