|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۷
عضو ارشد طالبان در کابل:
کد خبر: ۱۱۳۸۱۴
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۴
من از طالبان جدا نیستم. زمانی که من مبارزه را آغاز کردم، طالبان نبود و با ظهور طالبان، با هم توافق و تفاهم کردیم و پس از آن هر روز با سران طالبان نشست داشتیم و درحال حاضر نیز با آنان ارتباط دارم.
مولوی «محمداکبرآغا» از نزدیکان «محمداختر منصور» رهبر پیشین طالبان که اینک تحت نظر دولت در کابل پایتخت افغانستان زندگی می کند، می گوید که هنوز از طالبان جدانشده و این گروه حق دارد در نشست چهارجانبه شرکت نکند، زیرا امریکا، چین، پاکستان و افغانستان می خواهند حضور در این نشست را به طالبان تحمیل کنند و آنان در نشست تحمیلی شرکت نمی کنند.

 وی که از پیش از سقوط گروه طالبان در افغانستان ، رهبری «جیش المسلمین» این کشور را به عهده داشته است ، می گوید که «عبدالقیوم ذاکر» در میان فرماندهان و اعضای این گروه فرد شناخته شده تری است و اینک نیز اداره طالبان به دست ملا «محمد یعقوب» فرزند ملا «محمد عمر» اولین رهبر این گروه و معاون آخوندزاده جانشین 'اخترمنصور' است.

'اکبرآغا' که در زمان مبارزه طالبان برای کسب قدرت در افغانستان، هم ردیف 'اختر منصور' به حساب می آمده و یک خط جبهه ها در اختیار وی و خط دیگری در اختیار رهبر پیشین طالبان بوده است، می گوید که طالبان از وی خواسته اند تا نسبت به جذب نیرو اقدام کند، ولی وی این کار را نکرده است؛ زیرا به محض شروع این کار مخالفت ها با وی آغاز خواهد شد.

وی درعین حال می افزاید که جذب نیرو را برای «شورای نجات افغانستان» که رهبری آن را خود به عهده دارد، آغاز کرده و قصد دارد برای پایان دادن به جنگ و خونریزی در افغانستان، تمامی اقوام افغانستان را به عضویت این شورا درآورد و با 10 هزار نیرو کار خود را برای خارج ساختن نیروهای خارجی و تامین امنیت و برقراری صلح در این کشور آغاز کند.

'اکبر اغا' می گوید که برنامه های خود را با رهبران طالبان درمیان گذاشته است و آنان نیز به گفته وی با برنامه های وی مخالفتی نداشته اند. برنامه ای که براساس آن، نیروهای خارجی اعم از کشورهای همسایه و سایر قدرت های دیگر نباید اجازه دخالت در امور افغانستان به آنان داده شود.
وی، وابستگی رهبران طالبان را به پاکستان را بشدت رد می کند و می گوید: اسلام آباد ناچار است از این گروه حمایت کند؛ زیرا به گفته وی بسیاری از ساکنان این کشور به طالبان اعتقاد دارند و در صورت مخالفت یا مقابله با طالبان، با شورش های داخلی مواجه خواهد شد.

متن این گفت و گوی تفصیلی ایرنا با اکبر آغا را در زیر بخوانید:

سئوال: لطفا به عنوان یکی از اعضای ارشد طالبان کمی از خودتان بگوئید؟
جواب: من یک جبهه بزرگ جهادی داشتم و در زمان جهاد با مولوی «یونس خالص» بودم و بسیاری از بزرگان طالبان نیز در زمان جهاد با ما بودند و ما بر این عقیده بودیم که جنگ نباید در افغانستان ادامه پیدا کند، اما بسیاری از افکار و برنامه های ما عملی نشد. پیش از سقوط طالبان من رئیس حرکت «جیش المسلمین» بودم و به دنبال ممانعت از مداخله خارجی در افغانستان بودم. چه کشورهای اسلامی و یا کفار. براین باور بودم که گروه های خارجی مانند ازبکستانی ها، تاجیکستانی ها، القاعده و دیگر کشورها و گروه ها نباید در جنگ های افغانستان مداخله کنند و پس از سقوط طالبان من به پاکستان رفتم و در آن کشور فعالیت تجاری می کردم که به دستور آمریکا توسط سازمان اطلاعات ارتش پاکستان دستگیر و زندانی شدم.
آنان مرا به آمریکایی ها تحویل دادند و آمریکائی ها نیز مرا به افغانستان آوردند و در زندان های مختلف از جمله زندان های امنیت ملی و «پل چرخی» برای 5 سال و نیم حبس شدم. بعد از گذشت 5 سال، با این شرط که نباید کابل را ترک کنم، حدود 6 سال قبل در زمان ریاست جمهوری «حامد کرزی»، از زندان آزاد شدم. پس از آزادی از زندان، شورایی به نام «شورای نجات افغانستان» را برای پایان دادن به جنگ و خونریزی و برقراری صلح ایجاد کردم که نمایندگانی از تمامی اقوام افغانستان در آن عضویت دارند و درحال حاضر برای پیشبرد آن کار می کنم.
سئوال: کار این شورا به کجا رسیده است؟
جواب: در ننگرهار، مزارشریف، بامیان و هرات دفتر ایجاد کردم و نشست های مشورتی برگزار می شود و نشست هایی را در استان های جنوبی از جمله قندهار نیز برگزار خواهم کرد و قرار است یک نشست سراسری 4 روزه را با شرکت نمایندگان این استان ها در کابل برگزار کنم و پس از آن شورای بزرگ سراسری را که شمار آنان کمتر از 10 هزار نفر نخواهد بود، برپا خواهم کرد و بدین ترتیب برای حل مشکلات افغانستان، قدم برخواهم داشت. افراد و گروه هائی به عضویت «شورای نجات افغانستان» درمی آیند که متهم به ایجاد جنگ های داخلی در افغانستان نباشند. آنگاه من نیز به تصمیماتی که این شورا بگیرد، احترام می گذارم.
سئوال: نظر شما درباره دولت وحدت ملی چیست؟
جواب: به دولت می گویم که صلح توسط امریکا، پاکستان، ایران و دیگر کشورها در افغانستان برقرار نمی شود. من تجربه دارم. خود افغان ها باید مشکل خود را حل کنند. به طالبان نیز گفته ام که مشکل افغانستان باید توسط افغان ها حل شود و آنان نیز با این برنامه من مخالفت نکرده اند. نمایندگان دولت نیز می توانند به عضویت این شورا درآیند.
سئوال: چرا از طالبان جدا شدید؟
جواب: من از طالبان جدا نیستم. زمانی که من مبارزه را آغاز کردم، طالبان نبود و با ظهور طالبان، با هم توافق و تفاهم کردیم و پس از آن هر روز با سران طالبان نشست داشتیم و درحال حاضر نیز با آنان ارتباط دارم، منتها من در کابل محصور و به طور مشروط ازاد هستم. حق خروج از کابل را ندارم. طالبان از من خواسته است که جلب و جذب افراد را شروع کنم، اما من این کار را نکرده ام. اگر این کار را انجام دهم، مخالفت ها آغاز می شود و من فقط از مردم برای «شورای نجات افغانستان» عضو می گیرم.
سئوال: یعنی الان هم با طالبان رابطه دارید؟
جواب: بله هر شب با دفتر سیاسی طالبان در قطر در تماس هستم و نسبت به کشتن مسافرانی که از جاده قندوز – تخار ربوده شدند، به آنان اعتراض کردم، اما آنان به من گفتند که مسافران را اعدام نکرده اند، بلکه آنان قصد فرار داشتند و در حین فرار به آنان تیراندازی شده است.
سئوال: اگر دولت افغانستان محدودیت وضع شده از شما را بردارد، به طالبان خواهید پیوست؟
جواب: اگر محدودیت من برداشته شود، آن وقت تصمیم می گیرم. البته دیگر برای جنگ به طالبان نمی پیوندم. من جنگ را دوست ندارم. ممکن است تمایل داشته باشم به زادگاه خود در شهرستان «ارغنداب» قندهار بروم. به طالبان گفتم که نباید گروگان ها را اعدام کنید و به دولت افغانستان هم اعلام کردم که اعدام شش تن از اعضای طالبان اشتباه بوده است.
سئوال: پاکستان تا چه حد در تصمیم های طالبان نقش دارد؟
جواب: طالبان را متهم می کنند که تحت تاثیر پاکستان قرار دارند و طالبان نیز دولت را به پیروی از خارجی ها، متهم می کند. پاکستان تمایل نداشت که دفتر سیاسی طالبان در قطر گشوده شود. آنان تلاش کردند تا دفتر سیاسی این گروه در پاکستان راه اندازی شود، اما طالبان نپذیرفت و دفتر سیاسی خود را در قطر گشود. این نشانه استقلال طالبان است.
سئوال: سرتاج عزیز مشاور امنیت ملی پاکستان قبول کرده است که انان به خاطر زندگی رهبران طالبان در خاک آن کشور بر این گروه نفوذ دارند؟
موضوع زندگی طالبان در پاکستان، موضوعی جداگانه است. افغان های مهاجر در ایران و پاکستان زندگی می کنند. طالبان نیز با سقوط حکومت خود، جای دیگری نداشت. همه به پاکستان رفتند. من هم به پاکستان رفتم و در آن کشور خانه خریدم و به کار تجارت مشغول شدم.
ما بجز ایران و پاکستان جای دیگری نداریم. این دو کشور همسایه، اسلامی هستند. ما نمی توانیم به کشورهای اسیای میانه برویم.
سئوال: دولت افغانستان معتقد است رهبران طالبان در خاک پاکستان هستند و این کشور می تواند مواضع آنان را هدف قرار دهد؟
جواب: با سقوط طالبان، جنگ در وزیرستان نیز آغاز و قبایل پشتون در وزیرستان علیه دولت قیام کرد و تعدادی زیاد از نیروهای دولتی و مردم کشته شدند. علت آن، این است که مردم وزیرستان از طالبان حمایت می کنند و پاکستان نمی تواند طالبان را سرکوب کند. ملت پاکستان با طالبان هستند و پاکستان نمی تواند رهبران و فرماندهان آنان را از پاکستان بیرون کند. در آن صورت، ملت پاکستان علیه دولت آن کشور می ایستند.
اگر در «بلوچستان» و ایالت «خیبرپشتون خواه» با طالبان مخالفت کنند، آنها نیز علیه دولت قیام خواهند کرد و از سوی دیگر طالبان حق داشتند تا در نشست چهارجانبه شرکت نکنند، زیرا از ابتدا آنها که به افغانستان حمله کردند در این نشست حضور داشتند، اما از طالبان که یک طرف قضیه بود، دعوت نشد.
سئوال: دولت افغانستان معتقد است که پاکستان، طالبان را بر سر میز گفت وگوهای چهارجانبه حاضر نکرده است؟
جواب: وعده پاکستان برای حاضر کردن طالبان در این گفت و گوها هم نشان می دهد که طالبان مستقل است و اسلام آباد بر آنان نفوذ قوی ندارد. طالبان از اول برای شرکت در این نشست چهارجانبه دعوت نشده بودند و پس از برگزاری چهار نشست، دعوت شدند و به همین خاطر آنان نپذیرفتند و گفتند که این نشست تحمیلی است.
سئوال: ایا قبول دارید که بیشتر اعضای طالبان در پاکستان درس خوانده اند؟
جواب: این درست است که افراد زیادی از طالبان در مدارس دینی پاکستان درس خوانده اند. خود من نیز در پاکستان درس خوانده ام و دروس دینی خود را در سطح عالی در مدارس «دیوبند» پاکستان گذرانده ام. در هیچ کشور دیگری چنین مدارسی وجود ندارد. شمار زیادی از طالبان از جمله خود من در این مدرسه دروس دینی را در سطح عالی خوانده ایم.
سئوال: طالبان تا چه اندازه در انتخاب آخوندزاده موثر بوده است؟
جواب: بزرگان طالبان استقلال دارند و امکان دارد برخی از افراد با پاکستان ارتباط داشته باشند، اما نفوذ کامل بر طالبان ندارند. اگر از من بپرسید اثر چیست، می گویم اثر مانند نقش آمریکایی ها و انگلیس ها در افغانستان است. تاثیرات آنان در عمل قابل مشاهده است. مداخله نظامی کرده اند و تانک، هواپیما و نیروی نظامی وارد این کشور کرده اند و فرودگاه های این کشور را به کنترل خود درآورده اند، اما نفوذ پاکستان بر طالبان این طور نیست. خیلی ها به این موضوع توجه ندارند و می گویند طالبان تحت تاثیر پاکستان هستند.
سئوال: شما اختر منصور را دیده بودید؟
جواب: منصور مجاهد بود. در دوران جهاد افغانستان با ما بود و در قندهار چهار جبهه بزرگ از طالبان بود که فرمانده یکی از آنها من و یکی دیگر منصور بود و هبت الله آخوندزاده نیز در کنار منصور در یک جبهه قرار داشت. ما هر روز با منصور دیدار و گفت و گو داشتیم و قبل از زندانی شدنم منصور به منزل من آمده بود. ما با هم زیاد کار کردیم و به همدیگر علاقه داشتیم.
سئوال: از هبت الله آخوندزاده رهبر جدید طالبان چقدر شناخت دارید؟ نفوذ آخوندزاده بیشتر است یا قیوم ذاکر؟
جواب: آخوندزاده در میان طالبان شخصی مشهور و شناخته شده نبود. شناخت زیادی از او نداشتم. پس از پیروزی طالبان، در دوران حکومت، معاون دادگاه عالی بود. زمانی که طالبان سقوط کرد، شنیدم که به عنوان رئیس دادگاه طالبان انتخاب شده که آن موقع من در زندان بودم. آخوندزاده با منصور کار می کرد و نمی تواند جای او را پرکند. عبدالقیوم ذاکر را زمان حکومت طالبان دیدم. در آن زمان نسبت به هبت الله از نفوذ بیشتری برخوردار بود.
سئوال: سفیر هند گفته پاکستان تلاش می کند تا رهبری طالبان را در اختیار شبکه حقانی قرار دهد. آیا همین طور است؟
جواب: هند و پاکستان مخالفت دیرینه دارند و امکان دارد در این ادعای هند اهداف دیگری نهفته باشد. فکر نمی کنم که پاکستان در انتخاب رهبر طالبان مداخله موثر داشته باشد. هند برای تشدید درگیری ها در افغانستان چنین ادعائی را مطرح می کند و این ادعا نادرست است. فرمانده شبکه حقانی معاون دوم رهبر طالبان است و قدرت در دست وی نیست و کار اصلی طالبان در دست «محمد یعقوب» پسر ملا محمدعمر است.
سئوال: عده ای اخوندزاده را تندرو و بعضی او را میانه رو می دانند. نظر شما چیست؟
جواب: اخوندزاده فردی تندرو نیست، اما مهم تندرو یا میانه رو بودن وی مهم نیست. مهم این است که ملت افغانستان صلح می خواهد و طالبان نیز به رای ملت باور دارد. ملت می خواهد که خارجی ها از این کشور خارج شوند و در امور داخلی افغانستان دخالت نکنند. ما نمی خواهیم خارجی ها در لباس القاعده، داعش و دیگر گروه های خارجی در این کشور حضور داشته باشند. افغانستان نیازمند یک نظام مبتنی بر خواست مردم مسلمان خود است. طالبان نظام اسلامی می خواهند و ما سالها برای استقرار نظام اسلامی با روس ها جهاد کردیم و با یاری خداوند ما روس ها را شکست دادیم و این حق مشروع طالبان است که می خواهد خارجی ها از کشور خارج شوند. دولت افغانستان نیز تاکنون موضع خود را بیان نکرده که یک نظام دمکراسی را می خواهد یا نظام اسلامی، تا طالبان حاضر به گفت وگو شود.
سئوال: آیا می توان از مولانا سمیع الحق به عنوان پدری معنوی طالبان نام برد؟
جواب: طالبان دو نوع اند. یک نوع آنانی هستند که در جبهه جنگ حضور دارند و عده ای دیگر که سرگرم درس و تحصیل هستند. طالبانی که مشغول درس خواندن هستند، بیشتر آنان در دارالعلوم حقانیه تحصیل می کنند و چون مولانا سمیع الحق مدیر این مدرسه است، به همین دلیل می گویند وی پدر معنوی طالبان است، من هم دو سال در دارالعلوم حقانیه درس خوانده ام، اما صددرصد نمی توان گفت که سمیع الحق پدر معنوی طالبان است؛ زیرا اعضای طالبان در دارالعلوم های دیگری در کراچی و مناطق دیگر پاکستان نیز درس می خوانند. من هم دو سال در دارالعلوم حقانیه درس خواندم.
سئوال: فعالیت داعش در افغانستان را چطور می بینید؟
جواب: داعش قبلا در افغانستان زیاد بود، اما اکنون شمار آنان بسیار کم هستند. داعش در حال حاضر به کوه ها در شرق کشور پناه برده است.
سئوال: گفته می شود در زابل حضور داشته است؟
جواب: درگیری ها در زابل میان داعش و طالبان نبود. درگیری میان طالبان با مخالفان اختر منصور به رهبری منصور دادالله از اعضای پیشین طالبان بود که به نام داعش اعلام شد. به نوعی درگیری داخلی طالبان بین نیروهای دادالله و اختر منصور بود که شماری از اعضای داعش از دادالله حمایت کردند و سرانجام هم طالبان آنان را از بین برد.
سئوال: خیلی ممنون. شما در طول این گفت و گو خیلی رسمی ظاهر شدید. اگر اجازه دهید چند عکس هم با خنده از شما بگیریم؟
جواب: خنده نامشروع است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین