|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۴
کد خبر: ۱۲۳۹۱۳
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۱
قریشی معتقد است وقتی مخاطب، او را در موقعيتي ملودرام باور کرده است، پس حتما می‌تواند در موقعيت‌هاي ديگری هم باورش کند. برای همین دوست دارد در فیلم‌هایی با ساختارهای متفاوت نقش‌آفرینی کند.
 قریشی معتقد است وقتی مخاطب، او را در موقعيتي ملودرام باور کرده است، پس حتما می‌تواند در موقعيت‌هاي ديگری هم باورش کند. برای همین دوست دارد در فیلم‌هایی با ساختارهای متفاوت نقش‌آفرینی کند.
 
به گزارش صبا، سحر قریشی با بازی در مجموعه‌ تلویزیونی «دلنوزان» به شهرت رسید. قریشی در «آبنبات چوبی» نقش نگین را بازی می‌کند که از خودش کوچک‌تر است و او این تفاوت سن را یکی از چالش‌های موجود در این نقش می‌داند. در ادامه گفت‌وگوی «صبا» با این بازیگر را می‌خوانید.

سحر قريشي در «آبنبات چوبي» چه تفاوتی با سایر نقش‌هایی که تاکنون ایفا کرده است دارد؟

در اين فيلم نقش نگين را بازي می‌کنم. حسين فرحبخش نقش ديگري براي من در نظر گرفته بود و من به او اصرار کردم که نقش نگين را به من بدهند. رابطه بسيار خوبي با اين نقش برقرار کردم و گمان مي‌کنم که مخاطبان جوان نيز با اين نقش ارتباط خوبي برقرار خواهند کرد.

از ویژگی‌های کاراکتر نگین بگویید.

نگين جزو آن دسته از افرادي است که همه چيز را ساده مي‌بيند. برای مثال در زمان‌هاي قديم پدرهاي ما جلوي پدربزرگ‌هايمان سيگار نمي‌کشيدند و حرمت و احترامي براي بزرگ‌ترها قائل بودند. حرمتي که در بين جوان‌هاي امروزه ديده نمي‌شود. اين فيلم به صورت نامحسوس به فرزند‌سالاري که اين روزها در جامعه حاکم است، نگاه مي‌کند و فجايعي را که در پي اين فرزند سالاري به وجود مي‌آيد، مورد بررسي قرار مي‌دهد. «آبنبات چوبي» حتي مي‌تواند براي والدين نيز آموزنده باشد.

تجربه بازي کردن در نقش کاراکترهاي کوچک‌تر از خودتان را پيش از اين نيز داشته‌ايد. براي رسيدن به نقش نگين و درک کردن روحيات دختر جواني که از خودتان کوچک‌تر است چه روندي را طي کرديد؟

براي آشنا شدن با روحيات و حتي ادبيات اين دسته از جوانان به سراغ آن‌ها رفتم. لحن آن‌ها را گرفتم و بر نوع برخوردشان با پدر، مادر، خواهر و برادر بزرگ‌تر يا کوچک‌ترشان تمرکز کردم. اين الگوبرداري چندان هم دشوار نبود و گمان مي‌کنم در این بخش موفق بودم. اين موفقيت را از رضايت کارگردان فيلم برداشت کردم. کمي از شخصيت خودم در اين فيلم استفاده کردم و شيريني به آن اضافه کردم. شيريني که در فيلمنامه کمتر بود و احساس کردم در لحظاتي بايد از اين تلخي بکاهم. اين پيشنهاد را به کارگردان فيلم دادم که وی هم پذيرفت، نگين را شخصيتي تصور کنيم که در جست‌وجوي شادي است.

سحر قريشي در «آبنبات چوبي» گريم متفاوتي دارد که پيش از اين بر چهره‌اش ديده نشده بود. کمي از اين گريم و تاثيري که بر حس و حالتان به‌عنوان بازيگر گذاشت، بگوييد؟

در اکثر فيلم‌هايي که بازي کرده‌ام حتي اگر کارگردان تاکيدي بر طراحي لباس و گريم نداشته باشد، من بر اين دو عامل تاکيد کرده‌ام. گريم و لباس کمک بسيار زيادي به بازيگر مي‌کند تا به نقش مورد نظر برسد. متاسفانه تعداد طراحان لباس ما در سينما که اجازه داشته باشند نظر و ايده شخصي خود را پياده کنند کم است و معمولا از لباس‌هاي خود بازيگر استفاده مي‌شود. هر تهيه‌کننده‌اي اين شرايط و موقعيت را براي طراح لباس ايجاد نمي‌کند و دست طراحان لباس بسته است. خوشبختانه در «آبنبات چوبي» اين‌گونه نبود. طراح لباس اين فيلم با رعايت مميزي‌هايي که همه ما از آن آگاهيم براي شخصيت نگين لباس متفاوتي را طراحي کرد. در مورد گريم نيز اتفاق متفاوتي رخ داد. گريم نگين براي رسيدن به شخصيت او کمک خيلي بزرگي به من کرد. (با خنده) ايمان اميدواري با رعايت نهايت مميزي‌هايي که حسين فرحبخش بر آن تاکيد داشت گريم فوق‌العاده متفاوت و خوبي را طراحي کرد. من تا خودم با گريم و لباسم ارتباط صد در صد برقرار نکنم، نمي‌توانم جلوي دوربين بروم. مخاطب نيز تا وقتي که لباس و گريم بازيگر را باور نکند نمي‌تواند با او همذات پنداري کند. به شخصه به‌نظر طراحان لباس و گريم احترام مي‌گذارم و تا حد ممکن سعي مي‌کنم در مهندسي و شيوه کارشان دخالت نا به جا نکنم.

با توجه به اين‌که حسين فرحبخش در وهله اول خود را تهيه‌کننده مي‌داند نه کارگردان، ارتباط شما با وی در مقام کارگردان چگونه بود و چگونه ارزيابي‌اش مي‌کنيد؟

پيش از اين تجربياتي که با حسين فرحبخش داشتم وی در مقام تهيه‌کننده بود و برای اولين بار با او به عنوان کارگردان رو‌به‌رو مي‌شدم. تا قبل از اين فيلم ذهنيت ديگري از حسين فرحبخش داشتم و در اين تجربه 180 درجه تصورم متفاوت شد. وی در مقام کارگردان ارتباط بسيار صميمانه‌اي با بازيگر برقرار مي‌کند و بسيار صبور است. برای مثال زماني که به وی پيشنهاد مي‌دادم ديالوگي را به فيلمنامه اضافه کنم يا با حسي متفاوت بگويم صميمانه و در کمال احترام مي‌پذيرفت. در صحنه‌اي پيشنهاد دادم براي بهتر شدن حس صحنه، کتک بخورم. وی به من گفت بگذار کمي فکر کنم و بعد جواب دهم. مدتي بعد هم آمد و گفت با اين ايده موافق است و این‌طور شد که آن را اجرا کردیم.

در «آبنبات چوبي» یک سکانس مشترک با رضا عطاران دارید، در همان يک سکانس وی را چطور ديديد؟

به‌نظر من رضا عطاران جزو بازيگران عزيز و کاربلد سينماي ايران است. من خودم از طرفداران او هستم. در همين فيلم همبازي بودن با عطاران تجربه بسيار خوبي بود و نکات بسيار زيادي را از او آموختم. همان يک سکانس را نيز بسيار بسيار دوست دارم.

موفق بودن يک فيلم در گيشه براي شما چقدر اهمیت دارد؟

وقتي فيلمنامه را مي‌خوانم، نمي‌توانم حدس بزنم که اين فيلم در گيشه مي‌فروشد يا خير. از نظر من اولين اتفاقي که بر فروش يک فيلم تاثير مي‌گذارد ترافيک اکران است. اگر زمان خوبي براي اکران يک فيلم در نظر گرفته نشود هر چقدر هم که فيلم خوبي باشد زمين خواهد خورد. زمان اکران يک فيلم از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردار است و موضوعي نيست که من به‌عنوان بازيگر در زمان خواندن فيلمنامه بتوانم آن را پيش‌بيني کنم. موضوع بعدي اين است که يک فيلمنامه خيلي خوب با يک کارگرداني بد از بين خواهد رفت و برعکس يک فيلمنامه بد با يک کارگرداني خوب از زمين بلند خواهد شد. اين موضوع به هنر کارگردان و نحوه کار او مربوط است. من به پرفروش يا کم فروش بودن يک فيلم اهميت نمي‌دهم چون اين موضوع مسئله‌اي نيست که در حوزه اختيار من باشد. در درجه اول فيلمنامه و قصه برايم مهم است.

بازي کردن در فيلم‌هايي که نگاه هنري دارد و براي طيف خاصي از مخاطبان ساخته مي‌شود در حوزه سليقه شما نمي‌گنجد يا چنين پيشنهاد‌هايي نداشته‌ايد؟

در بدو ورودم به عرصه تصوير و بعد از بازي در سريال «دلنوازان» با فيلمنامه‌هاي ملودرام به سراغم مي‌آمدند؛ فيلم‌هايي با موضوعات اجتماعي و قصه‌هايي پر سوز و گداز. بعد از آن بود که تصميم گرفتم کمي در انتخاب فيلمنامه‌ها دقت کنم. گمان مي‌کنم اگر مخاطب مرا در موقعيتي ملودرام باور کرده است در موقعيت‌هاي ديگر هم باورم خواهد کرد.

امتحان کردن حوزه‌هاي مختلف را دوست دارم و علاقه‌مندم مرتب ساختارشکني کنم. دسته‌بندي بازيگران از نظر من اتفاق درستي نيست. يک سري از بازيگران به‌عنوان بازيگران فيلم‌هاي هنري و عده‌اي ديگر به عنوان بازيگران فيلم‌هاي تجاري شناخته مي‌شوند. من با اين دسته‌بندي به شدت مخالفم. انگار هر کسی که به ظاهر خودش برسد را جزو بازیگران سینمای تجاری می‌دانند.

امين حيايي را در نظر بگيريد. او همان‌قدر که در نقش‌هاي کمدي موفق‌ بوده در نقش‌هاي جدي نيز تاثير است. اين شيوه را خيلي دوست دارم و معتقدم بازيگر در هر موقعيتي بايد به‌درستي و خوبي بدرخشد. دوست دارم که بازيگر هر دو سو باشم.

در دنياي بازيگري الگويي براي خود قائل هستيد؟

نه الگوي خاصي ندارم. من دنبال پيدا کردن و ثابت کردن خودم هستم.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین