کد خبر: ۱۱۴۷۰۰
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۶
نخست وزیر سابق عراق در گفت و گویی مسائل مهمی را راجع به مسائل داخلی عراق و منطقه و منابع اصلی تروریسم در جهان و اشتباه های بزرگی که آمریکا نسبت به عراق و سوریه مرتکب شد، مطرح و از آینده سیاسی عراق ابراز نگرانی کرد. او راه حل بحران سیاسی عراق را انتخابات زودهنگام دانست.
 نخست وزیر سابق عراق در گفت و گویی مسائل مهمی را راجع به مسائل داخلی عراق و منطقه و منابع اصلی تروریسم در جهان و اشتباه های بزرگی که آمریکا نسبت به عراق و سوریه مرتکب شد، مطرح و از آینده سیاسی عراق ابراز نگرانی کرد. او راه حل بحران سیاسی عراق را انتخابات زودهنگام دانست.

قرار مصاحبه با نخست وزیر سابق عراق پیش از ظهر یکی از گرمترین روزهای سال 2016 تنظیم شده بود. زمانی که وارد اتاق کارش در همان ساختمان سابق نخست وزیری در منطقه سبز شدیم، هنوز آخرین تماس تلفنی اش تمام نشده بود.
پای پاسخ های سیاستمداری که گروه حزبی اش دارای بیشترین صندلی در پارلمان عراق است، نشستیم، درحالی که تلویزیون روبه روی میزکارش بر روی شبکه تلویزیونی سوریه تنظیم شده بود و در آن ساعت روز، گزارش هایی از میادین جنگ علیه گروه های تروریستی و آخرین تحولات سوریه را دنبال می کرد.

'نوری المالکی' در این گفت و گو با اشاره به اعترافات وزیر دفاع آمریکا، از واشنگتن به عنوان مسئول اول سقوط موصل در 10 ژوئن 2014 یاد و عربستان سعودی را کانون نهادهای تروریستی در منطقه و جهان معرفی کرد و تنها راه حل مهار عربستان را قیمومت بین المللی بر این کشور دانست.
رهبر ائتلاف پارلمانی دولت قانون و همزمان دبیر کل حزب الدعوه و از اعضای برجسته ائتلاف ملی عراق در خصوص استقلال کردستان عراق تاکید کرد که پیرامون استقلال کردستان و همه پرسی اجماع نظر در بین کردها وجود ندارد.
وی از نبود مرجعیت سیاسی مشخص در بین عرب های سنی به عنوان یکی از عوامل بحران داخلی عراق نام برد.
نوری المالکی همچنان طرح تجزیه عراق را تهدیدی جدی برای تمامیت ارضی عراق دانست و خواستار هماهنگی بین چهار کشور مهم ایران، عراق، سوریه و لبنان شد و از این چهار کشور به عنوان کشورهای تحت تهدید یاد کرد و خواستار تشکیل یک کمیته دائمی عالی در روابط بین ایران و عراق شد.

مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:

** اوضاع سیاسی عراق همچنان ملتهب و ناآرام به نظر می رسد، فکر می کنید این وضعیت به کجا می انجامد؟
اختلافات و نزاع هایی که در داخل عراق وجود دارند حاصل مجموعه ای از تحولات در بطن روند سیاسی است که می بایست جریان های سیاسی و دولت با آن برخورد می کردند و جلوی تبعات آن را می گرفتند، اکنون اعتبار دولت تا حد زیادی تضعیف شده و گروه های شبه نظامی به اعتبار دولت و قوه قانونگذاری تعرض کرده اند.
از طرفی بروز و ظهور پدیده اختلافات و نزاع های داخلی با حمایت پاره ای قدرت های خارجی باعث تضعیف انسجام داخلی و عدم توانایی در اتخاذ مواضع شده است. نظام تصمیم سازی ملی در عراق از کار افتاده و غیر منسجم است و قادر به اتخاذ تصمیمات اصلاح گر نیست. با وجود این که جلسات برگزار می کنیم اما در این جلسات قادر به تصمیم گیری نیستیم، زیرا بخشی از روند اصلاحی خارج از اراده مردم عراق و تحت تاثیر اراده نیروهای خارجی است.

** به آینده سیاسی خوشبین نیستید؟
در واقع ، آینده سیاسی چندان خوشایند نیست و خطری که عراق در حال حاضر با آن مواجه است نه داعش و نه بحرن اقتصادی بلکه نبود انسجام داخلی در روند سیاسی عراق است که از دو تهدید قبلی، خطرناک تر است.
احتمال اختلافات و نزاع ها در بین همه بافت ها و قومیت ها قوت گرفته و امروز از احتمال درگیری (شیعی – شیعی)، (سنی –سنی)، (کردی – کردی)، (شیعی – کردی)، (کردی – سنی) و (سنی – شیعی) سخن گفته می شود که همه آنها نشان می دهند که آینده سیاسی عراق نگران کننده است.

**آیا سیاسیون عراق توانایی آن را دارند تا عراق را از این بحران خارج کنند. برخی می گویند، قضیه خارج از اراده سیاسیون و در خارج از مرزهای جغرافیایی این کشور است؟
با کمال تاسف باید بگویم که اغلب عوامل سازنده این بحران ها در اختیار عراقی ها نیست و با توجه به همه پیچیدگی ها و ضعف عمومی که روند سیاسی در برهه کنونی با آن مواجه است تنها راه حل به دست خود مردم و از طریق انتخابات است.

**راه حل چیست؟
به اعتقاد من باید انتخابات زودهنگام برگزار شود. شاید بتوان به این صورت از تبعات این بحران در امان ماند و یک دولت اکثریت سیاسی در عراق تشکیل داد که مسئولیت حل همه این مشکلات را بر عهده بگیرد و کشور را به ساحل امن برساند، اما با توجه به این وضعیت سیاسی و بقای این دولت به شکل فعلی آن با توجه به درگیری و اختلافات شدید بین همه بافت های سیاسی تصور نمی کنم به حل بحران باید امیدوار بود در عین حال دخالت های خارجی در امور داخلی در نتیجه درگیری ها و اختلافات داخلی و وجود منافع، رو به تزاید گذاشته است.
امیدواریم کشورهای دوست، یار و مددکار ما برای عبور از این بحران باشند و این وضعیت عراق فرصتی برای دخالت های آنها در امور داخلی ما نباشد. در هر حال کشورها دارای منافع و برنامه های خاص خود هستند و پاره ای کشورها نگاه فرقه ای به اوضاع عراق دارند و برخی فقط به عراق نگرش اقتصادی و برخی نیز فقط از زاویه نفت به عراق نگاه می کنند و تنوع این نگرش ها باعث پیچیدگی اوضاع داخلی شده است و از همین رو هیچ راه حلی جز تغییر از طریق انتخابات زودهنگام نمی بینیم.

** آیا دیگر سیاسیون عراق هم آماده پذیرش انتخابات زود هنگام هستند؟
خیر، چندان استقبال و پذیرشی برای این ایده احساس نکرده ام، حقیقت این است که برخی از گروه ها و جریان های سیاسی از وضع موجود بهره می برند. برخی از آنها به فرماندهان جنگ و برخی سران اقتصادی و برخی به رهبران سیاسی تبدیل شده اند و نمی خواهند این دستاوردها را از دست بدهند ولیکن با روند فعلی در نهایت کل عراق و این عنوان های فرعی نیز از بین می روند.

** اما برخی ها هستند که ریشه مشکلات را اختلافات درون ائتلاف ملی می بینند و معتقدند راه حل کل این مشکلات در حل اختلافات در داخل ائتلاف ملی است؟
درست است ، در صورت انسجام در داخل ائتلاف ملی بخش زیادی از مشکلات حل و فصل خواهد شد ، اما همه مشکلات نه . شاید توافق در داخل ائتلاف ملی بطور گسترده ای در حل بحران ها اثر گذار باشد ، اما مشکل این است که الان در داخل جریان سیاسی اهل سنت نیز یک مرجعیت سیاسی واضح و آشکار وجود ندارد و نمی دانیم با چه کسی باید تعامل و توافق کرد.
در داخل ائتلاف ملی نیز مشکلات داخلی وجود دارند، زیرا این ائتلاف سیاسی – پارلمانی در طول فعالیت خود نتوانسته است انسجام و هماهنگی را محقق کند. در شب تصمیمی اتخاذ و روز بعد، خلاف آن عمل می شود.
بطور مثال آنچه اخیرا از تظاهرات ها و اشغال پارلمان و دفتر نخست وزیری توسط تظاهرکنندگان اتفاق افتاد، خروج از قاعده توافقات داخلی ائتلاف ملی بود و همین باعث تضعیف ائتلاف ملی شده است.

** اما هیچ تلاشی برای حل این موضوعات وجود ندارد؟
در حال حاضر تلاش می کنیم که با بازنگری در اعضای مشارکت کننده در ائتلاف ملی، آن را مجددا تقویت کنیم . زیرا پاره ای از جریان ها در داخل این ائتلاف سیاسی، اعتقادی به کار جمعی ندارند بلکه درصدد استیلا و خروج از عرف این ائتلاف سیاسی و کل روند سیاسی عراق هستند و همین امر باعث تضعیف ائتلاف و کشاندن وضعیت کشور به اینجا شده است.
تلاش هایی در جریان است و امیدواریم در بازسازی ائتلاف ملی به نتیجه مطلوب بیانجامد که برمبنای آن قرار است ریاست ائتلاف ملی دوره ای شود و یک کمیته عالی هماهنگی وجود داشته باشد و تصمیمات اتخاذ شده توافقی و از حیث راهبردی برای همه اعضا الزام آور باشد و بر سر آن اختلاف نظر وجود نداشته باشد.
درصورت اتمام این مساله در روزهای آینده، ارتباط و هماهنگی را با دیگر بافت های سیاسی آغاز می کنیم، البته در این زمینه یک مشکل وجود دارد، زیرا در طیف سیاسی عرب های سنی نمی دانیم با چه کسی باید مذاکره و توافق کنیم. جریان های سیاسی سنی تبدیل به گروه های کوچکی شده اند و در خصوص کردها نیز نمی دانیم که باید با ائتلاف جدید بین اتحادیه میهنی و تغییر صحبت شود یا حزب دمکرات کردستان عراق که این، خودش هم مشکل ساز است.
اگر ائتلاف ملی جدید پا بگیرد با توجه به اینکه 180 کرسی در پارلمان دارد - احتمالا جریان صدر از آن غایب باشد-، در این صورت تعداد اعضای ائتلاف به 150 عضو خواهد رسید و می توان با کسب اعضای دیگر در پارلمان تعداد کرسی ها را به 200 کرسی رساند و اکثریت سیاسی تشکیل داد که در این صورت امکان تغییر و اصلاح کار پارلمان و دولت و روند سیاسی ایجاد خواهد شد.

** از هم اکنون بحث ها درباره انتخابات آینده شروع شده است، آیا شکل گیری ائتلاف های جدید سیاسی برای انتخابات آینده پیش بینی می کنید؟
هنوز برای تشکیل ائتلاف های انتخاباتی تحرکاتی صورت نگرفته، البته پاره ای انگیزه ها برای ائتلاف های جدید وجود دارد، اما موانع بسیاری وجود دارند. بدون شک بخشی از ائتلاف های فعلی باقی خواهند ماند، به ویژه آنهایی که دارای پایگاه مردمی گسترده هستند، مانند 'ائتلاف دولت قانون' و برخی نیز دستخوش تغییر می شوند.

** رابطه شما و آقای حیدر العبادی نخست وزیر چگونه است؟
رابطه بین ما ، با توجه به اینکه ایشان از حزب الدعوه هستند، خوب است، اما من نقشی در دولت ندارم. البته ملاحظات کاملا روشنی به کار دولت دارم و به ایشان هم نظراتم را گفته ام، زیرا اعتقاد دارم، روش
' بسته های اصلاحی' و ' تغییراتی که دولت راسا به آن اقدام می کند'، باعث شده است که عراق به این حال و روز کشیده شود. الان کابینه 8 وزیر ندارد و درباره تغییرات کابینه نیز کاملا دیدگاه روشنی دارم و به ایشان گفته ام.

** اخیرا سفری به کردستان عراق داشتید، آیا واقعا کردها در قضیه استقلال کردستان عراق جدی هستند؟
اتحادیه میهنی و جنبش تغییر در حال حاضر به دنبال استقلال کردستان و جدایی از عراق نیستند و اگرچه با حزب دمکرات کردستان عراق تعارف می کنند، ولی می دانند که قضیه استقلال کردستان عراق امکان پذیر نیست، حتی حزب دمکرات کردستان عراق و مسعود بارزانی هم می داند که این موضوع غیر ممکن است، زیرا شبهه های زیادی راجع به آن و شیوه تحقق اش وجود دارد، ولی حزب دمکرات کردستان از این قضیه برای باج خواهی از دولت مرکزی و حتی کردها بهره می برد و احساسات کردها را با مساله تشکیل دولت مستقل کردها تحریک می کند و این یک موضوع سیاسی بیش نیست و فاقد اعتبار است.

** با این حال زمزمه های تجزیه عراق هنوز شنیده می شود، آیا مساله تقسیم عراق همچنان وجود دارد و آیا جدی است ؟
در برهه اخیر جریان های بزرگ سیاسی در داخل اهل سنت شکل گرفته که مخالف ایده تقسیم در برابر رهبران همنوا با القاعده و تروریسم و فرقه گرایی و داعش هستند و این امر خودش تضمینی برای عدم تقسیم عراق است، اما طرح تجزیه و ایده تجزیه همچنان بطور جدی وجود دارد، زیرا برخی کشورها بعد از ناامیدی از سقوط بغداد و عقب راندن داعش، دنبال این ایده هستند و در صدد ایجاد دولتی دیگر در داخل عراق هستند و استان الانبار که یک سوم عراق را تشکیل می دهد هرچند جمعیت آن محدود است، به عنوان بخشی از این دولت جدید مطرح شده تا به باور آنها سدی میان عراق و ایران با عربستان، اردن و سوریه باشد، بنابراین خطر تجزیه همچنان وجود دارد.

** نقش آمریکا را در عراق از ابتدای سقوط تا به امروز چگونه ارزیابی می کنید؟
برداشت آمریکا از پرونده عراق از همان ابتدا ناقص بود و برای همین مواضع واشنگتن همواره نسبت به عراق مردد بوده ؛ گاه این مواضع خوب و گاه زیان آور بوده است و گواه این امر قضیه سوریه و آنچه در عراق اتفاق افتاد، می باشد. وقتی که عراق در معرض هجوم داعش قرار گرفت، آمریکایی ها در کنار ما قرار نگرفتند، در حالی که کاملا از هجوم داعش اطلاع داشتند، ولیکن هیچ گونه اطلاعاتی به ما ندادند برهمین اساس محاسبات آنها همواره ناموفق بوده است.

** آمریکایی ها می گویند، در مبارزه با تروریسم جدی هستند؟
بله جدی هستند، اما عامل تعیین کننده نیستند و جدیت آنها ناشی از هشدارهایی است که در رابطه با کشیده شدن تروریسم به کشورهایشان در اروپا و آمریکا و عربستان و ترکیه، داده بودیم.
تروریسم نیازمند گذرنامه نیست، الان آمریکا و بلژیک و فرانسه و عربستان و ترکیه را در نوردیده است و بعد از اینکه آفت تروریسم به آنها رسید، بالاخره جهان و آمریکا به خطر آن پی بردند و از اینکه ممکن است از طریق اتباع عربی و خارجی که تحت تاثیر القاعده و داعش هستند، در این کشورها گسترش پیدا کند، نگران شده اند. بنابراین الان در این مبارزه جدی شده اند و این جدیت درراستای دفاع از خودشان است. ولی این سئوال مطرح است که آیا این مبارزه بدون پاداش است؟ هرگز ، زیرا آنها می خواهند به بهانه مبارزه با داعش درکشورهای عراق و سوریه نفوذ خود را گسترش دهند.

** در دوره نخست وزیری خود بارها به دخالت سعودی ها و حمایت از تروریسم اشاره کردید آیا دلیل و مدرکی در این خصوص دارید؟
ادله و مدارک بسیار زیاد است و نیازی نیست الان به ریز همه آنها اشاره شود، زیرا کاملا آشکار است؛ تماس با گروه ها در داخل عراق و رسانه های آنها که روند سیاسی را هدف قرار داده اند و فتاوای علمای دین آنها که علیه ما صادر می شود و حمایت هایی که از گروه های تروریستی موجود در مرز سوریه می شود و از طریق ترکیه و یمن به تروریست ها کمک می کنند، همه اینها مدارک و ادله است و همه مشاهده کردند که چگونه عربستان سلاح موجود در لیبی را خریداری کرد و به دست تروریست ها رساند که اسناد مربوط به آن هم موجود است.
بنابراین عربستان با فتاوای تکفیری و مواضع حمایت گر از تروریسم، از نظر مادی و معنوی و پشتیبانی تسلیحاتی، در تضعیف دولت عراق و تقویت مخالفان نقش داشته است.

** آیا ائتلاف نظامی که عربستان که چندی قبل تشکیل داد، تهدیدی علیه عراق محسوب می شود و ممکن است به مرزهای عراق حمله ای صورت گیرد؟
اینها جز حباب های هوا چیزی بیش نیستند و نمی توان آن را ائتلاف نظامی اسلامی به شمار آورد، آنچه تاکنون شکل گرفته همین ائتلافی است که به سرکردگی عربستان سعودی، یمن را هدف قرار داده که اختلافات بین اعضای این ائتلاف نیز شدت گرفته است. عربستان امیدوار است که بتواند یک ائتلاف اسلامی فراگیر از 34 یا 35 کشور شکل بدهد و با آن ایران و عراق را تهدید و در امور داخلی عراق و سوریه دخالت کند، این هدفی است که دنبال می کند، اما این امر سهل و آسانی نیست و باور آن مشکل است که عربستان بتواند ائتلافی را هدایت کند که در آن مصر و سودان و الجزائر و دیگر کشورهای عربی حضور داشته باشند. من آن را امری بی فایده می دانم، اما در هر حال منویات عربستانی ها برای دخالت در منطقه کاملا واضح و آشکار است.

** در سال های 2008، 2009 و 2013 شما عربستان را بارها به حمایت از تروریسم در عراق متهم کردید و در 2014 در سفرتان به واشنگتن نسبت به خطرات رفتارهای عربستان و بحران سوریه به مقام های آمریکا هشدار دادید، اما گویا آمریکایی ها این هشدارها را جدی نگرفتند؟
برداشت آمریکایی ها از تحولات منطقه از ابتدا اشتباه بود و تصور می کردند که دولت سوریه ظرف یک یا دو ماه سرنگون می شود. در آن سفر به آنها هشدار دادم که این امر ممکن نیست. در آن برهه آمریکا تحت فشار عربستان سعودی قرار داشت و به واسطه روابط خوبی که بین دو کشور بود، آمریکا به این فشارهای سعودی و تقاضای آنان برای اخذ مصوبه ای از شورای امنیت سازمان ملل برای ضربه زدن به سوریه پاسخ مثبت داد و اگر مخالفت روسیه و چین در آن مرحله نبود و حق وتو را برای توقف این مصوبه استفاده نمی کردند، عربستان به اهداف خود می رسید.
آمریکایی ها پرونده سوریه و حتی عراق را به درستی نخوانده بودند و بعدها به اهمیت هشدارهای ما پی بردند، زیرا به آنها هشدار دادم که عربستان سعودی کانون نهادهای تروریستی است و وقتی آمریکایی ها از من درباره راه حل سئوال کردند، به آنها گفتم که عربستان سعودی هیچ راه معالجه ای ندارد، زیرا به منبع رویش تروریسم تبدیل شده است، مگر اینکه عربستان تحت قیمومت بین المللی قرار گیرد.
آنها گفتند که برای مهار عربستان، متون درسی را تغییر بدهیم و به آنها گفتم فایده ای ندارد، زیرا متون درسی (وهابیت) در مدارس و دانشکده های مختلف دنیا انتشار یافته و حتی در خود آمریکا نیز انتشار یافته است و برای همین تنها راه حل قیمومت بین المللی است تا از نام عربستان سعودی که در آن خانه خدا و مسجد نبوی شریف است، بهره برداری نشود، زیرا بسیاری از انسان های ساده تصور می کنند که عربستان نماینده اسلام است و هرچه سعودی ها می گویند به آن عمل می کنند، قبلا این مسائل را نمی فهمیدند اما الان افکار عمومی این مسائل را درک می کند و به خوبی می داند که عربستان و اندیشه وهابیت خطری بزرگ هستند، اما چه سود بعد از گذشت زمان این حقیقت درک شده است.

** آقای مالکی! هنوز درباره سقوط موصل ابهاماتی وجود دارد ازجمله مثلا گفته می شود آمریکایی شما را در جریان سقوط موصل گذاشتند؟
هرگز چنین چیزی صحت ندارد و خود وزیر دفاع سابق آمریکا این ادعا را باطل کرده است، زیرا وقتی در کنگره آمریکا از او سئوال شد که آیا از تحرک داعش به سمت موصل اطلاع داشتید جواب مثبت داد و گفت: 'بله از تحرک داعش به سمت موصل اطلاع داشتیم ولیکن هیچ کاری نکردیم تا خدمتی برای دولت نوری المالکی محسوب نشود.'
بنابراین چگونه ادعا می کنند که به من اطلاع داده اند در حالی که وزیر دفاع آمریکا این حرف را زده است، بلکه ادله اتهامی بیش از این است و افسران آمریکایی در اربیل با رهبران فرقه گرایی و بعثی و داعش و القاعده و بعضی از سران عشایر جلسه گذاشته بودند و با آنها هماهنگی می کردند. بنابراین چگونه ادعا می کنند که به ما اطلاع داده اند. این ادعا برای تبرئه خودشان است، زیرا دامن آنها به این قضیه آلوده است و مسئول هستند و آنچه در موصل اتفاق افتاد به اعترافات وزیر دفاع آمریکا خود آمریکایی ها مسئول هستند.

** تحولات اخیر ترکیه و کودتای نظامی در این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
هرچه می خواهم به خود بقبولانم که این یک کودتای حقیقی بوده، نمی توانم دلایل و براهین لازم را برای آن پیدا کنم . می گویند که آنچه در ترکیه اتفاق افتاد، کودتا بوده است، اما شاید بخشی از این نقشه از پیش طراحی شده باشد. البته نمی توان رد کرد که انگیزه هایی برای کودتا وجود داشته است، اما می بینیم که دولت توانست کودتا را در راستای برنامه های خود سوق دهد، به همین دلیل نمی توانم بپذیرم که همه این حوادث ظرف 8 ساعت اتفاق افتاده است. کنار زدن دادگاه اتحادیه و قضات و تعدادی از وکلای دادگستری و معلم ها و استانداران و تعدادی از فعالان رسانه ای مساله ساده ای نیست، بلکه کاملا حساب شده بود.

** علل حضور نظامی ترکیه در شمال عراق چیست؟
این حضور نشانه زیاده خواهی ترکیه در موصل و کردستان عراق است. واقعیت این است که از دید ترک ها معاهده سایس پیکو (1916) اعتبار خود را از دست داده است. از نگاه آنها در این معاهده، ولایت موصل جزیی از خاک ترکیه قلمداد شده گرچه در عین حال بخشی از خاک عراق به شمار آمده است اما در معاهده لوزان (1930) بند مربوط به تعلق موصل به ترکیه حذف شد الان با توجه به بی ثباتی اوضاع داخلی عراق، ترکیه به دنبال باز پس گرداندن ولایت موصل است که بخشی از کردستان عراق را شامل می شود.
ترک ها همچنان به کرکوک و موصل تمسک جسته و هنوز در بودجه سالانه ترکیه درآمدهای حاصل از نفت کرکوک رقم صفر قید می شود و آن را جزو نفت ترکیه می دانند و بر همین اساس حضور نظامیان ترکیه در شمال عراق مساله ای خطرساز به شمار می رود و تبعات بزرگی را به دنبال دارد.
به نظرم ترک ها به فکر این هستند که موصل را تبدیل به قبرس دوم کنند.

** منطقه شاهد تحولات و تغییرات سریع است از جمله در یمن، سوریه، عراق، لیبی، مصر و دیگر کشورها، فکر می کنید این تحولات و تغییرات به کجا می انجامد؟
منطقه خاورمیانه در معرض یک تندباد طراحی شده قرار گرفته است و آنچه به نام بهار عربی نامیده اند از روز نخست هشدار دادیم که این پاییز سختی است و عملا همین اتفاق افتاد. هربار که منطقه می خواهد روی آرامش و ثبات ببیند درهای آتش جهنم به روی آن باز می کنند و بهار عربی جز آتش جهنم چیزی نبوده است. من در صدد دفاع از نظام هایی مانند قذافی و بن علی نیستم، بلکه می گویم در پشت این تحولات اسراییل و در پشت آن نهادها و قدرت های بین المللی قرار دارند که هدف آنها نا امنی و بی ثباتی منطقه است.
بنابراین این توفان هنوز ادامه دارد و عراق، سوریه، بحرین و یمن از این توفان نتوانسته اند خارج شوند و هنوز عوامل این توفان ها با قوت و قدرت در منطقه وجود دارند.

** ارزیابی شما از روابط ایران و عراق چیست آیا تهدیدها وچالش هایی پیش روی این روابط متصور هستید؟
باید یادآور شوم که این روابط قوی، بالاتر از اراده سیاسی ماست، زیرا امتدادهای مردمی، دینی، مرجعیتی، عتبات عالیات، فرهنگی، مرزها و نیز منافعی دارد که هنوز بخشی از آن مغفول مانده است بنابراین، روابط دو کشور و دو ملت بالاتر از اراده دولت هاست.
صدام دیکتاتور پیشین عراق می خواست این پیوندها را از بین ببرد، اما نتوانست. البته برای بسیاری این پیوندهای قوی بین دو کشور قابل هضم نیست و امیدوارند بتوانند بین آن جدایی بیندازند و در همین چارچوب فشارهایی بر دولت عراق برای قطع روابط دوستانه با ایران وارد می آورند. این فشارها از طرف سعودی ها نیز وجود دارد و در تحصن ها و اعتراضات (2013- 2014) در الانبار همین خط مشی را دنبال می کردند، اما اعتقاد دارم این روابط با توجه به چالش هایی که پیش روی منافع و اهداف مشترک دو کشور است، پیشرفته و رو به گسترش است.

** برای پایدار کردن این روابط و گسترش و توسعه آن و نیز حراست از این روابط چه باید کرد؟
اول اینکه باید دو تیم عراقی و ایرانی برای اتخاذ تصمیمات مشترک ایجاد شود. وقتی می گوییم که روابط خوب است، به این معنا نیست که مشکلی وجود ندارد، بلکه مشکلات وجود دارند و در آینده هم ممکن است بوجود آید، اما راه حل آن وجود دو تیم از دو کشور است تا بطور دائم به دنبال یافتن راه حل ها باشند تا هم مشکلات موجود و هم مشکلاتی را که در آینده ممکن است ایجاد شود، حل و فصل کنند.
دوم اینکه آگاهی عمومی در بین چهار کشور تحت تهدید یعنی ایران، عراق، سوریه و لبنان ارتقا پیدا کند، به خاطر تهدیدهای مشترکی که وجود دارند. باید نوعی تقسیم کار بین این کشورها شکل بگیرد. من در دوره نخست وزیری ام خواهان ایجاد یک هیات عالی بین این کشورها، به منظور هماهنگی در همه زمینه ها بودم، حتی در زمینه های علمی و آموزشی، نظامی و اقتصادی، تا این چند کشور همدیگر را پوشش دهند و یک تیم مذاکره کننده نیاز است تا مسایلی را که ایجاد می شوند، بررسی و راهکارهای حل آنها را نیز پیدا کنند.
منبع: ایرنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین