او معتقد بود كه دختر اين مرد در اين سن و سال نمي‌تواند تنها زندگي كند و بايد سايه پدر بالاي سرش باشد.
مردي كه اتفاقي خبر قصاص متهمي را در روزنامه ديد با پرداخت ديه ٥٠ ميليوني او را نجات داد. مرد بخشنده به اين شرط حاضر شد مبلغ اين ديه را پرداخت كند كه متهم ديگر دست به قتل نزند. اما ماجراي مطلع شدن مرد از ماجراي قتل و قصاص اين متهم جالب است.دشتبان، سرپرست اجراي احكام دادسراي جنايي تهران در گفت‌وگو با «اعتماد» ماجرا را از زبان اين مرد تعريف مي‌كند و مي‌گويد: «اين مرد تا ٥ سال پيش هر روز روزنامه مي‌خوانده و يكي از طرفداران صفحه حوادث بوده است. بعد از اينكه رسانه‌هاي مجازي روز به روز تعدادشان بيشتر مي‌شود او هم تصميم مي‌گيرد خبرها را از آن طريق پيگيري كند. او چندي پيش در حال ترك كردن تهران به سمت يكي از شهرهاي ايران بود كه در يك پمپ بنزين بين راهي يكي از روزنامه‌هاي كثيرالانتشار كشور را مي‌بيند كه روي زمين افتاده است.
در صفحه اول اين روزنامه خبري درباره محكوميت ١٠ ساله اين متهم و بخشش يكي از اولياي دم با قرار ٥٠ ميليوني منتشر شده بود. اين مرد اتفاقي روزنامه را از روي زمين برمي‌دارد و بعد از ديدن اين روزنامه تصميم مي‌گيرد ديه اين مرد را پرداخت كند. او براي اين كار به دادسرا مراجعه مي‌كند و وقتي متوجه مي‌شود كه همسر مرد غيابي از او جدا شده و دختر ٣ ساله اين مرد بعد از گذشت ١٣ سال، شانزده ساله شده انگيزه‌اش براي كمك بيشتر مي‌شود.
او معتقد بود كه دختر اين مرد در اين سن و سال نمي‌تواند تنها زندگي كند و بايد سايه پدر بالاي سرش باشد. او نتوانسته مرد خوبي براي همسرش باشد اما مي‌تواند پدر خوبي براي دخترش شود.» اين مرد خير ديروز صبح در شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي تهران حاضر شد و با دادن اين پول مرد را از قصاص نجات داد. پرونده اين قتل مربوط به اسفند سال ٨٤ است. آن هم وقتي خبر وقوع يك فقره قتل در خيابان شريعتي كرج به پليس و دادسراي عمومي كرج اعلام شد. با حضور ماموران انتظامي در محل وقوع جرم مشخص شد مرد شصت و دو ساله‌اي به نام احمد در منزلش به وسيله شخص يا اشخاصي كه قصد سرقت از منزل وي را داشته‌اند با ضربات چاقو به قتل رسيده است.
پس از انتقال جسد مقتول به پزشكي قانوني مشخص شد وي به علت خونريزي وسيع ناشي از پارگي عروق گردن در اثر اصابت جسم برنده و نوك تيز به قتل رسيده است. تحقيقات كارآگاهان براي شناسايي و دستگيري متهم يا متهمان پرونده ادامه داشت تا اينكه مرد ميانسالي با مراجعه به ماموران، به دليل خون‌آلود بودن پيراهن و اعتياد فرزندش ناصر، وي را قاتل احمد معرفي كرد، با به دست آمدن اين سرنخ ماموران ناصر را بازداشت كردند، او در ابتدا منكر قتل مرد ميانسال شد اما پس از مدتي به قتل احمد اعتراف كرد و درباره جزييات قتل به بازپرس پرونده گفت: من با مقتول رفت‌و‌آمد داشتم، روز وقوع قتل درحالي كه احمد در منزلش نبود، به قصد سرقت وارد خانه‌اش شدم، سراغ گاوصندوق رفتم اما موفق به باز كردن در آن نشدم، ناگهان احمد وارد خانه شد و من را ديد، من نيز به سمتش حمله‌ور شدم و با يك چاقو ضرباتي را به او زدم و از آنجا فرار كردم.
با پايان يافتن تحقيقات توسط بازپرس شعبه ١٧ دادسراي كرج و صدور كيفرخواست براي متهم پرونده، ناصر در شعبه ٧٤ دادگاه كيفري استان تهران به قصاص نفس محكوم شد و اين حكم در شعبه ١١ ديوان عالي كشور به تاييد رسيد. پرونده پس از تاييد حكم در ديوان عالي كشور براي سير مقدمات اجرايي به شعبه اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران ارسال شد تا اينكه دو نفر از اولياي دم مقتول با حضور در اين دادسرا رضايت خود را از قاتل پدرشان اعلام كردند، اما يكي از فرزندان مقتول رضايت خود از قاتل پدرش را در قبال دريافت ٥٠ ميليون تومان وجه نقد عنوان كرد.ش
ارسال نظر
