|
|
امروز: جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۹
کد خبر: ۱۱۱۸۰۴
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۰
به عبارتی تنها راه فایق آمدن بر زوال ادبیات رسانه‌ای ما و خروج آن از چارچوب ادب و عرف عمومی، شناخت و به زیر کشیدن همین بسترها و عوامل است.
ایران در یادداشتی به قلم محمد سلطانی‌فر/ کارشناس رسانه نوشت:


ما در حوزه آموزش روزنامه‌نگاری و رسانه، بحثی به نام خشونت مطبوعاتی داریم. در این بحث تأکید بر این است که هر آنچه از عرف ادبیات عامه جامعه خارج شود، تبدیل به خشونت مطبوعاتی می‌گردد. هر کشور و فرهنگی نوعی از ادبیات جاری و پذیرفته شده برای خود دارد که در واقع پشت پرده و تهیه کنندگان آن، ادیبان، نویسندگان، استادان و روزنامه‌نگاران قدیمی و موجه آن کشور هستند. تاریخ روزنامه‌نگاری و رسانه در هر جامعه‌ای این نوع از ادبیات و گفتار را تعریف می‌کند. کشور ایران با داشتن همین ادبیات روزنامه‌نگاری غنی، ادعای داشتن عرف ادبیاتی خاص خود را در این عرصه دارد. ما مدعی هستیم که در حوزه رسانه کلامی غنی و متعالی داریم که از کارکردهای فرهنگی پرشماری برخوردار است. این ادبیات زیربنایی به اندازه جهد و تلاش چند دهه و چند نسل از فعالان رسانه دارد و به همین جهت کسی حق ندارد که به واسطه منافع گروهی و موقت خود این عرف ادبیاتی را بشکند. در همین حال ما معتقدیم که پشت خشونت مطبوعاتی عواملی وجود دارد که باید مورد کنکاش جدی قرار بگیرند.

به عبارتی تنها راه فایق آمدن بر زوال ادبیات رسانه‌ای ما و خروج آن از چارچوب ادب و عرف عمومی، شناخت و به زیر کشیدن همین بسترها و عوامل است. اولین عامل این خشونت مطبوعاتی در اشکال مختلف آن، چه در عکس و چه در کلام، تلاش برای مرعوب ساختن تفکر و دیدگاه طرف یا جریان مقابل است. در واقع به کار برندگان این ادبیات به دلیل واهمه از حضور در میدان استدلال یا ناتوانی  خود در پی‌ریزی منطق برای یک مباحثه، برای شکست طرف مقابل روی به خشونت کلامی می‌آورند. بعد از این نوبت به عامل منافع جناحی و گروهی می‌رسد. به خطر افتادن این منافع عموماً با عصبانیت صاحب آن همراه می‌شود و این خشم نیز قسمتی از چهره خود را در خشونت رسانه‌ای نمایان می‌کند. خصوصاً این موضوع وقتی تشدید می‌شود که منافع یاد شده از طریقی کسب شده باشند که صاحب آن امکان دفاع چندانی از روش کسب این منافع در منظر افکار عمومی نداشته باشد و مشروعیت روش او نیز در موقعیت خطر و تهدید واقع شود. سومین عامل هم این است که استفاده کنندگان از این کلام‌ها به دنبال برهم زدن ادبیات مرسوم در فضای رسانه و گفت‌وگو هستند. دلیل این موضوع هم می‌تواند این باشد که خود را در میدان بهره‌گیری از ادبیات منطبق با عرف جامعه توانمند نمی‌بینند و همین آنها را به سمت یک جایگزین جدید می‌برد که همان خشونت مطبوعاتی است. خشونت مطبوعاتی فضای رسانه را از حالت آرامش خارج می‌کند و در این وضعیت رسانه بهتر می‌تواند تبدیل به ابزاری سیاسی برای رسیدن به منافع شخصی و گروهی شود. چرا که این ادبیات ممکن است طرف مقابل را هم وادار به واکنش در همین چارچوب کند و آنان را به زمینی بکشاند که تمایل قلبی به آن ندارند. در این زمین کسی برنده است که اول از همه شروع‌کننده این خشونت بوده و با خیالی راحت‌تر از آن استفاده می‌کند و مهم‌تر اینکه استفاده از آن را بهتر بلد است. آسیب اصلی این وضعیت هم در همینجاست که دو طرف وارد چنین چالشی شوند. همین مورد یعنی ایجاد خشونت رسانه‌ای و مطبوعاتی، می تواند دو طرفه شود و خشونت کلامی را در جامعه پراکنده سازد. هر چند انتظار می رود، اهالی رسانه با پایبندی به اخلاق حرفه ای، خویشتنداری پیشه کرده و از ورود به زمینی که خواست خشونت ورزان مطبوعاتی است، اجتناب ورزند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین