کد خبر: ۱۱۴۶۰۰
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۳
پوریا شکیبایی (فرزند خسرو شکیبایی) در برنامه شب گذشته خندوانه(جمعه 22 مرداد) از پدرش گفت؛ رامبد جوان هم به بیان خاطراتی از مجموعه‌هایی که در آنها با خسرو شکیبایی همبازی شده بود؛ گفت.
فرزند خسرو شکیبایی مهمان شب گذشته برنامه خندوانه بود که به مرور خاطراتی از هامون سینمای ایران اختصاص داشت.

پوریا شکیبایی (فرزند خسرو شکیبایی) در برنامه شب گذشته خندوانه(جمعه 22 مرداد) از پدرش گفت؛ رامبد جوان هم به بیان خاطراتی از مجموعه‌هایی که در آنها با خسرو شکیبایی همبازی شده بود؛ گفت.



رامبد جوان به عادت شب بیداری خسرو شکیبایی اشاره کرد و با ذکر خاطره‌ای گفت: در یک پروژه فیلمبرداری، من و خسرو با هم در یک اتاق هتل بودیم. او تازه ساعت چهار صبح سفارش غذای مفصلی را می‌داد که به اتاق می‌آوردند. تا آن شام صرف شود و بخوابیم، ساعت شش صبح می‌شد. این درحالی بود که دو ساعت بعد ما آفیش بودیم و باید جلوی دوربین می‌رفتیم.

رامبد جوان با بیان اینکه «برای آنکه کار مختل نشود، از من می‌‌خواستند به خسرو قرص خواب بدهم تا او بخوابد و صبح زود به موقع سر کار حاضر شویم.»، گفت: من هر شب ساعت 11 قرص را به خسرو می‌دادم و او بعد از خوردن آن تا صبح خوب می‌خوابید و بعد از بیدار شدن می‌گفت عجب قرصی بود.

به گفته رامبد جوان، قرصی که او به خسرو شکیبایی می‌داده، ویتامین بود و نه قرص خواب: این را بعد از مدتی به خود خسرو هم گفتم که کلی باعث خنده ما شد.

کارگردان برنامه خندوانه گفت: بعد از سریال «سرزمین سبز» (1386) ارتباطم با خسرو شکیبایی قطع شد و دورادور از او خبر داشتم.

رامبد جوان ادامه داد: واقعیتش بعد از آن خسرو شروع کرد به تحلیل رفتن که من توان دیدنش را نداشتم. من حتی زمانی که بیمارستان بود به دیدنش نرفتم، در مراسم تشییع‌اش شرکت نکردم و در مراسم ختم او نیز حاضر نشدم.

پوریا شکیبایی هم درباره بیماری پدرش گفت و آن را بسیار عجیب و کشنده توصیف کرد و با بیان اینکه «دست نوشته‌هایی از پدرم دارم که گویای آگاهی او از وقت و موقعیت مرگش است.»، گفت: عجیب‌تر این که انگار دو سال قبل از مرگ، انگار می‌دانست کی خواهد رفت.

پوریا شکیبایی از زندگی خود و ماجرای مهاجرت هشت ساله‌اش به استرالیا هم گفت؛ اینکه دو ماه و نیم پس از مرگ پدرش، چون ناآرام بوده، به سیدنی رفته تا ببیند چه کاره است.

شکیبایی ادامه داد: آن‌جا تربیت بدنی خواندم و با غرق کردن خودم در کار و ورزش تلاش کردم به آرامش برسم که نشد. تنها وقتی دست به قلم بردم و شروع به نوشتن کردم، کمی آرام شدم. بعد از هشت سال که به تهران برگشتم و مدتی ماندم، دیدم این‌جا آرامش بیشتری دارم. این شد که تصمیم گرفتم بمانم.

پوریا شکیبایی همچنین از تمرین‌های خود برای یک تئاتر خبر داد و گفت: تئاتر کاری است که با آن احساس خوبی دارم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین