|
|
امروز: شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۵۷
کد خبر: ۱۱۱۸۰۹
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۷
از همین رو وظیفه عالمان و کسانی که سخنانشان در دیگران نافذ است این است که به زدودن جهالت از پندار وکردار جوامع بیاندیشند وراههای عملی برای برون رفت از چنین وضعیتی را تبیین کنند.تداوم چنین وضعیتی آثار بسیار زیانباری را در پی خواهد داشت.
ابراهیمی ترکمان، ابوذر - جهالت مدرن در عصر کنونی مهمترین عامل دوری انسان از صلح ومدارا است.

از همین رو وظیفه عالمان و کسانی که سخنانشان در دیگران نافذ است این است که به زدودن جهالت از پندار وکردار جوامع بیاندیشند وراههای عملی برای برون رفت از چنین وضعیتی را تبیین کنند.تداوم چنین وضعیتی آثار بسیار زیانباری را در پی خواهد داشت.

آیا هیچیک از دانشمندان کنونی سی سال پیش می توانستند وضعیت کنونی جهان را که غرق در خود مطلق انگاری است پیش بینی کنند وآثار زیانبار کنونی را حدس بزنند. جهان ،ناباورانه در چنین وضعیتی گرفتار شده است. در سالهای اخیر خشونت های سازمان یافته ، در بسیاری از نقاط جهان رو به گسترش بوده که متاسفانه ، مرتکبین چنین خشونت هایی برای کاستن از رنج های بعدی ،کوشیده اند تا با بهره گیری از آموزه های دینی وآیینی، به مقدس سازی چنین خشونت هایی روی آورند.

در متون ديني ؛ جهل بيش از آنكه در برابر علم به كار رود در برابر عقل به كار رفته است .

هر كس كه فاقد عقل باشد و يا عقل خود را به كار نگيرد جاهل شمرده مي شود حتي اگر از نظر علمي در سطح بالايي باشد. معنای اصلی عقل منع و جلوگیری است و در این معنا دو جنبه «معرفتی‏» و «ارزشی‏» لحاظ شده است. یعنی عقل منشا معرفت است; معرفتی که انسان را به راه راست و اعمال نیکو رهنمون می‏شود. البته رسیدن به راه راست مستلزم شناخت اعتقادات درست و مطابق با واقع است و لازمه اعمال نیکو، شناختن حسن و قبح اشیا و افعال است. بنابراین می‏توان گفت عقل چیزی است که عقاید درست و اعمال نیکو را به انسان می‏نمایاند.

امام صادق (ع) ، امام ششم شيعيان فرموده اند: « من كان عاقلاً كان له دين و من كان له دين دخل الجنه » هركس كه عاقل باشد دين دارد وهر كس كه ديندار باشد وارد بهشت مي شود. و در روايت ديگري از امام صادق (ع) آمده است « اين مقدار از عقل براي تو كافي است كه راههاي گمراهي را از راه سعادت براي تو واضح و روشن سازد » در باور اسلامي ، عقل عهده دار نشان دادن راه صحيح از ناصحيح است از همين رو مي توان گفت : «خداوند هيچ نوع عقلي را در وجود كسي به وديعت ننهاده جز اين كه روزي به وسيله ي آن وي را نجات خواهد داد » در آيين كليساي ارتدوكس نيز درخت معرفت وشناخت نيك وبد ابزاري است براي آزمودن وتربيت انسان در جهت اطاعت از خداوند.

توجه به عقلانيت و بهره گرفتن از عقل خدادادي انسان را از جهالت دور مي كند. جهالتي كه امروز در جهان مشاهده مي شود نوعي جهالت مدرن است. كه با كمك افكار جاهلانه بر پايه هاي دين استوار شده است . مقدس سازي رفتارهاي خشونت آميز به وسيله برداشت ها و تفسيرهاي غلط از نصوص ديني ، سبب گرديده است كه جهالت مدرن پديد آيد . فطرت بشر با خشونت سازگاري ندارد و در هر زماني كه خشونتي را مرتكب شود عذاب روحي و عذاب وجدان او را احاطه مي كند ، جاهلان مدرن براي رهايي از چنين عذابي ، مي كوشندرفتار خود را بر آمده از يك باور ديني تلقي كنند تا از چنين عذاب هايي رهايي يابند. ونتيجه چنين رفتاري ؛ چهره سازي مشوه از دين است .

امام محمد غزالي (450- 505 ه.ق) معتقد است : همه چیز، وجود ناقصش از عدم محض، بهتر است، جز علم و دانش؛ یعنی انسان کم سواد از انسان بی سواد بدتر است شايد دليل اين ادعا آن باشد كه انساني كه بهره كمي از علم برده است در معرض جهل مركب قرار دارد. رشد علمي بشر در سال هاي اخير به صورت فزاينده وبا سرعت پيش رفته است اما در كنار اين پيشرفت ها ، اخلاق و صلح در جهان به قهقرا كشانده شده است. به نظر می رسد مبارزه با حهالت مدرن وبازگشت به خرد ومعنویت دو راه اساسی برای نیل به چنین هدفی به شمار آیند. الف)مبارزه با جهالت مدرن مهمترين ويژگي عقل ، شناخت حقايق وتشخيص حق از باطل است. وفقدان آن در روايات اسلامي به فقر تعبير شده است . يكي از مظاهر جهالت مدرن، خود مطلق انگاري وگاه خود خدا پنداري است.

انسان خود مطلق انگار خود را جای خدا می نشاند وقضاوت های قطعی خود را مقدس شمرده و انجام آنها را فریضه می پندارد .انگاره هاي خود مطلق انگاري ، جايي براي نيازواحترام به انديشه ديگران باقي نمي گذارد ودر چنين وضعيتي صلح از دايره انگاره هاي فرد خود مطلق پندار بيرون مي رود. زيرا پيش فرض صلح، پذيرش احترام به انديشه ديگران وخروج از مطلق انگاري است . به همین دلیل با آنکه رشد علمی وجود داشته است اما به دلیل خود مطلق انگاری ها، رشد عقلی تحقق نیافته است وهمین سبب پیدایش جهالت مدرن است.که آثار آن دوری از معنویت واخلاق است.همچنین در جهالت مدرن اصالت لذت بر سایر شئون انسانی چیره می شود.متاسفانه جاهلیت مدرن به سلاح علم ودانش مجهز گشته و سرعت آثار تخریبی اش بیش از دوران جاهلیت بدوی است. در دوران جهالت بدوی، آثار تخریبی جهالت از خود فرد واطرافیان ونیز تا حدودی از منطقه اش فراتر نمی رفت .

اما جهالت مدرن امروز فراگیر شده وجهان را در کام خود فرو برده است. در فرهنگ اسلامی ،رفتارهاي انسان از باورهاي او سرچشمه مي گيرد . به همين دليل دین اسلام ابتدا باور انسان ها را به خداوند وآخرت ؛ با ارجاع به فطرت خداجويي تقويت می کند وسپس آنها را به سوي اعمال صالح هدايت می کند. يكي از اعمال صالح ؛ صلح است. صلح هم از طريق فعل وهم ترك فعل مي تواند محقق شود. فرمان دين به صلح متاثر از فرمان عقل به صلح و همزيستي مسالمت آميز است.

پیامبران اساسا برای اینکه خردپنهان مانده انسانها را بر انگیزند نازل شده اند. عقل آلوده نشده به جهالت وشهوات يعني عقل پاك هيچگاه صلح را به مثابه شر تلقي نمي كند وآن را خير مي انگارد. در قرآن كريم در بيش از يكصد آيه به طور مستقيم يا غير مستقيم به صلح اشاره شده است. در يكي از آيات آمده است كه صلح خير است اساسا در فرهنگ اسلامي اصالت با صلح است. همچنين قرآن كريم مؤمنان را به صلح و آشتي دعوت نموده و مي‌فرمايد : «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! همگى در صلح و آشتى درآييد و از گام هاى شيطان، پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست‏» .

بنا بر این جهالت مدرن در عصر کنونی مهمترین عامل دوری انسان از صلح ومدارا است. از همین رو وظیفه عالمان و کسانی که سخنانشان در دیگران نافذ است این است که به زدودن جهالت از پندار وکردار جوامع بیاندیشند وراههای عملی برای برون رفت از چنین وضعیتی را تبیین کنند.تداوم چنین وضعیتی آثار بسیار زیانباری را در پی خواهد داشت. آیا هیچیک از دانشمندان کنونی سی سال پیش می توانستند وضعیت کنونی جهان را که غرق در خود مطلق انگاری است پیش بینی کنند وآثار زیانبار کنونی را حدس بزنند. جهان ،ناباورانه در چنین وضعیتی گرفتار شده است.

در سالهای اخیر خشونت های سازمان یافته ، در بسیاری از نقاط جهان رو به گسترش بوده که متاسفانه ، مرتکبین چنین خشونت هایی برای کاستن از رنج های بعدی ،کوشیده اند تا با بهره گیری از آموزه های دینی وآیینی، به مقدس سازی چنین خشونت هایی روی آورند. حق حیات ، حقی است که خداوند به انسان عنایت می کند و جز در مواردی که هم او تعیین کر ده است ، نمی توان آن را باز ستاند متاسفانه برخی از انسان ها خود را در باز ستادن حق حیات دیگران ، جای خدا می نشانند. چنین پنداری نتیجه جهالت مدرن است . باید کوشید تا از نهادینه شدن واستقرار جاهلیت مدرن جلوگیری کرد. ب) بازگشت به خرد ومعنویت توجه به مظاهر چشم نواز دنیوی، انسان را از اندیشیدن به خویشتن خود بازداشته است. درست مانند کسی که درد دارد اما با منحرف کردن توجه خود از درد خویش به یک موضوع دیگر، تا مدتی درد را فراموش می کند.توجه وافر بشر کنونی به لذایذ دنیوی، غفلت او از خویشتن وتوجه به احکام خرد را به دنبال آورده است.

خرد حکم به زیبایی وزشتی افعال می کند ولی با نادیده گرفتن آن از سوی بشر ، رسانا بودن خود را از دست می دهد وپس از مدتی صدای خرد به گوش نمی رسد. صدای آب دریا پس از مدتی به گوش ساکنین حریم دریاها ورودخانه ها نمی رسد زیرا رسانایی این صدا از بین می رود. اکنون ودر عصر ما همه به نیکی صلح، حکم می کنند وخرد نیز آن را زیبا می پندارد اما توجه به مظاهر چشم نواز دنیوی صدای خرد را نارسا کرده و در یک غفلت عمومی، این صدا به گوش نمی رسد. انسان به دنبال آرامش است و می داند که با روی آوری به معنویت به این آرامش دست می یابد.

اما به جای آنکه به آرامش های معنوی بیاندیشد،فریفته آرامش های ناپایدار دنیوی شده است. واندیشه ناصحیح دوام بقا در دنیا نیز بر سرعت چنین فروغلطیدنی در غفلت ، موثر بوده است. در منطق قرآن كريم نیز غفلت از باطن دين به عنوان علت عدم پايبندي به دين ودر نتيجه عدم ارتكاب اعمال صالح ذكر شده است خروج از غفلت با مدد بازگشت به خردورزی واندیشیدن به نیک وبد آثار غفلت ممکن است. انسان برای درست زیستن به خرد نیازمند است اما برای آرام زیستن نیاز به توجه به معنویت دارد. بازگشت توام به خرد ومعنویت می تواند غبار غفلت را از جان آدمی بروبد و اندیشه محبت به دیگران را در وجود او به اندیشه برتر مبدل کند و صلح وهمزیستی مسالمت آمیز را به دنبال بیاورد. انسان به دست خود، خود را در رنج بی شمار فرو می غلطاند . وبا خود دشمنی می کند. وکسی که با خود دشمن باشد نمی تواند با دیگران در صلح باشد. پس باید ابتدا انسان را با خودش آشتی داد وسپس انتظار صلح از او داشت وآشتی انسان با خود تنها با بازگشت به خرد ومعنویت میسر است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین