کد خبر: ۱۱۹۱۸۱
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۵
(با خنده) مردم جویبار چنین فرهنگی دارند و به ورزشکارانشان لقب‌های جالبی می‌دهند. البته این لقب‌ها از این بابت است که به ورزشکارانشان عشق می‌ورزند. با این حال من این لقب‌ها را دوست ندارم و مایلم حسن یزدانی خطابم کنند.
کشتی آزاد ایران بعد از ١٦‌سال توانست دوباره مدال طلای المپیک را کسب کند. حسن یزدانی، کشتی‌گیر دسته ٧٤ کیلوگرم کشورمان با اقتدار هر چه تمام مدال طلا را به گردن آویخت و پرچم ایران را به اهتزاز درآورد. یزدانی معتقد است کشتی‌گیر روس قصد داشته با نیرنگ و فریب زمان کشتی را تلف کند و بازی را به نفع خود به پایان برساند. قهرمان المپیک اعتقاد دارد که اگر دچار مصدومیت نشود، می‌تواند رکورد تاریخ ایران را از نظر کسب مدال طلا در المپیک به دست بیاورد و حداقل تا دو المپیک دیگر حضور خواهد داشت. او از جوایزی که برای قهرمانان در نظر گرفته شده است، گلایه و اعتقاد دارد که باید بیش از اینها به قهرمانان ملی توجه شود. در ادامه گفت‌وگوی «شهروند» را باذ حسن یزدانی خواهید خواند: 

   حسن یزدانی چه مسیری را قبل از رقابت‌های المپیک طی کرد تا به مدال طلا برسد؟

شاید هرکس دیگری جای من باشد، بگوید از این قهرمانی خوشحال است و به راحتی آن را کسب کرده اما برای من اینگونه نیست؛ برای لحظه به لحظه بازی‌ها تلاش کردم و زجر کشیدم. قبل از المپیک به گونه‌ای تمرین ‌کردم که گاهی از فشار زیاد حس می‌کردم بند بند وجودم درحال جدا شدن است. البته باید بگویم همه اعضای تیم اینگونه تلاش کردند. اردوهای فشرده و سختی را پشت سر گذاشتیم؛ خدا خواست و در مجموع نتایج نسبتا خوبی را کسب کردیم. افتخار بزرگی هم نصیب من شد. مدال طلای المپیک ارزش بسیار زیادی دارد.

   زمانی که مدال طلای المپیک را کسب کردی، چه حسی داشتی؟

افتخار می‌کنم که توانستم سرود پرچم کشورم را در برزیل به اهتزاز در بیاورم و از این بابت در پوست خودم نمی‌گنجیدم. احساس غرور و خوشحالی در من فوق‌العاده بود. زمانی که مدال را بر گردنم انداختم، نمی‌دانستم از شادی چه عکس‌العملی نشان دهم.

   بعد از کسب مدال طلا در برزیل و بازگشت به ایران، چه برخوردی با تو شد؟ بسیاری از مردم هم به فرودگاه آمدند تا پذیرای تو باشند.

باورم نمی‌شد؛ زمانی که به تهران رسیدم، بسیاری از مردم به فرودگاه آمدند، به‌گونه‌ای تشویق می‌کردند و به من محبت داشتند که شور و شعفی چند برابر در من به وجود آمد. به فرودگاه که رسیدم، حس می‌کردم دوباره به من مدال طلا داده‌اند اما این دفعه از طرف مردم اهدا شد. در جویبار نیز مراسمی گرفته بودند که به هیچ عنوان باورم نمی‌شد. کمیل قاسمی و رضا یزدانی هم حضور داشتند. به‌حدی جمعیت زیاد بود که نمی‌توانستم نفس بکشم. این عزیزان مسئولیت مرا سنگین کردند و از این به بعد در هیچ مسابقه‌ای اجازه باختن ندارم.

   به تو لقب ببر جویبار را داده‌اند؛ چرا همه کشتی‌گیران جویبار معروف به ببر و پلنگ می‌شوند؟

(با خنده) مردم جویبار چنین فرهنگی دارند و به ورزشکارانشان لقب‌های جالبی می‌دهند. البته این لقب‌ها از این بابت است که به ورزشکارانشان عشق می‌ورزند. با این حال من این لقب‌ها را دوست ندارم و مایلم حسن یزدانی خطابم کنند.

   بسیاری از مردم زمانی که کشتی حسن یزدانی را در فینال المپیک می‌دیدند، اضطراب بیش از حدی را تحمل کردند. نظرت درباره آن چند ثانیه پایانی چیست؟

هر لحظه که از آن بازی می‌گذشت، خودم را نزدیک‌تر به مدال نقره می‌دیدم. به دلیل مصدومیت حریف روس بارها و بارها وقت کشتی گرفته شد و نمی‌گذاشتند که روال عادی کشتی طی شود. به گونه‌ای کشتی را از دست من خارج ‌کردند.

   رقیب اصلی تو جردن باروس از آمریکا بود که حذف شد فکر می‌کردی چنین اتفاقی
صورت گیرد؟
اگر واقعیت را بخواهید باید بگویم به هیچ‌وجه فکر نمی‌کردم که باروس حذف شود اما این موضوع به ویژگی‌های کشتی اضافه می‌کند. این‌که شما همیشه قهرمان نمی‌مانید و امکان دارد در یک چشم به هم زدن همه چیز را در کشتی از دست بدهید.

    بابک شادگان، پزشک ایرانی نیز خیلی سعی کرد که کشتی‌گیر روس را به مسابقه بازگرداند؛ او در گفت‌وگویی که با ما داشت، اعلام کرد اگر کشتی‌گیر روس بار دیگر خودش را روی تشک می‌انداخت، دست تو را به‌عنوان نفر پیروز  اعلام می‌کردند.

من این موضوع را به خوبی حس کردم. روس‌ها عمدا ابروی کشتی گیرشان را ترمیم نکردند؛ زیرا دکتر شادگان گفت موادی وجود دارد که زمانی یک کشتی‌گیر دچار خونریزی می‌شود، این ماده را می‌زنند و در جا خونریزی را بند می‌آورد. فینال بدی بود، کشتی‌گیر روس قصد داشت تا نفسش را تازه کند و به همین دلیل زمان زیادی را تلف کرد. او با نیرنگ کشتی می‌گرفت اما خدا به من کمک کرد تا قهرمان شوم.

   قرار است که ٣٠٠ سکه طلا بگیری، بعد از دریافت پاداش دوست داری با آن چه کاری  انجام دهی؟

فعلا که چیزی دریافت نکردیم اما این ٣٠٠ سکه‌ای که شما می‌گویید، به اندازه یک خانه ٧٠ یا ٨٠ متری هم در جویبار نیست و اصلا مبلغی نیست که قصد داشته باشم با آن کار خاصی انجام دهم. من خطاب به مسئولان می‌گویم که آیا واقعا ارزش ورزشکاران ما تا این حد است؟ بین ٦٤ ورزشکاری که در المپیک حضور داشتند فقط ٨ نفر توانستند مدال کسب کنند؛ پس حتما می‌توان به آنها توجه بیشتری هم کرد.

    موفقیت‌های اخیر باعث نمی‌شود که مغرور شوی؟

نگاه مردم به من تغییر کرده و همین موضوع باعث شده تا من احساس سنگینی کنم. دیگر شکست در کارنامه من معنی ندارد و باید همه بازی‌ها را با پیروزی پشت سر بگذارم. اگر قرار است که یک مدال المپیک فردی را مغرور کند، چه بهتر که اصلا چنین مدالی کسب نشود.

   قول می‌دهی در المپیک‌های آینده نیز مدال طلا کسب کنی؟ بسیاری معتقدند که می‌توانی تاریخ‌ساز شوی.

تنها نگرانی‌ام آسیب دیدگی است. اگر این اتفاق نیفتد، دو طلای دیگر برای ایران کسب می‌کنم و تاریخ ساز می‌شوم.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین