|
|
امروز: چهارشنبه ۰۷ آذر ۱۴۰۳ - ۰۲:۴۶
کد خبر: ۱۰۶۵۶۳
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۸
هرچند داعش با از دست دادن سرزمین هایی در عراق و سوریه و اخیراً فلوجه ضعیف تر شده، اما انفجار اخير در فرودگاه استانبول بار ديگر اين پرسش را مطرح كرده كه سرنوشت اين گروه تروريستي چه مي شود؟
هرچند داعش با از دست دادن سرزمین هایی در عراق و سوریه و اخیراً فلوجه ضعیف تر شده، اما انفجار اخير در فرودگاه استانبول بار ديگر اين پرسش را مطرح كرده كه سرنوشت اين گروه تروريستي چه مي شود؟ اين بحث خود بار ديگر ضرورت و چگونگي همکاری نزديك سياسي- امنيتي كشورها براي ريشه كن كردن داعش را مطرح مي كند. اما موفقيت اين امر منوط به همكاري كشورها در یک قالب محدود، با دستور کار مشخص و بر مبناي یک ديپلماسي چند جانبه است.

دکتر کیهان برزگر، رئیس مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه در مطلبی ضمن بیان مطالب فوق به بررسی راه‌های ریشه‌کن کردن گروه تروریستی داعش پرداخته و دیدگاه‌های موجود در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.
 
در ادامه این مطلب آمده است:
 
در مورد شكست كامل داعش دو نگاه وجود دارد: نخست، نگاه ايدئولوژيك كه داعش را يك پديده بلند مدت و ماندگار مي داند. از اين نگاه، شكل گيري و تداوم داعش ریشه در تضادهای مذهبي و قومي- تمدني در منطقه، مثلاً بین شیعه و سنی، بين ترك ها و كردها، يا به طور كلي تر بين اسلام و غرب از يك سو و مشکلات مزمن جهان عرب از جمله عدم دموکراسی، رژیم های اقتدارگرا و وابسته، حکمرانی بد و یا نهایتاً تداوم منازعات قدیمی مثل مسئله فلسطین- اسرائیل از سوي ديگر دارد. از این دیدگاه، شکست کامل این گروه تروریستی زمان‌بر است و بيشتر بستگي به حل مسائل جاری خاورمیانه در یک قالب گسترده تر منطقه ای و از طریق همکاری های همه جانبه سياسي-امنيتي بین كشورها دارد.
 
دوم، نگاه ژئوپلتيك كه داعش را یک پدیده کوتاه مدت می داند که در نتیجه بروز بحران های سیاسی ناشی از جابجایی قدرت در عراق پس از جنگ آمریکا (۲۰۰۳) و تضعیف دولت سوریه در نتیجه تحولات بهار عربی بوجود آمده است. از این دیدگاه، تضعیف نهاد دولت در این کشورها منجر به پیدایش این گروه تروریستی شد. در ادامه، احتمال جابجایی حکومت ها در عراق و سوریه زمینه را برای رقابت های ژئوپلتیک بازيگران دوست و رقيب در صحنه منطقه اي فراهم كرد. داعش نیز از این فضای سیاسی و خلا قدرت برای گسترش فعالیت های خود استفاده و حتی دامنه عملیات خود را به اروپا و حتي آمریکا رساند.
 
واقعيت اين است كه تفسیر ايدئولوژيك از روش شکست داعش در سال‌های اخیر همزمان به این گروه تروریستی فرصت و توجیه ایدئولوژیک لازم برای به استخدام در آوردن نیروهای جدید در قالب یک منازعه فرقه ای (شیعه و سنی) و یا جنگ مقدس با غرب از طریق ایجاد یک خلیفه به اصطلاح اسلامی در خاورمیانه بزرگ داده است. بر اين مبنا، همزمان با از دست دادن سرزمين هايي در عراق و سوريه، اين گروه تروريستي عمليات فرودگاه استانبول را براي جلب توجه جهاني برنامه ريزي كرد.
 
در مقابل، تفسير ژئوپلتيك با واقعيت هاي منطقه اي بيشتر هماهنگ است. اكنون مشروعیت داعش به دلیل ایجاد ناامنی های گسترده و اجرای اعمال خشونت بار ضد بشری در نزد مردم منطقه و جهان به چالش کشیده مي شود. بطوريكه شکست این گروه تروریستي به عنوان يك تهديد مشترك و فوري امنيت بين الملل در دستور کار و الویت سیاست خارجی همه دولت ها قرار گرفته و آنها جنگ مستقل خود با اين گروه تروريستي را در پيش گرفته اند.
 
در اين شرايط، ريشه كن كردن داعش نياز به ایجاد یک جبهه واحد بين دولت ها برای شکست این گروه افراطی است. اما مانع اصلی روش همكاري در يك قالب گسترده يا محدود است. نگراني اصلي دولتها اکنون آثار احتمالی ژئوپلتیک و حتی ایدئولوژیک ناشی از هدایت جنگ با داعش بر آینده جایگاه و نقش آنها در یک قالب گسترده تر منطقه ای است. بر این مبنا، اکنون ائتلاف های مختلف از جمله به رهبری آمریکا (ائتلاف غربی)، به رهبری سعودی (ائتلاف اسلامی)، به رهبری ایران و روسیه (مقاومت) و یا جنگ خاص ترکیه با داعش (با اولویت دادن به مسئله کردی)، هر کدام بر مبنای تامین منافع ژئوپلتیک و اهداف امنیت ملی این دولت ها در سطح منطقه ای صورت می گیرد.
 
مثلاً ائتلاف سعودی ها علیه داعش بیشتر با هدف جلوگیری از انحصاری کردن و پیروزی احتمالی ائتلاف ایران- روسیه و حزب الله در شکست داعش و عمدتا مسدود کردن افزایش نقش و نفوذ منطقه ای ایران بخصوص پس از توافق هسته ای قدرت های بزرگ (برجام) با این کشور است. سایر کشورهای محافظه کار عربی منطقه هم به دلیل ضرورت تقویت یک ائتلاف سنی و البته بیشتر برای بقای رژیم های خود از سعودي ها پیروی می کنند.
 
در همین ارتباط، جمهوري اسلامي ایران خواهان همکاری با آمریکا و غرب در یک قالب گسترده تر منطقه ای نیست؛ چون آن را به نفع منافع ژئوپلتيك يا ايدئولوژيك منطقه ای خود نمي بيند. نگرانی اصلی ایران این است که چنین همکاری حس رقابت منطقه اي به خصوص عربستان و تركيه را نسبت به ايران تشديد مي كند و اين خود بهانه به قدرت هاي خارجي براي حضور بيشتر در مسائل منطقه اي مي دهد. يا زمينه دخالت آمريكا در حوزه قدرت ملی ایران مثلا مذاکره برای محدودیت توانایی موشکی (قدرت بازدارندگی) یا فشار به دوستان منطقه ای مثل حزب الله را فراهم مي كند و این از ارزش استراتژیک نقش منطقه ای ایران می کاهد؛ و يا از همه مهمتر و از يك نگاه امنيت ملي، چنين همكاري منجر به اشاعه فعاليت هاي افراطي و تكفيري بر ضد ايران مي شود. بازيگران اصلي ديگر صحنه مثل آمريكا، روسيه و تركيه هم منافع ‍ژئوپلتيك و اهداف امنيت ملي خود را در گستره منطقه دارند.
 
به عبارت دیگر، كشورها به دلیل ملاحظات سیاسی و استراتژیک در صحنه منطقه اي، نوع و درجه قوت مبارزه با داعش را تعریف می کنند. این وضعیت منجر به هدایت جنگ های مستقل فعلی علیه داعش شده و به تبع از انرژی جمعي دولت ها به نفع داعش كاسته است. ادامه این وضعیت ممکن است منجر به تضعیف داعش میشود، اما الزاما منجر به شکست کامل آن نخواهد شد. چون تجربه نشان داده که این گروه تروریستی قابلیت لازم برای تجدید قوا، انتقال نیروهای خود و هدایت عملیات از یک جبهه جدید را دارد.
 
ريشه كن كردن داعش نيازمند همکاری نظامي-امنيتي نزديك دولت ها در یک قالب محدود و هدفمند است. این همکاری باید با يك دستور کار مشخص، زمان بندي شده و متکی بر یک دیپلماسی چندجانبه صورت پذيرد. چنين روشي راه را بر تفسیرهای گسترده از اهداف بلندمدت و بعضا منافع-محور کشورها می ببندد. حضور همه کشورها، اعم از کوچک و بزرگ، در مبارزه با داعش برای تقویت حس تهدید مشترک در منطقه ضروری است. این روش همچنین از بلوکیزه کردن مسائل منطقه ای بین قدرت های بزرگ منطقه (مثلا بین ایران و عربستان سعودی) جلوگیری می کند که خود منشا بی اعتمادی برای کشورهای کوچکتر منطقه است. چنین روشی همچنین می تواند گامي اعتمادساز برای همکاری های بیشتر منطقه اي باشد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین