کد خبر: ۱۱۹۶۸۲
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۸
در مورد FATF نیز همین روند در حال تکرار است. شاید تا یک هفته پیش کمتر کسی می‌دانست اصطلاح فوق چیست و اصلا دعوا بر سر چیست.
دو قطبی ای که اخیرا در خصوص نحوه مواجهه با FATF شکل گرفته است جالب توجه است.یک سوی میدان دولت و حامیان پیوستن به این معاهده قرار دارند و سوی دیگر مخالفان بهانه گیر و نق زن روحانی.البته در این میان افرادی هم مثل محمد رضا باهنر حضور دارند که ترجیح می دهند قاطعانه موضع گیری نکنند و یکی به نعل می زنند یکی به میخ تا مبادا هزینه ای بدهند.

و تبدیل به سیبل حملات دلواپسان شوند.البته ایشان نیز از درون راضی به حضور درFATF هستند اما سعی می کنند در لفافه این حمایت را بیان نمایند.لذا می توان اینگونه گفت که تقریبا یک دو قطبی تمام عیار دراین باره شکل گرفته است.دقیقا مثل همانی که در مورد برجام تشکیل شد و در نهایت حرف مردم به کرسی نشست.در آن دوقطبی نیز مخالفان خیلی تقلا کردند و حملات سختی را متوجه دولت علی الخصوص محمد جواد ظریف نمودند اما در نهایت این استدلال برجامی ها بود که مورد قبول ملت واقع شد.در حقیقت در آن ماجرا مردم کوچه و بازار نیز هم سخن نابرجامیان را شنیدند و هم برهان برجامیان را و با آگاهی تمام دست به انتخاب زدندو حمایت کردند.

در مورد FATF نیز همین روند در حال تکرار است. شاید تا یک هفته پیش کمتر کسی می‌دانست اصطلاح فوق چیست و اصلا دعوا بر سر چیست. اما در روزهای اخیر آنقدر رسانه‌های مجازی،مکتوب و تصویری از جمله صدا وسیما در این باره گزارش و مصاحبه کار کردند که تقریبا بیشتر مردم مثل برجام می توانند دقیق توضیح دهندFATF چیست و چه لزومی به پیوستن به آن وجود دارد.

نگارنده این اتفاق را میمون و مبارک می داند.زیرا به واسطه این آگاهی شکل گرفته، مردم به سادگی می توانند استدلال های موافقان و مخالفان معاهده فوق را بشنوند و نظر دهند.از سوی دیگر با توجه به دوقطبی‌ای که در این خصوص شکل گرفته است دست مردم را برای انتخاب بیشتر باز می‌گذارد. فی‌المثل اکنون بحث اصلی موافقان درخصوص شفافیت مالی در کشور است. نهاد‌های بین‌المللی پیش شرط اصلی شان احراز اطمینان از نوع فعالیت های اقتصادی کشور است و تا زمانی که تضمینی دریافت ننمایند مجوزی برای سرمایه گذاران خارجی صادر نمی کنند.ما بایستی به آنان ثابت کنیم برخلاف برخی‌کشور‌ها دخل و خرج‌مان مشخص است و منابع مالی کشور صرف گروه های تروریستی یا همان پولشویی نمی شود.بر همین اساس وقتی اطمینان داریم که با گروه های تروریستی همچون داعش، القاعده و طالبان مراوده ای نداریم چرا باید این ظن را ایجاد نماییم که سازمان های مهم اقتصادی در حال پولشویی هستند؟کره شمالی از آنجایی که سیستمی بسته دارد طبعا راز های مگوی بسیاری دارد که نمی خواهد فاش شود.اما ما چه؟
سوی دیگر ماجرا مخالفان پیوستن به FATF وجود دارد که با استدلال هایی که آورده‌اند بیش‌از‌پیش وجهه خود را نزد مردم تخریب نموده‌اند.
در واقع آنان یک «خود تخریبی» آشکار را آغاز کرده‌اند. همانطور که ایشان در جریان برجام به کاسبان تحریم معروف شدند این بار کاسبان «عدم شفافیت» نام گرفته اند و روز به روز بیشتر در حال پسرفت از لحاظ پرستیژ اجتماعی هستند.به عبارت دیگر نوع انتقادات مخالفان از آنجا که به شدت رنگ و بوی سیاسی دارد این شائبه را نزد مردم به وجود آورده است که چرا بایستی جماعتی از اینکه فعالیت های اقتصادی کشور شفاف و روشن باشد به هراس بیفتند و اینگونه دولت را تخریب کنند.در حالی که همین آقایان در دولت قبل زمانیکه مقدمات پیوستن به معاهده فوق در حال شکل‌گیری بود سکوت نموده بودند و حرفی نمی زدند. لذا این ظن به شدت مطرح است که تلاش دولت روحانی برای شفافیت باعث می‌شود این عده دیگر نتوانند به منوال سابق کاسبی کنند.درست مثل توافق هسته‌ای که فرجام آن باعث می‌شد کسانی که به شغل دور زدن تحریم‌ها مشغول بودند بازارشان کساد شود و دیگر نتوانند مثل بابک زنجانی بیت المال را غارت نمایند.

اکنون هم به نظر می رسد مردم متوجه شده اند در پس این مخالفت های تند و تیز و آلوده به فحاشی کاسه ای زیر نیم کاسه است. اگر مخالفت آقایان از سر دلسوزی است – که نیست– دلیلی نداشت به تصمیم نهاد های موثر و مهمی چون شورای عالی امنیت ملی که عقلای قوم در آن گرد هم جمع شده اند احترام نگذارند و منتظر تصمیم آخر نباشند. اگر بنا به انتقاد و هشدار بود دیگر این هجمه ها و بهتان زدن ها چیست؟فردی که استدلال قوی دارد و از خود مطمئن است که به لج پراکنی رو نمی آورد.آن کسی که ریگی به کفش دارد فضا را غبارآلود می نماید تا حواس‌ها را پرت کند. در ماجرای فوق هم این قصه در جریان است و نان برخی درشرف آجر شدن!

این نان حق مردم است نه این افراد!

منبع: آفتاب یزد

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین