کد خبر: ۱۲۳۲۹۲
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۰
رویا یعقوبی، ترانه‌سرا نیز درباره عمر کوتاه ترانه‌های امروزی در گفت‌وگو با «ابتکار» بیان کرد: «ما نیاز به اتاق فکر داریم برای تولید ترانه. باید بدانیم مخاطب چه می‌خواهد. یک مدت ترانه شکست عشقی مد شد. همه در این فضا ترانه می‌گفتند.»
 شاید حافظه‌ی تاریخی ما ضعیف شده، شاید ذهن ما آن‌قدر شلوغ است این روزها که چیزی از گذشته به یاد نمی‌آوریم، ولی هر که هستیم و هرجایی از زندگی که ایستاده‌ایم، هنوز با ملودی‌ها و نت‌های ماندگار ارتباط برقرار می‌کنیم. هنوز ترانه‌ای را که در 15 سالگی روی نوار کاست با مکافات ضبط کرده‌ایم و با خودکار بارها و بارها برده‌ایم عقب و گوششان کرده‌ایم، به یاد می‌آوریم. با این ترانه‌ها شاد شده‌ایم، گریه کرده‌ایم، دلتنگ شده‌ایم و عاشقی کرده‌ایم. خیلی از ما معتقدیم که اشعار این قطعه‌ها آنقدر قوی بودند و محتوایشان غنی بود که در خاطر همه‌ی ما مانده‌اند. راز ماندگاری ترانه‌های قدیمی و زود فراموش شدن ترانه‌های امروزی چیست؟

آن ترانه‌ها از دل اتفاقی در زندگی شاعر برآمده‌ بودند و شنونده‌ها حس مشترکی با آن برقرار می‌کردند که توانستند ماندگار شوند. حالا هم ترانه‌سراها اگر می‌خواهند اثرشان ماندگار شود، لازم است تنها شرایط فردی خودشان را نبینند بلکه ضمن توجه به اجتماعی که در آن زندگی می‌کنند ترانه بسرایند. ترانه سرا باید داستان سرا باشد، خلاق باشد و حرف جدید بزند. او باید بتواند اثر خودش را نقد کنند و از اشتباهات دیگران یاد بگیرد.

این روزها همه‌چیز موقتی است

علی ایلیا، ترانه سرا در مورد عدم ماندگاری ترانه‌های امروزی به «ابتکار» گفت: « این روزها به هرچیزی نگاه کنیم گذراست: روابط احساسی، زندگی مشترک، لوازم زندگی و... قبلاً اینطوری نبود. ولی حالا در تمام دنیا همه چیز مصرفی شده، یک‌بار مصرف و چندبار مصرف. ما نیز مصرف‌گرا شده‌ایم.» وی ادامه داد: «ترانه کودکانه (بوی عیدی) فرهاد مهراد را شهیار قنبری نوشت. برای نوشتن این ترانه، این ترانه‌سرا با خواننده‌ی اثر دو ماه زندگی کرد. با هم تعامل داشتند، احساسات خواننده در ترانه منعکس شد و ترانه با این تلاش‌ها بود که ماندگار شد ولی حالا خود ما هم تلاشی نمی‌کنیم. منِ ترانه سرا با خواننده تعامل ندارم. کار را آماده‌ی مصرف می‌دهم به خواننده و خود او هم حساسیتی روی مصرف آن ندارد. آن را همان‌طور استفاده می‌کند.»

برای تولید ترانه نیاز به اتاق فکر داریم

رویا یعقوبی، ترانه‌سرا نیز درباره عمر کوتاه ترانه‌های امروزی در گفت‌وگو با «ابتکار» بیان کرد: «ما نیاز به اتاق فکر داریم برای تولید ترانه. باید بدانیم مخاطب چه می‌خواهد. یک مدت ترانه شکست عشقی مد شد. همه در این فضا ترانه می‌گفتند.» وی افزود: «البته خواننده و ترانه‌سرا باید بتواند هم مخاطب عام هم منتقدان را راضی نگه دارد. مثلاً همایون شجریان «چرا رفتی» را خواند با ترانه سیمین بهبهانی. منی که مخاطب شجریان و موسیقی کلاسیک هستم گوش می‌دهم، خواهرزاده‌ی دهه هشتادی من هم که طرفدار امیر تتلو است این آهنگ را دوست دارد و گوش می‌دهد.» یعقوبی تاکید کرد: «ولی خب منتقدان کم لطفی می‌کنند. می‌گویند چرا مخاطب عام کار همایون شجریان را دوست دارد؟ چرا همایون خواسته پاپ بخواند و مخاطب جمع کند؟» این شاعر با اشاره به ریسک پذیری خوانندگان اضافه کرد: «در این شرایط خوانندگان می‌ترسند تم‌شان را عوض کنند و ریسک کنند. می‌ترسند مخاطبان و هوادارانشان را از دست بدهند.»

خواننده سلیقه مخاطب را جهت می‌دهد

علی ایلیا در ادامه با اشاره به نقش خواننده در تربیت سلائق مخاطبان اظهار کرد: « خود خواننده‌ها این جریانات و سلیقه‌ها را ایجاد کردند. بحث تربیت مخاطب است. ناصر عبداللهی ریسک کرد و خواست سبک جدیدی را در موسیقی پاپ ارائه دهد. تا حدی هم موفق شد ولی عمرش قد نداد. کم هستند خوانندگانی که در این زمینه ریسک کنند.» ترانه سرای «رویا» با صدای حمید عسکری ادامه داد: «در دنیا خوانندگان بزرگ گاهی از این ریسک ها می کنند. مثلاً به تازگی خواننده‌ی معروف گروه بیتلز، «پل مک کارتنی» با یک رپر ترانه‌ای اجرا کرد. «شارل آزنوور» معلم کبیر و غول ترانه فرانسه که با «ادیت پیاف» معروف شد هم جدیداً با یک رپر خواند.» ترانه سرای «آسپرین» با صدای محمدرضا مقدم افزود: «در ایران اما فریدون آسرائی با یک رپر ترانه‌ای خواند ولی دیده نشد. مردم دوست نداشتند. البته در جامعه‌ی ما مخاطب موسیقی جدی نیست، خیلی‌ها اسم خواننده یا شاعر را نمی‌دانند، حتی اسم ترانه را هم نمی‌دانند، فقط قسمتی از آن که هیت شده در ذهنشان مانده و مثلاً می‌گویند خواننده‌ی فلان شعر!» ترانه‌سرای «بیهوش» با صدای سهراب پاکزاد یادآور شد: «الان هر خواننده‌ای یکسری فن برای خودش دارد. خواننده باید نیاز جامعه را بشناسد، چه کسانی کارهای او را دوست دارند، بین چه قشری محبوب‌تر است و کی باید کار جدید بخواند.» وی تاکید کرد: «محسن چاووشی تنها کسی بود که با این موج جلو آمد. با ترانه‌هایی که مضمون شکست عشقی و خیانت داشتند شروع کرد، چون آن زمان این ترانه‌ها مد بودند. پیشرفت کرد، دیده شد و الان اشعار مولانا را هم می‌خواند. بلد بود کی، چه‌کار کند.» ترانه‌سرای کتاب «قدم زدن با پیاده‌رو» افزود: «الان سر و صداها زیاد شده در موسیقی ما و خیلی صداها پرت می‌شوند. برای خوانندگان ما مهم نیست مخاطب چه می‌خواهد، فقط می‌خواهند فالوورهایشان زیاد شود، کنسرتشان خوب بفروشد و بیشتر دیده شوند.»

ترانه باید به روز باشد

رویا یعقوبی، ترانه‌سرا درباره‌ی استفاده از اصطلاحات محاوره‌ای ترانه‌های امروزی گفت: « به نظر من استفاده از زبان روزمره و اصطلاحات رایج بین مردم و به خصوص جوانان در ترانه تا جایی که به سالم بودن زبان صدمه نزند نه تنها اشکالی ندارد بلکه خوب هم هست. چون ترانه باید به روز باشد.» او ادامه داد: «ما نمی‌توانیم به زبان مولانا با هم حرف بزنیم، باید زبان‌مان عامیانه باشد. ولی ایرادش این است که این اصطلاحات تاریخ مصرف دارد. در جلسات شعر و ترانه هم مدام تاکید می‌شود که در استفاده از این اصطلاحات نباید افراط کرد.» این شاعر یادآور شد: « استفاده‌ی بیش از حد از اصطلاحاتی که تاریخ مصرف دارند باعث تکرار کلمات در ترانه می‌شود. همینطور ترانه‌های مناسبتی؛ آنها هم با گذشت زمان فراموش می‌شوند.» او افزود: «بعضی اصطلاحات به خصوص اصطلاحات مربوط به فضای مجازی از نظر محتوایی مناسب استفاده در ترانه نیستند و حتی ممکن است منجر به لودگی و انتقال مفاهیم سخیف در متن ترانه شوند.»

استفاده از هر کلمه‌ای در ترانه مجاز است

علی ایلیا اما استفاده از هر کلمه‌ای را در ترانه مجاز می‌داند. او در این باره به «ابتکار» گفت: « به نظر من هر کلمه‌ای در شعر جایز است حتی ناسزا. بستگی دارد چطور از این کلمات استفاده کنیم. کلمه ابزار است؛ اگر بتوانیم از آنها درست و به جا استفاده کنیم، تمام کلمات و حروف برای ترانه سرودن به کار می‌آیند.» وی خاطرنشان کرد: «شهیار قنبری شعری دارد که آن را تقدیم کرده به واروژان: با این مردمان ناکوک/ خوبه که نیستی در فیسبوک، چه زیباست که فن نداری/ شادا بادبزن نداری...»

ترانه‌ها حقوق معنوی ندارند

رویا یعقوبی درباره‌ی حقوق معنوی ترانه‌ها اظهار کرد: « خیلی برای ترانه‌سراها پیش آمده که ترانه‌هایشان را در فیس بوک، تلگرام یا وبلاگشان منتشر کرده‌اند و کسی آن را به نام خودش جای دیگری پخش کرده. خود من بارها جایی شعر و ترانه‌ی جدید خوانده‌ام و بدون اجازه، صدای مرا ضبط کرده‌اند.» این ترانه‌سرا افزود: «شعر پخش می‌شود. قابل پیگیری هم نیست. ترانه مثل فیلمنامه نیست که بتوان جایی ثبتش کرد. اگر در کتاب منتشر شده باشد می‌توان به عنوان سرقت ادبی شکایت کرد. البته با تمام این دوندگی‌ها صاحب اثر در نهایت می‌تواند یک جریمه‌ی نقدی مختصر بگیرد.» او خاطرنشان کرد: «من اگر بخواهم اعتماد کنم برای یک خواننده پنج تا ترانه بفرستم تا یکی را انتخاب کند باید فاتحه‌شان را بخوانم چون اگر خواننده اشعار را یا خودش یا دوستانش بخوانند دست من به جایی بند نیست.»

ترانه بچه سرراهی نیست

علی ایلیا درباره‌ی حقوق مادی و معنوی ترانه بیان کرد: « من با خیلی از خواننده‌ها همکاری داشته‌ام. از بین آنها تنها کسی که علاوه بر خوش حساب بودن در تمام مراحل ساخت قطعه با من مشورت می‌کند حمید عسکری است. از انتخاب تنظیم کننده و آهنگساز گرفته تا مراحل ضبط.» ترانه‌سرای کتاب «گریه برای دختری که زنم بود» درباره‌ی حقوق معنوی ترانه خاطرنشان کرد: « ترانه‌سراها در این مورد هیچ‌گونه حق و حقوقی ندارند. شعر در ایران جز بیت المال است. من یه شعری داشتم: (با همه می‌خندی با همه دست می‌دی / دستتو می‌گیرم دستمو پس می‌دی.. عشق دوم می‌شم...) یکی از دوستان کاری نوشت به نام عشق دوم که آقای خواجه امیری خواند. من اعتراض کردم چون این ترکیب عشق دوم مال ترانه‌ی من بود ولی به جایی نرسیدم.» ترانه‌سرای «اتاق خواب» با صدای حمید عسکری تاکید کرد: «از ابتدای امسال هفت هشت بار اجرا شده و اجرا نشده از ترانه‌های من سرقت شد. قصد دارم پیگیری کنم. وکیل گرفتم.» وی افزود: « به جز انجمن «خانه ترانه» با مدیریت دکتر افشین یداللهی جایی از ما حمایت نمیکند. دوستانی که این سرقت‌های ادبی را پیگیری کردند فقط جزای نقدی مختصری گرفتند. خیلی ناعادلانه است. شعر من مثل بچه من است. آدم نباید بچه‌اش را سر راه بگذارد. امیدوارم یک روزی به جایی برسیم که به خالق اثر احترام بگذاریم.»
منبع: ابتکار
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین