|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۲
کد خبر: ۱۲۶۴۱۸
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۶
اين اتفاق درباره موضوع مهدويت نيز رخ داده است. مهدويت كه موضوعي مفهومي است، تبديل به مساله‌اي عيني و غيرمفهومي شده است. هركس براي آن حضرت داستان‌سرايي مي‌كند، يا حتي در تلويزيون مي‌گويند كه ايشان داراي اهل و عيال است و مثلا در تهران زندگي مي‌كند.
 روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس عبدي روزنامه‌نگار نوشت:

شايد اين يادداشت را بايد پيش از تاسوعا و عاشورا مي‌نوشتم، ولي به نظرم رسيد كه نوشتن آن بعد از اجراي اين مراسم به صواب نزديك‌تر است. مخاطب اصلي اين يادداشت نيز متوليان رسمي دين هستند، شايد اثري داشته باشد. هر ديني كه پا به عرصه وجود و جامعه گذاشته، تا حدي همراه با مناسك و آيين‌هاي ديني بوده است، ولي اين مناسك دو ويژگي داشتند. اول اينكه محتواي مناسك بر شكل آن غلبه داشت و شكل در خدمت محتوا بود. به علاوه مناسك به نسبت ساده و راحت بود ولي هنگامي كه نسل اول پيروان يك دين و آيين از دنيا مي‌روند، علاقه به شكل‌گرايي ديني با انگيزه به حاشيه راندن مضمون و محتواي آن افزايش پيدا مي‌كند و مناسك و آيين‌هاي رسمي به خودي خود هدف مي‌شوند. به‌طوري كه جزييات آن غيرقابل تخطي مي‌شود. گويي كه اجراي مناسك به خودي خود هدف است و واجد مضمون خاصي نيست. مناسك تبديل به هويت مي‌شود، در حالي كه در آغاز شكل‌گيري يك دين، مناسك در خدمت مضمون بود. غلبه اين نوع مناسك‌گرايي كه بر هيجانات و احساسات ديني متكي است در جاي خود مثبت است ولي وقتي اين احساسات از محتوا فاصله مي‌گيرد، به چيزي حتي خلاف خود تبديل مي‌شود. از طريق مناسك احساسات ديني افراد پرورش پيدا مي‌كنند، فرد خود را جزيي از جمع احساس مي‌كند و در نتيجه، اخلاقيات جمعي هم تقويت مي‌شود. ولي وقتي احساسات جدا از محتوا مورد توجه قرار مي‌گيرد، فقط برانگيختن آن محل توجه قرار مي‌گيرد، كساني اهميت پيدا مي‌كنند كه مي‌توانند چنين احساساتي را پرشورتر و ساده‌تر برانگيزند. در اين موارد است كه سخنان غيرواقعي، خرافي و حتي كاربرد موسيقي‌هايي كه موسيقي ديني محسوب نمي‌شود، رايج مي‌شود.

در چنين وضعي با نوعي شكل‌گرايي افراطي مواجه مي‌شويم. حتي شكل‌گرايي به مرحله كلاه‌گذاري هم مي‌رسد؛ موضوعي كه در برخي دستورات از سوي عده‌اي انجام مي‌شود. براي نمونه ربا حرام است، ولي برخي از رباخواران مساله را حل مي‌كنند به اين صورت كه ربا نمي‌گيرند ولي به جايش يك قوطي كبريت (از قديم اين مثال زده مي‌شد) را به قيمت چند ده ميليون مي‌فروشند. اين همان اتفاقي است كه در قرآن كريم در داستان بني‌اسراييل از آن نهي شده است. چرا كه خداوند كار كردن را براي آنان در روزهاي شنبه منع كرده بود، لذا ماهيگيران آنان نيز چاره‌اي انديشيدند كه ماهي‌ها در روزهاي شنبه به دام بيفتند ولي روز بعد صيد شوند! و اين همان برخورد شكلي با دستورات ديني بود كه خداوند آن را نهي كرد.

متاسفانه  به‌شدت دچار شكل‌گرايي و رفتارهاي مناسكي شده‌ايم. در چنين وضعي محتوا و انديشه كنار مي‌رود. براي نمونه كسي كه براي امام حسين شعر و نوحه مي‌خواند، چندان مهم نيست كه چه مي‌خواند؟ و چقدر به آن اعتقاد دارد؟ مهم نحوه خواندن و جذابيت‌هاي بصري و شنوايي آن است. در فرآيند غلبه مناسك بر محتوا، قشر جديدي از متوليان ديني وارد ميدان مي‌شوند كه جز با ذبح انديشمندان ديني، عطش آنان فروكش نخواهد كرد. براي نمونه دو موضوع عزاداري‌هاي محرم و نيز مهدويت را مي‌توان مثال زد.

تمام كساني كه در انقلاب بوده‌اند، مي‌دانند كه محرم و قيام امام حسين(ع) نقش برجسته‌اي در شكل دادن به انگيزه‌هاي عمومي مردم ايفا كرد. ولي اين تحول وقتي رخ داد كه مضمون‌هاي واقعي اين قيام در قالب مناسك و آيين‌هاي عزاداري وارد شد. عزاداري‌ها سابقه ده‌ها و صدها سال داشتند، ولي كمتر موجب چنين تاثيري مي‌شدند، ولي طي سال‌هاي ١٣٤٢ تا ١٣٥٧ به مرور زمان درك و فهم از فلسفه عاشورا بود كه فضا را تغيير داد. ولي اكنون طي چند دهه اخير نه تنها آن فلسفه و محتوا به فراموشي سپرده مي‌شود، بلكه اين مراسم بيش از پيش تبديل به مناسك و آيين مي‌شود. از همه بدتر اينكه با پيوند خوردن ميان آنها و قدرت نوعي شائبه‌هاي غيرديني نيز در آنها رسوخ كرده است.

جالب‌ترين تحول اين است كه وقتي يك مراسم ديني، فاقد محتوا شود و مناسكي و كارناوالي شود، هميشه اين خطر وجود دارد كه افراد غيرمعتقد به محتوا نيز شركت در اين مناسك را جذاب بدانند. مثل بسياري از مناسك و آيين‌هاي ديني و غيرديني كه در دنيا وجود دارد و گردشگران داخلي و خارجي خود را دارد. نمونه جالب ماجرا قمه‌زني است. كساني كه با تحولات نيم قرن گذشته اين مراسم آشنا هستند، مي‌دانند كه پيش و پس از انقلاب، قمه‌زني به صورت طبيعي و بدون فشار سياسي كاهش يافت ...

 

ولي از هنگامي كه اين مراسم كارناوالي شد، قمه‌زني نيز جذابيت گذشته خود را بازيافت و با وجود ممنوعيت‌هاي سياسي و انتظامي و حتي اعلام حرمت ديني آن، باز هم كسان زيادي هستند كه از اين مراسم استقبال مي‌كنند.

مشكل محتوا ناشي از اين است كه قبلا رقباي قدرتمندي در صحنه فكري در برابر دينداران بودند كه مفاهيم و مضامين ديني را مورد انتقاد و حتي نفي قرار مي‌دادند. متوليان دين كه متكي به قدرت رسمي نبودند، ناچار بودند تا پاسخ به اين موارد را در فضايي غيرحمايتي بدهند. نتيجه اين امر رشد محتواي ديني بود. نشانه اين توانايي همين بس كه امروز نيز همچنان همان كتاب‌هايي كه در چند دهه پيش منتشر شده بودند، منبع اصلي و محتواي ديني هستند. يعني در اين مدت محتوايي در خور توليد نشده است. به نظر مي‌رسد كه قدرت يافتن مداحان نيز انعكاسي از اين واقعيت است. كساني كه در سال‌هاي اوليه انقلاب به كلي به حاشيه رانده شده بودند، به مرور زمان به متن آمدند و علماي راستين را به حاشيه راندند. زيرا مداحان متوليان مناسك هستند و علما متوليان محتوا و به نسبتي كه محتوا قرباني مناسك شود مداحان تقويت و علما تضعيف مي‌شوند. مهم‌تر اينكه بسياري از افراد و جوانان كه از نظرگاه رسمي مطلوب تلقي نمي‌شوند وارد اين ماجرا شده‌اند و اجراي بخشي از برنامه مناسكي و كارناوالي را شخصا و مطابق معيارهاي خود از حيث اجرا، پوشش، شعر، موسيقي و... عهده‌دار مي‌شوند.

اين اتفاق درباره موضوع مهدويت نيز رخ داده است. مهدويت كه موضوعي مفهومي است، تبديل به مساله‌اي عيني و غيرمفهومي شده است. هركس براي آن حضرت داستان‌سرايي مي‌كند، يا حتي در تلويزيون مي‌گويند كه ايشان داراي اهل و عيال است و مثلا در تهران زندگي مي‌كند. يا در مقطعي براي عبور آن حضرت مي‌خواستند جاده بسازند. اخيرا نيز از غيب خبر مي‌دهند و يكي از آنان گفته است كه: «بارها قرار بوده كه حضرت (منظور امام زمان) ظهور كنند اما با كارهايي كه ما كرده‌ايم، تصميم عوض شده و ظهور به تاخير افتاده است!! تا به حال چند بار در اين مسجد مقدس (جمكران) به افراد نگاه كرده‌ايد و با خود گفته‌ايد كه امام زمان (ع) ممكن است يكي از همين افراد باشد؟!»

اين تاكيدات بر شكل‌گرايي و حذف محتوا در كوتاه‌مدت ممكن است مطلوبيت‌هايي براي متوليان رسمي دين داشته باشد، ولي در ميان‌مدت و بلندمدت مثل خوره از درون هر دين و آييني را خالي و ضربه‌پذير خواهد كرد. البته براي جلوگيري از اين رفتار در ايران كمي دير شده است، زيرا كساني كه بايد جلوي آن را بگيرند تا حدي به حاشيه رفته‌اند. اگر اين شكل‌گرايي به همين ترتيب رشد كند و از محتوا خالي‌تر شود، بسياري از افراد و سليقه و گرايش‌هاي حتي غيرديني از اين مناسك براي امري ديگر استفاده خواهند كرد. لذا نبايد شگفت‌زده شويم كه آرايش و مد عاشورا چند سالي است باب شده است. اين روند به چنين پديده‌هايي شتاب خواهد داد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین