روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم نعمت احمدی حقوقدان نوشت:دکتر صادق زیباکلام را دوست دارم از این‌جهت که در تدریس سیاست درجا نمی‌زند، او به شکل واقعی می‌اندیشد، جسارت دارد و از همه مهم‌تر در اکثر موارد با علوم روز سرکار دارد و بهروز است ولی گاهی به رقم عدم وابستگی جناحی سخنانی می‌گوید که جای بسی انتقاد دارد. به‌عنوان‌مثال درخواست می‌کند که روحانی تنها برای یک دوره رئیس‌جمهور شود و قهرمان بماند و در ۹۶ ظریف و عارف را به‌جای خود به مردم معرفی کند. ابروباد و مه و خورشید و فلک دست‌به‌کار شدند تا دکتر روحانی وارد پاستور گردد. روزی که ناباورانه خبرهایی از رد صلاحیت آیت‌ا... هاشمی شنیده می‌شد تا از حضور ایشان در عرصه رقابت ریاست جمهوری جلوگیری شود صاحب این قلم به‌اتفاق عده‌ای از حقوق‌دانان در حالی راهی مجمع تشخیص مصلحت بود که اخبار غیررسمی عدم‌تأیید صلاحیت آیت‌ا... هاشمی متواتر به گوش می‌رسید. آقای هاشمی با همان وقار و صلابت همیشگی وارد سالن شدند. چند نفر از دوستان از سوابق ایشان سخن گفتند و صاحب این قلم درخواست کرد مدت کوتاهی درباره مجلس سخن گوید و به‌جای سخنان تکراری همیشگی در مورد آیت‌ا... مطلبی تاریخی را در آن جلسه اعلام کردم. مطلب ازاین‌قرار بود: فرمانفرما در زمانه حاکمیت در فارس هرساله ایام دهه عاشورا در شاه‌چراغ روضه‌خوانی برگزار می‌کرد و روحانیون شیرازی را دعوت می‌کرد و هرکدام از آن‌ها به‌تناسب مقام خود در نزد شاهزاده به روضه خوانی مشغول می‌شدند. دریکی از سال‌ها سیدی که متولی موقوفه‌ای دریکی از ولایات فارس بود و کارگزاران شاهزاده موقوفه را از وی ستانده بودند، به حضور فرمانفرما رسید و ذکر مصیبت کرد که عمالت فلان آبادی که موقوفه بود و تولیت آن در خانواده من موروثی بود را گرفته‌اند و ضمن صحبت و دادخواهی به آیه‌هایی از قرآن و روایاتی از معصوم و شعری از حافظ و سعدی توسل می‌جست که شاهزاده را خوش‌آمد و وعده کرد که موقوفه را به وی بازمی‌گرداند و از سید خواست ایام دهه محرم در شیراز میهمان فرمانفرما باشد و همراه دیگر علمای شیراز به روضه‌خوانی مشغول شود. در اولین روز که شاهزاده وارد شد و علما به حرمت وی از جای بلند شدند دیدند روضه خوان غربیه‌ای توسط فرمانفرما فراخوانده شد و از وی خواست که به ذکر مصیبت بپردازد. علما به احترام شاهزاده در همان پله‌های اول به ذکر مصیبت می‌پرداختند اما این سید غریبه زمانی به اشاره فرمانفرما دعوت به روضه‌خوانی شد پله‌های منبر را پیمود و در رأس منبر قرار گرفت و بعد از ذکر حمد و ستایش وارد قضیه موقوفه و سابقه وقف آن و توالی تولیت خانه شد و اینکه کارگزاران فرمانفرما اخیرا ملک موقوفه را از ید وی خارج نموده‌اند شاهزاده با تغیر دستی به سبیل خود می‌کشید و مستمعین و علما درگوشی از هم می‌پرسیدند که این سید غریبه کیست که در حضور شاهزاده چنان جسارتی دارد که از کارگزاران حاکم در حضور وی شکایت دارد عده‌ای فکر می‌کردند که فرمانفرما عمدا؟و با نیت خاصی ترتیب روضه خوانی این سید ناشناس را داده است و از طرفی شاهزاده قاجار عصبانیت خود را با کشیدن دستان بر سبیل نشان می‌داد و دست‌آخر با تغیر به سید روضه‌خوان با تحکم گفت که سید روضه‌ات را بخوان و از منبر پایین بیا گفتم موقوفه‌ات را برمی‌گردانم این چه ذکری است که بالای منبر و در دهه محرم راه انداختی؟ روضه سیدالشهدا را بخوان، سید روضه‌خوان با خون سردی گفت منبر به این بلندی و مستمع به این صاحب سخنی، چرا روضه بخوانم؟ موقوفه‌ام را به من برگردانید. به آیت‌ا... هاشمی در آن جلسه گفتم شما از استوانه‌های انقلاب هستید، درست. به گفته حضرت امام نهضت زنده است تا هاشمی زنده است. همه و همه درست اما حضرت آیت‌ا... صلاحیت شما تأیید نشد و با گریه میز خطابه را ترک کردم. آیت‌ا... هاشمی پشت میز خطابه قرار گرفت: متعرض تأیید یا عدم‌تأیید صلاحیت خود نشد اما سخنی به این مضمون گفت که من نباشم هستند افرادی که راه و روش من را برای برون‌رفت از تنگناهای دولت‌های نهم و دهم که راه ترکستان را پیش‌گرفته، پیش خواهند گرفت از آن روز تلخی که صلاحیت آیت‌ا... هاشمی به هر علت مورد قبول شورای نگهبان قرار نگرفت تا روز ۲۴خرداد که روحانی بارأی قاطع مردم راهی پاستور شد به عینه دیدم و دیدید که درایت و مدیریت آیت‌ا... هاشمی و تشخیص ایشان که کسانی هستند که راه وی را در پیش خواهند گرفت. چه کسی باور می‌کرد رئیس جمهوری بعد از طوفان سهمگین رد صلاحیت آیت‌ا... هاشمی رئیس‌جمهوری نصیب مردم شود که در عرصه بین‌المللی برای اولین بار در تاریخ مدرن و حقوقی جهان کشوری را که شش قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل زیر ماده ۴۱ را در سابقه خود در شورای امنیت دارد بدون شلیک یک گلوله از مخمصه‌ای که با ورق‌پاره خواندن قطعنامه ها گرفتار آن شده بودیم رهایی بخشد. سایه جنگ را از کشور دور و بر اسب سرکش تورم لگام بزند، رکود را مهار کند هیچ‌کس نداند استادم جناب صادق زیباکلام که دانش سیاسی و احاطه‌اش بر حقوق بین‌الملل بر کسی پوشیده نیست بیش از همه می‌داند که محتوای فصل هفتم منشور ملل چیست طبق این فصل شورای امنیت این سازمان قدرت مافوقی دارد و هرگاه قطعنامه‌ای علیه کشوری برابر این فصل از تصویب اعضا بگذرد یعنی آن کشور باعث تهدید شده است و در این صورت کار شورا محدود به توصیه و صدور قطعنامه نمی‌شود اما می‌تواند اقدامات دیگری کند یا می‌تواند مجازاتی از قبیل قطع کامل روابط اقتصادی و ارتباطی و همچنین قطع روابط دیپلماتیک را در نظر گرفته و همه کشورها را موظف به اجرای قطعنامه کند و چنانچه شورای امنیت تشخیص دهد اقدامات پیش‌بینی‌شده در ماده ۴۱ در حد کافی نبوده می‌تواند از نیروهای نظامی استفاده نماید.
ایران با دشمنان قسم‌خورده‌ای که از لابی صهیونیستی تغذیه می‌کنند با داشتن این قطعنامه‌ها با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری و تعیین تیم قوی دیپلماسی توسط روحانی و تحت مدیریت دکتر ظریف و حمایت ودرایت مقام معظم رهبری توانست برای اولین بار در تاریخ شورای امنیت و با داشتن چندین قطعنامه فصل هفتمی آن شورا را ملزم به ابطال قطعنامه هایی کند که خود تکذیب کرده بود و سایه جنگ را از ایران دو رکند. حال پسندیده است که استاد بزرگی مانند زیبا کلام بدون توجه به عواقب سخنان خودمحور اصلی حرکت بزرگی را بخواهد با اماواگرهای ذهنی خاموش کند. پرسش این است چه کسی قدرت بیان و صراحت لهجه و توان تقابل با عوامل داخلی و خارجی که مخالف برون‌رفت کشور از وضع به وجود آمده از مدیریت دولت‌های نهم و دهم بوده‌اند جز دکتر حسن روحانی را دارد؟ باید با همه توان پشتیبان دولت روحانی بود و در مرحله دوم ریاست جمهوری تلاش کرد برای دومین بار سکان کشور را به عهده بگیرد، نه با گفتمانی از این‌دست باعث دلسردی مردم شد.
