|
|
امروز: چهارشنبه ۰۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۹
کد خبر: ۱۲۲۰۰۴
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۵
نقطة فتح ما در پذيرش قطعنامة 598 بود که با يک ديپلماسي موفق، عراق بطور رسمي ‌متجاوز و آغاز گر جنگ معرفي شد و در عين حال، ذره‌اي از تماميت ارضي کشور مورد خدشه قرار نگرفت.
در قرن گذشته يعني قرن بيستم و پس از جنگ‌هاي ويتنام، طولاني‌ترين تاريخ جنگ مربوط به دفاع مقدس جمهوري اسلامي‌ايران در برابر يورش ستمکارانة صدام بعثي و ارتشي بود که برخوردار از کمک‌هاي مستقيم تجهيزات و نيروهاي انساني همچنين غير مستقيم مالي برخي کشورهاي عرب ناجوانمرد منطقه و ساير کمک‌هاي اطلاعاتي و تسليحاتي دول غربي و نيز، اتحاد جماهير شوروي شده بود. دفاع مقدس از روز 31 شهريور ماه 1359 با يورش ارتش عراق به مرزهاي زميني، هوايي و دريايي آغاز شد و با گذشت 8 سال، پس از پذيرش قطعنامه 598 سازمان ملل متحد از سوي طرفين، بطور رسمي‌در ابتداي شهريور ماه 1367 پايان يافت.

امام راحل در تاريخ 5 مهر 1359، در پيامي‌به علما همچنين مشايخ اهل سنت در بارة آماده‏‌سازي مردم براى نبرد، اينگونه فرمود: «...تلگرافات حضرات آقايان محترم واصل گرديد. اظهار آمادگى و پشتيباني‌هاى بي‌دريغى که از سوى تمام اقشار مختلف و بخصوص آقايان علماى اعلام- دامت برکاتهم- مى‏شود، پشتوانه عظيمى براى سربازان و مجاهدان عزيزى است که در سنگرهاى جنگ، عرصه را بر دشمنان اسلام تنگ کرده‏ اند و با رشادت‌هاى اعجاب‏ انگيز خود، تاريخ سربازان از جان گذشته صدر اسلام را مجسم ساخته‏ اند و پيروزى کامل را در تمام جبهه‏‌هاى جنگ، بر ضد دشمنان و ابرقدرت‌هاى شرق و غرب نويد مى‏دهند و اين وحدت و انسجامى که امروز بين ملت دلير و ارتش و سپاه شجاع ديده مى‏شود، در تاريخ ايران و جهان بى‏‌سابقه است». «حضرات آقايان؛ در هر نقطه که هستند مردم را براى جنگ و درگيرى با آمريکا و اذناب خونخوارش چون عراق آماده کنند که جنگ، جنگ است و عزت و شرف ميهن و دين ما در گرو همين مبارزات است». تازيانة جنگ تحميلي در شرايطي بر پيکر ايران اسلامي‌زخم نشاند که سخت‌ترين درگيريها با تحريک عوامل خارجي در مناطق مختلف کشور بخصوص در منطقة کردستان، کشور را در شرايط مديريت بحران قرار داده بود و اگر نبود رهبري پيامبر گونة امام راحل و يکپارچگي قشرهاي مختلف مردم در داشتن وحدت کلمه و اعتقاد راستين به حفظ نهال نوپاي انقلاب اسلامي‌ايران، همه چيز گواه آن بود که در مدتي کوتاه، صدام عفلقي پيروز اين جنگ ظالمانه مي‌شد و ديگر معلوم نبود که چه بر سر ايران و ايراني مي‌آمد.

بر نعمت مقاومت و پايداري امام عظيم الشان در دفاع مقدس و تمامي‌جان برکفان نيروهاي مسلح، جهادگران و بسيج بيست ميليوني مردمي‌و ساير اقشار اين ملت بزرگ، بايد هميشه و در همه حال، خداوند متعال را سپاس گفت و قدردان مقام امام راحل و اقشاري بود که سنگيني مقاومت جنگ را تا رسيدن به نقطة فتح بر دوش کشيدند و شايد حتي بايد به کساني که موافق فرهنگ دفاع مقدس نبودند اما سختي اين دوران را پذيرا شدند نيز به ديدة احترام نگريست؛ من لم يشکر المخلوق لم يشکرالخالق.

نقطة فتح ما در پذيرش قطعنامة 598 بود که با يک ديپلماسي موفق، عراق بطور رسمي ‌متجاوز و آغاز گر جنگ معرفي شد و در عين حال، ذره‌اي از تماميت ارضي کشور مورد خدشه قرار نگرفت. اين نقطة فتح، کف مطالبات ايران اسلامي‌بود و با نقطة فتح مطلوب که تنبيه متجاوز يعني صدام و حزب بعث عراق در کنار گرفتن انتقام خون شهدا و ساير آسيب‌ديدگان جنگ تحميلي بود فاصلة معناداري داشت. در همين راستا امام عزيزمان با نوشيدن جام زهر، غمي ‌جاودانه را بر دل عاشقان خميني حک کردند؛ با اينحال وقتي تکليف مدار باشيم، چه باک از اين غمها که دلخوش به تحصيل رضاي الهي هستيم. همين تکليف مداري و راضي به رضاي پروردگار بودن منجر به آن شد که تحولات پس از سال 1367، چنان تازيانه‌هاي تنبيه را بر پيکر متعديان و جنگ افروزان نواخت و طومار صدام و حزب عفلقي را در هم پيچيد که شايد چنين نتايجي را با ادامة جنگ و سقوط بغداد، بدست نمي‌آورديم و اين چيزي نبود جز استجابت دعايمان « اللهم ‌اشغل‌ الظالمين ‌بالظالمين».

عبرت‌هاي دفاع مقدس بسيار است که در راس آن، رسيدن به مرزهاي انسان کامل و ايستادن در صف اولياء خدا بوده است. عبرت‌هاي نظامي، سياسي، اقتصادي، امنيتي در حوزة منطقه و بين‌الملل، عبرت‌هاي اجتماعي و در نهايت، عبرت‌هاي فرهنگي و هنري از ديگر عبرت‌هاي دفاع مقدس است. اگر نگارنده مترصد ورود به طرح متدولوژي و محتواي اين سرفصل‌ها باشد به قول مولوي عليه الرحمه، يک دهان خواهم به پهناي فلک و مثنوي هفتاد من کاغذ شود. با اينحال، بايد اميدوار بود که در يک فضاي آزاد انديشي، همة اقشار مختلف جامعه ترغيب شوند و اجازه يابند که بيش‌از اينها به عبرت‌هاي دفاع مقدس بپردازند و در اين مسير، به هيچوجه نبايد از برخي انحرافات هراسيد که بستر کار، آنچنان نوراني و پر برکت است که در مسير زلال عبرت‌هاي دفاع مقدس، انحرافات احتمالي بخودي خود و بي هيچ دغدغه همانند کف روي آب، محو مي‌شوند.

ظرفيت عبرت‌هاي دفاع مقدس در بخش فرهنگي و هنري با تاکيد بر توليد فيلم، سريال، انيميشن، محصولات رايانه اي، رمان و برنامه‌هاي نمايشي، بحر محيطي است که بسيار به آن کم پرداخته شده است. متاسفانه، وقتي صحبت از ساخت آثاري در اين حوزه مي‌شود، اذهان عمدتا بر روي تصويرگري از وقايع جنگ مي‌شود که البته در اين بخش هم پرداختن به ساخت کارهاي ماندگار بسيار زياد است اما سرفصلهاي بسياري نيز در اين عرصه مي‌باشد که هنوز، مهجور مانده است. بطور مثال، فقط پرداختن به مضامين انساني در رزمندگان دفاع مقدس داراي چنان ظرفيت الگو‌سازي و تاثير گذار را مبتني بر حقايق جنگ دارد که بي ترديد، آوازة ساخت آثار هنري برجسته و عميق نه تنها در داخل که در ميان ساير ملل، فرهنگ سازي خواهد کرد. بخاطر دارم که در خاطرات بستگان يکي از شهداي والامقام جنگ تحميلي، بيان شد که اين شهيد عزيز در يکي از درگيري‌ها با گروههاي ضد‌انقلاب اسير و تحت سخت ترين شکنجه‌ها از سوي شکنجه گري بي دين قرار گرفت. پس از مدتي اين شهيد عزيز موفق به فرار از اسارت شد و در منطقه اي ديگر و در يک درگيري ديگر، مجروحي از دشمن اسير او شد که او، همان شکنجه گرش بود. شهيد والامقام ما خود نگهداري و تيمار اسير مجروح را بر عهده گرفت و چنان ملاطفتي در مداوا و نگهداري از شکنجه گر خود به خرج داد که پس از بهبودي، اين اسير نه تنها يک متدين و مومن واقعي شد بلکه بطور داوطلبانه در رکاب اين شهيد عزيز به جنگ با دشمنان اين ملت پرداخت که در مدت کوتاهي پس از شهادت شهيد والامقام ما، خود به فيض شهادت رسيد. براستي در کدام جنگي در جنگ‌هاي معاصر مي‌توان چنين نمونه‌هايي از نمايش انسانيت را يافت و آن را به تصوير کشيد.

اميد که عطش نياز به ارائة الگوهاي والاي انساني و ايماني، بيش از پيش از سرچشمة عبرت‌هاي دفاع مقدس سيراب شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین