|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۹
کد خبر: ۱۲۶۳۱۶
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۴۸
روزی یکی از مقامات رژیم پهلوی امام راحل را چنین خطاب قرار داد که سیاست به معنای پدرسوختگی و شیطنت است و آن را به ما واگذارید و شأن خود را به آن آلوده نسازید! که با پاسخ تند امام مواجه گردید که این سیاست پدرسوختگی از آن شماست و ما به دنبال سیاست اسلامی هستیم.
 ما امامانی داریم که وقتی فردی جاهل مادرشان را با نسبتی زشت خطاب قرار می‌دهد، در پاسخ فرد هتاک می‌گویند اگر مادر من آنچه تو گفتی است خدا او را بیامرزد و اگر اینچنین که گفتی نیست خدا تو را بیامرزد، ما چگونه بخود اجازه می‌دهیم که فحاش بودن خود را به آنان نسبت دهیم؟!

 روزی یکی از مقامات رژیم پهلوی امام راحل را چنین خطاب قرار داد که سیاست به معنای پدرسوختگی و شیطنت است و آن را به ما واگذارید و شأن خود را به آن آلوده نسازید! که با پاسخ تند امام مواجه گردید که این سیاست پدرسوختگی از آن شماست و ما به دنبال سیاست اسلامی هستیم.

و صحیح هم این است که سیاست ما عین دیانت ماست و شمار آیات سیاسی و اجتماعی قرآن تقریبا بیست برابر آیات‌الاحکام می‌باشد. سیاست در یک کلام یعنی قدرت و قدرت بستر بسیار مهمی برای فساد است و تنها چیزی که از فساد قدرت جلوگیری می‌کند، تقوای درونی و بازدارنده‌های بیرونی است. پس ایرادی ندارد که قدرت فسادآور است چراکه بنای ما بر سیاست اسلامی یعنی چینش معادلات قدرت بر اساس باید و نبایدهای اصیل و ناب اسلامی است.

اما حکایت امروز برخی سیاست‌ورزان امروز ما به مانند خواستگاری است که گفته بود انسانیت به پول نیست به شعور است و بعد معلوم شده بود شعور هم ندارد و معتاد است!

مدت‌هاست که استفاده بی‌ربط و گناه‌آلود و شیطانی برخی در استفاده از واژه‌ها و عناوین تند در نسبت دادن به شخصیت‌های درجه یک نظام اسلامی رنگ خشن و هتاکانه‌ای گرفته است و صدای کسی هم بلند نمی‌شود.

بسیاری از مداحان اهل بیت علیهم‌السلام که خاک پای آنها سرمه چشمان ماست، حرمت منبر و مجلس آل‌الله را نگاه داشته و به عفت کلام و دقت در اداره کردن مراسم طبق اخلاق و تقوا مراقبت دارند اما برخی مداحان به واسطه صدای زیبا و استعدادی که دارند خود را باخته و به خیال اینکه اگر مستمعان کثیری دارند لابد مرجع فکری هم هستند به خود اجازه می‌دهند که خود را در جایگاه مراجع تقلید، بزرگان نظام، و سیاسیون ورزیده قرار داده و با اندک اطلاعاتی نه تنها شروع به فتوا دادن و قضاوت و تعیین تکلیف نمایند، بلکه حکم قتل و ارتداد و فسق صادر کرده و هر نسبتی را به سایر مومنین که در جناح سیاسی آنان تعریف نمی‌شوند بدهند. یک روز دستور قتل معاون رئیس جمهور سابق (مشایی) را صادر می‌کنند، یک روز وقیحانه از عورت رئیس جمهور سابق می‌گویند، روز دیگر به یک مرجع تقلید با هتاکی تمام حمله می‌کنند و روز دیگر برای رئیس وقت مجلس خبرگان رهبری آرزوی مرگ می‌نمایند.
 
با چه شهامتی فحاش بودن خود را به قرآن و اهل بیت نسبت می دهیم؟ / برخی جز «صدای زیبا» چه کاره اند که امام حسین را برای مردم تفسیر کنند؟

بد ماجرا هم اینجاست که اگر بروند خطایی به روشنی هفت‌تیرکشی روی خانواده‌ای در وسط شهر بکنند، حق انتقاد را هم قائل نیستند و آن را به سرعت حمله به دستگاه امام حسین علیه‌السلام تلقی می‌کنند! خود و کردار خود را معادل دستگاه امام حسین می‌دانند، اگرچه به زبان خلافش را بگویند.

اسلام سیاسی بمعنای اسلامی و الهی کردن علم قدرت بود نه سیاسی کردن اسلام بمعنای استفاده سیاسی از اسلام!

چرا به توصیه رهبری که مرتب از نام ایشان هزینه می کنید و خلاف رهنمودهای ایشان عمل می‌کنید، توجه نمی‌کنید؟

ایشان می‌گوید:

« هیئت‌ها نمیتوانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است.

 البتّه معنای این حرف این نیست که هر حادثه‌‌ی سیاسی در کشور اتّفاق میافتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّی - حالا یا این طرف، یا آن طرف - بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایی هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکی که امام (رضوان الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقی گذاشتند، اینها بایستی در مجموعه‌‌ها و مانند اینها حضور داشته باشد.» (دیدار اعضای ستاد مرکزی هیئت رزمندگان اسلام‌، 20 آبان 92)

وقتی قرار بود اسلام سیاسی شود بمعنای این بود که اسب سرکش قدرت را لگام تقوای الهی بزنند، نه اینکه بر ترکش بنشینند و اسب قدرت را روی اعتقادات مردم رم بدهند!

نمی‌شود فحاش بودن خود را به قرآن و اهل بیت نسبت بدهیم! که "وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً" (بقره83) بیانش صریح است. اینکه امام حسین علیه‌السلام به قاتلان کثیف و کافر خود نسبت واقعی آنها را یادآوری کند دلیل می‌شود که ما به سران و مقامات نظام خود بخاطر اختلاف سیاسی رکیک ترین عبارات و اهانات را بکار ببریم و بگوییم امام حسین هم ناسزا می‌گفت؟! چند مورد سراغ داریم که اهل بیت علیهم‌السلام با دشمنان خود هم مروت و آداب خطاب قرار دادن را رعایت می‌نمودند و چند مورد سراغ داریم که از واژه‌های زننده و رکیک استفاده نموده باشند؟
 
با چه شهامتی فحاش بودن خود را به قرآن و اهل بیت نسبت می دهیم؟ / برخی جز «صدای زیبا» چه کاره اند که امام حسین را برای مردم تفسیر کنند؟

وقتی ما امامانی داریم که وقتی فردی جاهل مادرشان را با نسبتی زشت خطاب قرار می‌دهد، در پاسخ فرد هتاک می‌گویند اگر مادر من آنچه تو گفتی است خدا او را بیامرزد و اگر اینچنین که گفتی نیست خدا تو را بیامرزد، ما چگونه بخود اجازه می‌دهیم که فحاش بودن خود را به آنان نسبت دهیم؟!

اصلا برخی جز تخصص در صدای زیبا  چه کاره هستند که امام حسین را برای مردم تفسیر کنند؟ مگر تفسیر سیره امام معصوم و قرآن کار هر فردی است؟ اگر برخی مداحان علم اصول و فقه و تاریخ و منطق و کلام و... را به حد کافی و لازم خوانده‌اند که روحانی فاضل و مجتهد هستند و اگر نخوانده‌اند مشمول آیه "وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ إِنَّ السّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا"(36 اسرا) هستند.

به همان امام حسین بالاترین خدمت را به یزیدیان، برخی متولیان امر دستگاه امام حسین می‌توانند بنمایند! چگونه؟ با یزیدی شدن، یعنی عمل نکردن به اسلامی که حسین برای حفظ آن سر داد!
منبع: انتخاب
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین