در پی این کودتا حثیت منطقه ای و جهانی ترکیه و جایگاه سیاسی اردوغان نیز لکه دار شده و ترکیه به مثابه یک کشور بحرانی معرفی شده است
دکتر عباس خلجی استاد دانشگاه نوشت:
در پی این کودتا حثیت منطقه ای و جهانی ترکیه و جایگاه سیاسی
اردوغان نیز لکه دار شده و ترکیه به مثابه یک کشور بحرانی معرفی شده است
در پی شکست کودتای نظامی در ترکیه بسیاری از کاربران فضای مجازی این
کودتای نافرجام را یک کودتای نمایشی ارزیابی نموده و اردوغان را به تبانی و
برپایی یک کودتای ساختگی با هدف سرکوب مخالفان و افزایش قدرت شخصی خویش
متهم می نمایند.
اما من بنا به دلایل گوناگون با نظریه کودتای نمایشی در ترکیه موافق نیستم و آن را ناشی از گرفتاری این گونه تحلیل گران در چنبره توهم توطئه می دانم . چون متاسفانه در این گونه تحلیل های بدبینانه ضربات جبران ناپذیر به اعتبار سیاسی و امنیتی و لطمه بسیار به حثیت منطقه ای و جهانی ترکیه نادیده گرفته می شود.
در حالی که در پی این کودتا حثیت منطقه ای و جهانی ترکیه و جایگاه سیاسی اردوغان نیز لکه دار شده و ترکیه به مثابه یک کشور بحرانی معرفی شده است. بدیهی است افول اقتصادی و کاهش سرمایه گذاری خارجی و به ویژه رکود بخش گردشگری این کشور پیامد طبیعی شرایط پساکودتا در ترکیه خواهد بود.
به نظر می رسد که کشور ترکیه پس از این کودتا به دهه 90 میلادی بازگشته و به اندازه ٢٠ سال عقب افتاده است. این «کودتای نافرجام» فقط ۲۶۵ کشته برجای گذاشت و به زخمی شدن ۱۴۴۰ نفر، بازداشت ده تن از رهبران نظامی کودتا و دستگیری صدها تن از افسران و سربازان ارتش، و البته صدور حکم بازداشت بیش از ۲۷۰۰ نفر ، انجامیده است.
به طور کلی، جبران آسیب های فرهنگی و اجتماعی و خسارت های سیاسی و اقتصادی کودتا برای دولتمردان ترکیه آسان نخواهد بود و در کوتاه مدت از اذهان عمومی پاک نخواهد شد.
آیا یک سیاستمدار زیرک و دولتمردی باتجربه چون اردوغان می تواند ریسک چنین نمایش دهشتناک و پیامدهای ویرانگر و مرگبار آن را به جان بخرد؟
حالا اگر کودتاگران پیروز می شدند و دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه سرنگون می گردید، این گونه تحلیل گران در باره اردوغان و کودتاگران چه تحلیلی داشتند و چه چیزی می گفتند؟
اما من بنا به دلایل گوناگون با نظریه کودتای نمایشی در ترکیه موافق نیستم و آن را ناشی از گرفتاری این گونه تحلیل گران در چنبره توهم توطئه می دانم . چون متاسفانه در این گونه تحلیل های بدبینانه ضربات جبران ناپذیر به اعتبار سیاسی و امنیتی و لطمه بسیار به حثیت منطقه ای و جهانی ترکیه نادیده گرفته می شود.
در حالی که در پی این کودتا حثیت منطقه ای و جهانی ترکیه و جایگاه سیاسی اردوغان نیز لکه دار شده و ترکیه به مثابه یک کشور بحرانی معرفی شده است. بدیهی است افول اقتصادی و کاهش سرمایه گذاری خارجی و به ویژه رکود بخش گردشگری این کشور پیامد طبیعی شرایط پساکودتا در ترکیه خواهد بود.
به نظر می رسد که کشور ترکیه پس از این کودتا به دهه 90 میلادی بازگشته و به اندازه ٢٠ سال عقب افتاده است. این «کودتای نافرجام» فقط ۲۶۵ کشته برجای گذاشت و به زخمی شدن ۱۴۴۰ نفر، بازداشت ده تن از رهبران نظامی کودتا و دستگیری صدها تن از افسران و سربازان ارتش، و البته صدور حکم بازداشت بیش از ۲۷۰۰ نفر ، انجامیده است.
به طور کلی، جبران آسیب های فرهنگی و اجتماعی و خسارت های سیاسی و اقتصادی کودتا برای دولتمردان ترکیه آسان نخواهد بود و در کوتاه مدت از اذهان عمومی پاک نخواهد شد.
آیا یک سیاستمدار زیرک و دولتمردی باتجربه چون اردوغان می تواند ریسک چنین نمایش دهشتناک و پیامدهای ویرانگر و مرگبار آن را به جان بخرد؟
حالا اگر کودتاگران پیروز می شدند و دولت اردوغان و حزب عدالت و توسعه سرنگون می گردید، این گونه تحلیل گران در باره اردوغان و کودتاگران چه تحلیلی داشتند و چه چیزی می گفتند؟
ارسال نظر