|
|
امروز: دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۶
کد خبر: ۱۰۳۹۸۲
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۵
اين روزها بازار نقل و انتقال فوتبال داغ است و اين مديران بيشتر غيرفوتبالي هستند كه با پيشنهادهاي اغواكننده مي‌خواهند تيمي را جمع و جور كنند تا در مقابل حريفان سنتي و جديد كم نياورند.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم علی قراخانلو نوشت:دست در جيب دولت كردن، پول برداشتن و بخشي از اين پول را به بازيكن و مربي دادن كاري است كه سال‌ها در فوتبال ايران «عادت» شده و اين روال و رويه بد مديران هزينه توليد كرده است.

مديراني كه هنرشان اين بوده و هست كه براي حفظ پست و مقام خود بي‌محابا اقدام به خريد مربي و بازيكن براي تيمها كنند و اكثراً به دنبال اين هستند كه در دوره مديريت خود چند جام و مقام بياورند كه البته در بيشتر مواقع از اين قافله هم عقب مانده‌اند.

اين روزها بازار نقل و انتقال فوتبال داغ است و اين مديران بيشتر غيرفوتبالي هستند كه با پيشنهادهاي اغواكننده مي‌خواهند تيمي را جمع و جور كنند تا در مقابل حريفان سنتي و جديد كم نياورند.

در اين آشفته بازار كسي نيست كه بپرسد، آقايان چه بلايي بر سر تيم قهرمان ليگ برتر (استقلال خوزستان) آمده است و ويسي و شاگردانش كجا رفتند؟ مگر غير از اين است كه اين تيم به عنوان نماينده كشورمان بايد در ليگ قهرمانان آسيا از اعتبار و اقتدار فوتبالمان دفاع كند؟

چرا سپاهان، ذوب‌آهن، تراكتورسازي و نفت به عنوان نمايندگان فوتبال ما در مسابقات ليگ قهرمانان آسيا حتي نتوانستند از ميان تيمهاي غرب آسيا صعود كنند؟ خروجي اين ليگ پرخرج براي فوتبال ما چيست؟ ملاك و معيار پيشرفت فوتبال باشگاهي ما چيست؟ به نظر مي‌رسد يگانه راه برون رفت از اين مشكل خصوصي‌سازي و توجه به اصل 44 است. خصوصي‌سازي واقعي نه كمك گرفتن از اسپانسر و حاميان مالي كه خود به نوعي وابسته به دولت هستند. شركت يا كارخانه‌اي كه محصول خود را براي ماههاي آينده پيش‌فروش كرده است چه نيازي به تبليغ كالا و خدمات خود در محيط فوتبال دارد؟ اين حكايت از اين جيب به آن جيب است و در نهايت يعني همان دست در جيب دولت بردن منتهي از راه فرعي و كمي دور زدن.

در اين آشفته بازار هيچ كنترل جدي بر دخل و خرج باشگاه‌ها نيست و قراردادهاي ميلياردي است كه اكثراً هم با فرارهاي مالياتي منعقد مي‌شود و مديران غير حرفه‌اي فوتبال پس از پايان عمر مديريتي خود فهرستي بلند بالا از بدهي و پرداخت‌هاي معوقه به جا مي‌گذارند. اين داستاني است كه هر سال در حال تكرار شدن است؛ چرا كه اكثر باشگاه‌هاي فوتبال ما فقط يك «تيم» هستند و حوصله كشت و زرع را ندارند و با ميوه چيني و حاضر‌خوري حاضر به انجام كار زيربنايي و اصولي نيستند.

و با بي‌توجهي و يا كم‌ اهميت دادن به تيم‌هاي پايه و سازندگي، در بازار مكّاره نقل و انتقال به دنبال جذب ستاره‌هاي كاغذي هستند، غافل از اين‌كه ملاك و معيار پيشرفت و توسعه بايد در رقابت با حريفان آسيايي و جهاني ارزيابي شود، نه در كورس خريد ميلياردي بازيكنان باشگاه‌هاي ديگر.

متأسفانه سالهاست كه در بر همان پاشنه قبلي مي‌چرخد و طرح و برنامه جدي براي خروج از اين راه بن‌بست اعلام نمي‌شود؛ يا اگر طرح و برنامه‌اي هم هست عزم و اراده جدي براي عملي كردن آن و برون‌رفت از اين معضل نيست.

فوتبال در كشورهاي پيشرفته يك صنعت و اقتصاد سودآور تلقي مي‌شود، و نه فقط خرج خود را پوشش مي‌دهد، بلكه ارزش تيم‌ها و سهام آنها براي هوادارانشان هم درآمدزا است متأسفانه در كشور ما دولت با انبوه مشكلات و گرفتاري‌هاي به ارث رسيده بايد پاسخگوي قراردادهاي ميلياردي بازيكنان هم باشد؛ آن هم براي فوتبالي كه در باشگاه‌هاي آسيا حرفي براي گفتن ندارند، تيم اميد آن بيش از 45 سال است كه به المپيك نرفته و در رده بزرگسالان هم حضور در جام جهاني حداكثر هدف است.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین