» فرهنگی
امروز بسياري از فرهنگيان كشور،از ورود دكتر نجفي به وزارتخانه آموزش و پرورش استقبال كرده و موجي از شور و اميد به دگرگوني هاي مثبت در راستاي رسيدن معلمان به جايگاه معيشتي- منزلتي درخور در سراسر كشور ديده مي شود.
محمد رضا نيك نژاد در مقاله اي با اشاره به خدمات و تجربايت نجفي نوشت:يكي
از كارهاي ارزشمند دكتر نجفي، بهره گيري از تجربه ي مديران گذشته است. در
روزهاي پس از انتخابات، رييس جمهور روحاني، براي بررسي و ارزيابي دشواري ها
و مسائل هر دستگاه يا وزارتخانه، كارگروهي برآمده از كارآشنايان با حوزه
يا وزارتخانه ي مورد نظر،تشكيل داد.
دكتر نجفي به عنوان يكي از آشناترين افراد با حوزه ي آموزشي و پرورشي،به رياست كارگروه آموزش و پرورش برگزيده شد.
ايشان شش تن را براي عضويت در اين كار گروه فراخواند كه دو تن از آنها از فرادستان كنوني آموزش و پرورش هستند. برخي از گروه ها و افراد نزديك به ايشان و رييس جمهور،از برگزيدن اين دو تن گله كردند. نجفي از انتخاب خود دفاع كرده و دعوت آنها به كارگروه را براي آشنايي با فرايند و سياست هاي كنوني آموزش و پرورش و كارهايي كه انجام گرفته و قرار است انجام گيرد،ضروري دانستند.
* شوراي شهر
در يكي دو سال گذشته دكتر نجفي به عنوان عضو شوراي شهر تهران،ديدارهايي با برخي از تشكل ها و كنشگران صنفي معلمان داشته و در نشست هايي،افزون بر پاسخ به پرسش هاي آنها،گوش شنوايي براي دردها و دشواري هاي صنفي و حرفه اي آنها بوده است.
اين ارتباط سبب آشنايي او با گرفتاري هاي امروزين فرهنگيان و سامانه ي آموزشي گرديده است. ديدارها و گفت و شنودها زمينه حضور نماينده ي يكي از تشكل هاي فراگير صنفي در كارگروه آموزش و پرورش گرديد و زمينه هاي ارتباط تعريف شده و هميشگي ميان وزير و تشكل ها را فراهم نموده است. همين پيوند سبب شد كه ۱۵ مرداد نشست هم انديشي تشكل هاي صنفي،علمي و سياسي آموزش و پرورش با حضور شماري از نمايندگان مجلس انجام پذيرد و در اين نشست اين تشكل ها از وزارت ايشان حمايت كردند.
با توجه به فراگيري برخي از اين تشكل ها و آشنايي بسياري از فرهنگيان – دست كم- با افراد تاثير گذار اين جريان ها، مي تواند برآوردي از ديدگاه فرهنگيان سراسر كشور در دست داشت.
امروز بسياري از فرهنگيان كشور،از ورود دكتر نجفي به وزارتخانه آموزش و پرورش استقبال كرده و موجي از شور و اميد به دگرگوني هاي مثبت در راستاي رسيدن معلمان به جايگاه معيشتي- منزلتي درخور در سراسر كشور ديده مي شود.
* چشم اميد فرهنگيان به بازگشت نجفي
نا گفته پيداست كه در هر سازمان يا وزارت خانه اي پشتيباني، حمايت و علاقه ي زيردستان نسبت به فرادستان، بهترين زمينه براي پيشرفت به سوي هدف هاي خُرد و كلان آن سازمان يا وزارت خانه است. امروز فرهنگيان با شادي و اميد چشم براه وزيدن نسيم دگرگوني هاي برآمده از وزارت محمد علي نجفي اند. اين شور و اميد بزرگترين سرمايه براي نظام،آموزش و پرورش و وزير است.
امروز بيش از هر زماني فرهنگيان آماده ي همراهي و همكاري با وزير آموزش و پرورش دولت تدبير و اميدند.
* خدمات و ديدگاه نجفي در دوران تصدي وزارت آموزش و پرورش
در اين بخش از گفت و گويي بهره گرفته شده است كه دكتر نجفي در سال ۹۰ با دوماهنامه يچشم انداز ايران انجام داده اند و در شماره ي ۶۷ ( ارديبهشت و خرداد) آن مجله به چاپ رسيده است.
نجفي در بخشي از اين گفتگو به چگونگي پاگيري شوراي آموزش و پرورش شهر و استان مي پردازد و مي گويد : اين شوراها تركيبي بود از مردم و برخي از مسئولين شهري كه اكثريت با مردم بود، اعم از امناي مردم و اولياي دانشآموزان كه توسط خود خانوادهها انتخاب ميشدند،فرهنگيان و بخشي از مسئولين شهري همچون فرماندار، امام جمعه و...شورا براساس اين تفكر تشكيل شد كه آموزش و پرورش اساساً يك نهاد مدني است و تصميمسازي و تصميمگيري در مورد آموزش و پرورش، بايد به مردم واگذار شود( كه شوربختانه پس از ايشان از هم پاشيده شد).
در ادامه ي گفتگو نجفي به يكي از برنامه هاي اقتصادي اش در آموزش و پرورش مي پردازد و مي گويد: ما در كنار اين شورا قانوني به تصويب رسانديم كه دو درصد از فروش خدمات و كالاها،چه در بخش دولتي و چه در بخش خصوصي، به آموزشوپرورش اختصاص مييافت. اين قانون ميتوانست كمك خوبي به آموزشوپرورش باشد، اما در دولت اصلاحات و در دوره وزارت آقاي جواد مظفر، قانوني به مجلس بردند كه تمام عوارض متفرقه كه به شكلهاي مختلف قانوني تصويب شده بود، حذف شود.
آنها توجه نداشتند كه ازجمله مواردي كه حذف ميشود اين مورد است و آموزشوپرورش وقت، دفاعي از آن نكرد. متأسفانه ضعف كارشناسي در آموزشوپرورش باعث شد كه آنها در مجلس حضور نيابند و نگويندكه اين مصوبه خود مجلس است و به دلايل بسيار براي آموزش و پرورش مفيد است. با اصرار آقاي مظاهري كه وزير اقتصاد و دارايي بودند اين قانون هم حذف شد. آنها توجه نكردند كه آموزشوپرورش در تمام دنيا يك نهاد استثنايي است.
در مورد اين نهاد استثنايي، آن قانون را ميشد حفظ كرد. اتفاقاً اين دو درصد در سالهاي پايان وزارت من رقم بالايي ميشد و بسيار راهگشا بود، چرا كه اين دو درصد خارج از قانون محاسبات عمومي بود و زير نظر شوراها هزينه ميشد. در نتيجه قدرت مانور بالايي داشت
اگر چه پايه گذاري مدارس غير انتفاعي در دوران نجفي هنوز هم محل بگو مگوها در گستره ي اقتصاد آموزش و پرورش است و بسياري از منتقدان وي از اين دريچه به او مي تازند اما او در اين باره مي گويد مكانيزم ديگر مشاركت مردم،تشكيل مدارس غيرانتفاعي بود. قانون مدارس غيرانتفاعي در دوران وزارت آقاي اكرمي تصويب شد،ولي دولت وقت نتوانست آن را اجرا كند.
اين قانون در زمان وزارت من اجرا شد. مخالفين اين طرح ميگفتند اگر اين مدارس احداث شوند،آموزش و پرورش طبقاتي ميشود، اما استدلال ما اين بود كه راه جلوگيري از طبقاتي شدن مدارس،جلوگيري از ايجاد مدارس با كيفيت بالاتر نيست،ما بايد اجازه دهيم مدارس با كيفيت بالاتر با مشاركت فرهنگي و اقتصادي مردم شكل بگيرد، آنگاه مدارس دولتي را ارتقا داد و ميتوان با ايجاد يك رقابت سالم و سازنده اين مدارس را ارتقا داد. شاخه تحصيلي كار و دانش در نظام متوسطه نيز از اقدامهاي موفقي بود كه بعدها هم دنبال شد.
وزير پيشنهادي آموزش و پرورش درباره ي نهادهاي مدني درون آموزش و پرورش و ارتباط با آنها مي گويد : نهادهاي صنفي آموزشوپرورش بهعنوان بخشي از جامعه مدني بايد نقش مهمي داشته باشند،اما متأسفانه در دوران مسئوليت من نتوانستيم اين كار را انجام دهيم؛يك دليل آن غفلت خود من بود و دليل ديگر فضاي آن موقع جامعه.
شما شرايط سال ۱۳۶۷ را نبايد با دوران ۱۳۷۶ به بعد مقايسه كنيد كه بحث جامعه مدني و توسعه سياسي مطرح شد و رئيسجمهور و دولت هم از آنها دفاع كردند. من با اين تحليل كه آموزشوپرورش درگير مسائل پيش پا افتادهتر و كشندهتري همچون مدارس چند شيفته و يا مدارسي كه در گاوداري تشكيل ميشده روبه روست،رفع اين مشكلات را در اولويت ميدانستم.
ما با اين فضا روبهرو بوديم و تحليل من در آن زمان اين بود كه بايد مشكلات كشندهتر آموزش و پرورش را زودتر حل كنيم. البته فكر ميكنم از يك جايي به بعد كه اين مسائل كمي سبك شد ديگر قصور از من بود و خود را در اين زمينه نكوهش ميكنم كه نتوانستم براي نهادهاي جامعه مدني و گروههاي صنفي معلمان كار مؤثرتري انجام دهم،گرچه خيلي سعي ميكردم از ديدگاههاي گروههايي كه آن زمان در آموزشوپرورش وجود داشتند استفاده كنم،اما نه به صورت نهادمند و جدي
اين دانش آموخته ي رياضي در آمريكا در ادامه گفت و گو به فراهم كردن زمينه ي ادامه تحصيل فرهنگيان و پژوهش در آموزش و پرورش مي پردازد و مي گويد: يكي از اين تحولات ارتقاي سطح علمي معلمان بود. ما در يكي از اين سالها۴۰۰هزار معلم داشتيم كه همزمان در حال تحصيل بودند.
هريك براي مقاطع بالاتر خود تحصيل ميكردند. مسئله ديگر موضوع پژوهش بود،تا پيش از اين پژوهش در آموزشوپرورش چندان معنايي نداشت. من چند نفر از اساتيد برجسته از جمله آقاي دكتر مهرمحمدي را دعوت كردم تا با ايشان اين مسئله را مطرح كنم.
آقاي مهرمحمدي ميگفت در دانشگاه كسي كه با آموزشوپرورش همكاري ميكند را به چشم حقارت ميبينند. ما اين نگاه را تغيير داديم، ابتدا شوراي مركزي پژوهش تشكيل داديم و بعد شوراهاي استاني و نواحي آموزشوپرورش تشكيل شد،تا جايي كه ترمي به نام معلم ـ محقق تعريف كرديم كه معلمان پروژههايي در حد خود به شوراي استان پيشنهاد ميدادند ، اين شورا در حد خودش تأمين اعتبار ميكرد و از يك حدي بالاتر،در مركز تأمين اعتبار ميشد و استادان بسيار برجستهاي با ما همكاري ميكردند. ما اولين پژوهشكده تعليم و تربيت را تأسيس كرديم.
بعدها اين كار دنبال شد و چند پژوهشكده ديگر تأسيس شد و اكنون باعنوان پژوهشگاه تعليم و تربيت فعاليت ميكند. البته در حال حاضر نقش چندان تأثيرگذاري ندارد، درحاليكه در آن سالها ما هر ساله در تابستان با حضور معلم ـ محققها روش كاربرديكردن اين پژوهشها را بررسي ميكرديم و به نتايج بسيار خوبي هم رسيديم.
يكي ديگر از اين كارها تغيير نظام تربيت معلم بود. مراكز تربيت معلم شبانهروزي بودند و نظام آموزش آنها واحدي نبود. در واقع سيستم دانشگاه بر آنها حاكم نبود و مدارك آنها به عنوان فوقديپلم فقط در آموزشوپرورش ارزش داشت. ما اين مسائل را حل كرديم.
دانشآموز كه ميديد با انتخاب اين رشتهها هم راه ادامه تحصيلش بسته ميشود و هم در آموزشوپرورش مدركش ارزش دارد،از انتخاب اين رشتهها پرهيز ميكرد،درنتيجه دانشآموزان خوب و متوسط سراغ اين رشتهها نميآمدند. ما تمام اين مسائل را حل كرديم و راه ادامه تحصيل را تا دكترا باز كرديم.
نجفي ادامه مي دهد كه: مهمترين كاري كه در آن زمان شد و متأسفانه به آن كم بها داده شده، ايجاد رشتههاي كار و دانش بود. ما ميخواستيم دانشآموزاني تربيت كنيم كه بيش از آنكه به تئوري تسلط داشته باشند،تسلط عملي داشته باشند.
يكي از اقدامهاي مؤثر ديگر برگرداندن بهداشتياران به مدارس بود. بهداشت ياران پيشاز اين به وزارت بهداشت و درمان منتقل شده بودند و اين كار مشكلاتي در مسائل بهداشتي بويژه در سطوح مدارس ابتدايي ايجاد كرده بود.
يكي ديگر از اقدامها ايجاد مشاوره در دوره متوسطه بود. عنوان دوره راهنمايي، مشاوره و راهنمايي تحصيلي است.
اما شايد دلچسب ترين بخش گفته هاي دكتر نجفي براي فرهنگيان،آن بخشي است كه به فراهم نمودن خدمات رفاهي براي فراگيرترين كارمندان دولت مي پردازد و مي گويد : يك ميليون معلم داشتيم كه شايد ۱۰ درصد آنها از نظر اقتصادي بالاي خط متوسط جامعه بودند. من به يك ديدگاه جهاني معتقد بودم كه براي دستيابي به يك هدف بلندمدت بايد هدفهاي قابل دسترسي و كوچك را نيز طراحي كنيم تا مسير حركت را شيرين و قابل تحملتر كند، براي نمونه در يك برنامه ۱۰ ساله نميتوان به مردم گفت شما ۱۰ سال صبر كنيد تا وضعتان خوب شود،بايد بگوييم در اين۱۰ سال پس از ۲ سال اين اتفاقات ميافتد،اين باعث ميشود جامعه هم اعتمادش به شما بيشتر شود و هم اين كه بتواند مشكلات و سختيهاي مسير را تحمل كند. درنتيجه انجام برخي فعاليتهاي رفاهي براي معلمان ضروري بود.
*سخني با نمايندگان
اما در پايان سخني با نمايندگان مجلس،در روزهاي گذشته و با معرفي محمد علي نجفي بعنوان وزير آموزش و پرورش،به بهانه هاي گوناگون به ايشان حمله شده است. نگارنده هيچ كس را دور از خطا و اشتباه نمي داند و از اين رو مي توان با كمي جستجو در زندگي كاري و خصوصي هر انساني،بهانه هايي براي حمله و زمينگير كردن او پيدا نمود.
اما با كمي توجه به بخشِ خاكستري ارزيابي انسان ها،بي گمان بهانه هاي ارزشمندي براي نگاه مثبت به او يافت خواهد شد.
اين ياداشت در پي آن بود تا گوشه اي از دوران مديريت دكتر نجفي را بازگو كند. همان گونه كه ديده شد اين كارنامه نقاط مثبت بسيار دارد. اما نمايندگان گرامي بدانند كه اين روزها بزنگاه تاريخي مهمي براي سامانه ي آموزشي،دانش آموزان و فرهنگيان است.
شايد كمتر كسي را بتوان يافت كه اين همه توجه هاي زير دستان را به خود جلب كند. از اين رو اميد و نشاط پديد آمده در ميان فرهنگيان را فرصتي براي بهبود و به ساماني آموزش و پرورش بدانيد و با راي اعتماد خويش زمينه ي به بار نشستن اين اميدها،براي بهتر شدن،را به فرهنگيان هديه دهيد.
مطمئن باشيد كه فرصت و ابزار نقد هميشگي دگتر نجفي همواره و به آساني در دست شما و ماست.
منبع:ایرنا
دكتر نجفي به عنوان يكي از آشناترين افراد با حوزه ي آموزشي و پرورشي،به رياست كارگروه آموزش و پرورش برگزيده شد.
ايشان شش تن را براي عضويت در اين كار گروه فراخواند كه دو تن از آنها از فرادستان كنوني آموزش و پرورش هستند. برخي از گروه ها و افراد نزديك به ايشان و رييس جمهور،از برگزيدن اين دو تن گله كردند. نجفي از انتخاب خود دفاع كرده و دعوت آنها به كارگروه را براي آشنايي با فرايند و سياست هاي كنوني آموزش و پرورش و كارهايي كه انجام گرفته و قرار است انجام گيرد،ضروري دانستند.
* شوراي شهر
در يكي دو سال گذشته دكتر نجفي به عنوان عضو شوراي شهر تهران،ديدارهايي با برخي از تشكل ها و كنشگران صنفي معلمان داشته و در نشست هايي،افزون بر پاسخ به پرسش هاي آنها،گوش شنوايي براي دردها و دشواري هاي صنفي و حرفه اي آنها بوده است.
اين ارتباط سبب آشنايي او با گرفتاري هاي امروزين فرهنگيان و سامانه ي آموزشي گرديده است. ديدارها و گفت و شنودها زمينه حضور نماينده ي يكي از تشكل هاي فراگير صنفي در كارگروه آموزش و پرورش گرديد و زمينه هاي ارتباط تعريف شده و هميشگي ميان وزير و تشكل ها را فراهم نموده است. همين پيوند سبب شد كه ۱۵ مرداد نشست هم انديشي تشكل هاي صنفي،علمي و سياسي آموزش و پرورش با حضور شماري از نمايندگان مجلس انجام پذيرد و در اين نشست اين تشكل ها از وزارت ايشان حمايت كردند.
با توجه به فراگيري برخي از اين تشكل ها و آشنايي بسياري از فرهنگيان – دست كم- با افراد تاثير گذار اين جريان ها، مي تواند برآوردي از ديدگاه فرهنگيان سراسر كشور در دست داشت.
امروز بسياري از فرهنگيان كشور،از ورود دكتر نجفي به وزارتخانه آموزش و پرورش استقبال كرده و موجي از شور و اميد به دگرگوني هاي مثبت در راستاي رسيدن معلمان به جايگاه معيشتي- منزلتي درخور در سراسر كشور ديده مي شود.
* چشم اميد فرهنگيان به بازگشت نجفي
نا گفته پيداست كه در هر سازمان يا وزارت خانه اي پشتيباني، حمايت و علاقه ي زيردستان نسبت به فرادستان، بهترين زمينه براي پيشرفت به سوي هدف هاي خُرد و كلان آن سازمان يا وزارت خانه است. امروز فرهنگيان با شادي و اميد چشم براه وزيدن نسيم دگرگوني هاي برآمده از وزارت محمد علي نجفي اند. اين شور و اميد بزرگترين سرمايه براي نظام،آموزش و پرورش و وزير است.
امروز بيش از هر زماني فرهنگيان آماده ي همراهي و همكاري با وزير آموزش و پرورش دولت تدبير و اميدند.
* خدمات و ديدگاه نجفي در دوران تصدي وزارت آموزش و پرورش
در اين بخش از گفت و گويي بهره گرفته شده است كه دكتر نجفي در سال ۹۰ با دوماهنامه يچشم انداز ايران انجام داده اند و در شماره ي ۶۷ ( ارديبهشت و خرداد) آن مجله به چاپ رسيده است.
نجفي در بخشي از اين گفتگو به چگونگي پاگيري شوراي آموزش و پرورش شهر و استان مي پردازد و مي گويد : اين شوراها تركيبي بود از مردم و برخي از مسئولين شهري كه اكثريت با مردم بود، اعم از امناي مردم و اولياي دانشآموزان كه توسط خود خانوادهها انتخاب ميشدند،فرهنگيان و بخشي از مسئولين شهري همچون فرماندار، امام جمعه و...شورا براساس اين تفكر تشكيل شد كه آموزش و پرورش اساساً يك نهاد مدني است و تصميمسازي و تصميمگيري در مورد آموزش و پرورش، بايد به مردم واگذار شود( كه شوربختانه پس از ايشان از هم پاشيده شد).
در ادامه ي گفتگو نجفي به يكي از برنامه هاي اقتصادي اش در آموزش و پرورش مي پردازد و مي گويد: ما در كنار اين شورا قانوني به تصويب رسانديم كه دو درصد از فروش خدمات و كالاها،چه در بخش دولتي و چه در بخش خصوصي، به آموزشوپرورش اختصاص مييافت. اين قانون ميتوانست كمك خوبي به آموزشوپرورش باشد، اما در دولت اصلاحات و در دوره وزارت آقاي جواد مظفر، قانوني به مجلس بردند كه تمام عوارض متفرقه كه به شكلهاي مختلف قانوني تصويب شده بود، حذف شود.
آنها توجه نداشتند كه ازجمله مواردي كه حذف ميشود اين مورد است و آموزشوپرورش وقت، دفاعي از آن نكرد. متأسفانه ضعف كارشناسي در آموزشوپرورش باعث شد كه آنها در مجلس حضور نيابند و نگويندكه اين مصوبه خود مجلس است و به دلايل بسيار براي آموزش و پرورش مفيد است. با اصرار آقاي مظاهري كه وزير اقتصاد و دارايي بودند اين قانون هم حذف شد. آنها توجه نكردند كه آموزشوپرورش در تمام دنيا يك نهاد استثنايي است.
در مورد اين نهاد استثنايي، آن قانون را ميشد حفظ كرد. اتفاقاً اين دو درصد در سالهاي پايان وزارت من رقم بالايي ميشد و بسيار راهگشا بود، چرا كه اين دو درصد خارج از قانون محاسبات عمومي بود و زير نظر شوراها هزينه ميشد. در نتيجه قدرت مانور بالايي داشت
اگر چه پايه گذاري مدارس غير انتفاعي در دوران نجفي هنوز هم محل بگو مگوها در گستره ي اقتصاد آموزش و پرورش است و بسياري از منتقدان وي از اين دريچه به او مي تازند اما او در اين باره مي گويد مكانيزم ديگر مشاركت مردم،تشكيل مدارس غيرانتفاعي بود. قانون مدارس غيرانتفاعي در دوران وزارت آقاي اكرمي تصويب شد،ولي دولت وقت نتوانست آن را اجرا كند.
اين قانون در زمان وزارت من اجرا شد. مخالفين اين طرح ميگفتند اگر اين مدارس احداث شوند،آموزش و پرورش طبقاتي ميشود، اما استدلال ما اين بود كه راه جلوگيري از طبقاتي شدن مدارس،جلوگيري از ايجاد مدارس با كيفيت بالاتر نيست،ما بايد اجازه دهيم مدارس با كيفيت بالاتر با مشاركت فرهنگي و اقتصادي مردم شكل بگيرد، آنگاه مدارس دولتي را ارتقا داد و ميتوان با ايجاد يك رقابت سالم و سازنده اين مدارس را ارتقا داد. شاخه تحصيلي كار و دانش در نظام متوسطه نيز از اقدامهاي موفقي بود كه بعدها هم دنبال شد.
وزير پيشنهادي آموزش و پرورش درباره ي نهادهاي مدني درون آموزش و پرورش و ارتباط با آنها مي گويد : نهادهاي صنفي آموزشوپرورش بهعنوان بخشي از جامعه مدني بايد نقش مهمي داشته باشند،اما متأسفانه در دوران مسئوليت من نتوانستيم اين كار را انجام دهيم؛يك دليل آن غفلت خود من بود و دليل ديگر فضاي آن موقع جامعه.
شما شرايط سال ۱۳۶۷ را نبايد با دوران ۱۳۷۶ به بعد مقايسه كنيد كه بحث جامعه مدني و توسعه سياسي مطرح شد و رئيسجمهور و دولت هم از آنها دفاع كردند. من با اين تحليل كه آموزشوپرورش درگير مسائل پيش پا افتادهتر و كشندهتري همچون مدارس چند شيفته و يا مدارسي كه در گاوداري تشكيل ميشده روبه روست،رفع اين مشكلات را در اولويت ميدانستم.
ما با اين فضا روبهرو بوديم و تحليل من در آن زمان اين بود كه بايد مشكلات كشندهتر آموزش و پرورش را زودتر حل كنيم. البته فكر ميكنم از يك جايي به بعد كه اين مسائل كمي سبك شد ديگر قصور از من بود و خود را در اين زمينه نكوهش ميكنم كه نتوانستم براي نهادهاي جامعه مدني و گروههاي صنفي معلمان كار مؤثرتري انجام دهم،گرچه خيلي سعي ميكردم از ديدگاههاي گروههايي كه آن زمان در آموزشوپرورش وجود داشتند استفاده كنم،اما نه به صورت نهادمند و جدي
اين دانش آموخته ي رياضي در آمريكا در ادامه گفت و گو به فراهم كردن زمينه ي ادامه تحصيل فرهنگيان و پژوهش در آموزش و پرورش مي پردازد و مي گويد: يكي از اين تحولات ارتقاي سطح علمي معلمان بود. ما در يكي از اين سالها۴۰۰هزار معلم داشتيم كه همزمان در حال تحصيل بودند.
هريك براي مقاطع بالاتر خود تحصيل ميكردند. مسئله ديگر موضوع پژوهش بود،تا پيش از اين پژوهش در آموزشوپرورش چندان معنايي نداشت. من چند نفر از اساتيد برجسته از جمله آقاي دكتر مهرمحمدي را دعوت كردم تا با ايشان اين مسئله را مطرح كنم.
آقاي مهرمحمدي ميگفت در دانشگاه كسي كه با آموزشوپرورش همكاري ميكند را به چشم حقارت ميبينند. ما اين نگاه را تغيير داديم، ابتدا شوراي مركزي پژوهش تشكيل داديم و بعد شوراهاي استاني و نواحي آموزشوپرورش تشكيل شد،تا جايي كه ترمي به نام معلم ـ محقق تعريف كرديم كه معلمان پروژههايي در حد خود به شوراي استان پيشنهاد ميدادند ، اين شورا در حد خودش تأمين اعتبار ميكرد و از يك حدي بالاتر،در مركز تأمين اعتبار ميشد و استادان بسيار برجستهاي با ما همكاري ميكردند. ما اولين پژوهشكده تعليم و تربيت را تأسيس كرديم.
بعدها اين كار دنبال شد و چند پژوهشكده ديگر تأسيس شد و اكنون باعنوان پژوهشگاه تعليم و تربيت فعاليت ميكند. البته در حال حاضر نقش چندان تأثيرگذاري ندارد، درحاليكه در آن سالها ما هر ساله در تابستان با حضور معلم ـ محققها روش كاربرديكردن اين پژوهشها را بررسي ميكرديم و به نتايج بسيار خوبي هم رسيديم.
يكي ديگر از اين كارها تغيير نظام تربيت معلم بود. مراكز تربيت معلم شبانهروزي بودند و نظام آموزش آنها واحدي نبود. در واقع سيستم دانشگاه بر آنها حاكم نبود و مدارك آنها به عنوان فوقديپلم فقط در آموزشوپرورش ارزش داشت. ما اين مسائل را حل كرديم.
دانشآموز كه ميديد با انتخاب اين رشتهها هم راه ادامه تحصيلش بسته ميشود و هم در آموزشوپرورش مدركش ارزش دارد،از انتخاب اين رشتهها پرهيز ميكرد،درنتيجه دانشآموزان خوب و متوسط سراغ اين رشتهها نميآمدند. ما تمام اين مسائل را حل كرديم و راه ادامه تحصيل را تا دكترا باز كرديم.
نجفي ادامه مي دهد كه: مهمترين كاري كه در آن زمان شد و متأسفانه به آن كم بها داده شده، ايجاد رشتههاي كار و دانش بود. ما ميخواستيم دانشآموزاني تربيت كنيم كه بيش از آنكه به تئوري تسلط داشته باشند،تسلط عملي داشته باشند.
يكي از اقدامهاي مؤثر ديگر برگرداندن بهداشتياران به مدارس بود. بهداشت ياران پيشاز اين به وزارت بهداشت و درمان منتقل شده بودند و اين كار مشكلاتي در مسائل بهداشتي بويژه در سطوح مدارس ابتدايي ايجاد كرده بود.
يكي ديگر از اقدامها ايجاد مشاوره در دوره متوسطه بود. عنوان دوره راهنمايي، مشاوره و راهنمايي تحصيلي است.
اما شايد دلچسب ترين بخش گفته هاي دكتر نجفي براي فرهنگيان،آن بخشي است كه به فراهم نمودن خدمات رفاهي براي فراگيرترين كارمندان دولت مي پردازد و مي گويد : يك ميليون معلم داشتيم كه شايد ۱۰ درصد آنها از نظر اقتصادي بالاي خط متوسط جامعه بودند. من به يك ديدگاه جهاني معتقد بودم كه براي دستيابي به يك هدف بلندمدت بايد هدفهاي قابل دسترسي و كوچك را نيز طراحي كنيم تا مسير حركت را شيرين و قابل تحملتر كند، براي نمونه در يك برنامه ۱۰ ساله نميتوان به مردم گفت شما ۱۰ سال صبر كنيد تا وضعتان خوب شود،بايد بگوييم در اين۱۰ سال پس از ۲ سال اين اتفاقات ميافتد،اين باعث ميشود جامعه هم اعتمادش به شما بيشتر شود و هم اين كه بتواند مشكلات و سختيهاي مسير را تحمل كند. درنتيجه انجام برخي فعاليتهاي رفاهي براي معلمان ضروري بود.
*سخني با نمايندگان
اما در پايان سخني با نمايندگان مجلس،در روزهاي گذشته و با معرفي محمد علي نجفي بعنوان وزير آموزش و پرورش،به بهانه هاي گوناگون به ايشان حمله شده است. نگارنده هيچ كس را دور از خطا و اشتباه نمي داند و از اين رو مي توان با كمي جستجو در زندگي كاري و خصوصي هر انساني،بهانه هايي براي حمله و زمينگير كردن او پيدا نمود.
اما با كمي توجه به بخشِ خاكستري ارزيابي انسان ها،بي گمان بهانه هاي ارزشمندي براي نگاه مثبت به او يافت خواهد شد.
اين ياداشت در پي آن بود تا گوشه اي از دوران مديريت دكتر نجفي را بازگو كند. همان گونه كه ديده شد اين كارنامه نقاط مثبت بسيار دارد. اما نمايندگان گرامي بدانند كه اين روزها بزنگاه تاريخي مهمي براي سامانه ي آموزشي،دانش آموزان و فرهنگيان است.
شايد كمتر كسي را بتوان يافت كه اين همه توجه هاي زير دستان را به خود جلب كند. از اين رو اميد و نشاط پديد آمده در ميان فرهنگيان را فرصتي براي بهبود و به ساماني آموزش و پرورش بدانيد و با راي اعتماد خويش زمينه ي به بار نشستن اين اميدها،براي بهتر شدن،را به فرهنگيان هديه دهيد.
مطمئن باشيد كه فرصت و ابزار نقد هميشگي دگتر نجفي همواره و به آساني در دست شما و ماست.
منبع:ایرنا
ارسال نظر