کد خبر: ۱۰۵۰۲۷
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۸
ونزوئلا شبيه‌ترين اقتصاد را به ايران داشت. سياست‌هاي هوگو چاوز بسيار نزديك به سياست‌هاي احمدي‌نژاد بود. به همين دليل آنها بارها و بارها با يكديگر ديدار مي‌كردند و از مواضع مشترک خود سخن می‌گفتند.
روزنامه شهروند نوشت:مي‌گويند ماهي تنها موجودي است كه نسبت‌به وجود آب آگاهي ندارد، زيرا چنان غرق در آب است و آب آن را احاطه كرده كه نسبت‌به اهميت آب و حتي وجودش آگاهي ندارد و فقط وقتي كه او را از آب جدا كنند، متوجه ماجرا مي‌شود. وضعيت تورم نيز براي ما همين‌طور است. از‌ سال ١٣٥٣ و با افزايش قيمت نفت ايران وارد يك چرخه مداوم و عجيب تورمي شد؛ چرخه‌اي كه تاكنون ادامه داشته است و هيچ دولتي نيز نتوانسته است خود را از آن خلاص كند و به‌طور قطع مي‌توان گفت كه هيچ جامعه‌اي در جهان تا اين حد دچار تورم دايمي (حدود ٤٣‌سال) نبوده است البته برخي كشورها تورم‌های بسیار زياد يا اَبَرتورم را تجربه كرده‌اند كه هزاران برابر تورم ايران بوده ولي اين موارد كوتاه‌مدت بوده و پس از چند‌سال مسأله را حل كرده‌اند؛ در حالي كه ما از‌ سال ١٣٥٢ تاكنون به‌جز دو‌سال كه اندكي زير ١٠‌درصد تورم داشته‌ايم، همواره دچار تورم دو رقمي بوده‌ايم.

 كافي است كه گفته شود شاخص قیمت‌ها از‌ سال ١٣٤٠ تا ١٣٥٢، يعني طي ١٢ سال فقط حدود ٤٠‌درصد افزايش يافت ولي اين شاخص از‌ سال ١٣٥٢ تا ١٣٥٦، يعني در چهار‌سال ١٠٠‌درصد افزايش پيدا كرد و قيمت‌ها دو برابر شد و از ‌سال ١٣٥٧ تاكنون (پايان‌ سال ١٣٩٤)، شاخص قيمت‌ها ٦٧٠ برابر شده است. براي اينكه تصوير بهتري از وضعيت نرخ تورم پيدا كنيم، در پايان دوره آقاي ‌هاشمي شاخص قيمت‌ها نسبت‌به ابتداي دوره ايشان ٩/٥ برابر، در دوره آقاي خاتمي، ٠/٣ برابر و در دوره آقاي احمدي‌نژاد ٤/٤ برابر شد. تورم مزمن فضاي بسيار ويرانگر رفتاري و اجتماعي ايجاد مي‌كند كه قابل چشم‌پوشی نیست، ولي چون در نيم‌قرن گذشته هيچ‌گاه تورم با ارقام اندك ١ تا ٢ و ٣ درصدي را تجربه نكرده‌ايم از اهميت اين فضاي عمومي غافل هستيم و مثل همان ماهي كه از بدو تولد در آب بوده، چيزي جز آن را نديده و متوجه آب نمي‌شود، ما نیز متوجه فضای آرام‌بخش جامعه بدون تورم نیستیم. بسیاری از نابسامانی‌های اخلاقی و رفتاری ریشه در وجود تورم بالا و بی‌اعتمادی به آینده اقتصادی ناشی از افزایش مداوم قیمت‌ها دارد.

با اين ملاحظه خبري كه آقاي روحاني دادند كه تورم در ايران تك‌رقمي شد، واجد اهميت است. هرچند فرق چنداني ميان ٥/٩‌درصد و ١٠‌درصد نيست، ولي به‌لحاظ نمادين تک‌رقمی شدن تورم اهميت دارد. رسيدن به اين مرحله از آن جهت اهميت دارد كه در هيچ‌يك از دوره‌هاي گذشته شاهد چنين اتفاقي نبوده‌ايم و از اين جهت بايد به دولت تبريك گفت كه بر فشارهاي موجود براي افزایش نقدينگي مهار زده و مانع از رشد تورم شده است. ولي تورم فقط يك‌سوي ماجراست، زيرا توليد و خروج از ركود هم مهم است. به‌عبارت ديگر، هدف دولت نبايد فقط رسيدن به ركورد تورم تك‌رقمي باشد، مگر آنكه وجود آن را براي اقتصاد و خروج از ركود مفيد بداند.

 برخي از نظرسنجي‌ها هم نشان داده كه مردم ميان دو مسأله ركود و تورم، معتقدند كه مبارزه با ركود و رفع بيكاري اولويت بيشتري نسبت‌به كنترل تورم دارد. اين ديدگاه مردم درست هم هست. البته كاهش تورم موجب كاهش سودهاي بانكي مي‌شود و اين نيز به توليد و خروج از ركود كمك خواهد كرد ولي در هر حال اولويت اصلي را بايد خروج از ركود قرار داد. وضعيت ايران ركود تورمي است كه در نوع خود منحصربه‌فرد است.

اهميت اين دستاورد دولت را وقتي بيشتر متوجه مي‌شويم كه اوضاع فعلي ايران را با ونزوئلا مقايسه كنيم. ونزوئلا شبيه‌ترين اقتصاد را به ايران داشت. سياست‌هاي هوگو چاوز بسيار نزديك به سياست‌هاي احمدي‌نژاد بود. به همين دليل آنها بارها و بارها با يكديگر ديدار مي‌كردند و از مواضع مشترک خود سخن می‌گفتند. وابستگي هر دو به نفت مشابه بود، حتي سياست‌هاي خارجي و داخلي به‌نسبت يكساني را دنبال مي‌كردند. تنها فرقي كه ميان دو كشور بود، اين است كه دو جانشين گوناگون پيدا كردند. در ونزوئلا، مادورو جانشين چاوز شد و در ايران روحاني جانشين احمدي‌نژاد؛ در نتیجه در ونزوئلا جانشين چاوز سياست‌هاي قبلي را ادامه داد در حالي كه در ايران روحانی سياست‌هاي دولت قبلي را كنار گذاشت؛ به همين دليل اكنون شاهد دو نوع نتیجه كاملا متفاوت در دو کشور هستيم. در ايران نرخ تورم تك‌رقمي شده است و در ونزوئلا دو رقمي را عبور كرده و وارد تورم سه‌رقمي شده و چه‌بسا به زودي به اَبَرتورم برسد و مردم براي خريد يك كيلو پياز، چند گوني پول تحويل دهند؛ اتفاقي كه پیش از این در زيمبابوه رخ داد. نه فقط تورم كه وجود كالاهاي مصرفي و مورد نياز مردم هر روز كمتر و فقرا فقیرتر مي‌شوند. فروشگاه‌ها خالي است و در آخرين حمله مردم فقیر به مغازه‌ها براي پر كردن شكم خود، تعداد زيادي كشته و صدها نفر دستگیر شدند. هنگامي كه به ونزوئلا مي‌نگريم، متوجه اهميت تغيير سياست‌هاي اقتصادي در ايران مي‌شويم. درست است كه جامعه ايران به تورم دو رقمي عادت كرده ولي هنگامي كه تورم مذكور از حدي بيشتر مي‌شود، شيرازه امور از هم مي‌گسلد. نبايد تورم سال‌هاي ١٣٧٣ و ١٣٧٤ را فراموش كرد كه چگونه فضاي عمومي و سياسي را تخريب كرد. اگر سياست‌هاي دولت گذشته ادامه مي‌يافت، شايد امروز تورمي را تجربه مي‌كرديم كه در تاريخ ايران بي‌سابقه بود و عوارض آن بر هيچ اهل نظري پوشيده نيست.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین